شرایط دعای مستجاب در شبهاي قدر از منظر رهبر انقلاب
چه دعايى بايد بكنيم كه دنبال آن، اجابت باشد. گاهى انسان چيزى را از خدا مىخواهد و به حسب ظاهر احساس مىكند كه اين خواسته برآورده نشد. شرط مهم اجابت دعا اين است كه دعا به معناى حقيقى كلمه و با شرايط خود انجام بگيرد. اولين شرط دعا اين است كه با دلِ باطراوت و بىآلايش درخواست شود؛ مثل دل جوانها؛ لذا دعاى جوانان اقبال و احتمال اجابت را بيش از همه دارد. گاهى بعضىها به بنده مىگويند براى جوانهاى ما دعا كن. البته ما هميشه براى همهى جوانها دعا مىكنيم؛ اما در واقع اين جوانها هستند كه اگر قدر دل بىآلايش و باطراوت خود را بدانند، دعاى آنها از هر دعايى مىتواند به استجابت نزديكتر باشد.
يكى ديگر از شرايط دعاى مستجاب اين است كه انسان دعا را با معرفت انجام دهد؛ يعنى بداند كه اين دعا و اين درخواست از كسى است كه قدرت دارد همهى آنچه را كه انسان مىخواهد، براى او انجام دهد؛ يعنى به اثر دعا باور داشته باشد. به امام صادق (عليهالصّلاةوالسّلام) عرض شد كه: «ندعوا فلا يستجاب لنا»؛ دعا مىكنيم، اما اثر اجابت را نمىبينيم؛ فرمود: «لأنّكم تدعون من لا تعرفونه»؛ بىمعرفت دعا مىكنيد. در روايتى دربارهى معرفت در دعا نقل شده است كه: «يعلمون أنّى اقدر على ان اعطيهم ما يسألونى»؛ به قدرت اجابت پروردگار باور داشته باشند.
در دعا همت بلند داشته باشيد؛ درخواستهاى بزرگ بكنيد؛ سعادت دنيا و آخرت را بخواهيد و نگوييد اينها بزرگ است، اينها زياد است؛ نه، براى خداى متعال اينها چيزى نيست. عمده اين است كه شما به معناى حقيقى كلمه و با همين شرايط، طلب كنيد؛ خداى متعال اين طلب را اجابت خواهد كرد. گاهى هم انسان نمىداند كارى كه انجام گرفت، اجابت دعاى او بوده؛ خود انسان غافل است.
يكى ديگر از شرايط دعا، اجتناب از گناه و توبه است. اين شبها هم شبهاى توبه است. همه دچار گناه و تخلف هستيم. تخلفها كوچك و بزرگ دارد. از خداى متعال بايد عذرخواهى و استغفار و طلب بخشش و توبه كنيم و به سوى خدا برگرديم. عزم ما بايد اين باشد كه از ما گناه سر نزند. گاهى انسان عزم مىكند و تصميم مىگيرد كه گناه نكند؛ بعد دچار غفلت و اشتباه مىشود و لغزش پيدا مىكند؛ باز همين گناه سراغ انسان مىآيد؛ بار ديگر بايد توبه و استغفار كند؛ منتها استغفار بايد جدى و حقيقى باشد. گناه نكردن بايد يك قصد واقعى و جدى باشد. دربارهى دعا و استجابت دعا در روايت دارد كه: «وليخرج من مظالم الناس»؛ انسان بايد از مظلمهى مردم خارج شود تا دعايش قبول شود. در روايت ديگر دارد كه خداى متعال به حضرت موسى خطاب فرمود: «يا موسى ادعنى بالقلب النقى واللسان الصادق». با دل پاك و زبان راستگو با خداى متعال حرف بزنيد و دعا كنيد؛ دعا قطعاً مستجاب خواهد شد.
يكى ديگر از شرايط استجابت دعا، حضور قلب و خشوع است. همانطور كه عرض كرديم، معناى دعا اين است كه شما با خدا حرف بزنيد؛ خدا را در مقابل خود احساس كنيد و حاضر و ناظر بدانيد. اينكه انسان همينطور طبق عادت چيزى را بر زبان بياورد و مطالبهيى را ذكر كند - خدايا ما را بيامرز، خدايا پدر و مادر ما را بيامرز - بدون اينكه در دل خود حقيقتاً حالت طلبى را احساس كند، اين دعا نيست؛ لقلقهى لسان است. «لا يقبل اللَّه عزّوجل دعاء قلب لاه»؛ دل غافل و بىتوجه و سربههوا اگر دعا كند، خداى متعال دعايش را قبول نمىكند. دلهاى آلوده و غرق در تمنيات و شهوات نفسانى - كه اصلاً غافلند - چگونه دعا خواهند كرد؟ چه توقعى است كه اگر انسان اينطور دعا كرد، مستجاب شود؟
بعضىها دعا و عبادت و توبه را مىگذارند براى دوران پيرى؛ اين اشتباه بزرگى است. اگر گفته شود توبه كنيد، مىگويند حالا وقت داريم. اولاً معلوم نيست وقت داشته باشيم؛ مرگ انسان را مطلع نمىكند؛ براى همهى سنين هم است. اگر فرض كرديم حقيقتاً وقت داريم - يعنى بناست به سنين پيرى برسيم - چنانچه كسى خيال كند كه مىشود دوران جوانى را با غفلت و غرق شدن در شهوات گذراند، بعد با خيال راحت و با آسانى به سراغ توبه رفت، اشتباه بزرگى مرتكب شده است. حالت دعا و انابه چيزى نيست كه انسان هر وقت اراده كرد، براى او پيش بيايد. گاهى مىخواهيم، نمىشود؛ دنبال حال و توجه هستيم، دست نمىدهد؛ «ذلك بما قدّمت يداك». انسانى كه زمينهى توجه به خدا و رجوع الىاللَّه را در خودش بهوجود نياورده باشد، اينطور نيست كه هر وقت اراده كرد، بتواند درِ خانهى خدا برود. شما مىبينيد بعضى دلهاى پاك - غالباً جوانها - خيلى راحت مىتوانند ارتباط برقرار كنند؛ اما بعضى هرچه تلاش مىكنند، اين ارتباط برقرار نمىشود. كسانىكه فرصتى دارند و مىتوانند دل خودشان را نرم نگه دارند، قدر بدانند و رابطهى خود را با خدا حفظ كنند؛ تا هر وقت خواستند درِ خانهى خدا بروند، بتوانند.
نكتهى آخر در باب دعا، دعاهاى مأثور است. دعاهايى كه از ائمه رسيده است، بهترين دعاهاست. اولاً خواستههايى در اين دعاها گنجانده شده است كه به ذهن امثال ماها اصلاً خطور نمىكند و انسان از زبان ائمه (عليهمالسّلام) آنها را از خدا طلب مىكند. در دعاى ابوحمزه و دعاى افتتاح و دعاى عرفه بهترين مطالبات و خواستهها براى انسان مطرح مىشود؛ كه اگر انسان اينها را از خدا بخواهد و بگيرد، مىتواند براى او سرمايه باشد. ثانياً در اين دعاها مايههاى خشوع و تضرع وجود دارد. مطلب، با زبان و لحن و بيانى ادا شده است كه دل را خاشع و نرم مىكند. با عبارات فصيح و بليغ، عشق و شيفتگى و شوق در اين دعاها موج مىزند. انسان بايد اين دعاها را قدر بداند و از آنها استفاده كند.
البته بايد معناى اين دعاها را بفهميم. خوشبختانه الان ترجمههاى خوب وجود دارد و مفاتيحالجنان و دعاهاى گوناگون ترجمه شده است. با توجه به ترجمهها، دقت كنند و بخوانند. البته تا آنجايى كه ما ديدهايم، هيچ ترجمهيى نتوانسته زيبايىهاى الفاظ اين دعاها را منعكس كند؛ ولى بالاخره مضمون دعا معلوم است. با توجه به اين ترجمهها دعاها را بخوانند. كسانىكه مىخوانند و با آنها عدهيى همصدا مىشوند، بعضى از فقرات دعا را لااقل ترجمه كنند. البته مرتبهى پايينترش هم اين است كه اگر انسان معناى دعا را نمىفهمد، همينقدر احساس كند كه با يك زبانِ شيفتهى حاكى از سوز دل دارد با خداى متعال حرف مىزند.
بیانات در خطبههاى نماز جمعهى تهران ۱۳۸۴/۰۷/۲۹