• خانه 
  • امامان در عالم مثال به چه کیفیت بودند؟ 
  • تماس  
  • ورود 

عنایت امام هادی (ع) به دشمن

28 فروردین 1391 توسط حاتم

در روایتى آمده است : متوكّل گرفتار دمل و قرحه اى شد به طورى كه مشرف به مرگ شد و كسى جرات نمى كرد كه بر آن دمل نیشتر بزند.

مادرش نذر كرد كه اگر پسرم از این مرض شفا یابد، پول زیادى را براى امام هادى علیه السلام بفرستد. این در حالى بود كه طبیبان و جراحان از درمان متوكّل عاجز و متحیر شده بودند.

در این میان فتح بن خاقان كه انیس، طبیب، وزیر و مشیر متوكّل بود گفت: اگر از ابوالحسن مى پرسیدید، خوب بود. شاید او دارو و علاجى براى این دمل بفرماید.

كسى را نزد امام هادى علیه السلام فرستادند، آن حضرت فرمود:

خذوا كسب الغنم و دقّقوه بماء الورد و وضعوه على الخراج ، فانّه نافع باذن الله ان شاءالله تعالى .

پشكل گوسفند را در گلاب نرم كرده ، بر دملش گذارید كه نافع است ان شاءالله .

چون فرستاده برگشت و آن دوا را گفت : حضار شروع كردند به خندیدن و استهزاء نمودن .

فتح بن خاقان گفت : این دستور اگر نفع نداشته باشد، ضرر هم ندارد و باید امتحان كرد، من امیدوارم نافع باشد.

پس طبق دستور حضرتش عمل كردند و مرهم را روى دمل قرار دادند، طولى نكشید كه فورى درد تسكین یافت و متوكّل خوابید و با فاصله كمى دمل سر باز كرد و زخم خوب شد و متوكّل از مرگ نجات یافت .

مادرش خوشحال شد و مبلغ دوهزار دینار در كیسه گذاشت و مهر نموده ، خدمت آن حضرت فرستاد.

وقتى متوكّل خوب شد و چند روزى از این حادثه گذشت ، دشمنان اهل بیت علیهم السلام به قصد سخن چینى به متوكّل گفتند: ابوالحسن علیه السلام مال و سلاح بسیار تدارك دیده و به فكر خروج است .

 

متوكّل باور كرد و به سعید حاجب امر نمود كه شبانه و بى خبر، به خانه آن حضرت بروند و هر مال و سلاحى كه دیدند بیاورند.

نصف شب سعید حاجب با جمعى به خانه امام هادى علیه السلام ریختند و چون تاریك بود راه را گم كردند و متحیر بودند كه ناگاه آن حضرت صدا زد: اى سعید! صبر كن تا چراغ بیاورم و خود حضرت راهنمایى نمود، سعید دید حضرت لباس پشمى پوشیده و روى حصیرى مشغول نماز است .

حضرت فرمود: بگرد و تفحص كن .


سعید گشت و در طاقچه كیسه اى دید كه به مهر مادر متوكّل مهر شده بود. سعید آن را نزد متوكّل آورد و او در مورد آن كیسه از مادرش سوال كرد.


گفت : هنگام بیمارى تو من به حضرت متوسل شده و براى تو نذر كرده بودم .


 

متوكّل نیز كیسه اى اضافه كرد و نزد آن حضرت فرستاد و عذرخواهى كرد(كشف الغمة ، فصول المهمة ، حدیقة الشیعة ، ص 614، منتهى الآمال : ص 255 و 256.).

برگرفته ازبخش تاریخ و سیره معصومین سایت تبیان

 

جهت کپی برداری از مطلب سه صلوات عنایت فرمایید
مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: مذهبي لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

مدرسه علمیه الزهراء خمینی شهر

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • عمومی
    • پزشکی
  • مذهبي
    • اخلاقی
  • مناجات
  • آشپزی
  • خاطرات شهدا و بزرگان
  • خانه داری
  • مهدویت و فرهنگ انتظار در فضای مجازی
  • احادیث نورانی معصومین(ع)
  • چکیده پایان نامه های مدرسه
    • مقاله
  • علمی
  • معرفی کتاب
  • روانشناسی
  • دل نوشته های یک طلبه
  • سیره اهل بیت علیهم السلام
  • اطلاع رسانی برنامه ناب رسانه
  • کلام ناب بزرگان
  • شعر
  • علما
  • جملات تامل برانگیز
  • خبرهاي مدرسه
    • فرهنگي
    • پژوهش
    • آموزش
  • احکام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
ایامم را به یاد خود آباد ساز و پیوسته در خدمت خویش مستدام دار و کردارم را پذیرا باش.«امیر المومنین(ع)»
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس