تکنیک چرا
تکنیک چرا
انسان در دوران کودکی اشتیاق فراوانی برای کشف دنیای پیرامون خود دارد. کنجکاوی کودکان در مورد پدیدههای مختلف، آنها را وادار به پرسشهای متعدد و بیپایان از بزرگترها میکند. «چرا» کلمهای است که به کرات میتوان از زبان کودکان شنید:
چرا سطح پنیر سوراخ سوراخ است؟
چرا آسمان آبی است؟
چرا برف سفید است؟
و صدها چرای دیگر . . .
در تکنیکهای خلاقیت نیز تکنیک چرا در واقع همانند چراهای مکرر دوران کودکی است. اما با این تفاوت که کودکان برای گسترش فهم خود از دنیای اطرافشان میپرسند، ولی ما بزرگترها باید با پرسش، دانستنیهایمان را زیر سوال ببریم تا به ایدههای جدیدی دست پیدا کنیم.
این تکنیک آن قدر ساده است که بسیاری از ما متوجه اهمیت و نقش آن در حل مسائل و مشکلات نیستیم. اگر تسلط کافی نسبت به این تکنیک داشته باشیم، میتوانیم از آن هم برای شناسایی و تعریف صحیح و کامل مسائل استفاده نماییم و هم در حین پرسش و پاسخ، ایدههای جدید و ارزشمندی در مورد موضوع به دست آوریم. در واقع با اجرای این تکنیک ساده به راحتی به منشاء و ریشه مشکلات پی میبریم. در فرآیند اجرای تکنیک چرا، این چراها و سوال و جوابها آن قدر ادامه پیدا میکند که به یک بصیرت و بینش در مورد موضوع و به یک جواب مفید و موثر برای حل مسئله برسیم.
گرچه نباید انتظار داشت که با به کارگیری این تکنیک هر نوع مسئله و مشکلی را حل کرد، ولی مسلما استفاده از این تکنیک به ما کمک میکند تا موقعیت و وضعیت را بهتر و روشنتر مشخص کنیم و در فرآیند آن به ایدههای جدید و مفیدی دست یابیم