عزرائیل در تاکسی
14 اسفند 1390 توسط حاتم
مسافرکش بدون اینکه مسافر داشته میرفته یهو کنار خیابون یه مسافر مرد میبینه کنار میزنه سوارش میکنه ، مسافر ،صندلی جلو میشینه یه دقیقه بعد مسافر از راننده تاکسی میپرسه : آقا منو میشناسی ؟ راننده میگه : نه
در این زمان راننده برای یک مسافر خانم که دست تکان میده نگه میداره
خانومه عقب میشینه مسافر مرد از راننده دوباره میپرسه منو میشناسی ؟ راننده میگه : نه. شما ؟ مسافر مرد میگه : من عزرائیلم راننده میگه : برو بابا هالو گیر آوردی ؟ یهو خانومه از عقب به راننده میگه : ببخشید آقا شما دارین با کی حرف میزنین ؟!!! راننده تا اینو میشنوه شوکه میشه ترمز میزنه و از ترس فرار میکنه . بعد زنه و مرده با هم ماشینو میدزدن… اینم نقشه یه نوع دزدی!!!!