در تعبدیات ، کوه کندن از ما نخواسته اند ...
حضرت آیت الله بهجت (ره ) : در تعبدیات ، کوه کندن از ما نخواسته اند؛ سخت ترینش نماز شب خواندن است که در حقیقت،تغییر وقت خواب است نه اصل بی خوابی ، بلکه نیم ساعت زودتر بخواب ، تا نیم ساعت زودتر بیدار شوی !
حضرت آیت الله بهجت (ره ) : در تعبدیات ، کوه کندن از ما نخواسته اند؛ سخت ترینش نماز شب خواندن است که در حقیقت،تغییر وقت خواب است نه اصل بی خوابی ، بلکه نیم ساعت زودتر بخواب ، تا نیم ساعت زودتر بیدار شوی !
در لغت به معناى زيادى و افزايش است. و در شريعت اسلام به معناى زياده گرفتن در وام يا بيع است. مورد ربا، هم می تواند پول باشد و هم جنس. گاهى پول را قرض مى دهد و بيش از آنچه داده باز پس مى گيرد، كه اين رباى در وام است. گاهى نیز جنسى را مى دهد و مقدار بيشترى از همان جنس را تحويل مى گيرد، كه اين نيز در مواردى ربا مى شود. آیات پایانی سوره بقره به بحث ربا می پردازد.
در آیه ۲۷۵ سوره بقره می خوانیم:
«الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لاَ يَقُومُونَ إِلاَّ كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَن جَاءهُ مَوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَانتَهَىَ فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُوْلَـئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ.»
«كسانى كه ربا مى خورند، (در ميان مردم) قيام و رفتارى ندارند مگر مانند رفتار كسى كه شيطان او را به برخورد خود ديوانه كرده (تعادل رفتار او را به هم زده). اين بدان سبب است كه آنها گفتند: بىترديد داد و ستد نيز مانند رباست، در حالى كه خداوند داد و ستد را حلال و ربا را حرام نموده. پس هر كه پندى از جانب پروردگارش بدو رسد و (از رباخوارى) باز ايستد، آنچه گذشته از آن اوست (سودى كه پيش از نزول حكم ربا گرفته مال اوست)، و كارش (از نظر كيفر اخروى) با خداست، و كسانى كه (به رباخوارى) بازگردند آنها اهل آتشند، در آن جاودان خواهند ماند.»
سه نکته کوتاه:
* رباخوار، به كسى تشبيه شده كه شيطان او را خبط كرده است. «خَبط» به معناى افتادن و برخاستن و عدم تعادل به هنگام حركت است. رباخوار در قيامت همچون ديوانگان محشور مىشود، چرا؟ چون او تعادل جامعه را به هم زده و باعث ایجاد فشار عصبی و روانی بر مردم گشته است. یکی از علل دیوانگی رباخوار اینست که بیع حلال و طیب و طاهر با معامله کثیف و حرام ربوی یکی می داند! معامله ای که از امام باقر عليه السلام نقل شده است درباره آن فرمودند: «خبيث ترين درآمدها، رباخوارى است!»
** رباخوار با ثروت پرستى، در واقع چشم عقلش كور شده و با عمل خود چنان اختلافات طبقاتى و كينه را بر مى انگيزد كه فقر و كينه سبب انفجار شده و اصل مالكيّت را نيز متزلزل مى كند. براى اين افراد، گويا ربا اصل و خريد و فروش فرع است، لذا وقتی به آنها اعتراض کنی برای توجیه می گویند: بيع و معامله هم مثل رباست و تفاوتى ندارند.
*** شاید برای کسی این سوال پیش بیاید که اصلاً چرا باید ربا حرام باشد؟ ربا دهنده مختار است و گیرنده ربا هم همینطور. علت حرمت چیست؟
دو دلیل روایی می آوریم:
۱- از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمودند: «لو كان الرّبا حلالا لترك الناس التجارات؛ اگر ربا حلال بود، مردم كسب و كار را رها مى كردند.» یعنی مدتی بعد از شیوع ربا تجارت ها کم می شود و مردم به سمت کسب درآمد راحت از این راه رو می آورند و سپس چنین جامعه ای دچار عقب گرد در تولید و صنعت و… می شود و چه بسا در صورت شیوع بیش از حد به ورطه نابودی کشیده شود!
۲- از امام رضا عليه السلام نيز روايت شده است كه فرمودند: «اگر ربا شيوع پيدا كند راه قرض دادن بسته مى شود.» در این صورت نیازمندان در جامعه هر روز ضعیف تر می شوند و کسی هم حاضر نیست به آنها کمک کند در حالی که عده ای از حرام شکم هایشان را پر کرده اند.
«دوری از لهو و لعب» لازمه رسیدن انسان به کمال
توجه به انسان و مقام و منزلت او در فرهنگ اسلامی ریشه در آموزههای اسلامی دارد. همچنین آیات بسیاری از قرآن کریم و روایات اسلامی درباره جایگاه انسان به طور عام و انسانهای برتر به طور خاص سخن گفتهاند.
بشر حتی با وجود قانونِ بدون اخلاق نمیتواند زندگی ایدهآل و سعادتمندی را درک کند و در این مسأله اسلام به عنوان دین کامل و جامع بهترین دستورات اخلاقی را برای زندگی زیبا دارد که فراگیری آن برای هر فرد مؤمنی لازم و ضروری است.
در حدیث معروفى از پیامبر اکرم(ص) میخوانیم: إنَّما بُعِثتُ لاُتَمِّمَ مَکارِمَ الخلاقِ؛ من تنها براى تکمیل فضائل اخلاقى مبعوث شدهام.
در حدیث دیگری از امیرالمؤمنین(ع) آمده است: اگر ما امید و ایمانى به بهشت و ترس و وحشتى از دوزخ، و انتظار ثواب و عقابى نمىداشتیم، شایسته بود به سراغ فضائل اخلاقى برویم، چرا که آنها راهنماى نجات و پیروزى و موفقیت هستند.
آنچه در ادامه میخوانید سخنانی از آیتالله جوادی آملی پیرامون اخلاق اسلامی است که در اختیار علاقهمندان قرار میگیرد:
به امام صادق علیهالسلام عرض کردند که امام بعد از شما کیست؟ فرمود: «[مَن] لَا یَلْهُو وَ لَا یَلْعَب»؛ کسی که اهل بازی نیست؛ همان وقت وجود مبارک امام کاظم(ع) که کودک خردسالی بود وارد شد، یک برّه یا گوسفندی هم در خدمت آن حضرت بود، در حالی که به آن گوسفند میگفت: «برای پروردگارت سجده کن». فوراً امام صادق(ع) این کودک را در بغل گرفت و فرمود: «پدرم فدای پسری که اهل بازی نیست».
حالا این طور نیست که فقط کودکان بازی کنند، برخی از بزرگسالان نیز زندگی را به بازی میگذرانند، فقط نوع بازی آنها با کودکان متفاوت است. انسان میتواند کاری کند که بیست و چهار ساعت شبانه روز را در راه اطاعت خدا باشد، نه به این معنا که همیشه ذکر بگوید و عبادت کند، بلکه با طرز حرف زدن، نشستن، برخورد، نگاه کردن و کار و کسب میتواند به گونهای باشد که اطاعت خدا به حساب آید.
آن وقت بخش پایانی سوره مبارکه انعام، معنای خود را ظاهر میکند: «نماز و تمام عبادات من و زندگی و مرگ من، همه برای خداوند پروردگار جهانیان است». اگر کسی مواظب زبان خود و حلال و حرام باشد، در حقیقت روزه است. چطور در ماه مبارک رمضان «نفسهای انسان تسبیح است»؟! اگر کسی در غیر ماه مبارک رمضان آثار ماه مبارک رمضان را داشت، آنجا نیز «أَنْفَاسُکُمْ فِیهِ تَسْبِیح» صادق است؛ یا اینکه چطور درباره سیّدالشهداء سلامالله علیه آمده است: «نَفَس غمزده برای ما، تسبیح و غصه او برای ما، عبادت است»؛ اینکه دیگر برای تمام سال وارد شده است. این همان آثار عترت است که مانند قرآن است.
پس میشود انسان به گونهای زندگی کند که بگوید: «إِنَّ صَلاتی وَ نُسُکی وَ مَحْیایَ وَ مَماتی لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمین؛ به درستی که نماز و عبادت و زندگی و مرگ من برای پروردگار جهانیان است» و ما موظفیم این گونه زندگی کنیم.
يكى از شاگردان مرحوم شيخ رجبعلى خياط مى گفت بعد از فوت مرحوم شيخ ايشان را در خواب ديدم از او سوال كردم ، در چه حالى ؟ گفت : فلانى ، من ضرر كردم ! با تعجب گفتم : تو ضرر كردى ، چرا؟ فرمود: زيرا خيلى از بلاها كه بر من نازل مى شد با توسل آنها را دفع مى كردم اى كاش حرفى نمى زدم چون الان مى بينم براى آنهايى كه در دنيا بلاها را تحمل مى كنند در اينجا چه پاداشى مى دهند.
به نزد عارفان هر بد بلا نيست تميز خوب و بد كار ما نيست
نويسنده :داستانهاى عارفانه ،شهروز شهرويى
بسم الله الرحمن الرحیم
محضر مبارک نخبه الفلاسفه آیه الله العظمی جناب آقای طباطبائی ادام الله عمرکم ماشاءالله
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
کوتاه سخن آنکه جوانی هستم 22 ساله، …چنین تشخیص می دهم که تنها ممکن است شما باشید که به این سؤال من پاسخ دهید. در محیط و شرایطی که زندگی می کنم، هوای نفس و آمال و آرزوها بر من تسلط فراوانی دارند و مرا اسیر خود ساختهاند و سبب آن شدهاند که مرا از حرکت به سوی الله، و حرکت در مسیر استعداد خود بازداشته و میدارند. درخواستی که از شما دارم، برای من بفرمایید بدانم به چه اعمالی دست بزنم تا بر نفس مسلط شوم و این طلسم شوم را که همگان گرفتار آنند بشکنم و سعادت بر من حکومت کند؟
یادآور می شوم نصیحت نمی خواهم و اِلّا دیگران ادعای نصحیت فراوان دارند. دستورات عملی برای پیروزی لازم دارم. همان گونه که شما در تحصیلات خود در نجف پیش استاد فلسفه داشتید، همان شخصی که تسلط به فلسفه اشراق داشت. (مسموع است).
باز هم خاطرنشان می سازم که نویسنده با خود فکر می کند که شفاهاً موفق به پاسخ این سؤال نمی شود. وانگهی شرم دارم که بیهوده وقت گرانمایه شما را بگیرم. لذا تقاضا دارم پدرانه چنانچه صلاح می دانید و بر این موضوع میتوانید اصالتی قائل شوید مرا کمک کنید. در صورت منفی بودن، به فکر ناقص من لبخند نزنید و مخفیانه نامه را پاره کنید و مرا نیز به حال خود واگذارید. متشکرم.
امضا 1355/10/23
============
پاسخ علامه طباطبائی به نامه ایشان
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیکم
برای موفق شدن و رسیدن به منظوری که در پشت ورقه مرقوم داشته اید لازم است همتی برآورده، توبه ای نموده، به مراقبه و محاسبه پردازید. به این نحو که هر روز که طرف صبح از خواب بیدار می شوید قصد جدی کنید که در هر عملی که پیش آید، رضای خدا - عز اسمه - را مراعات خواهم کرد. آن وقت در سر هر کاری که می خواهید انجام دهید، نفع آخرت را منظور خواهید داشت، به طوری که اگر نفع اخروی نداشته باشد انجام نخواهید داد، هر چه باشد. همین حال را تا شب، وقت خواب ادامه خواهید داد و وقت خواب، چهار پنج دقیقه ای در کارهایی که روز انجام داده اید فکر کرده، یکی یکی از نظر خواهید گذرانید. هر کدام مطابق رضای خدا انجام یافته شکری بکنید و هر کدام تخلف شده استغفاری بکنید. این رویّه را هر روز ادامه دهید. این روش اگر چه در بادی حال سخت و در ذائقه نفس تلخ می باشد ولی کلید نجات و رستگاری است و هر شب پیش از خواب اگر توانستید سور مسبحات یعنی سوره حدید و حشر و صف و جمعه و تغابن را بخوانید و اگر نتوانستید تنها سوره حشر را بخوانید و پس از بیست روز از حال اشتغال، حالات خود را برای بنده در نامه بنویسید. ان شاء الله موفق خواهید بود. والسلام علیکم.