چرا خدا می خواهد ما تشنه و گرسنه شویم؟
اوّلین نکته در روزه عام، چشیدن گرسنگی و تشنگی ظاهری است.دلیلش هم این است یک موقعی کنار دست انسان نیست، انسان نمی خورد امّا یک وقتی کنار دستت هست تا تشنه شدی آب می خوری امّا حالا خدا می گوید: آب هست امّا نخور! هیچ کس هم در خانه نیست و تنهایی. می توانی کنار شیر بروی و آب بخوری امّا نمی خوری؛ چون فرمان پروردگار عالم است - برای همین هم می گویند پروردگار عالم فرمود: تنها عبادتی که جزایش را خودم می دهم، روزه است- و فقط زمانی می فهمی که داری این فرمان را اطاعت می کنی یا خیر که تشنه ای. یعنی اطاعت انسان، موقعی که تشنه است، ظهور پیدا می کند. اگر تشنه نشوم و بگویم از صبح روزه گرفتم و تا غروب هم تشنه نشدم، معلوم نمی شود که نفسم پیروز شده یا اراده ذوالجلال و الاکرام؟!امّا وقتی تشنه شدم و با کار کردنم این تشنگی مدام اضافه شد، معلوم می شود کدام واقعاً پیروزند.
اولیاء می گویند:می خواهید بدانید که این خواسته نفس بوده و خود تشنگی نبوده و عطش کاذب است، ببینید غروب که می شود و نزدیک افطار دیگر احساس تشنگی نمی کنید. صبح رفتی بیرون و کارت را انجام دادی، دو ساعت اوّل تشنه شدی، می گویی: نه، روزه ام. بعد مدام احساس می کنی تشنگی ات زیادتر شده، لبت خشک شده. ظهر که می شود باز عطش بیشتر است. بعدازظهرنفس مدام می گوید: آب می خواهم امّا هنگام غروب آفتاب و اذان مغرب دیگرآن حرص و ولع و عطش نیست چه شد؟! الان که ساعت ها بیشتر گذشته و باید بیشتر تشنه باشی! امّا نفس دون فهمید، می گوید: من می خواستم یک کاری کنم که این روزه را بخورد و جواب به نفسش بدهد امّا دیگر تمام شد. لذا بعد آرام می شوی؛ چون بر نفست پیروز شده ای. پس این شیطان است.معلوم می شود آن حرص بود، آن نفس دون بود که حتّی در حال صیام هم حرص می زند. لذا اولیاء می گویند صیام عام برای این است تا با تشنگی و گرسنگی ظاهری متخلّقمان کند.