- گفتم: میخواهم با توحرف بزنم.
- گفت: هر زمان كه خواستی بیا به حرفهای تو گوش میدهم.
- گفتم: حتی نیمهشب؟!
- گفت: در آن لحظه نگاه من به تو بیشتر میشود.
- گفتم: یاد تو آرامم میكند و فكر تو مونس تنهایی من است.
- گفت: اگر با رفقایت با هم سراغ من بیایید، بیشتر خوشحالم میكنی.
- گفتم: هرچه بیشتر با تو حرف میزنم، بیشتر تو را احساس میكنم.
- گفت: سعی كن طلوع و غروب خورشید با من در تماس باشی، لحظۀ عاشقانهای است.
- گفتم: هرچه این روزها بیشتر میگذرند، دلم بیشتر برایت تنگ میشود… .
- گفت: قرارمان صبحها 2 بار و ظهرها 8 بار و شبها 7 بار باشد.
- گفتم: اسم رمزمان چه باشد؟
- گفت: الله اكبر!
یاد تو ...
نویسنده : فرزانه جعفریان
ذكر جادویی آرامشبخش!
انسان وقتی تكبیر میگوید و نمازش را آغاز میكند، از زمین فاصله گرفته و پرواز میكند[1] و خود را به منبع اصیل و حقیقی آرامش (خداوند) متصل میكند؛ اگر دل قرار گیرد، تمام وجود انسان آرام میشود و فكر و ذهن و همۀ حواس تسكین پیدا میكند. نماز به زندگی جهت میدهد و مسیرش را هدایت میكند.[2] گامنهادن در مسیر مطمئن بر اعتمادبهنفس انسان میافزاید. كسیكه با نماز انس پیدا كند، با اتكای بر خالقش سنگ صبور بینظیری را یافته كه هیچگاه اسرارش را فاش نمیسازد و هرگز به او خیانت نمیكند.
اگر نماز با توجه و حضور قلب خوانده شود، وجود انسان از سیاهیها و گناهان پاك میشود. در این حالت، انسان به اطمینان خاطر میرسد كه با گوشسپردن به دستور آفریدگار، رضایت او را جلب كرده است. «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِی نماز را بهخاطر یاد من بهپا دارید».[3] نماز سخن گفتن با خداست. وقتی با كسی صحبت میكنیم، با او از غمها و شادیهایمان حرف میزنیم و احساس سبكشدن میکنیم. امامعلی(ع) در نهجالبلاغه میفرماید: «غم و اندوه خود را در پیشگاه خداوند مطرح کن تا غمهای تو را برطرف کند و در مشکلات تو را یاری رساند… .»[4] مؤمنان این امكان را دارند كه با منبعی نامحدود و با قدرتی مطلق گفتوگو كنند و به او تكیه زنند و از اینكه همصحبتی اینچنین دارند، احساس غرور و شادی نمایند. در نقطۀ مقابل، اگر انسانی در نماز و ارتباط با معبود سستی كند، به مشكل برخواهد خورد. در قرآن مجید میخوانیم: «من اعرض عن ذكری فان له معیشة ضنكا»[5] هركس از یاد من دل بگرداند، پس زندگى دشوارى خواهد داشت.
كسیكه نماز میخواند، علاوهبر برخورداری از مزایای دنیوی نمازش از اجر و پاداش اخروی هم بهرهمند میشود و ذخیرهای معنوی برای خود جمعآوری میكند. این پسانداز آیندهنگرانه به انسان قوت قلب میبخشد و غم و ناراحتی را از او میزداید. در قرآن كریم آمده است: «ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات واقاموا الصلاه و آتوا الزكاة لهم اجرهم عند ربهم ولا خوف علیهم ولا هم یحزنون« همانا کسانىکه ایمان آورده و عملهاى شایسته انجام داده و نماز را بهپا داشته و زکات پرداختهاند، براى آنان در نزد پروردگارشان پاداشى درخور شأن آنهاست و نه بیمى بر آنهاست و نه اندوهى خواهند داشت.[6]
نماز قلب را زنده و باطراوت نگه میدارد.[7] بین تقید به نماز و كاهش میزان اضطراب، رابطۀ مستقیمی وجود دارد و هرقدر تقید به این فریضه بیشتر باشد، مقاومت انسان در مواجهه با استرس كم میشود.[8] نتایج تحقیقات علمی گویای آن است كه وقتى مردم دعا مىكنند و نماز مىخوانند، فشار خونشان بهگونهاى محسوس كاهش مىیابد و میزان متابولیسم بدن و شمار ضربان قلب و تنفس، مانند واكنشهاى آرامبخش تنظیم و تعدیل مىشود.[9]
با نماز، انسان به این باور مىرسد كه رهایی از ناراحتىهاى درونى، آسان و هموار است. این حالت، بهخاطر ثباتى است كه خداوند در دل او ایجاد مىكند. نماز انسان را از پلیدیها دور میكند[10] و روح و روان را از گناهان مبرا میکند. در چنین حالی، انسان كمتر احساس ضرر میكند و سبكبالی را تجربه میكند. انسانی كه در برابر خدای خود سجده و تعظیم میكند، خضوع و فروتنی را تمرین میكند. او دیگر با كبر و فخرفروشی نسبتی ندارد و دغدغۀ برتریجویی بر دیگری را در سر نمیپرواند؛ بلكه قصد و نیتش كمك و مدد به همنوعش در عرصههای مختلف است. كسیكه با نماز رابطۀ خوبی برقرار كرده، علاوهبر اینكه خود را از تنش رها میسازد، در تعامل با دیگران نیز رفتاری مسالمتجویانه داشته و صلح و صفا و صمیمیت را برایشان به ارمغان میآورد.
[1]. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: الصّلاة معراج المؤمن.
[2]. ر.ك: عزیزى تهرانى، علىاصغر(۱۳۷۵)؛ حضور قلب در نماز، قم: انتشارات اسلامى حوزه علمیه قم، صص 41تا45.
[3]. طه، 14
[4]. نهج البلاغه، نامه 31.
[5]. طه، 124.
[6]. بقره، ۲۷۷.
[7]. امامسجاد(ع) : «بِذكرِكَ عاش قَلْبى» من، با یاد خدا دلم زنده است (فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی).
[8]. پناهى، علىاحمد(۱۳۸۴)؛ آرامش در پرتو نیایش، قم: انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى، ص 15.
[9]. ستاد اقامه نماز، نیایش: كتاب پژوهشى مطالعاتى نماز، شماره 10و11، تهران: انتشارات ستاد اقامه نماز، 1381، ص 189.
[10]. «انّ الصّلاة تنهی عن الفحشاء و المنكر».
نویسنده : محمدحسن شاهنگی
آرامشی پایدار به نام «سكینه»( كاركرد وجود همسران در داشتن زندگی آرام )
ازدواج، پیمانی مقدس است که در اسلام به آن اهمیت فراوانی داده شده و عامل مهمی در دورنگهداشتن افراد از انحرافات است. كسیكه ازدواج میكند، خود و همسرش را از آثار «مودت» و «رحمت» كه در اثر پیوندشان بهوجود میآید، برخوردار میکند. شهیدمطهری معتقد بود: «عجیب نیست که بعضی از افراد نمیتوانند میان شهوت و رأفت فرق بگذارند. خیال کردهاند چیزی که زوجین را به یکدیگر پیوند میدهد منحصراً طمع و شهوت است… . آنها نمیدانند در خلقت، علاوهبر خودخواهی و منفعتطلبی علائق دیگری است که منشأ فداکاریها و نمایشدهندۀ انسانیت است و این همان چیزی است که در قرآن کریم به نام مودت و رحمت یاد شده است… .»[1]
همسران تأمینكنندۀ نیازهای یكدیگرند. این نیازها شامل نیازهای عاطفی، روحی، جنسی و… است. زن، نیازمند آن است كه معشوق همسرش قرار گیرد، شوهرش به او توجه كند، به مردش تكیه كند، در فضایی صمیمانه با همسرش گفتوگو كند و… و درمقابل، مرد نیز نیاز دارد همسرش به او و تواناییهایش اعتماد كند، شریك زندگیاش مدیریتش را بپذیرد، همسرش او را تأیید و درك كند و… .
زن و مرد در محیط خانواده عیوب و ضعفهای همدیگر را میپوشانند و بین خودشان و بهصورتی كاملاً درونی و خصوصی حل میكنند؛ بههمیندلیل، در قرآن كریم آمده است كه: «آنها لباس شمایند و شما هم لباس آنها هستید.»[2] براساس عقل و عرف، میتوان برای لباس این ویژگیها را برشمرد:
پوشانندهبودن؛
محافظبودن؛
مایۀ زینت و زیبایی بودن؛
وسیلۀ راحتی و آرامش بودن.
همسران نیز باید برای یکدیگر، این ویژگیها را داشته باشند. زن و شوهر باید ضعفها و كم و كاستیهای هم را بپوشانند، کانون خانواده را گرم نگه دارند و از سردی حفظ کنند، زینت و سبب آرامش یکدیگر باشند و همانطورکه لباس خود را از آلودگی حفظ میکنند، یکدیگر را از آلودهشدن به گناه حفظ کنند تا روحشان مكدر نشده و سالم بماند و انرژیشان صرف پیشرفت در تمام عرصههای زندگی اعم از كاری، شغلی، تحصیلی و… شود.
نكتۀ دیگر اینكه اگر كسی از لباس (همسر) دوری كند، عریان میماند و رسوا میشود و چهبسا به انحراف كشانده شود؛ بههمیندلیل، در دین اسلام مجردبودن بسیار نهی شده است. زن و مرد ازحیث آفرینش دارای تفاوتهایی با همدیگرند و وقتی به هم میرسند و ازدواج میكنند نیمۀ گمشدۀ خود را پیدا میكنند و احساس كاملشدن میكنند؛ بهطوریکه این احساس به آنها احساس رضایت میبخشد.
در اسلام، یکی از فلسفههای اصلی ازدواج، رسیدن به آرامش است. قرآن کریم دراینزمینه میفرماید: «و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها: از نشانههای خدا این است که از جنس خودتان همسرانی برای شما آفرید تا در کنار آنها آرامش بیابید.»[3] مفسران دربارۀ این آیه گفتهاند: «این آرامش هم ازنظر جسمى است و هم ازنظر روحى؛ هم ازجنبۀ فردى و هم اجتماعى. بیماریهایى كه بهخاطر ترك ازدواج براى جسم انسان پیش مىآید، انكارشدنی نیست. همچنین عدم تعادل روحى و ناآرامیهاى روانى كه افراد مجرد با آن دستبهگریباناند، كموبیش بر همه روشن است. ازنظر اجتماعى، افراد مجرد كمتر احساس مسئولیت مىكنند و بههمینجهت، خودكشى در میان مجردان بیشتر دیده مىشود و جنایات هولناك نیز از آنها بیشتر سر مىزند. هنگامىكه انسان از مرحلۀ تجرد به مرحلۀ زندگى خانوادگى گام مىگذارد، شخصیت تازهاى در خود مىیابد و احساس مسئولیت بیشترى مىكند و این است معنى احساس آرامش در سایۀ ازدواج.»[4]
خداوند در جای دیگر میفرماید: «هُوَ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِیسْکُنَ إِلَیها: او (خدا) کسی است که شما را از یک نفس واحد آفرید و از آن نفس برای شما همسر و جفتی قرار داد تا در کنار آن آرامش بگیرید.»[5] به آرامش پایدار در اصطلاح «سکینه» گفته میشود.[6] سكینه ازطرف خداوند به مؤمنان داده میشود تا پس از اینكه به آرامش رسیدند، دچار ركود و بیخیالی نشده، بلكه ایمانشان را بیشتر كنند: «هُوَ الَّذِی أَنزَلَ السَّكِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیزْدَادُوا إِیمَانًا مَّعَ إِیمَانِهِمْ: اوست آنكس كه در دلهاى مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ایمانى بر ایمان خود بیفزایند.»[7] بنابراین، آرامش اعطایی خداوند آرامشی هدفمند است.
بسیاری از ما این جمله را شنیدهایم كه پشت هر مرد موفقی همسر موفقی قرار دارد. زنی كه محیط خانه را محیطی گرم و آرام و باصفا قرار میدهد تا همسرش در آن استراحت كند و تجدید قوا كند، در مراحل مختلف كاری و تحصیلی و… روند روبهرشدی را خواهد داشت. ازسوی دیگر، مردی كه با اخلاق نیكو در خانه با همسرش برخورد میكند و به نیازهای مختلف همسرش توجه میكند، منزل شوهر را امنترین جای كرۀ زمین برای همسرش میكند.
پینوشتها
[1] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج2: 101.
.[2] بقره، 187.
[3]. روم، 21.
[4]. تفسیر نمونه، ج16: 393.
[5]. اعراف، 189.
[6]. قرشی، سیدعلیاکبر؛ قاموس قرآن، ج3: 283و282.
[7]. فتح، 4.
نویسنده : زهرا ملكوتیان
توصیه های رهبر انقلاب در دیدار با مسئولین برگزاری اعتکاف
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اعضای ستاد مرکزی و جشنواره اعتکاف، شوق عمومی و اقبال حیرتانگیز به سنت حسنه اعتکاف را از جمله برکات الهی و از مظاهر قدرت انقلاب اسلامی در نهادسازی خواندند و تأکید کردند: متصدیان و مباشران این سنت نبوی باید با برنامهریزی هوشمندانه و همچنین شناسایی آسیبها و تهدیدها، زمینه هر چه نزدیکتر شدن ذهن و دل معتکف به خداوند و طهارت روحی او را فراهم کنند.
حضرت آیتالله خامنهای، عبادت اعتکاف را به جان خریدن ریاضتی همراه با شوق و رغبت برای ارتقای معنویت توصیف کردند و افزودند: عشق وصفناپذیر جوانان به اعتکاف پس از انقلاب اسلامی که امروز در مساجد و دانشگاههای سراسر کشور نمود دارد، باید بعنوان فرصتی ارزشمند قدر دانسته شود.
ایشان با بیان اینکه فرصت اعتکاف باید مختص عبادت و توجه بیشتر به خداوند متعال باشد، گفتند: آموختن و تجربه معاشرت اسلامی، ارتباط دوستانه و برادرانه با معتکفین و همچنین تعلیم و تعلّم معارف دینی از جمله فرصتهای این مراسم نورانی است.
رهبر انقلاب، برنامهریزی هوشمندانه و آسیبشناسی متناسب با روح و معنای اعتکاف را ضروری دانستند و خاطرنشان کردند: در برنامهریزیها اصل باید بر نزدیک کردن ذهن و دل معتکف به خداوند و در مقابل انقطاع از جنجالها و حاشیههای متعارف جامعه و زندگی باشد.