• خانه 
  • امامان در عالم مثال به چه کیفیت بودند؟ 
  • تماس  
  • ورود 

دل سیاه انار قسمت دوم

23 دی 1401 توسط حاتم

​🍃 #یک_دقیقه_مطالعه

👌قصه‌های زندگانی امام زمان(عج)

آخرین ساعت‌های شب در حال سپری شدن بود که ندایی به گوش محمدبن‌ عیسی رسید:

_ای محمدبن عیسی! چرا تو را این‌گونه می‌نگریم؟ از چه روی، چنین سراسیمه سر به بیابان نهاده‌ای؟!

محمدبن عیسی که هنوز امام مهدی(عج) را نشناخته بود حاضر نشد که خواسته‌ی خویش را جز به امام زمانش بگوید.

اما امام به او‌ فرمود:

_ من کسی هستم که تو در جست و‌ جوی او‌ هستی!

_صاحب الزمان؟!

آن بزرگوار پاسخ داد:

_ آری خواسته‌ی خویش را بازگو!

محمدبن عیسی افزود:

_ اگر شما امام زمان ما باشید که نیازی به بیان نیست؛ چون ماجرا را می‌دانید.

امام مهدی(عج) فرمود:

_ آری، تو برای یافتن پاسخ به آنچه روی انار نوشته شده است و به منظور خنثی سازی نقشه‌های کینه‌توزان، به این مکان آمده‌ای!

محمدبن عیسی که دیگر اطمینان یافته بود، بی‌درنگ پاسخ داد:

_ درست است مولای من! شما پناه مایید و به حل این مشکل توانایید.

امام نور و مهربانی و دانایی فرمود:

_ این وزیر که لعنت خداوند بر او باد، در خانه‌ی خویش درخت اناری دارد او قالب ویژه‌ای از گِل به شکل انار ساخته است که دو‌نیمه دارد و واژه‌های مد نظرش را درون آن تراشیده است. همین که انارها، شروع به رشد و بزرگ شدن کرده‌اند، آن قالب را دور انار بسته است.

آنگاه که انار بزرگ شده، آن نوشته ها به تدریج

بر پوستش حک‌ شده است!

فردا هنگامی که نزد امیر بحرین رفتی، به او بگو که پاسخ را آورده‌ام، اما آن را در خانه‌ی وزیر به شما می‌گویم.

وقتی همراه او به سرای وزیر رفتی، به سمت راست خویش بنگر و به اتاقی که در آن سو هست، اشاره کن و بگو پاسخ را در این اتاق خواهم داد. مواظب باش که وزیر پیش از تو به داخل اتاق نرود، بلکه همرا با امیر وارد شود.

همین‌که به داخل اتاق گام نهادی، طاقچه‌ای را خواهی دید که روی آن کیسه‌ی سفیدی وجود دارد. کیسه را بردار و قالب گِلی را بیرون بیاور.

سپس انار را داخل آن بگذار، به این ترتیب حقیقت موضوع، آشکار می‌شود!

سپس حضرت، خطاب به محمدبن عیسی افزودند:

_ به امیر بحرین بگو، تازه معجزه‌ی دیگری هم داریم و آن این است که از درون انار نیز آگاهیم! درون انار چیزی جز دود و خاکستر وجود ندارد. اگر می‌خواهید به درستی این خبر اطمینان یابید، به وزیرتان دستور دهید که انار را بشکند. در این صورت دود و خاکستر بر چهره و ریش او پاشیده خواهد شد!

روز بعد محمدبن عیسی دمستانی، با دلی سرشار از شادمانی، همراه با بزرگان و شخصیت‌های برجسته‌ی شیعی، نزد امیر بحرین شتافت و بر اساس رهنمود مولا و سرور ما، حجت خدا، حضرت مهدی موعود(عج) واقعیت را نشان داد و‌ توطئه‌گران و کینه‌ورزان را رسوا کرد!

امیر که دهانش از شگفتی باز مانده بود، از محمدبن عیسی پرسید:

_ بگو ببینم، تو چگونه از این ماجرا آگاه شدی؟!
🔰ادامه این ماجرا جمعه آینده …
📕برگی از کتاب امام زمان (عج)، صفحه ۹۹،۱۰۰،۱۰۱

جهت کپی برداری از مطلب سه صلوات عنایت فرمایید
مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: مذهبي لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

مدرسه علمیه الزهراء خمینی شهر

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • عمومی
    • پزشکی
  • مذهبي
    • اخلاقی
  • مناجات
  • آشپزی
  • خاطرات شهدا و بزرگان
  • خانه داری
  • مهدویت و فرهنگ انتظار در فضای مجازی
  • احادیث نورانی معصومین(ع)
  • چکیده پایان نامه های مدرسه
    • مقاله
  • علمی
  • معرفی کتاب
  • روانشناسی
  • دل نوشته های یک طلبه
  • سیره اهل بیت علیهم السلام
  • اطلاع رسانی برنامه ناب رسانه
  • کلام ناب بزرگان
  • شعر
  • علما
  • جملات تامل برانگیز
  • خبرهاي مدرسه
    • فرهنگي
    • پژوهش
    • آموزش
  • احکام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
ایامم را به یاد خود آباد ساز و پیوسته در خدمت خویش مستدام دار و کردارم را پذیرا باش.«امیر المومنین(ع)»
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس