نظاره گرشان بودم!
امام صادق(ع)فرمودند: حضرت مهدی (ع) در حالی که پیراهن خونین پیامبر(ص)در روز شکسته شدن پیشانی و دندان مبارک پیامبر(ص)را بر تن دارد، به حضور پیامبر اسلام(ص) می رسد و عرضه می دارد: ای جدّ بزرگوار! تو وصف مرا بیان کردی و مردم را برای شناختن من راهنمایی کردی و نام و نسب و کنیه ام را برای آنان بیان کردی. اما امّت تو، مرا انکار کردند و از فرمانم سرپیچی نمودند؛ به طوری که گروهی گفتند: «او متولد نشد و چنین شخصی وجود ندارد و اگر هست، پس کجاست؟ و در چه زمانی وجود داشته و در کجا زندگی می کند؟ یا گفتند: او مرده است و هیچ فرزندی بر جای نگذاشته و گفتند: اگر این حرف ها ـ که امام زمانی وجود دارد ـ صحیح بود، هرگز خدا او را این همه سال، دور از مردم نگه نمی داشت! اما من نظاره گر این مسائل بودم و صبر کردم تا این که اکنون خداوند اجازة ظهورم را عنایت کرد و اکنون از آن همه بلا، به حضورت شکایت می آورم
گوهرهای ناب در کلام امام زمان(ع) محمد رحمتی شهرضا، حسین احمدی قمی، انتشارات مسجد مقدس جمکران.