• خانه 
  • امامان در عالم مثال به چه کیفیت بودند؟ 
  • تماس  
  • ورود 

وزیر شعاری

19 بهمن 1391 توسط حاتم

چند خاطره از وزير شعاري كه در بستر بيماري‌ است

ماجراي گفتگوي آيت الله طالقاني با امام(ره) در شب 22 بهمن/لقب وزير شعار ابداع چه كسي بود؟

رجانيوز: دعاي قنوت نماز عيد فطر با صداي حاج محمود مرتضايي‌فر، يكي از خاطرات مشترك ما ايراني‌هاست. كسي كه حضورش بعنوان مكبر در نماز‌هاي جمعه تهران باعث شده است تا «وزير شعار» براي سال‌ها چهره هميشه حاضر در اين ميعادگاه هفتگي باشد. اما چند وقتي است كه حاج آقا مرتضايي‌فر در بستر بيماري افتاده است. به همين مناسبت و در آستانه 22 بهمن ماه چند خاطره پراكنده از او را بازنشر داده ايم.

 

 تفاوت من با بلال حبشي

آشنایی بنده با آيت الله طالقاني به دهه ۳۰ بر می‌گردد. محل کسب و کار من به مسجد هدایت نزدیک بود و من برای شرکت در نماز جماعت به آنجا می‌رفتم. اکثر کسانی که در نماز جماعت مسجد هدایت شرکت می‌کردند، تحصیل‌کرده‌هایی بودند که به معارف و احکام اسلام علاقه داشتند و آنجا را برای خود به صورت یک پایگاه در آورده بودند.

از آنجا که بسیار به مرحوم طالقانی علاقه داشتم، پس از مدتی داوطلبانه عهده‌دار انجام بعضی از برنامه‌های مسجد از جمله گفتن اذان، دعای پس از نماز و اعلام برنامه‌ها در مراسم عزاداری و اعیاد شدم. مرحوم طالقانی بسیار مرا تشویق می‌کردند و مورد لطف و عنایت قرار می‌دادند.

یادم هست یک بار که اذان دادم، پیرمردی پیش آمد و شانه مرا بوسید و خطاب به مرحوم طالقانی گفت: «محمود آقا بلال زمانه ماست.» آقای طالقانی لبخندی زدند و گفتند: «بلال سیاه بود. آقا محمود ما سفید و خوب چهره است. » من در پاسخ گفتم: «آقا! فرق من با بلال این است که او چهره‌اش سیاه بود و قلبش سفید و من برعکس هستم!»

 بجاي آقاي هاشمي منبر رفتم

یک بار به مناسبت جشن‌های نیمه شعبان، مرحوم طالقانی چون خودشان ممنوع‌المنبر بودند، از آقای هاشمی دعوت کردند که در یکی از دهات طالقان سخنرانی کنند. آقای هاشمی به خاطر مشکلی که برایشان پیش آمده بود، نتوانستند به طالقان بیایند. آقای طالقانی به من گفتند: «آقا محمود! من ممنوع‌المنبر هستم و نمی‌توانم صحبت کنم. تنها کسی که الان این کار از دستش بر می‌آید و می‌تواند این مجلس را اداره کند، خود شما هستی. برو و این کار را بکن. » من طبق دستور ایشان در آن چند روز مجلس را اداره کردم که بسیار هم مورد رضایتشان واقع شد.

  بعد از صحبت با امام شديدا گريه كردند

من بارها از زبان مرحوم طالقانی شنیدم که می‌گفتند امام(ره) مؤید‌من‌عندالله است. روز ۲۱ بهمن ساعت ۴ بعد از ظهر بود که حکومت رژیم شاه اعلام حکومت نظامی کرد و به مردم دستور داد که از ساعت ۴ بعد از ظهر به بعد، از خانه‌های خود خارج نشوند. امام (ره) بلافاصله این حکم را لغو کردند و از همه مردم خواستند به خیابان‌ها بریزند. عده‌ای نزد مرحوم طالقانی آمدند و از ایشان خواستند از امام (ره) استدعا کنند که اعلامیه لغو حکومت نظامی را پس بگیرند. اینها معتقد بودند رژیم شاه، خونخوار و پلید است و قتل عام به راه خواهد انداخت. آقای طالقانی با مدرسه علوی تماس گرفتند و تقاضا کردند با امام (ره) حرف بزنند. صحبت آن دو بسیار طولانی شد. صحبت‌هایشان که تمام شد، مرحوم طالقانی گوشی را گذاشتند و به گوشه‌ای رفتند و شروع کردند به گریه کردن.

ما که شاهد این صحنه بودیم تصور کردیم خدای ناخواسته بین ایشان و امام‌(ره) اختلافی پیش آمده و امام‌(ره) حرفی زده‌اند که آقای طالقانی ناراحت شده‌اند. بعد که آرام شدند، بعضی از دوستان علت گریه ایشان را پرسیدند. مرحوم طالقانی گفتند: «هر چه استدلال آوردم، امام نپذیرفتند. وقتی دیدند قانع نمی‌شوم، فرمودند: «اگر دستور و نظر حضرت ولی‌عصر(عج) باشد، باز هم نمی‌پذیرید؟» وقتی این طور فرمودند، عرض کردم هر جور صلاح می‌دانید عمل بفرمایید و ما هم تابع شما هستیم». مرحوم احمد آقا پس از رحلت مرحوم طالقانی می‌فرمودند: «هر وقت تلویزیون چهره ایشان را نشان می‌دهد، اشک در چشم‌های امام جمع می‌شود.»

 

 با حمايت شهیدان رجایی و باهنر ماندم

پس از رحلت آیت‌الله طالقانی، عده‌ای شیطنت‌هایی کردند که من کنار گذاشته شوم، ولی شهیدان رجایی و باهنر که از سوابق من باخبر بودند پافشاری کردند که کس دیگری نمی‌تواند نمازجمعه را اداره کند. با حمایت این بزرگواران بود که کار من ادامه پیدا کرد. البته من با برخی از یاران نزدیک امام (ره) در ارتباط بودم و از آنها راهنمایی می‌گرفتم.

 خواستم به امام پيام سلامتي آقا را بدهم

روز قبل از آخرین جمعه سال ۶۳ صدام اعلام کرده بود که نماز جمعه تهران را به خاک و خون خواهد کشید. این شایعه بین مردم پیچیده بود، با این همه جمعیت در همه جا موج می‌زد. مقام معظم رهبری در حال سخنرانی بودند که بمب منفجر شد و موج و حرارت آن تا تریبون هم رسید، ولی خوشبختانه ایشان صدمه نخوردند و اصرار داشتند که به صحبت‌های خود ادامه بدهند.

من نگران بودم که نکند به جان ایشان سوءقصد شود و از ایشان درخواست کردم به کنار جایگاه بروند تا من مردم را آرام کنم. از سویی می‌دانستم امام(ره) نمازجمعه را از رادیو گوش می‌دهند و قطعاً نگران سلامتی آقا بودند. به‌سرعت پشت میکروفون رفتم و دو بار تکرار کردم: «رئیس‌جمهور محترم جمهوری اسلامی هم اکنون به خطبه‌های عالمانه خود ادامه می‌دهند. » در واقع می‌خواستم با این حرف، هم مردم را آرام کنم و هم خبر سلامتی آیت‌الله خامنه‌ای را به اطلاع امام‌(ره) و مردم برسانم. جالب این بود که این حادثه کمترین تأثیری بر لحن آقا نگذاشت و ایشان با همان صلابت همیشگی به ایراد خطبه‌ها ادامه دادند، گویی هیچ اتفاقی روی نداده است. مردم هم بر جای خود باقی ماندند و نماز برگزار شد. در آن حادثه ۱۴ نفر به شهادت رسیدند.

 تذكري كه امام به من دادند

بله، یک بار مداحی آمده بود و اشعاری خواند و از مردم اشک گرفت. امام(ره) توسط آقای توسلی پیام دادند که مداحان باید اشعار حماسی بخوانند. ما مرد جنگیم و این گونه اشعار مناسب نیستند.

 اينگونه بود كه تكبير جا افتاد

در روز بازگشت حضرت امام (ره) به وطن و سخنرانی ایشان در بهشت زهرا، هنگامی که ایشان فرمودند من دولت تعیین می‌کنم و توی دهن این دولت می‌زنم، عده‌ای از خبرنگاران که پایین جایگاه نشسته بودند، هیجان‌زده شدند و کف زدند. من هم که احساساتی شده بودم، بی‌اختیار کف زدم، ولی ناگهان متوجه شدم در محضر بزرگان چه خبطی کرده‌ام و شروع کردم به تکبیر گفتن و مردم هم تکرار کردند و از آن پس به جای احسنت گفتن، تکرار سه بار الله اکبر باب شد و الحمدلله تا امروز هم ادامه دارد.

 از آن روز به من گفتند وزير شعار!

مرحوم آیت‌الله توسلی یک بار مرا دیدند و گفتند: «خبر داری وزیر شعار شده‌ای؟» گفتم: «این لقب از کجا نصیب من شده؟» گفتند: «دیروز امام از احمدآقا حال شما را پرسیدند و ایشان گفتند منظورتان وزیر شعار است؟ امام با شنیدن این حرف خندیدند.» از آن زمان بود که این لقب روی من ماند.

به نقل از رجانیوز

 نظر دهید »

راز پیشرفت بشر

13 بهمن 1391 توسط حاتم

عارف و اصل جناب شيخ رجبعلي خياط راز پيشرفت بشر را چنين بازگو مي کند:

«کارها را بايستي براي او بکني آن هم با محبت او، يعني او را دوست داشته باشي و اعمالت را به دوستي او انجام دهي. داشتن محبت به خدا و انجام عمل براي خدا، سر همه ترقيات بشر است و اين در سايه مخالفت با نفس است تا با نفس کشتي نگيري و زمينش نزني، ترقي نمي کني.»
                                                                                                                            چشمه سار معرفت- صفحه ۹۸

 

 نظر دهید »

توصيه هاي قرآني پيامبر اعظم (ص)

10 بهمن 1391 توسط حاتم

 

رسول خدا (ص ) به “قرآن ” بسيار اهميّت مى داد و در تعليم و به كاربستن آن سعى خاصّى مبذول مى فرمود.

آرزومند بود كه اين كلام دلنشين خدا در دلها بنشيند و قلوب را كه مركز فرماندهى وجودند مُسخّر كند.

مى فرمود: قلبى كه ظرف “قرآن ” باشد از عذاب خدا بدور است .

مى فرمود: وقتى فتنه ها همچون پاره شب تار، شما را در ميان گرفت به “قرآن ” رو آوريد.

مى فرمود: خانه هاى خود را با تلاوت “قرآن ” منوّر گردانيد.

مى فرمود: فرزندانتان را بر سه چيز پرورش دهيد: “دوستى پيغمبرتان ، دوستى اهل بيت او، تلاوت قرآن “.

مى فرمود: اشرف امّت من كسانى هستند كه ، حاملان “قرآن اند” و كسانيكه شب زنده دارند و با پروردگار خود راز و نياز دارند.

مى فرمود: خواندن “قرآن ” افضل از ذكر است . و ذكر، افضل از صدقه است . و صدقه افضل از روزه است و روزه سپر آتش دوزخ است .

پيامبر (ص) مى فرمود: هر كس “قرآن ” تلاوت كند گوئيا نبوت در ميان هر دو پهلوى او مندرج شده و به رتبه پيغمبران رسيده، ولى به او وحى نمى رسد.

 

مي فرمود: خداوند متعال خواننده “قرآن ” را به هر حرفي كه در نماز ايستاده قرائت كند، صد حسنه و اگر نشسته بخواند پنجاه حسنه و اگر در غير نماز با طهارت (وضو) باشد، بيست و پنج حسنه و بى طهارت ده حسنه عطا مى فرمايد.

مى فرمود: هر كس در شب ، ده آيه از “قرآن ” را تلاوت كند، او را از غافلان ننويسند، و هر كس پنجاه آيه تلاوت كند، او را از ذاكران نويسند. و هر كس صد آيه تلاوت كند او را در كتاب مطيعان و داعيان ثبت كنند.

و هر كس دويست آيه قرائت كند او را از زمره خاشعان شمرند. و هركس سيصد آيه بخواند او را از فايزان و (رستگاران ) نويسند. و هركس پانصد آيه تلاوت كند از جمله مجتهدان نگارند.

مى فرمود: همانا اهل “قرآن ” در بلندترين درجات آدميان هستند، بجز پيغمبران و مرسلين . پس حقوق اهل قرآن را اندك و كم مشماريد، زيرا براى ايشان از طرف خداى عزيزِ جبار مقام بلندى است.

 

مي فرمود: حاملين “قرآن ” نمايندگان و سرپرستان و مجتهدان و جلوداران و پيامبران و آقايان اهل بهشتند.

مى فرمود: “قرآن ” نور روشن و ريسمان محكم و فضيلت بزرگ و مرتبه بلنديست و مايه شفا و سعادت است . هركس از “قرآن ” روشنايى طلب نمايد، خداوند، او را منوّر فرمايد. و هركه از غير “قرآن ” هدايت طلبد، خداوند او را به حالت گمراهى واگذارد.

مى فرمود: بهترين مردم كسانى هستند كه “قرآن ” را ياد گرفته و به مردم ياد دهند.

مى فرمود: از قرائت “قرآن ” در صبح و شب غفلت نكنيد، زيرا زنده كننده دلهاى مُرده است و انسان را از عمل زشت و منكر باز مى دارد.

 

 نظر دهید »

جلوه هایی از زیبایی های حضرت محمد (ص)

10 بهمن 1391 توسط حاتم

همیشه در سلام کردن پیش دستی می کرد .

تبسم  همیشه بر لبانش بود ، ولی از بلند خندیدن پرهیز میکرد .

آن چنان ساده و بی پیرایه لباس می پوشید و بر روی زمین می نشست و در حلقه ی یاران قرار می گرفت که اگر ناشناسی وارد می شد ، نمی دانست که حضرت محمد ( سلام الله علیه ) چه کسی ست .

یتیمان و درماندگان را مورد لطف خاص قرار می داد و دست مهر بر سر یتیمان می کشید .

پیامبر با اسیران با مدارا و رحمت برخورد می کرد ، بر بسیاری از آنان منت می گذاشت و آزادشان می ساخت و لشکریان را به آنان سفارش می کرد . از جمله در یکی از جنگها ، با دست خود ، دست اسیری را که صدای ناله ی او را شنید باز کرد .

سخن همنشین خود را قطع نمی کرد و با او طوری رفتار می کرد که تصور می شد هیچ کس نزد رسول خدا از او گرامی تر نیست .

جز در مقام دادخواهی ، اجازه نمی داد کسی در حضور او علیه دیگری سخن بگوید و یا به کسی دشنام بگوید و یا بدگویی نماید .

هرگاه از رفتار کسی آزرده می گشت ، ناراحتی در سیمایش نمایان می شد ، ولی کلمه ای گله و اعتراض بر زبان نمی آورد .

از بیماران عیادت می نمود و در تشییع جنازه حضور می یافت .

حضرت محمد ( سلام الله علیه ) به پاکیزگی علاقه ی فراوان داشت و در نظافت بدن و لباس بی نظیر بود .

هرگز به روی کسی خیره نگاه نمی کرد و بیشتر اوقات چشم هایش را به زمین می دوخت .

از مهمترین نمونه های انسانیت رسول خدا ( سلام الله علیه ) ، این بود که آن حضرت ، نیروهایی را که برای جنگ با دشمن اعزام می کرد ، به دوستی و مدارا با مردم و عدم یورش و شبیخون علیه ایشان وصیت و سفارش
می فرمود .

آن حضرت سفارش می کرد که در جنگ ها ، پیرمردان ، زنان و کودکان را نکشند و بدن مقتول را شکنجه و مثله نکنند .

از دشمنان سرسخت مانند کفار قریش در فتح مکه ، عفو فرمود و آنها مجذوب اخلاق حضرت محمد ( سلام الله علیه ) شدند و دسته دسته به اسلام روی آوردند .

در فتح مکه ، فقط 10 تن به مجازات اعدام محکوم شدن که به خدا و ارزش های اسلامی ، توهین آشکار کرده و دین خدا و ارزش های اخلاقی را مورد تمسخر قرار داده بودند و در صدد حمایت از اندیشه های شیطانی بودند .

 نظر دهید »

مأموریت‏هاى پیامبر اسلام(ص)

10 بهمن 1391 توسط حاتم

بیرون آوردن مردم از ظلمات جهل، شرك و تفرقه به نور ایمان. «لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّور»(1)

تأمین زندگى نیازمندان از طریق گرفتن زكات و تشویق زكات‏دهندگان. «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّیهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ »(2)

انجام عبادت خالصانه. «قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصاً لَهُ دینى»(3)

استغفار براى امّت. «َ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُم»(4)

استقامت در راه. «فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْت»(5)

اقامه قسط و عدل. «وَ إِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْط»(6)

امر به معروف و نهى از منكر. «یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْكَر»(7)

ارشاد خانواده. «وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها»(8)

انذار خویشاوندان و بستگان. «وَ أَنْذِرْ عَشیرَتَكَ الْأَقْرَبینَ»(9)

حلال و حرام را به طور آشكار بیان كند. «وَ یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّباتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبائِث»(10)

نعمت‏هاى خدا را به زبان آورد، تسبیح او گوید. «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ كُنْ مِنَ السَّاجِدینَ»(11) و تسلیم او باشد. «قُلْ إِنِّى أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَم»(12)

كتاب‏هاى پیشینیان را بپذیرد، «جاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُم»(13) و انبیاى قبلى را تصدیق كند. «وَ صَدَّقَ الْمُرْسَلینَ»(14)

آیات الهى را تلاوت و مردم را به تزكیه و تعلیم و تقوا، فراخواند. «رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَكِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَة»(15)

نسبت به مؤمنین تواضع كند. «وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِلْمُؤْمِنینَ»(16)

بر خدا توكل كند. «وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ كَفى بِاللَّهِ وَكیلاً»(17)

در راه او جهاد كند. «یا أَیُّهَا النَّبِىُّ جاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنافِقین»(18)

به سوى او تضرع نماید. «وَ اذْكُرْ رَبَّكَ فى نَفْسِكَ تَضَرُّعاً وَ خیفَة»(19)

در دعوت مردم به توحید از راه حكمت و موعظه وارد شود. «ادْعُ إِلى سَبیلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ»(20)

صبر و خلوص و عفو و صفح و مشورت شیوه او باشد. «فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِى الْأَمْر»(21)

مردم را براى مقابله با دشمن بسیج و به جهاد تشویق نماید.

با اسراء مهربان باشد و با مجروحین مدارا كند.

پاسى از شب را به نیایش گذراند.

1.سوره ابراهیم، آیه 1.
2) سوره توبه، آیه 103.
3) سوره زمر، آیه 14.
4) سوره آل عمران، آیه 159.
5) سوره هود، آیه 112.
6) سوره مائده، آیه 42.
7) سوره اعراف، آیه 157.
8) سوره طه، آیه 132.
9) سوره شعراء، آیه 214.
10) سوره اعراف، آیه 157.
11) سوره حجر، آیه 98.
12) سوره انعام، آیه 14.
13) سوره بقره، آیه 101.
14) سوره صافات، آیه 37.
15) سوره جمعه، آیه 2.
16) سوره حجر، آیه 88.
17) سوره احزاب، آیه 48.
18) سوره توبه، آیه 73.
19) سوره اعراف، آیه 205.
20) سوره نحل، آیه 125.
21) سوره آل عمران، آیه 159.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 105
  • 106
  • 107
  • ...
  • 108
  • ...
  • 109
  • 110
  • 111
  • ...
  • 112
  • ...
  • 113
  • 114
  • 115
  • ...
  • 141

مدرسه علمیه الزهراء خمینی شهر

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • عمومی
    • پزشکی
  • مذهبي
    • اخلاقی
  • مناجات
  • آشپزی
  • خاطرات شهدا و بزرگان
  • خانه داری
  • مهدویت و فرهنگ انتظار در فضای مجازی
  • احادیث نورانی معصومین(ع)
  • چکیده پایان نامه های مدرسه
    • مقاله
  • علمی
  • معرفی کتاب
  • روانشناسی
  • دل نوشته های یک طلبه
  • سیره اهل بیت علیهم السلام
  • اطلاع رسانی برنامه ناب رسانه
  • کلام ناب بزرگان
  • شعر
  • علما
  • جملات تامل برانگیز
  • خبرهاي مدرسه
    • فرهنگي
    • پژوهش
    • آموزش
  • احکام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
ایامم را به یاد خود آباد ساز و پیوسته در خدمت خویش مستدام دار و کردارم را پذیرا باش.«امیر المومنین(ع)»
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس