جذّابيت هاي جنسي در عرفان هاي نوظهور
جذّابيت هاي جنسي در عرفان هاي نوظهور
گردآورنده :فرشته شمس كيا
مدرسه علميه الزهرا (سلام الله عليها) – خميني شهر
چكيده:
عرفان هاي نوظهور، جريان هايي هستند كه بعد از رنسانس و شروع اصلاحات در غرب، باانگيزه حذف اعتقادات، رواج بي بند وباري و پاسخگويي به عطش معنوي – عرفاني بشر به وجودآمده اند.
در ميان عرفان هاي نوظهور قرن اخير، چند مكتب به صورت جدي در كشور عزيزمان ايران درحال فعاليت هستند كه از آن جمله مي توان به مكاتب عرفاني اُشو، پائولو كوئيلو و شيطان پرستي اشاره كرد.
اُشو با تلفيق عشق، عرفان، سكس و هم چنين راه اندازي اُشو پارك توسط شاگردانش پس از وي، در پي جذب جوانان و منحرف كردن آن ها به اسم عرفان هستند و پائولوكوئيلو با هنرمندي درآثارش خوانندگان و پيروان خود را به سوي مسائل جنسي و شهواني مي كشاند و مي كوشد پوششمعنوي و عرفاني به هرزگي هاي جنسي بدهد و شيطان پرستي، يكي از مناسك پيروان خود را مناسك جنسي قرار داده است.
درحالي كه انسان با دغدغه ي تعالي روح و انديشه و حركت به سمت كمال و خليفة اللهي پا به عرصه ي وجود گذاشت و در جهت تحقق اين ارزش هاي انساني و رسيدن به عشق حقيقي نياز جدي به پرهيز از هواهاي نفساني، رفع موانع و دغدغه ها و جذابيت هاي كاذب دارد. و عرفان اسلامي با مقيد كردن روابط زن و مرد در چارچوب ازدواج و حفظ عفت در مقابل عشق هاي حرام و ممنوع و روابط نامشروع، انسان را در نيل به عشق حقيقي ياري مي رساند.
كليد واژه: عرفان، عرفان نوظهور، معنويت، عشق، نيمه ي گمشده، جذابيت هاي جنسي.
مقدمه:
امروزه توسعه ي دامنه ي ابعاد مادي در زندگي جوامع مدرن انسان زمانه ي ما نتوانسته از ميزان احساس نياز ريشه دار و هميشگي او به معنويت خواهي بكاهد. و اكنون چند دهه اي است كه به اقتضاي بازار گرم تقاضاي معنويت جويي، طرح مباحث عرفاني و معنوي به شدت گسترش پيدا كرده است و سبب ظهور عرفان هاي كاذب و سكولار شده است.
تا دوران اخير همواره عرفان و معنويت با پاكدامني و پرهيز از تمايلات جنسي همراه بوده است.اما متأسفانه در پاره اي از عرفان هاي نوظهور از جذابيت هاي جنسي براي جذب افراد به گونه هاي مختلف استفاده مي شود. اين عرفان هاي نوظهور عموماً تفكّرزدا هستند و با تاكيد بر كيف جسمي جوان هم روح او را تسخير مي كنند، هم اهداف پليد خويش را پيش مي برند و در اين ميان اُشو، پائولو كوئيلو و شيطان پرستي گوي سبقت را از ديگر رقبا بهتر ربوده و در نيل به اين هدف موفق تر بوده اند.
مقاله ي حاضر مي كوشد طي دو گفتار، پس از معرفي اجمالي اين عرفان ها و با روش توصيفي– تحليلي به نقد مولفه هاي اصلي آن كه دامن زدن به گرايش ها و اميال جنسي است بپردازد و گامي در جهت مقابله با اين عرفان هاي نوظهور و سكولار بردارد و به مخاطبان خود شناخت، آگاهي و بصيرت، نسبت به اين عرفان ها را تذكّر دهد.
در پايان از زحمات استاد گرانقدر، جناب آقاي سيد روح الله موسوي زاده كه ياريگر دستان ناتوان
و انديشه ي كوتاهم بوده است قدرداني مي نمايم.