• خانه 
  • امامان در عالم مثال به چه کیفیت بودند؟ 
  • تماس  
  • ورود 

یاد تو ...

24 اردیبهشت 1393 توسط حاتم

گفتم: می‌خواهم با توحرف بزنم. گفت: هر زمان كه خواستی بیا به حرف‌های تو گوش می‌دهم‌. گفتم‌: حتی نیمه‌شب؟! گفت‌: در آن لحظه نگاه من به تو بیشتر می‌شود...

 

گفتم: می‌خواهم با توحرف بزنم.گفت: هر زمان كه خواستی بیا به حرف‌های تو گوش می‌دهم‌.گفتم‌: حتی نیمه‌شب؟!گفت‌: در آن لحظه نگاه من به تو بیشتر می‌شود…

  • گفتم: می‌خواهم با توحرف بزنم.
  • گفت: هر زمان كه خواستی بیا به حرف‌های تو گوش می‌دهم‌.
  • گفتم‌: حتی نیمه‌شب؟!
  • گفت‌: در آن لحظه نگاه من به تو بیشتر می‌شود.
  • گفتم‌: یاد تو آرامم می‌كند و فكر تو مونس تنهایی من است.
  • گفت‌: اگر با رفقایت با هم سراغ من بیایید، بیشتر خوشحالم می‌كنی‌.
  • گفتم‌: هرچه بیشتر با تو حرف می‌زنم، بیشتر تو را احساس می‌كنم.
  • گفت‌: سعی كن طلوع و غروب خورشید با من در تماس باشی‌‌، لحظۀ عاشقانه‌ای است.
  • گفتم‌: هر‌چه این روزها بیشتر می‌گذرند، دلم بیشتر برایت تنگ می‌شود‌… .
  • گفت‌: ‌قرارمان صبح‌ها 2 بار و ظهرها 8 بار و شب‌ها 7 بار باشد.
  • گفتم‌: اسم رمزمان چه باشد‌؟
  • گفت‌: الله اكبر!

نویسنده : فرزانه جعفریان

 نظر دهید »

ذكر جادویی آرامش‌بخش!

23 اردیبهشت 1393 توسط حاتم
نماز چگونه به انسان آرامش اعطا می‌كند؟

بارها شنیده‌ایم كه «الا بذکر الله تطمئن القلوب» یاد خدا دل‌ها را آرام می‌كند؛ اما منظور از ذكر خدا چیست؟ در آموزه‌های اسلامی از فریضۀ نماز به‌عنوان یكی از بزرگ‌ترین اذكار الهی یاد شده است. در این یادداشت، دربارۀ قابلیت‌های روح‌افزای ستون دین‌مان (نماز) صحبت می‌كنیم‌.

بارها شنیده‌ایم كه «الا بذکر الله تطمئن القلوب» یاد خدا دل‌ها را آرام می‌كند؛ اما منظور از ذكر خدا چیست؟ در آموزه‌های اسلامی از فریضۀ نماز به‌عنوان یكی از بزرگ‌ترین اذكار الهی یاد شده است.

انسان وقتی تكبیر می‌گوید و نمازش را آغاز می‌كند، از زمین فاصله گرفته و پرواز می‌كند[1] و خود را به منبع اصیل و حقیقی آرامش (خداوند) متصل می‌كند؛ اگر دل قرار گیرد‌، تمام وجود انسان آرام می‌شود و فكر و ذهن و همۀ حواس تسكین پیدا می‌كند. نماز به زندگی جهت می‌دهد و مسیرش را هدایت می‌كند.[2] گام‌نهادن در مسیر مطمئن بر اعتماد‌به‌نفس انسان می‌افزاید‌. كسی‌كه با نماز انس پیدا كند، با اتكای بر خالقش سنگ صبور بی‌نظیری را یافته كه هیچ‌گاه اسرارش را فاش نمی‌سازد و هرگز به او خیانت نمی‌كند.

اگر نماز با توجه و حضور قلب خوانده شود، وجود انسان از سیاهی‌ها و گناهان پاك می‌شود‌. در این حالت، انسان به اطمینان خاطر می‌رسد كه با گوش‌‌سپردن به دستور آفریدگار‌، رضایت او را جلب كرده است. «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِی نماز را به‌خاطر یاد من به‌پا دارید».[3] نماز سخن گفتن با خداست. وقتی با كسی صحبت می‌كنیم، با او از غم‌ها و شادی‌های‌مان حرف می‌زنیم و احساس سبك‌شدن می‌کنیم‌. امام‌علی‌(ع) در نهج‌البلاغه می‌فرماید: «غم و اندوه خود را در پیشگاه خداوند مطرح کن تا غم‌های تو را برطرف کند و در مشکلات تو را یاری رساند… .»[4] مؤمنان این امكان را دارند كه با منبعی نامحدود و با قدرتی مطلق گفت‌و‌گو كنند و به او تكیه زنند و از اینكه هم‌صحبتی این‌چنین دارند، احساس غرور و شادی نمایند‌. در نقطۀ مقابل، اگر انسانی در نماز و ارتباط با معبود سستی كند، به مشكل برخواهد خورد. در قرآن مجید می‌خوانیم‌: «‌من اعرض عن ذكری فان له معیشة ضنكا»[5] هر‌كس از یاد من دل بگرداند، پس زندگى دشوارى خواهد داشت.

كسی‌كه نماز می‌خواند، علاوه‌بر برخورداری از مزایای دنیوی نمازش از اجر و پاداش اخروی هم بهره‌مند می‌شود و ذخیره‌ای معنوی برای خود جمع‌آوری می‌كند‌. این پس‌انداز آینده‌نگرانه به انسان قوت قلب می‌بخشد و غم و ناراحتی را از او می‌زداید. در قرآن كریم آمده است‌: «‌ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات واقاموا الصلاه و آتوا الزكاة لهم اجرهم عند ربهم ولا خوف علیهم ولا هم یحزنون‌« همانا کسانى‌که ایمان آورده و عمل‏هاى شایسته انجام داده و نماز را به‏پا داشته و زکات پرداخته‏اند، براى آنان در نزد پروردگارشان پاداشى درخور شأن آن‌هاست و نه بیمى بر آن‌هاست و نه اندوهى خواهند داشت‌.[6]

نماز قلب را زنده و با‌طراوت نگه می‌دارد.[7] بین تقید به نماز و كاهش میزان اضطراب‌، رابطۀ مستقیمی وجود دارد و هرقدر تقید به این فریضه بیشتر باشد، مقاومت انسان در مواجهه با استرس كم می‌شود‌.[8] نتایج تحقیقات علمی گویای آن است كه وقتى مردم دعا مى‌كنند و نماز مى‌خوانند، فشار خونشان به‌گونه‌اى محسوس كاهش مى‌یابد و میزان متابولیسم بدن و شمار ضربان قلب و تنفس، مانند واكنش‌هاى آرام‌بخش تنظیم و تعدیل مى‌شود.[9]

با نماز، انسان به این باور مى‌رسد كه رهایی از ناراحتى‌هاى درونى، آسان و هموار است. این حالت، به‌خاطر ثباتى است كه خداوند در دل او ایجاد مى‌كند. نماز انسان را از پلیدی‌ها دور می‌كند[10] و روح و روان را از گناهان مبرا می‌کند. در چنین حالی، انسان كمتر احساس ضرر می‌كند و سبك‌بالی را تجربه می‌كند‌. انسانی كه در برابر خدای خود سجده و تعظیم می‌كند‌، خضوع و فروتنی را تمرین می‌كند. او دیگر با كبر و فخرفروشی نسبتی ندارد و دغدغۀ برتری‌جویی بر دیگری را در سر نمی‌پرواند؛ بلكه قصد و نیتش كمك و مدد به هم‌نوعش در عرصه‌های مختلف است. كسی‌كه با نماز رابطۀ خوبی برقرار كرده، علاوه‌بر اینكه خود را از تنش رها می‌سازد، در تعامل با دیگران نیز رفتاری مسالمت‌جویانه داشته و صلح و صفا و صمیمیت را برایشان به ارمغان می‌آورد‌.



[1]. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می‏فرماید: الصّلاة معراج المؤمن.

[2]. ر.ك: عزیزى تهرانى، على‌اصغر(۱۳۷۵)؛ حضور قلب در نماز، قم: انتشارات اسلامى حوزه علمیه قم، صص 41تا45.

[3]. طه، 14

[4]. نهج البلاغه، نامه 31.

[5]. طه، 124.

[6]. بقره، ۲۷۷.

[7]. امام‌سجاد(ع) : «بِذكرِكَ عاش قَلْبى» من، با یاد خدا دلم زنده است (فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی).

[8]. پناهى، على‌احمد(۱۳۸۴)؛ آرامش در پرتو نیایش، قم: انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى، ص 15.

[9]. ستاد اقامه نماز، نیایش: كتاب پژوهشى مطالعاتى نماز، شماره 10‌و‌‌11، تهران: انتشارات ستاد اقامه نماز، 1381، ص 189.

[10]. «انّ الصّلاة تنهی عن الفحشاء و المنكر».


نویسنده : محمدحسن شاهنگی

 


 نظر دهید »

آرامشی پایدار به نام «سكینه»( كاركرد وجود همسران در داشتن زندگی آرام )

22 اردیبهشت 1393 توسط حاتم

امروزه در غرب، استرس‌ها و فشارهای روانی بسیار شایع شده است. از مهم‌ترین دلایل این مشكلات، كم‌توجهی افراد به محیط آرامش‌بخش خانواده و تأثیر رفتارهای تسكین‌زای همسران بر همدیگر است. بسیاری تصور می‌كنند كه مهم‌ترین كاركرد زن و مرد برای همدیگر، صرفاً تأمین نیازهای جنسی است؛ به‌همین‌دلیل، اگر به هر طریق ممكن و در هر مكانی آن را ارضا كنند، دیگر به فرد دیگری به نام «همسر» احتیاج نیست؛ اما واقعیت چیز دیگری است...

امروزه در غرب، استرس‌ها و فشارهای روانی بسیار شایع شده است. از مهم‌ترین دلایل این مشكلات، كم‌توجهی افراد به محیط آرامش‌بخش خانواده و تأثیر رفتارهای تسكین‌زای همسران بر همدیگر است. بسیاری تصور می‌كنند كه مهم‌ترین كاركرد زن و مرد برای همدیگر، صرفاً تأمین نیازهای جنسی است؛ به‌همین‌دلیل، اگر به هر طریق ممكن و در هر مكانی آن را ارضا كنند، دیگر به فرد دیگری به نام «همسر» احتیاج نیست؛ اما واقعیت چیز دیگری است…

ازدواج، پیمانی مقدس است که در اسلام به آن اهمیت فراوانی داده شده و عامل مهمی در دورنگه‌داشتن افراد از انحرافات است. كسی‌كه ازدواج می‌كند، خود و همسرش را از آثار «مودت» و «رحمت» كه در اثر پیوندشان به‌وجود می‌آید، برخوردار می‌کند. شهیدمطهری معتقد بود: «عجیب نیست که بعضی از افراد نمی‌توانند میان شهوت و رأفت فرق بگذارند. خیال کرده‌اند چیزی که زوجین را به یکدیگر پیوند می‌دهد منحصراً طمع و شهوت است… . آن‌ها نمی‌دانند در خلقت، علاوه‌بر خودخواهی و منفعت‌طلبی علائق دیگری است که منشأ فداکاری‌ها و نمایش‌دهندۀ انسانیت است و این همان چیزی است که در قرآن کریم به‌ نام مودت و رحمت یاد شده است… .»[1]

همسران تأمین‌كنندۀ نیازهای یكدیگرند. این نیازها شامل نیازهای عاطفی،‌ روحی، جنسی و… است. زن، نیازمند آن است كه معشوق همسرش قرار گیرد، ‌شوهرش به او توجه كند، به مردش تكیه كند، در فضایی صمیمانه با همسرش گفت‌وگو كند و… و درمقابل، مرد نیز نیاز دارد همسرش به او و توانایی‌هایش اعتماد كند،‌ شریك زندگی‌اش مدیریتش را بپذیرد، همسرش او را تأیید و درك كند و… .

زن و مرد در محیط خانواده عیوب و ضعف‌های همدیگر را می‌پوشانند و بین خودشان و به‌صورتی كاملاً درونی و خصوصی حل می‌كنند؛ به‌همین‌دلیل، در قرآن كریم آمده است كه: «آن‌ها لباس شمایند و شما هم لباس آن‌ها هستید.»[2] براساس عقل و عرف، می‌توان برای لباس این ویژگی‌ها را برشمرد:

پوشاننده‌بودن؛

محافظ‌بودن؛

مایۀ زینت و زیبایی بودن؛

وسیلۀ راحتی و آرامش بودن.

همسران نیز باید برای یکدیگر، این ویژگی‌ها را داشته باشند. زن و شوهر باید ضعف‌ها و كم و كاستی‌‌های هم را بپوشانند، کانون خانواده را گرم نگه دارند و از سردی حفظ کنند، زینت و سبب آرامش یکدیگر باشند و همان‌طورکه لباس خود را از آلودگی حفظ می‌کنند، یکدیگر را از آلوده‌شدن به گناه حفظ کنند تا روحشان مكدر نشده و سالم بماند و انرژی‌شان صرف پیشرفت در تمام عرصه‌های زندگی اعم از كاری، ‌شغلی، تحصیلی و… شود.
نكتۀ دیگر اینكه اگر كسی از لباس (همسر) دوری كند، عریان می‌ماند و رسوا می‌شود و چه‌بسا به انحراف كشانده شود؛ به‌همین‌دلیل، در دین اسلام مجردبودن بسیار نهی شده است. زن و مرد ازحیث آفرینش دارای تفاوت‌هایی با همدیگرند و وقتی به هم می‌رسند و ازدواج می‌كنند نیمۀ گمشدۀ خود را پیدا می‌كنند و احساس كامل‌شدن می‌كنند؛ به‌طوری‌که این احساس به آن‌ها احساس رضایت می‌بخشد.

در اسلام، یکی از فلسفه‌های اصلی ازدواج، رسیدن به آرامش است. قرآن کریم در‌این‌زمینه می‌فرماید: «و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها: از نشانه‌های خدا این است که از جنس خودتان همسرانی برای شما آفرید تا در کنار آن‌ها آرامش بیابید.»[3] مفسران دربارۀ این آیه گفته‌اند: «این آرامش هم ازنظر جسمى است و هم ازنظر روحى؛ هم ازجنبۀ فردى و هم اجتماعى. بیماری‌هایى كه به‌خاطر ترك ازدواج براى جسم انسان پیش مى‌آید، انكارشدنی نیست. همچنین عدم تعادل روحى و ناآرامی‌هاى روانى كه افراد مجرد با آن دست‌به‌گریبان‌اند، كم‌وبیش بر همه روشن است. ازنظر اجتماعى، افراد مجرد كمتر احساس مسئولیت مى‌كنند و به‌همین‌جهت، خودكشى در میان مجردان بیشتر دیده مى‌شود و جنایات هولناك نیز از آن‌ها بیشتر سر مى‌زند. هنگامى‌كه انسان از مرحلۀ تجرد به مرحلۀ زندگى خانوادگى گام مى‌گذارد، شخصیت تازه‌اى در خود مى‌یابد و احساس مسئولیت بیشترى مى‌كند و این است معنى احساس آرامش در سایۀ ازدواج.»[4]

خداوند در جای دیگر می‌فرماید: «هُوَ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِیسْکُنَ إِلَیها: او (خدا) کسی است که شما را از یک نفس واحد آفرید و از آن نفس برای شما همسر و جفتی قرار داد تا در کنار آن آرامش بگیرید.»[5] به آرامش پایدار در اصطلاح «سکینه» گفته می‌شود.[6] سكینه ازطرف خداوند به مؤمنان داده می‌شود تا پس از اینكه به آرامش رسیدند، دچار ركود و بی‌خیالی نشده، بلكه ایمانشان را بیشتر كنند: «هُوَ الَّذِی أَنزَلَ السَّكِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیزْدَادُوا إِیمَانًا مَّعَ إِیمَانِهِمْ: اوست آن‌كس‌ كه در دل‌هاى مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ایمانى بر ایمان خود بیفزایند.»[7] بنابراین، آرامش اعطایی خداوند آرامشی هدفمند است.

بسیاری از ما این جمله را شنیده‌ایم كه پشت هر مرد موفقی همسر موفقی قرار دارد. زنی كه محیط خانه را محیطی گرم و ‌آرام و باصفا قرار می‌دهد تا همسرش در آن استراحت كند و تجدید قوا كند، در مراحل مختلف كاری و تحصیلی و… روند رو‌به‌رشدی را خواهد داشت. ازسوی دیگر، مردی كه با اخلاق نیكو در خانه با همسرش برخورد می‌كند و به نیازهای مختلف همسرش توجه می‌كند، ‌منزل شوهر را امن‌ترین جای كرۀ زمین برای همسرش می‌كند.

پی‌نوشت‌ها


[1] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج2: 101.

.[2] بقره، 187.

[3]. روم، 21.

[4]. تفسیر نمونه، ج16: 393.

[5]. اعراف، 189.

[6]. قرشی، سیدعلی‌اکبر؛ قاموس قرآن، ج3: 283و282.

[7]. فتح، 4.


نویسنده : زهرا ملكوتیان

 


 نظر دهید »

كسب آرامش به‌شیوۀ زیارت یك «امام»!

21 اردیبهشت 1393 توسط حاتم


یكی از امتیازات شیعه به مذاهب دیگر، توسل به ائمۀ معصومین(ع) است. شیعیان می‌توانند با چهارده چراغ درخشان خود، درد‌و‌دل کنند و با آن‌ها خلوت كنند‌ و نیاز‌هایشان را از آن‌ها بطلبند تا در پیشگاه خدا برای آن‌ها وساطت كنند؛ در‌همین‌راستا، زیارت مزار نبی اسلام و امامان در فضایی كاملاً روحانی و معنوی دردهای تن و روان را التیام می‌بخشد‌.


یكی از امتیازات شیعه به مذاهب دیگر، توسل به ائمۀ معصومین(ع) است. شیعیان می‌توانند با چهارده چراغ درخشان خود، درد‌و‌دل کنند و با آن‌ها خلوت كنند‌ و نیاز‌هایشان را از آن‌ها بطلبند تا در پیشگاه خدا برای آن‌ها وساطت كنند؛ در‌همین‌راستا، زیارت مزار نبی اسلام و امامان در فضایی كاملاً روحانی و معنوی دردهای تن و روان را التیام می‌بخشد‌.

بخش وسیعی از بی‌قراری‌های بشر آشفتۀ امروز، ناشی از بی‌هدفی و بی‌راهنمایی است‌. معصومین‌(ع) چراغ هدایت بشر و رهانندۀ او از سرگشتگی‌ها‌، ‌ضلالت‌ها، گمشدگی‌ها، تحیر‌ها و… در همۀ دوران‌ها هستند. پیامبر اسلام، حضرت محمد(ص) و خاندان امامت‌، پاك‌ترین[1] و بهترین انسان‌هایی هستند كه تاكنون روی كرۀ زمین زندگی كرده‌اند‌. چنین انسان‌هایی همیشه و در‌طول تاریخ در بین مسلمانان‌، محبوب‌ترین افراد بوده و عشق و ارادت به آن‌ها تمامی نداشته است. پیامبر اكرم(ص) می‌فرمود: «من دو چـیز گرانبها در میان شما به یادگار مى‌گذارم. مادامى‌که به آن دو متمسک باشید، هرگز گمراه نخواهید بود (آن دو عبارتند از): کتاب خدا که دستاویز محکمى است که از آسمان به‌سوى زمین امتداد پیدا کرده است و عترت من که اهل بیت من هستند.» اگر كسی چراغی فروزان در دست داشته باشد، در تاریك‌ترین مسیر‌ها راه را گم نخواهد كرد و هیچ نگرانی به‌سراغ او نمی‌آید‌. زمانی انسان به آرامش حقیقی دست می‌یازد كه به سعادت رسد. معصوم‌(ع) در رسیدن به این مقصد یاری‌گر ماست‌. به‌عنوان نمونه، دربارۀ امام سوم شیعیان گفته می‌شود: «انٌ الحسین مصباح الهدی و السٌفینة النَجاة: همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است.»[2]

انسان به‌طور فطری، نیاز به داشتن الگو دارد؛ عده‌ای قهرمانان ورزشی را به‌عنوان الگو قرار می‌دهند، برخی به‌سراغ ستاره‌های سینما می‌روند، بعضی خوانندگان را الگوی خود درنظر می‌گیرند و… . ویژگی مشترك همۀ این الگوها عدم ثبات در شخصیت است. هرروز حرف تازه‌ای می‌زنند و چهره‌ای تازه دارند و از این جهت، مقلدان خود را مشوش می‌كنند‌؛ اما الگو‌های دینی به‌دلیل اینكه انسان‌های معصوم و كاملی هستند، راه خطایی نمی‌روند و همۀ رفتارها و گفتارشان قابل اعتماد بوده و مقلدانشان را پریشان و همسفر تطور شخصیتی الگوهای عادی نمی‌كنند‌.

مؤمنان در ایام حیات معصومین، از محضر آنان بهره می‌بردند و پس از رحلت یا شهادت آن‌ها در كنار بارگاه ملكوتی آنان حاضر شده، عرض ادبی نموده، به او سلام می‌دهند و برای رفع نیاز‌ها و حاجات جسمی و روحی خود به آن‌ها متوسل می‌شوند. زیارت مرقد منور پیامبر اکرم‌(ص) و امامان، از‌جمله شعائر شیعی است که سفارشات فراوانی مبنی‌بر انجام آن شده است‌. 3 ركن اصلی زیارت عبارت‌است از:

ملاقات؛

نیایش؛

و آرامش‌.

یك زائر با یک سیر معنوی‌[3] برخاسته از زیارت‌، پیوندی قلبی و عاطفی با معصومی برقرار می‌كند كه زیارتش کرده و با او گفت‌وگو می‌كند، سبك می‌شود و با شفیع قرار دادن صاحب ضریح بین خود و خدا به رفع مشكلاتش دل می‌بندد.

وقتی به زیارت می‌رویم، به‌دلیل مظلومیت و غربت كسی‌كه به زیارتش آمده‌ایم، بغض‌مان می‌گیرد و بی‌اختیار اشك‌مان جاری می‌شود. بعد از باران، آسمان دل‌مان صاف می‌شود؛ گریه می‌كنیم و آرام می‌شویم. پس از اینكه از زیارت معصوم فارغ شدیم، به‌دلیل همنشینی با او ناخودآگاه رفتارمان به مرام آن معصوم می‌گراید، سعی می‌كنیم بیشتر شبیه او زندگی كنیم؛ چراكه به او اقتدا كرده‌ایم. این اتفاق سبب می‌شود كه دین‌داری‌مان تثبیت شود و از جهاتی تقویت گردد. ایمان‌مان كه قوی شد، روح و روان‌مان نیز محكم می‌شود و دیگر در برابر بادها و تندبادها سر خم نمی‌كنیم.

هنگامی‌كه به ملاقات فردی مانند یك دوست می‌رویم، بیش از اینكه با او ارتباط روحانی داشته باشیم، ارتباط جسمانی داریم. ‌او را می‌بینیم، ‌با او دست می‌دهیم، لمسش می‌كنیم و…؛ اما در زیارت یك معصوم، ما با اتصال دو روح مواجهیم. ‌روح كوچك گناه‌كار حاجتمندی كه به یك روح بزرگ طاهر بخشنده وصل می‌شود و مسلماً از روح دوم بهره‌ها می‌برد و پاك و خالص می‌شود و آلودگی‌ها و پریشانی‌هایش زایل می‌شود. ما در ادعیۀ وارده می‌خوانیم‌: «صلی الله علی روحک و بدنک طهر طاهر مطهر من طهرٍ طاهرٍ و مطهرٍ»[4] امام طهر و طاهر و مطهر است؛ یعنی علاوه‌بر اینكه خود پاك است، پاك‌كنندۀ دیگری هم هست‌؛ به‌عنوان مثال، در حدیث آمده است كه‌: «‌کسی‌که امام حسین(ع) را تنها برای رضا و خوشنودی پروردگار و نه برای کسب شهرت زیارت کند، خداوند تمامی گناهان او را پاک می‌کند.» [5]

مطابق با نگاه اسلامی، زیارت معصومین نه‌تنها موجب تلف‌كردن وقت انسان نمی‌شود، بلكه باعث افزایش رزق و روزی و بركت عمر انسان می‌شود.[6] در حدیث دیگری از پیام‌آور نور و مهربانی، پیامبر‌(ص) برای زیارت معصومین‌، اجر و پاداشی مانند هم‌نشینی با پیامبر در بهشت‌، آمرزش گناهان‌، برخورداری از انواع نعمت‌ها و رسیدن به آسایش برشمرده شده است‌. ایشان می‌فرمایند که: «‌اى ابا‌الحسن، خداوند قبر تو و قبور فرزندان تو را قطعه‌ای از قطعه‌‌هاى بهشت مى‌‌گرداند و قلوب بندگان را به شما متمایل مى‌‌سازد و در راه زیارت شما و آبادى قبرتان، سختى‌ها مى‌‌بینند و مى‌‌خواهند با این كار به خدا نزدیك شوند. اى على، آنان مورد شفاعت من قرار مى‌‌گیرند و در كنار حوض بر من وارد مى‌‌شوند و در بهشت زائران من خواهند بود. اى على، هر‌كس شما را زیارت كند، ثواب هفتاد حج مى‌‌برد و هنگام بازگشت، چون كودكى كه از مادر متولد مى‌‌شود، از گناهان پاك مى‌‌گردد، پس مژده باد تو و دوستان تو به نعمت‌ها و روشنایى چشمى كه كسى آن را ندیده و گوشى نشنیده و به دل كسى خطور نكرده است.»[7]

پی‌نوشت‌ها


[1] . ر.ك آیه تطهیر: إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیرًا: خدا می‌خواهد پلیدی را از شما دورکند و شما را چنان‌که باید پاک دارد.» احزاب، 33.

[2] . سفینة‌البحار، ج‌1: 257.

[3] . اشاره به حدیث «من اراد اللَّه بدء بكم و من وحده قبل عنكم و من قصده توجه بكم»، عیون أخبارالرضا(ع)، ج2: 528.

[4] . ر.ك: مفاتیح‌الجنان، زیارت مخصوص امیرالمؤمنین(ع).

[5] . بحارالانوار، ج10: 4.

[6] . ر.ك: فلسفه زیارت و آیین آن: 153.

[7] . ارشادالقلوب، ج2: 441.


نویسنده : حجت‌الاسلام مهدی ذاكری

 


 نظر دهید »

پاسخ مبسوط امام جواد(ع) به یک سؤال فقهیِ حجّ

20 اردیبهشت 1393 توسط حاتم
پاسخ مبسوط امام جواد(ع) به یک سؤال فقهیِ حجّ

مامون به یحیى بن اکثم گفت: از ابو جعفر(امام محمد تقى علیه‌السلام) مساله اى فقهى بپرس تا بنگرى در فقه چگونه است.

یحیى گفت: اى اباجعفر! خدا کارت را رو به راه کند چه مى گویى درباره محرمى که شکارى را کشته است؟
امام جـواد علیه‌السلام گفت: آن صید را در حل کشته یا در حرم؟ عالـم بـوده یا جاهل؟ به عمد بوده یا به خطا؟ آن محرم بنده بوده یا آزاد؟ صغیر بـوده یا کبیر؟ نخستیـن صید او بوده یا صید دوباره او؟ آن صیـد پرنده بـوده یا غیر آن؟ پـرنـده کـوچک بوده یا بزرگ؟ محرم با قصد صید پرنده دارد و مصر است یا تائب؟ ایـن صید در شب بـوده و از آشیانه بـوده یادر روز و آشکـارا؟ محـرم بـراى حج بـوده یا عمـره؟


رواى گـوید: یحیى بـن اکثم طورى واماند که واماندگى اش بر احدى از اهل مجلس پـوشیـده نمـانـدو همه مـردم از جـواب امـام جـواد(ع) در شگفت مـانـدند.
بعداز آن که مردم پراکنده شـدنـد مامـون گفت: اى ابا جعفر! اگر صلاح بدانى آنچه را که بر هر صنف از ایـن اصناف در قتل صید واجب است به ما بشناسان!


امام جواد(ع) در پاسخ فرمود: چـون محرم صیدى از پرنده هاى بزرگ را در حل بکشد یک گوسفند کفاره بر او باشد. و اگر در حرم باشد کفاره دو چندان است. و اگر جـوجه اى را در حل بکشـد بره از شیر گرفته اى بر اوست و بها بـر او نیست چـون در حرم نبـوده است. و اگر در حرم باشد بره و بهاى جـوجه هر دو به عهده اوست. و اگر آن صید حیـوان وحشـى باشد در گورخر وحشى گاوى باید. و اگر شتر مرغ است یک شتر باید. و اگر نتوانــد شصت مسکیـن را اطعام کند.
و اگر آن راهـم نتـواند هجـده روز روزه بـدارد. و اگــر شکار گاو باشد بر او گاوى است. و اگرنتواند سى مسکـیـن را اطعـام بدهد و اگر آن را هـم نتـواند نه روز روزه بگیرد.


و اگـر آهـو باشد یـک گـوسفند بر اوست و اگر نتواند ده مسکیـن را طعام دهد. و اگر نتـواند ســه روز را روزه بـدارد.
و اگر در حرم شکـارش کـرده کفـاره دو چندان است و باید آن را به کعبه رساند و قربانـى کنـد و حق واجب است کـه اگر در احـرام حـج باشد کفاره رادر منـى بکشد آنجا که قربانگاه مردم است. و اگر در عمره باشد درمکه و در پناه کعبه بکشد. و به اندازه بهایـش هـم صدقه بدهد تا دو چـندان باشـد. و همچنیـن اگر خرگوشى یا روباهى صید کند یک گوسفند بر اوست و به اندازه بـهایش هم بـاید صدقه بـدهد. و اگر یکـى از کبـوتران حرم را بکشد یک درهـم صدقه دهد و درهم دیگـرى هـم دانـه بخرد بـراى کبـوتـران حرم. و اگر جـوجه باشـد نیـم درهـم.و اگر تخم بـاشد یک چهارم درهم.
و هر خلافـى که محرم از راه نادانـى و یا خطا مرتکب شـود کفاره ندارد, جز همان صیـد که کفـاره دارد جـاهل بـاشـد یـاعالـم خطـابـاشـد یـا عمــد.


و هر خلافى بنده کند تمام کفاره اش بر مـولاى اوست. و هر خلافـى کـودک نابالغ کند چیزى بر او نیست. و اگر بار دوم صید او باشد خـدا از او انتقام کشد ( و کفاره ندارد) اگر محرم شکار را به دیگرى نشان بـدهد واو آن را بکشـد کفاره بر اوست, و آن که اصـرار دارد و تـوبه نکـرده پـس از کفـاره, عذاب آخـرت هـم دارد. و اگر پشیمان است پـس از کفاره عذاب آخرت ندارد. اگر شبانه از آشیانه به خطا شکار کرده چیزى بر او نیست مگر قصد شکار داشته باشـد. و اگر عمـدا شکار کند در شب باشـد و یا روز کفاره بـر اوست. و آن محرم به حج است بایـد کفاره را در مکه قربانى کند.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 48
  • 49
  • 50
  • ...
  • 51
  • ...
  • 52
  • 53
  • 54
  • ...
  • 55
  • ...
  • 56
  • 57
  • 58
  • ...
  • 141

مدرسه علمیه الزهراء خمینی شهر

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • عمومی
    • پزشکی
  • مذهبي
    • اخلاقی
  • مناجات
  • آشپزی
  • خاطرات شهدا و بزرگان
  • خانه داری
  • مهدویت و فرهنگ انتظار در فضای مجازی
  • احادیث نورانی معصومین(ع)
  • چکیده پایان نامه های مدرسه
    • مقاله
  • علمی
  • معرفی کتاب
  • روانشناسی
  • دل نوشته های یک طلبه
  • سیره اهل بیت علیهم السلام
  • اطلاع رسانی برنامه ناب رسانه
  • کلام ناب بزرگان
  • شعر
  • علما
  • جملات تامل برانگیز
  • خبرهاي مدرسه
    • فرهنگي
    • پژوهش
    • آموزش
  • احکام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
ایامم را به یاد خود آباد ساز و پیوسته در خدمت خویش مستدام دار و کردارم را پذیرا باش.«امیر المومنین(ع)»
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس