استاد راهنما: سرکار خانم رستمی

پژوهشگر :زهرا داورپناه
تابستان 1395

چکیده
شبهاتی که به پیامبر (صل الله علیه و آله)نسبت داده شده است یکی از موضوعاتی است که برخی از مستشرقان از آن برای نشان دادن تصویری نادرست از رسول الله(صل الله علیه و آله) استفاده می کنند.
در این تحقیق ابتدا تعریف مختصری از مستشرقان بیان می شود،سپس شبهاتی را که به پیامبر(صل الله علیه و آله)وارد ساخته اند مطرح کرده و با توجه به نظر مفسران،به نقد و بررسی آنها پرداخته شده است.
این تحقیق با مراجعه به کتب تفسیری شیعه و سنی، شبهاتی که مربوط به پیامبر(صل الله علیه و آله)است را مورد بررسی قرار داده و بر اساس آن شبهات را نقد کرده است تا به این وسیله با حربه های مستشرقان به مبارزه بپردازد و از ورود هر گونه خدشه به ساحت مقدس رسول الله(صل الله علیه و آله)جلوگیری نماید.
کلید واژه ها: شبهه، مفسر، مستشرق، حضرت محمد(صل الله علیه و آله)، پیامبر.

استاد راهنما: خانم رستمی

پژوهشگر :مهناز لیری

چکیده
یکی از مباحثی که در حوزه قرآن و علوم قرآنی همیشه مطرح بوده مسئله تفسیر و تأویل قرآن می باشد چون قرآن کریم را خداوند به عنوان وسیله هدایت برای بشر فرستاد و مشخص است که بشر نیز فقط با خواندن قرآن نمی تواند به هدایت برسد مگر اینکه علاوه بر خواندنش به مفاهیمش نیز آشنا گردد و آنها را مورد عمل قرار دهد که این همان تفسیر و تأویل قرآن می باشد.
در مبحث تأویل ضرورت دارد که ما تفاوت تأویل و تفسیر و یا اینکه تا چه حد می توان در تأویل بهره جست را مشخص کرد.
در این پایان نامه سعی گردیده با استفاده از ابزارهای کتابخانه ای، فضای مجازی و لوح های فشرده و با استفاده از مفاهیمی چون تأویل، تفسیر، مطالبی مانند بطن، محکمات و متشابهات، تنزیل معنای لغوی و اصطلاحی تأویل و واژگان مشابه مانند تفسر، فرق تفسیر و تأویل، بطن، محکمات، متشابهات، تنزیل، تأویل اسماعیلیه، معتزله و شیعه را بررسی کرده و بعد از آن آیاتی که لفظ تأویل در آنها به کار رفته و نظر مفسران درباره ی این آیات و آوردن نمونه از آیات که توسط اهل بیت تأویل شدند و در انتها نظر مفسران شیعه و سنی پیرامون تأویل را بیان و آنها را نقد و بررسی می کنیم.
کلیدواژه ها: تأویل، آیات متشابه، تفسیر، محکمات، بطن.

استاد راهنما: جناب آقای جعفرپور
استاد داور: سرکارخانم عسگری
پژوهشگر : پروین مرتضایی
تابستان 1395

چکیده
موضوع این پژوهش تأثیر عوامل مالی و اقتصادی بر اخلاق فرد و اجتماع می باشد. با نگرشی جامع به این عوامل مالی و اقتصادی می توان اهمیت آنها را دریافت که این عوامل صرفاً مالی و اقتصادی نیستند بلکه فراتر از آن تأثیرات شگرفی بر اخلاق فرد و جامعه می گذارند. با بررسی این عوامل مطرح شده در قرآن پی به اهمیت آنها می توان برد که تنها از باب امور مالی عبادی واجب و حرام و مستحب نمی باشند بلکه روی اخلاق شخص عمل کننده به آنها و افراد جامعه تأثیرات فراوانی دارد. قرآن همان طور که برنامه جامعی برای زندگی است، به تمامی ابعاد زندگی انسان توجه ویژه ای دارد و تک تک عوامل مالی و اقتصادی مطرح در آن برای بهبود وضع زندگی واخلاق جامعه بشری می باشد. عوامل مالی و اقتصادی مطروحه در قرآن که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته اند عبارتند از: خمس، زکات، جزیه، دیه، کفاره، ربا، اسراف و تبذیر، رشوه، قرض الحسنه، انفاق، ارث ، مال.
قوانین اسلام به همه ی ابعاد وجودی انسان توجه دارد و هدف از طرح این قوانین تحقق عدالت اجتماعی، حفظ کرامت انسانی و رشد و تعالی انسان است. نظام مالی و اقتصادی اسلام از تمام ظرفیت های وجودی انسان و طبیعت برای رشد و شکوفایی مظاهر مادی استفاده می کند و با نهادینه کردن باورها و ارزشهای الهی، زمینه وابستگی انسان را به مادیات و بازماندن از معنویات از بین می برد.
کلیدواژه ها: مال – اقتصاد – اخلاق فردی – اخلاق اجتماعی.

استاد راهنما
آقای سید روح الله موسوی زاده

استاد داور
خانم سعیده سیادت موسوی

پژوهشگر
مریم دری

زمستان 1394

چكيده
اديان زنده جهان بر اساس اعتقادات خويش همواره در پي آن بوده اند تا نسبت به گرایش فطری خداپرستی ونجات طلبی پاسخ گوي پيروان خود باشند. دين مسيحيت به عنوان يكي از اديان ابراهيمي برپایه یکتا پرستی قرار گرفته است اما خدایی که سه گانه است، خداي پدر،خداي پسر و روح القدس.که هر سه با ذات خداوند متعال هم رديف و مساوي شده اند.به اعتقاد مسيحيان مسيرنجات بشربه واسطه ي گناه اوليه آدم دربهشت خدشه دارشدوعذاب اين گناه مرگ اخلاقي آدميان بود.اما خداي پدر(خدا)به واسطه ي رحمت و عدالت خويش گناه آدم را به خاطرفداشدن خداي پسر(مسیح)خواهد بخشيدو روح القدس نیز باحیاتی دوباره انسان ها را از مرگ اخلاقی نجات خواهد داد.
اسلام به عنوان كامل كننده ي دو دين ابراهيمي ديگرذات واجب را بسیطی می داندکه یگانه است و براي او فرزندي نخواهد بود چرا كه زاد و ولد از عوارض ماده و جسمانيت است كه در ذات واجب الوجود راه ندارد.
حضرت آدم عليه السلام به موجب ترک اولی گرفتاردر دنيا و سختي هاي آن شد.البته در فرهنگ اسلامی هبوط آدم وزندگی انسان در محدوده ی دنیا امری اجتناب ناپذیر است وطبق تعاليم اسلام خداوند راه نجات آدميان را درگرو ايمان و عمل صالح قرار داده است تا به واسطه ي آن به سعادت و كمال كه همان قرب الهي است دست يابند.
كليد واژه ها: كليسا،مسيحيت،اعتقادات اسلامي،تثليث،نجات.

استاد راهنما:سرکار خانم غفوری

استاد داور:سرکارخانم منانی

پژوهشگر :الهام عسگری

زمستان1394

چکیده

موضوع این پژوهش مهمترین عوامل اخلاقی رفتاری تقویت معنویت می باشد. معنویت اشتیاق نسبت به یک واقعیت فرا هادی و عمل کردن براساس آن است و این اشتیاق غالباً در اوایل دوران کودکی خود را نشان می دهد و در واقع شامل فضایل اخلاقی تعریف شده است و در قالب نوعی الوهیت و نوعی رابطه من و تو با آن، که از طریق نماز و نیایش با معبود برقرار می شود و همچنین یک حقیقتی اختیاری است که معنویت فردی و اجتماعی انسان ها را می توان توسط عواملی از جمله عوامل اخلاقی رفتاری تحقق بخشید و تقویت کرد زیرا معرفت و ایمان حقیقی به خدا سبب می شود که این گرایش به سوی مبدأ کمال هدایت شود و در محبت ارزش های صحیح شکل یابد. هم چنان که خداوند در قرآن در آیات فراوانی با کلید واژه هایی چون تقوا، عمل صالح، ذکر الهی، صدق و … و به طورکلی در قالب فضایل اخلاقی و رفتاری به معنوی بودن انسان اشاره کرده است هرچند برخی معتقدند امری فطری است که در سرشت آدمی نهفته است و زوال ناپذیر است ولی همین معنویت دارای شدت و ضعف است و با عواملی می توان آن را تقویت کرد. این عوامل را می توان در سه بعد اعتقادی، اخلاقی و رفتاری خلاصه نمود. مهمترین عوامل اخلاقی تقویت معنویت عبارتند از: اخلاص، حسن ظن، تواضع، زهد، شکر، ، توکل- صدق، تقوا است و مهمترین عوامل رفتاری عبارتند از: نماز، روزه، توبه، علم آموزی، انفاق، صله رحم، نیکی به والدین، امربه معروف و نهی از منکر، رفق و مدارا. که این عوامل باعث ایجاد معنویت در فرد می گردد.

و به وسیله ی اخلاق و رفتارهای شایسته و رشد آنها در خود می توان معنویت را در خود پرورش داد و حضور خداوند را در همه حال حس کرد که ادب حضور در محضر خداوند چیزی به جز مراعات ارزش های اخلاقی نیست که همه ی آنها راهی به سوی لقاءالله و رسیدن به کمال را به ما نشان می دهند.

واژگان کلیدی: معنویت، اخلاق، رفتار.