کمیل و دعایش
کمیل می گوید « با مولایم، امیرالمؤمنین، در مسجد بصره نشسته بودیم و اصحابس با او بودند . به بعضی از آنان فرمودند: معنی قول خداوند عزّوجل[فیها یفرق کل امر حکیم] در آن شب هر کاری استوار، فیصله می یابد.)(سوره دخان آیه4) شب نیمه شعبان است. سوگند به کسی که جان علی در دست اوست، هیچ بنده ای نیست مگر این که جمع خیر و شر برای او در این شب تا همان شب در سال آینده مقسوم است ؛ و هر بنده ای که این شب را احیا کند و دعای خضر را بخواند ؛ دعای او به اجابت می رسد، چون شب شد به خدمت حضرت رفتم . همین که مرا دیدند پرسیدند : ای کمیل چه می خواهی؟ برای چه آمده ای؟ گفتم یا امیرالمؤمنین، به طلب دعای خضر آمده ام؛ فرمودند: بنشین ای کمیل:، ودعا را به من تعلیم دادند و فرمودند: چون این دعا را حفظ کردی ، در هر شب جمعه یا در هر ماه یک بار و یا در سالی یکبار و یا در عمر یک بار بخوان تا از بدی ها بازداشته و از جانب خداوند یاری و روزی داده شوی و هرگز از آمرزش محروم نمانی. ای کمیل طول صحبت تو با من موجب شد که به تو چنین نعمتی را ببخشم.»
چقدر کمیل همت و عزم داشت ، چقدر عشق و شور داشت ، چقدر تشنه و طالب بود که تا چیزی سراغ گرفت در راه تحصیل آن شد و شب به خدمت امام رسید و دعای خضر را از آن حضرت طلب کرد؛ و از آن حسن طلبش و صفای روحش و هدف مقدسش، چنین سفرة پربرکت دعای خضر را برای همة اهل حال و دعا و مردم صاحب دل گسترده است و چنین اثر قیم و قویم را از خود به یادگار گذاشته است و دعای خضر را دعای کمیل کرده است.
برگرفته از نشریه بشارت(شماره 74) – صفحه 15