ابعاد انتظار 2
آمادگى روحى
منتظر بايد در زمينه ى روحى نيز آمادگى بالايى داشته باشد تا در برابر حوادث ومصيبت ها از کوره در نرود وبتواند بار سنگين رسالت وآگاهى هاى عظيم را به دوش بگيرد. در واقع، ظرفيت وجودى مرا در کنار گرفتارى ها مقاوم مى سازد وهمين است که مى بينيم وقتى منتظر دعا مى کند، معرفت وشناخت را مى خواهد:
اللهم عرفنى نفسک…..
خدايا! خودت را به من بشناسان.
وثبات قدم را مى خواهد: ثبتنى على دينک.کم توقعى وصبر را مى خواهد: صبّرنى على ذلک.(1) منتظر بايد از آن چنان روحيه اى برخودار شود که همراه رنج ها وسختى ها، راحتى ها را داشته باشد؛ زيرا که در زمان غيبت، مردم مورد سخت ترين امتحانات قرار مى گيرند وزير ورو مى شوند. چنان چه امام باقرعليه السلام در پاسخ يکى از ياران که پرسيد: فرج شما چه وقت است؟ فرمودند:
هيهات، هيهات لا تکون فرجنا حتى تغربلوا ثم تغربلوا - يقولها ثلاثا - حتى يذهب الکدر ويبقى الصفور(2)
هيهات فرج ما نرسد تا غربال شويد،باز هم غربال شويد وباز هم غربال شويد تا اين که کدورت ها برود وصافى وصفا بماند.
ايجاد روحيه، امر مهمى است که در دوره ى انتظار بايد حاصل شود، ولى مهم تر از آن، راه هاى ايجاد اين روحيه است که چگونه؟ وبا چه روشى؟ اين روحيه در منتظر ايجاد شود. اينک به مواردى اشاره مى کنيم.
درک قدر
آدمى که اندازه ى خودش را شناخته، ديگر به خاطر کمترها توفان نمى گيرد واز جا نمى کند. ظرفيت ووسعت روحى ما در رابطه با آن چه که بر ما اثر مى گذارد، مشخص مى شود، زيرا على عليه السلام مى گويد:
قدر الرجل على قدر همته.(3)
اندازه ى آدم به اندازه ى همان چيزى است که براى او اهميت دارد.
پس بايد به اين مرحله برسيم که ارزش وجودى خودمان از چيزهايى که براى ما اهميت دارند، بالاتر است. پس همت هايمان بالاتر مى رود تا آن جا که حرکت مى کنيم ودر اين حرکت با مسايلى رو به رو که برايش از قبل، آماده شده بوديم.
اين نکته ى رمز گر بدانى، دانى
تا در طلب گوهر کانى، کانى هرچيز که در جستن آنى، آنى
تا در هوس لقمه ى نانى، نانى
رفعت ذکر
رفعت ذکر هم مى تواند عامل وسعت صدر باشد وقرآن چه زيبا به اين موضوع اشاره دارد: (الم نشرح لک صدرک ووضعنا عنک وزرک ورفعنا لک ذکرک).(4) آن جا که ذکر وياد تو را، نه اسم ونام تو را (توجه شود، نفرموده: ورفعنا لک اسمک) بالا برديم، در تو وسعتى آورديم وبارهاى سنگين وکمرشکن را از تو برداشتيم، تا آن جا که تو همراه هر رنج، دو راحتى مى ديدي: (فان مع العسر يسراً انّ مع العسر يسراً).(5) تکرار نکره باعث تعدد است ويُسر بدون الف ولام ونکره آمده است. پس همراه هر رنج، اين دو راحتى هست که تو ورزيده شده اى وبا رفعت يا دو ذکر به وسعت سينه، راه يافته اى.
شهادت وديدن تمام راه
کسى که تمامى راه را ديده ومانع ها را شناخته است، اين وجود شهيد واقف منتظر است واز ديدن حوادث وگرفتارى ها نمى لرزد؛ زيرا از پيش آماده شده وبه انتظار نشسته است. آن هايى مى لرزند که با رؤياها وتوقع هاى بى حساب، راه افتاده اند وخيال مى کنند تا به راه افتادى، تمام دشمن ها برايت نقل ونبات مى آورند.
اطاعت وتقوا
کسى که حدود را مى شناسد وتکليفش را مى داند ومى خواهد به اين تکليف عمل کند، اين وجود ديگر فشارى ندارد، بلکه در جايگاه امن نشسته است: (ان المتقين فى مقام امين).(6) وجودى که تکليفش را شناخته ووحى را مى فهمد، ديگر از آن چه پيش مى آيد، وحشت ندارد وحتى با آن چه مى شود، کارى ندارد. آن رسول عزيز صلى الله عليه وآله مى فرمود: ما کنت بدعاً من الرسل؛ من از ميان رسولان بدعتى نيستم وتازه اى نياورده ام. وما ادرى مايفعل بى ولا بکم؛ وحتى نمى دانم که براى من وشما، چه پيش مى آيد: (ان اتبع الا ما يوحى الى).(7 من فقط بر روى مرز وبه دنبال وحى حرکت مى کنم؛ زيرا همين اطاعت وتقوا وعمل به وظيفه است که امن مى آورد واز بن بست بيرون مى کشد: (ومن يتق اللَّه يجعل له مخرجاً).(8)
(1) مفاتيح الجنان، دعاى غيبت امام زمان (عجل الله فرجه).
(2) اثباة الهداة، ج 7، ص 24.
(3) نهج البلاغه، کلمات قصار، ش 47.
(4) انشراح، 1.
(5) انشراح، 5 و6.
(6) دخان، 55.
(7) احقاف، 9 و10.
(8) طلاق، 2.