• خانه 
  • امامان در عالم مثال به چه کیفیت بودند؟ 
  • تماس  
  • ورود 

اندرزهای حکیمانه امام باقر(ع)

03 خرداد 1391 توسط حاتم

با هم اندرزهاى حکیمانه امام باقر علیه السلام به یکى از اصحابش به‏نام جابر بن یزید جعفى را از نظر مى‏گذرانیم :

 

“تو را به پنج چیز سفارش مى‏کنم : اگر مورد ستم واقع شدى تو ستم‏مکن، اگر به تو خیانت شود تو خیانت مکن، اگر به تو دروغ گویند تو دروغ‏مگو، اگر تو راستودند شاد مشو و اگر نکوهشت کردند بى تابى مکن و در باره‏آنچه در خصوص تو مى‏گویند بیندیش اگر آنچه در باره‏ات مى‏گویند در خودت‏دیدى بدان که سقوط تو از چشم بیناى خداوند عزو جل در هنگامى که براى‏کار درستى خشم کردى مصیبتى بزرگتر است برایت از این که بیم دارى ازچشم مردم بیفتى و اگر بر خلاف واقع گفته‏اند این خود ثوابى است که بى‏رنج‏آن را به دست آورده‏اى.

بدان که تو دوست و یار ما محسوب نخواهى شد تا چنان شوى که اگر تمام‏همشهریانت گرد آیند و یکزبان گویند که تو مرد بدى هستى مایه اندوه تونگردد و اگر همه گویند تو مرد نیکى هستى موجبات شادى تو فراهم نشود، امّاهمواره خودت را به قرآن عرضه کن که اگر به راه قرآن مى‏روى وآنچه را که اونخواسته تو نیز نمى‏خواهى و آنچه را که خواسته، مى‏خواهى و از آنچه بر حذرداشته مى‏ترسى پس استوار باش و مژده‏ات باد که هر چه در باره تو گویند، تورا زیان نرساند و اگر از قرآن جدایى پس چرا بر خود مى‏بالى ؟ ! براستى مؤمن‏سر سختانه مشغول جهاد با نفس است تا بر هوا و هوس نفس خویش غلبه‏کند. یک بار نفس را از کژى به راستى آرد و با خواهش او براى خدا مخالف‏شود و بار دیگر هم نفس او را به زمین زند و پیرو خواهش او گردد و خدایش‏دست گیرد و از جا بلند کند و از لغزشش بگذرد و متذکر شود و از خداى‏بترسد و بدو توبه کند و معرفت و بنیائى‏اش افزون شود چرا که ترسش از اوبیشتر شده است و خداوند در این باره مى‏فرماید :

( إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّیْطَانِ تَذَکرُوا فَإِذَا هُم مُبْصِرُونَ ) (1) “براستى چون ایمان آوردگان را از شیطان  وسوسه‏هایى به دل رسد، همان‏دم خدا را به یاد آرند و بى درنگ بصیرت یابند.”

اى جابر روزى اندک را از سوى خدا براى خویشتن بسیار گیر که از عهده‏شکرش باید به درآیى و طاعت افزون خود را براى خود اندک انگار تا بدین‏وسیله نفس را خوار دارى وخود را سزوار گذشت گردانى. شرّ موجود را ازخود به وسیله دانش حاضر دفع کن و علم حاضر خود را با عمل خالصانه به‏کار بند و در عمل خالص از غفلت بزرگ به نیک بیدارى و هشیار بودن کناره‏گیر و نیک بیدارى را با ترس صحیح از خداوند تحصیل کن و از آرایشهاى‏نهانى به زندگى موجود دنیوى بر حذر باش و زیاده رویهاى هوا به رهنمایى‏عقل محدود کن و هنگام غلبه هوا از علم راهنمایى و مدد جو و اعمال‏خالصانه‏ات را براى روز قیامت ذخیره نگه دار و با انتخاب قناعت از زیادحرص ورزیدن خود دارى نما و با کوتاه کردن آرزو، شیرینى زهد را به سوى‏خدا جلب کن و طنابهاى آز را به سردى یأس و ناامیدى ببر و با خود شناسى‏راه خود بینى را ببند و با تفویض صحیح امور به خداوند، به آسودگى برس و بافزون یاد کردن خداوند در خلوتها به رقت قلب دست یاب و با دوام اندوه، دل‏را نورانى کن و با ترس راست و صادقانه، خود را از ابلیس حفظ کن مبادا به‏امیدوارى دروغین دل خوش کنى که این تو را در هراسى راست خواهدانداخت و مبادا در کارها امروز و فردا کنى که‏این دریایى‏است که نابودشوندگان در آن غرق خواهند شد و مبادا غفلت کنى که این مایه سنگدلى و ازآنچه در آن عذر و بهانه‏اى برایت نباشد بپرهیز که پشیمانها بدین پناه مى‏آرندوبه پشیمانى بسیار و استغفار فراوان از گناهان گذشته‏ات باز گرد و با دعاى‏خالصانه و راز و نیازهاى شبانه از رحمت و گذشت الهى بر خوردار شو، و بابسیارى شکر، نعمتهاى بیشترى به سوى خود جلب کن، و با کشتن آز وطمع‏در پى بقاى عزت و سر فرازى باش و این آز را با عزّت نا امیدى از میان برواین عزّت ناامیدى را با بلند همتى به دست آر و کوتاه کردن آرزو را از دنیاتوشه بردار و از هر فرصتى براى رسیدن به مقصود خویش سود جو و مبادا به‏چیزى که بدان اطمینان ندارى، اعتماد کنى. و بدان که هیچ دانشى چون‏سلامت جویى نیست و هیچ سلامتى همچون سلامت دل نیست و هیچ خردى‏همچون مخالفت با هوا نیست و هیچ فقرى همچون فقر قلب نیست. هیچ‏ثروتى همانند بى نیازى دل و هیچ شناختى همچون خود شناسى نیست و هیچ‏نعمتى مانند عافیت و هیچ عافیتى مثل یار شدن توفیق نیست و هیچ شرفى‏همسنگ بلند همتى نیست وهیچ زهدى همگون با کوته آرزویى نیست و هیچ‏عدالتى همانند انصاف نیست و هیچ ستمى همچون موافقت با هوا و هوس‏نیست وهیچ اطاعتى بمانند انجام فرایض نیست وهیچ مصیبتى همچون بى‏خردى نیست و هیچ گناهى همانند کوچک شمردن گناهت و خشنودى ازحالتى که در آنى نیست و هیچ فضیلتى همچون جهاد و هیچ جهادى همانندجهاد با هوا وهوس نیست و هیچ نیرویى همچون نیروى جلوگیر از خشم‏نیست و هیچ ذلّتى همچون ذلّت آز نیست و مبادا با وجود فرصت بهره ورى را از دست دهى که این عرصه‏اى است که به اهل خود زیان مى‏رساند.”

ونیز آن‏حضرت فرمود :

 

“سخن پاک را از هر کس که مى‏گوید، فراگیرید اگر چه خود بدان عمل‏نمى‏کند، زیرا خداوند مى‏فرماید :

( الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِک الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ ) (2)

“بندگانى که سخنان را مى‏شنوند و از بهترین آن پیروى مى‏کنند. آنانندکسانى که خدا هدایتشان کرده است.”

واى بر تو اى فریب خورده چرا نمى‏ستایى کسى را که بدو چیزى فانى‏مى‏دهى و او به تو چیزى باقى مى‏بخشد. یک درهم فانى را به ده درهم ده تاهفتصد درهم باقى بگیرد یعنى چندین برابر.

واى بر تو براستى تو یکى از دزدان گناهان هستى هر آنگاه که بر تو شهوتى‏یا ارتکاب گناهى رخ دهد و تو شتابان به سوى آن روى و به جهل خویش درانجام آن بکوشى گویى که در برابر چشم خدا نیستى و یا خداوند در کمین توننشسته است.

اى جوینده بهشت! چقدر خواب تو دراز و مرکبت کند و همتت سُست‏است. پس واى خدایا از این طالب و مطلوب! واى گریزنده از دوزخ! چه‏شتابان به سوى آتش روانه‏اى و چه زود خود را در آن فرو مى‏افکنى"!! (3)

 

 پی نوشت ها :

(1) - سوره اعراف، آیه 201.

(2) - سوره زمر، آیه 18.

(3) - فى رحاب ائمّة اهل البیت - سیرة الباقر، ص‏22 - 21.


بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان

 

 

 نظر دهید »

مژده ای به شیعیان امام باقر علیه السلام

03 خرداد 1391 توسط حاتم

«الکافی» معتبرترین کتاب حدیثی شیعه هشت جلد دارد دو جلد اول آن اصول، پنج جلد بعدی آن (3-7) فروع و جلد هشتم آن روضه کافی نام دارد. مولف جلیل القدر این کتاب مرحوم کلینی (م 329 ق) در روضه کافی جریانی را از امام باقر علیه السلام نقل می کند که برای شیعیان و ارادتمندان به آن حضرت بسیار گوارا و نوید بخش است. راوی این روایت حَكَمِ بْنِ عُتَیْبة است. او می گوید:

 

در خدمت امام باقر علیه السّلام بودم و اطاق آكنده از جمعیّت بود ناگاه پیرمردى كه بر عصاى خود تكیه داشت، پیش آمد تا به در اطاق ایستاد.

عرض کرد: السلام علیك یا ابن رسول الله و رحمة الله و بركاته و بعد سكوت كرد. امام پاسخ داد: علیك السلام و رحمة الله و بركاته.

بعد پیرمرد رو كرد به سایر جمعیت كه در آنجا بودند و به آنها نیز سلام کرد. همه جواب سلامش را دادند. در این موقع رو به جانب حضرت نمود و گفت: یا ابن رسول الله مرا نزدیك خود بنشان فدایت شوم به خدا سوگند من شما و كسى كه شما را دوست داشته باشد را دوست دارم و این علاقه برای مطامع دنیایی نیست.

با دشمن شما دشمنم و از او كناره مى‏گیرم و به خدا سوگند این نفرت و دشمنی نیز بواسطه اختلاف شخصی نیست و با هم پدر كشتگى نداریم [به دلیل پیروی از شما از آنها کناره گیری می کنم].

به خدا سوگند حلال شما را حلال و حرام شما را حرام می دانم و در انتظار برپایی حکومت عدل شما خاندانم. [1] با این عقیده و روشی که دارم آیا امید به نجات من هست؟

امام باقر علیه السلام دوبار به او فرمود: نزدیک من بیا!

پیرمرد جلو آمد و حضرت او را پهلوى خود نشاند. آنگاه فرمود: پیرمرد! مردى خدمت پدرم على بن الحسین رسید و همین سؤال تو را از او پرسید. پدرم امام سجاد علیه السلام به او فرمود:

وقتى جانت به اینجا رسید - با دست اشاره به حلقوم خود نمود - با قلبی مطمئن ، دلی آرام و با شوق فراوان با فرشته‏هاى اعمال روبرو می شوى اگر [با این عقیده و روشی که داری] از دنیا رفتی خدمت پیامبر و على و حسن و حسین و على بن الحسین علیهم السلام خواهی رسید. اگر هم زنده ماندی ؛ خداوند در همین دنیا چشم تو را روشن می كند [2] و در هر صورت تو در مقامات عالیه با ما خواهى بود.

پیرمرد [که به نظر انتظار این همه لطف و کرامت را نداشت با تعجب] عرض کرد: چه فرمودید؟


امام باقر علیه السلام دو مرتبه سخنان خود را تكرار كرد. پیرمرد از خوشحالى و تعجب گفت الله اكبر ؛ اگر بمیرم خدمت رسول خدا و امیرالمومنین و امام حسن و امام حسین و على بن الحسین می رسم و در وقت جان دادن با قلبی مطمئن ، دلی آرام و با شوق فراوان با فرشته‏هاى اعمال روبرو می شوم و اگر [هم تا وقت ظهور] زنده مانده و آن زمان را درک کردم خدا زندگى خوشى برایم فراهم می كند و با شما در درجات عالیه خواهم بود؟


پیرمرد این را که گفت فریاد به گریه بلند کرد و شروع کرد به هاى هاى گریستن. در نهایت اختیار از کف داد و بر زمین افتاد. اهل مجلس نیز با دیدن این حال پیرمرد به گریه افتادند و آنها نیز شروع کردند به بلند بلند گریه کردن.


 


در حالی که امام باقر علیه السّلام‏ با انگشت، اشک از دیدگان مبارک خود می زدود ؛ پیرمرد سربلند کرد و از امام علیه السلام خواست تا دست مبارک خود را به او دهد. امام علیه السلام دست خود را به او داد. او دست امام علیه السلام را گرفت و بوسید و بر دو دیده و صورت خود گذاشت. سپس جامه از روى شكم خود بالا زده دست امام را روى شكم و سینه خود نهاد. بعد از جاى خود بلند شد و با گفتن «السلام علیكم» از امام و اهل مجلس خداحافظی کرد و از خانه خارج شد.

امام علیه السلام همان طورى كه پیرمرد می رفت به او نگاه می كرد. بعد رو به جمعیت فرمود: « مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَنْظُرَ إِلَى رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَلْیَنْظُرْ إِلَى هَذا ، هر كه مایل است یك نفر بهشتى را ببیند به این پیرمرد نگاه كند.»

حكم بن عتیبه راوى حدیث می گوید: من خانه مصیبت زده‏اى را ندیده بودم كه مثل این مجلس گریه كنند (چنان تحت تاثیر نیت پاك پیرمرد و لطف امام قرار گرفته بودند كه همه با صداى بلند گریه می كردند.) [3]

 

پی نوشت:

1. اصل عبارت این است: «وَ اللَّهِ إِنِّی لَأُحِلُّ حَلَالَكُمْ وَ أُحَرِّمُ حَرَامَكُمْ وَ أَنْتَظِرُ أَمْرَكُم‏» که ما آن را با توجه به شرح ملا صالح مازندرانی، ج‏11، ص 416 اینگونه ترجمه کردیم.

2. خلاصه اینکه اگر تا قبل از ظهور از دنیا رفتی با ما اهل بیت خواهی بود و اگر ماندی خدا تو را با درک زمان ظهور دلشاد خواهد کرد. همان ج11 ص 416

3. الكافی ، ج‏8، ص 77


                                                                  

به نقل از بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان

le="text-align: justify; width: 550px; float: right;">
 نظر دهید »

3+4راه = اخلاص

24 اردیبهشت 1391 توسط حاتم

1. باور انسان، که فاعل و مؤثری در عالم جز خداوند نیست،لا مؤثر فی الوجود الا الله
رزق، فقر، غنا، مرض، سلامتی، ذلت، عزت، زندگی، مردن و … دردست خداونداست.
2. توجه به فقر و نیازمندی همه به درگاه خداوند.« یا اَیُّهَا اَلنَّاسُ اَنتُمُ اَلفُقَراءُ اِلَی الله وَ اللهُ هُوَ اَلغَنِیُ» فاطر/ 16                                                                                
3. پناه بردن به خداوند از شر شیطان و نفس اماره.
4. اخفای عمل در حد ممکن به خصوص در مستحبات.
(لازم به ذکر است واجبات بهتر است به صورت علنی انجام گردد،زیرا این کار خود موجب ترویج عمل خیر است)
5. روزه گرفتن، چنانچه حضرت زهرای اطهر سلام الله علیها فرموده اند:
همانا خداوند روزه را برای تثبیت اخلاص ما واجب کرده است.  (علل الشرایع،ج1،ص246)
6. تلاوت قرآن و توجه به معانی آن به خصوص آیات توحیدی.
7. توجه دائمی به الگوهای اخلاص، این کار با مطالعه زندگی اولیای الهی میسر است.

 نظر دهید »

خلوص 100در صد

24 اردیبهشت 1391 توسط حاتم

امام صادق(ع) : انسان، بنده خالص خدای بزرگ نمی شود تا اینکه تعریف و تکذیب(دیگران) در نظرش یکسان باشد.
(بحارالانوار،ج73،ص294)

 نظر دهید »

پزشک خصوصی؟!

24 اردیبهشت 1391 توسط حاتم

حضرت حجت الاسلام و المسلمین احدی می گوید:
روزی در جماران منبر رفتم و خاطراتی را از زندگی مقام معظم رهبری بیان کردم . بعد از سخنرانی ، پزشکی به من مراجعه کرد و گفت: بگذار من هم خاطره ای برای تو بگویم.
روزی در مطب نشسته بودم ، خانمی به اتفاق فرزندش به من مراجعه کردند. پس از معاینه ، قیافه فرزند مرا به فکر فرو برد. خیلی به مقام معظم رهبری شباهت داشت.
نام و فامیل وی را پرسیدم؛ چون پاسخ را شنیدم،از آن خانم سؤال کردم :
آیا شما با حضرت آیت الله خامنه ای، نسبتی دارید؟
گفتند: بله، اما شما به کسی نگویید، من همسر ایشان هستم.
تعجب وجودم را گرفته بود. به همسر آقا گفتم : مگر شما پزشک خصوصی ندارید؟!
ایشان گفتند: خیر، آقا اجازه چنین کاری را نمی دهند و می گویند:
شما چون سایر مردم – مانند یک فرد عادی- در نوبت های بیمارستان، به پزشک مراجعه کنید.
من این خاطره را از زبان آن پزشک در جماران شنیدم. تمام مشخصات وی نیز نزد من است. با این حال،بیشتر تحقیق کردم و از حضرت ایت الله مصباح هم پرسیدم. ایشان هم موضوع را تأیید فرمودند.
این شیوه زندگی رهبر معظم انقلاب اسلامی است. این عظمت،مرا عاشق معظّم له نموده است.
(پرتوی از خورشید،علی شیرازی،ص71)

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 296
  • 297
  • 298
  • ...
  • 299
  • ...
  • 300
  • 301
  • 302
  • ...
  • 303
  • ...
  • 304
  • 305
  • 306
  • ...
  • 330

مدرسه علمیه الزهراء خمینی شهر

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • عمومی
    • پزشکی
  • مذهبي
    • اخلاقی
  • مناجات
  • آشپزی
  • خاطرات شهدا و بزرگان
  • خانه داری
  • مهدویت و فرهنگ انتظار در فضای مجازی
  • احادیث نورانی معصومین(ع)
  • چکیده پایان نامه های مدرسه
    • مقاله
  • علمی
  • معرفی کتاب
  • روانشناسی
  • دل نوشته های یک طلبه
  • سیره اهل بیت علیهم السلام
  • اطلاع رسانی برنامه ناب رسانه
  • کلام ناب بزرگان
  • شعر
  • علما
  • جملات تامل برانگیز
  • خبرهاي مدرسه
    • فرهنگي
    • پژوهش
    • آموزش
  • احکام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
ایامم را به یاد خود آباد ساز و پیوسته در خدمت خویش مستدام دار و کردارم را پذیرا باش.«امیر المومنین(ع)»
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس