شروط تاثیر دعا
شروط تأثير دعا
الف- معرفت: از حضرت صادق سؤال شد «چه علتي دارد كه دعا ميكنيم و مستجاب نميشود؟» فرمودند: «زيرا كسي را ميخوانيد كه او را نمي شناسيد» پس هر قدر داعي بيشتر متوجه وسعت رحمت و نظام متقن پروردگار شود و بهواقع او را منجي در همه مهالك بداند خود را به اجابت نزديك كرده است.
ب- آمادگي قلبي واخلاص فرد: اميرالمؤمنين فرمود: « خداي عزّوجلّ دعاي كسي را كه دل او مشغول به غير حق باشد قبول نميكند». لذا بايد قلب از انديشههاي باطل و كينه و حسد و اشتغالات دنيايي پاك باشد و آماده جلب غفران ربوبي گردد، علي بهترين دعا را دعائي دانسته است كه از سينه پاك و دلي پرهيزكار برآيد. «انقطاع اليالله» كه دل از همه چيز و همه كس بريده باشد، همراه با سوز دل، اتصال را ممكن مينمايد به طوري كه پيامبر فرمودند: «خداوند به من خبر داده كه به عزت و جلالم سوگند كه آنچه را كه اهل گريه درك كردند عبادت كنندگان درك نكردند».
ج- عدم مخالفت با سنن تكوين: طالب حاجت نبايد اميد داشته باشد توازنِ دستگاه خلقت به خاطر او برهم بخورد، لذا بدون تلاش لازم دعا مستجاب نخواهد شد، به طوري كه ائمه هم جنگ ميكردند و هم در حين جنگ دعا مينمودند و گرنه دعا را بازيچه ميل هاي خود قرار دادهايم.
د- خواستن با تمام ذرّات وجود: شهيد مطهري«رحمةاللهعليه» ميفرمايد: «واقعاً شخص دعاكننده، آنچه را ميخواهد بايد به صورت يك احتياج و حاجت درآيد، همانطور كه اگر در يك نقطه بدن يك احتياجي پيدا بشود تمام اعضاء و جوارح شروع ميكنند به فعاليت و حتي ممكن است يك عضو به مقدار زيادي از كار خود بكاهد براي رفع احتياجي كه در فلان نقطه پيدا شده است». احتياج روحي و معنوي انسان نيز نسبت به كل جهان چنين است، روح انسان جزئي است از عالم وجود كه اگر واقعاً خواهش و احتياجي در وجودش پيدا شود، دستگاه عظيم خلقت الهي به آن بي محلي نمي كند، مگر اينكه دل و زبان هماهنگي نداشته باشد.
ه - قطع اميد از تمام وسايل و اميدواري به او: نيايش واقعي موقعي است كه انسان از تمام وسائل شناخته شده قطع اميد كرده و تنها مؤثر و سبب ساز حقيقي را خداوند متعال دانسته و تأثير را نيز از او بداند، بفهمد كه موجودات نه در ذات مستقلاند و نه در تأثير، يعني توجه به توحيد در ذات و صفات و افعال، در اين حالت است كه دعا به هدف اجابت خواهد نشست. علامه طباطبائي«رحمةاللهعليه» در ذيل آيه 186 سوره بقره كه ميفرمايد: «وَ اِذا سَئَلَكَ عِبادِي عَنّي فَاِنّي قَريبٌ اُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ اِذا دَعانِ» يعني؛ چون بندگان من از تو در مورد من سؤال ميكنند، من نزديكم و اجابت ميكنم دعاي دعاكننده را، آنگاه كه مرا بخواند؛ ميفرمايند: آيه شريفه شرطي براي اجابت بيان نكرده و به تعبير ديگر ميتوان گفت: دو شرط براي تحقق اصل دعا مطرح فرموده است. 1- اينكه دعا تنها با زبان نباشد بلكه نياز واقعي فرد و با همه وجود باشد. 2- تقاضايش واقعاً از خداوند باشد، نه اين كه به زبان از خدا بخواهد ولي در قلب توجه به اسباب ديگر داشته باشد.
و- تعلق گرفتن حكمت بالغه الهي بر آن: در مقام اشكال گفتهاند: «خداوند حكيم است و آنچه بايد بكند را ميكند و لذا درخواست از او معني ندارد». در حاليكه بايد متوجه بود دعا و استجابت دعا نيز جزئي از قضا و قدر خداوند حكيم است و از عوامل مؤثر در نظام آفرينش است و موضوعي مخالف و خارج از آن نيست، بنا به فرمايش علامهمحمدتقيجعفري«رحمةاللهعليه»: «همان خداوندي كه به آتش خاصيت سوزانندگي داده است، براي روح انسان، آن قدرت را داده است كه اگر ارتباط صحيح با قدرت مطلقه خداوندي برقرار كند سوزندگي آتش را با خاصيت روح، كه قوي تر از آن است سلب كند». پس دعا در صورت نبودن موانع تأثير خود را ميگذارد.
از حضرت امامصادق سؤال كردند: آيا خداوند نمي فرمايد دعا كنيد تا براي شما اجابت كنم، در حالي كه افراد مضطري را ميبينم كه دعا ميكنند و به اجابت نميرسد و مظلوماني را ميبينم كه از خدا پيروزي بر دشمن را ميطلبند ولي آنها را ياري نميكند. امام فرمودند: واي بر تو، هيچكس او را نميخواند مگر اين كه اجابت ميكند. اما دعاي ظالم مردود است تا توبه كند، و اما صاحب حق هنگاميكه دعا كند اجابت ميفرمايد و بلا را از او برطرف ميسازد به طوري كه گاهي خود نميداند. و يا آن را به صورت ثوابي فراوان براي روز نيازش به آن، برايش ذخيره ميكند، و هرگاه چيزي را بندگان تقاضا كنند كه مصحلت آنها نباشد خودداري فرمايد».
از ديگر شروط تأثير دعا، آلوده نبودن به گناه است، چنانكه حضرت در دعاي كميل ميفرمايند: «اللهُمَّ اغْفِرْلِي الذُّنُوبَ الّتي تَحْبِسُ الدُّعاء» يعني؛ ببخش گناهاني را كه دعا را حبس كرده و مانع بالا رفتنشان ميشود. و از ديگر شروط 1- ايمان و اعتماد كامل به استجابت دعا 2- اصرار و الحاح در دعا 3- برطرف كردن موانع 4- خودداري نكردن از تلاش و كوشش 5- دوري از يأس و گمان نيك به خداوند داشتن و…
به نقل از استاد طاهرزاده