ازدواج، پیمانی مقدس است که در اسلام به آن اهمیت فراوانی داده شده و عامل مهمی در دورنگهداشتن افراد از انحرافات است. كسیكه ازدواج میكند، خود و همسرش را از آثار «مودت» و «رحمت» كه در اثر پیوندشان بهوجود میآید، برخوردار میکند. شهیدمطهری معتقد بود: «عجیب نیست که بعضی از افراد نمیتوانند میان شهوت و رأفت فرق بگذارند. خیال کردهاند چیزی که زوجین را به یکدیگر پیوند میدهد منحصراً طمع و شهوت است… . آنها نمیدانند در خلقت، علاوهبر خودخواهی و منفعتطلبی علائق دیگری است که منشأ فداکاریها و نمایشدهندۀ انسانیت است و این همان چیزی است که در قرآن کریم به نام مودت و رحمت یاد شده است… .»[1]
همسران تأمینكنندۀ نیازهای یكدیگرند. این نیازها شامل نیازهای عاطفی، روحی، جنسی و… است. زن، نیازمند آن است كه معشوق همسرش قرار گیرد، شوهرش به او توجه كند، به مردش تكیه كند، در فضایی صمیمانه با همسرش گفتوگو كند و… و درمقابل، مرد نیز نیاز دارد همسرش به او و تواناییهایش اعتماد كند، شریك زندگیاش مدیریتش را بپذیرد، همسرش او را تأیید و درك كند و… .
زن و مرد در محیط خانواده عیوب و ضعفهای همدیگر را میپوشانند و بین خودشان و بهصورتی كاملاً درونی و خصوصی حل میكنند؛ بههمیندلیل، در قرآن كریم آمده است كه: «آنها لباس شمایند و شما هم لباس آنها هستید.»[2] براساس عقل و عرف، میتوان برای لباس این ویژگیها را برشمرد:
پوشانندهبودن؛
محافظبودن؛
مایۀ زینت و زیبایی بودن؛
وسیلۀ راحتی و آرامش بودن.
همسران نیز باید برای یکدیگر، این ویژگیها را داشته باشند. زن و شوهر باید ضعفها و كم و كاستیهای هم را بپوشانند، کانون خانواده را گرم نگه دارند و از سردی حفظ کنند، زینت و سبب آرامش یکدیگر باشند و همانطورکه لباس خود را از آلودگی حفظ میکنند، یکدیگر را از آلودهشدن به گناه حفظ کنند تا روحشان مكدر نشده و سالم بماند و انرژیشان صرف پیشرفت در تمام عرصههای زندگی اعم از كاری، شغلی، تحصیلی و… شود.
نكتۀ دیگر اینكه اگر كسی از لباس (همسر) دوری كند، عریان میماند و رسوا میشود و چهبسا به انحراف كشانده شود؛ بههمیندلیل، در دین اسلام مجردبودن بسیار نهی شده است. زن و مرد ازحیث آفرینش دارای تفاوتهایی با همدیگرند و وقتی به هم میرسند و ازدواج میكنند نیمۀ گمشدۀ خود را پیدا میكنند و احساس كاملشدن میكنند؛ بهطوریکه این احساس به آنها احساس رضایت میبخشد.
در اسلام، یکی از فلسفههای اصلی ازدواج، رسیدن به آرامش است. قرآن کریم دراینزمینه میفرماید: «و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها: از نشانههای خدا این است که از جنس خودتان همسرانی برای شما آفرید تا در کنار آنها آرامش بیابید.»[3] مفسران دربارۀ این آیه گفتهاند: «این آرامش هم ازنظر جسمى است و هم ازنظر روحى؛ هم ازجنبۀ فردى و هم اجتماعى. بیماریهایى كه بهخاطر ترك ازدواج براى جسم انسان پیش مىآید، انكارشدنی نیست. همچنین عدم تعادل روحى و ناآرامیهاى روانى كه افراد مجرد با آن دستبهگریباناند، كموبیش بر همه روشن است. ازنظر اجتماعى، افراد مجرد كمتر احساس مسئولیت مىكنند و بههمینجهت، خودكشى در میان مجردان بیشتر دیده مىشود و جنایات هولناك نیز از آنها بیشتر سر مىزند. هنگامىكه انسان از مرحلۀ تجرد به مرحلۀ زندگى خانوادگى گام مىگذارد، شخصیت تازهاى در خود مىیابد و احساس مسئولیت بیشترى مىكند و این است معنى احساس آرامش در سایۀ ازدواج.»[4]
خداوند در جای دیگر میفرماید: «هُوَ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِیسْکُنَ إِلَیها: او (خدا) کسی است که شما را از یک نفس واحد آفرید و از آن نفس برای شما همسر و جفتی قرار داد تا در کنار آن آرامش بگیرید.»[5] به آرامش پایدار در اصطلاح «سکینه» گفته میشود.[6] سكینه ازطرف خداوند به مؤمنان داده میشود تا پس از اینكه به آرامش رسیدند، دچار ركود و بیخیالی نشده، بلكه ایمانشان را بیشتر كنند: «هُوَ الَّذِی أَنزَلَ السَّكِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیزْدَادُوا إِیمَانًا مَّعَ إِیمَانِهِمْ: اوست آنكس كه در دلهاى مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ایمانى بر ایمان خود بیفزایند.»[7] بنابراین، آرامش اعطایی خداوند آرامشی هدفمند است.
بسیاری از ما این جمله را شنیدهایم كه پشت هر مرد موفقی همسر موفقی قرار دارد. زنی كه محیط خانه را محیطی گرم و آرام و باصفا قرار میدهد تا همسرش در آن استراحت كند و تجدید قوا كند، در مراحل مختلف كاری و تحصیلی و… روند روبهرشدی را خواهد داشت. ازسوی دیگر، مردی كه با اخلاق نیكو در خانه با همسرش برخورد میكند و به نیازهای مختلف همسرش توجه میكند، منزل شوهر را امنترین جای كرۀ زمین برای همسرش میكند.
پینوشتها
[1] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج2: 101.
[4]. تفسیر نمونه، ج16: 393.
[6]. قرشی، سیدعلیاکبر؛ قاموس قرآن، ج3: 283و282.
[7]. فتح، 4.
نویسنده : زهرا ملكوتیان