نامه ای برای تو...
«تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلا به جدایی از نور چشم، عزیز و قوت قلبم شدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آینه قلبم منقوش است .عزیزم، امیدوارم خداوند شما را به سلامت و خوشی در پناه خودش حفظ کند .[حال] که من با هر شد تی باشد می گذرد ولی به حمدالله تا کنون هرچند پیش آمد خوش بوده و الان در شهر زیبای بیروت هستم. حقیقتاً جای شما خالی است . فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراهم نیست که این منظره عالی به دل بچسبد … ایام عمر و عزت مستدام . تصدقت . قربانت؛ روح الله.»
این نامه را خواندی؟ این نامه رهبر یک انقلاب بزرگ است به همسرش، نامه ای که بعدها دست به دست گشت و تاریخی شد ، نامه عاشقانه یک مرد بزرگ و انقلابی. توی این نامه کوتاه حرف های بزرگی زده شده است، حرف هایی که خیلی ها بلد نیستند به همسرانشان بگویند، حرف هایی که خیلی ها یادشان می رود بزنند، تو هم حتماً حرف های زیادی برای همسرت داری، اصلاً چطور است یک بار امتحان کنی و برایش نامه بنویسی، می دانم کنارت است ولی فکر کن نیست و قرار است یک سری چیزهایی که تا حالا به او نگفته ای را برایش بنویسی…
برگرفته ازویژه نامه همسفر 3 –صفحه 21