نذر عجیب
29 خرداد 1393 توسط حاتم
نذر…
وقتی این کلمه را می شنوید یاد چه چی می افتید؟
منکه یاد شوله زرد یا کاچی های مادر و مادربزرگم می افتم که هر دفعه به یک نیتی می پختند و ما بین در وهمسایه پخش می کردیم و وقتی کاسه ها را می گرفتیم، همه می گفتند:«قبول باشه!»
یا مثلا یاد صلواتهایی که مادرم برای حل مشکلات روزانه اش نذر می کند، می افتم.
یا مثلا یاد امامزاده شهر می افتم که وقتی می ریم داخلش پدرم می گوید:«یه پولی بنداز توی امامزاده و برای مشکلاتت دعا کن.»
همه ما ای خاطرات رو درباره نذر داریم…
ولی مطمئنم تا به حال مثل این شخصی که رفت پیش پیغمبر نذر نکرده ایم…
نذری عجیب…
ببینید…