• خانه 
  • امامان در عالم مثال به چه کیفیت بودند؟ 
  • تماس  
  • ورود 

چكيده پایان نامه تسبیح در قرآن

25 بهمن 1391 توسط حاتم

 عنوان :تسبيح در قرآن

استاد راهنما:سركار خانم احترام رستمي

استاد داور:جناب آقاي حسين غفوري

محقق:زهره جلالي

چكيده

اين تحقيق درباره ي موضوع بررسي آيات تسبيح مي باشد. تسبيح به معناي «حركت سريع و منظم در آب و هوا و عبور و گذشتن با شتاب» است. و در اصطلاح «تنزيه خداوند متعال» است و اصل آن حركت سريع در عبادت و تنزيه خداوند از نقايص امكان و حدوث و از هر سوء است.

بنابرآموزه هاي قرآن كريم همه ي موجودات در جهان هستي به تسبيح و تنزيه خداوند مشغول هستند و اين كه خداي سبحان داراي مقام منيعي است كه در هم شكننده ي همه ي قدرت هاست و هيچ قدرتي نيست كه او را شكست دهد پس بايد در مقابل چنين عظمتي همه به تسبيح او مشغول شوند و حتي انسان نيز كه اشرف مخلوقات است در اين مرتبه بايد مقام خود را شناخته، با تسبيح حق درجه ي وجوديش را ارتقاء دهد و برترين تسبيح كننده باشد.

آشنايي با حقيقت تسبيح و نحوه ي تسبيح موجودات و انسان، ارتباط آيات تفسيري با يكديگر، تعاريف واژگان وابسته به تسبيح، تبيين تسبيح موجودات با توجه به سياق و تفسير آيات، دسته بندي آيات و نظم موضوعي آن در اين تحقيق قرار داده شده است. اين پژوهش پس از يافته هاي كلي و مفهوم شناسي به بررسي كاربردهاي قرآني تسبيح مي پردازد و ضمن آن مشخص مي گردد تسبيح گويان چه كساني هستند و آثار و ملازمات اين عبادت چيست. در اين تحقيق روش به كار رفته به صورت كتابخانه اي بوده است كه به صورت توصيفي با مراجعه به اسناد و مدارك صورت گرفته است.

تسبيح ترسيم حركت عبادي در سايه ي نظمي است كه هم نوا با نظام هستي انسان را به سوي كمال مطلوب سوق مي دهد. تسبيح فرياد تنزيه سردادن و خدا را به پاكي خوانده است و حقيقتي است كه ابتدا خود خداوند آن را گزارش مي دهد و بقيه ي عالم به دنبال او زمزمه ي سبّوح قدّوس را سر مي دهند.

 نظر دهید »

ماجرای خواندنی یکی از توسلات حاج آقا مجتبی تهرانی به امیرالمومنین(ع)

25 بهمن 1391 توسط حاتم
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ، آقای محمدی عراقی (رئیس وقت سازمان تبلیغات) در یکی از مراسم های ترحیم آیت الله مجتبی تهرانی نقل کرده اند: بعد از شهادت آیت الله بهشتی، امام از آقای مجتبی تهرانی خواسته بودند که مسئولیت ریاست دیوان عالی کشور را برعهده بگیرد ولی ایشان امتناع می کنند و از امام سؤال می کنند که شما اینقدر اصرار می کنید، این از بابت امر است و یا من حق دارم خودم انتخاب بکنم و نظر داشته باشم.
اگر حق دارم نظر داشته باشم، ترجیح می دهم که کار علمی بکنم؛ مخصوصا با جوانان و اگر این موضوع از باب امر است، من چاره ای ندارم، امام فرموده بودند حالا شما بروید و بررسی کنید.
نقل است آقا مجتبی تهرانی نزد همسر خود (سیده) می آیند و به ایشان می گوید: شما در توسل هایی که دارید، از خدا بخواهید تا نظر امام عوض شود ایشان به اتفاق همسر خود هنگام شب به امیرالمؤمنین متوسل می شوند، فردای آن شب مرحوم حاج احمد خمینی با آقا مجتبی تهرانی تماس می گیرد و جویای احوال ایشان می شود و می گوید: شما دیروز هنگام خروج از بیت امام تا حدودی دلخور بودید و امام فرمودند: اگر ایشان دلخور هستند به او بگویید ما نظر را برگرداندیم.
آقا مجتبی تهرانی فرموده بودند من این تغییر نظر امام را از توسل به امیرالمومنین گرفته ام، مرحوم آیت الله تهرانی به شدت از مرید پروری دوری می کردند و این موضوع در سیره رفتار ایشان مشخص بود، وی روابط نزدیک و دوستانه ای با رهبری داشتند.
گفته می شود آیت الله تهرانی به غیر از دروس عمومی که برای شاگردان داشتند، دروس خاصی را برای شاگردان ویژه خود برگزار می کردند.
 نظر دهید »

الهی! فقر و تنگدستى من رحم كن

25 بهمن 1391 توسط حاتم

الهی! فقر و تنگدستى من رحم كن

 

 

مرا از گناهان نگهدار، و در طاعت خود بكارم گير ، و نيكى بازگشت از گناه را روزى ‏ام فرما.

 اى خداى من ، و چون مرا با پرده خود پوشاندى و رسوايم نكردى و با بخشش خود با من مدارا كردى و در كيفرم شتاب ننمودى‏ و با فضل و احسان خود نسبت به من بردبارى كردى و نعمتت را بر من تغيير ندادى و نيكى ‏ات را نزد من تيره نساختى ، پس ، بر تضرع و زارى طولانى من و شدت فقر و تنگدستى من و بدى جايگاهم رحم كن.

پروردگارا بر محمد و آل او درود فرست ، و مرا از گناهان نگهدار، و در طاعت خود بكارم گير ، و نيكى بازگشت از گناه را روزى ‏ام فرما و به وسيله توبه پاكم كن و با عصمت (ملكه خود دارى از گناه) ياريم ده و با عافيت و تندرستى كارم را اصلاح نما و شيرينى آمرزش را به من بچشان و مرا رها شده بخشش و آزاد شده رحمتت قرار بده و برايم ايمنى از خشم و غضبت را بنويس و محتوم كن و با آن در دنيا پيش از آخرت به من مژده ده مژده ‏اى كه آن را بشناسم و در آن علامتى نشانم ده كه آن را هويدا يابم.

 

 نظر دهید »

خواص کرفس

25 بهمن 1391 توسط حاتم
كرفس از بین برنده بوی بد دهن

 

 
كرفس و غذاهای حاوی آن از بین برنده بوی بد دهن هستند.

به گزارش جهان به نقل از باشگاه خبرنگاران، این گیاه که در دین ماهم خوردن آن بسیار سفارش شده است   از بین برنده بوی بد دهن است و  این خاصیت کرفس احتمالاً به دليل تركيب موادي كه در معده توليد مي‌شوند با مواد معطر كرفس است. اين گياه حاوي ويتامين (ث) زيادي است و به همين دليل مصرف آن به تقويت لثه ها كمك كرده و از بروز بيماري اسكوربوت پيشگيري مي‌كند. مصرف كرفس همچنين به افراد كم خون، توصيه مي‌شود.
 
هورمون هاي گياهي موجود در كرفس به همراه روغن هاي ضروري آن نه تنها طعم معطري به كرفس مي دهند، بلكه در كنار بقيه املاح و ويتامين ها كرفس را به معجوني تبديل مي كنند كه مي تواند داروي هر دردي باشد.

 از آنجايي كه كرفس سرشار از انواع ويتامين ها از جمله ويتامين آ،ب و ث است و در آن املاح نيز به مقدار زياد نهفته است مي تواند مكمل خوبي براي زيبايي پوست و مو باشد.
 
اسيدهاي چرب فرار موجود در اين گياه، محرك اشتهاست و پتاسيم موجود در كرفس علاوه بر تحريك ادرار باعث كاهش فشار خون مي‌شود و به همراه گوگرد موجود در آن بيش از همه براي بيماران مبتلا به نقرس و افرادي كه از دردهاي مفصلي و روماتيسم رنج مي برند، توصيه مي‌شود.

  گياه کرفس  داراي خاصيت ضدميكروبي است و در بهبود آسم و سرماخوردگي‌هاي ريوي مناسب است.

  اين گياه حاوي درصد بالايي فيبر است، بنابراين ملين بسيار مناسبي به شمار مي‌آيد و مصرف برگ و ساقه هاي كرفس در مورد كساني كه از ناراحتي هاي گوارشي نظير يبوست رنج مي‌برند بسيار نافع است.
 
 كرفس همچنين ضد نفخ است و تب را پايين مي‌آورد. مصرف آن به خصوص به افراد درگير با بيماريهاي قلب و عروق و بالا بودن چربي‌هاي خون بسيار توصيه مي‌شود، اين گياه از تصلب شرائين جلوگيري مي‌كند.
 
 ويتامين B6 و اسيد پانتوتنيك موجود در آن به همراه منيزيوم و كلسيم اثر مثبتي در تقويت ماهيچه ها داشته و داراي اثرات شگرف در آرامش رواني است.البته دانه كرفس در مواردي موجب سقط جنين مي شود و به همين دليل در دوران بارداري منع مصرف دارد.

به نقل از جهان نیوز

 نظر دهید »

ایجاد تفرقه شرک است

25 بهمن 1391 توسط حاتم

 

ایت الله جواد آملی :    ایجاد تفرقه دنباله شرک است/‬ ‫منشأ تفرقه پیروی از هوس‌هاست‬             

 ایت الله جوادی آملی گفت: کسی که بنا شد موحدانه کشور و جامعه را اداره کند و موحدانه در راهپیمایی شرکت کند هرگز تفرقه و اختلاف نخواهد انداخت، هیچ موحدی کسی را به تفرقه دعوت نمی‌کند، هیچ مشرکی هم کسی را به وحدت دعوت نمی‌کند برای این که هوس‌ها متعدد است.

 

به گزارش جهان به نقل از رسا، حضرت آیت‌الله عبدالله جوادی آملی، پیش از ظهر سه‌شنبه در درس تفسیر خود در مسجد اعظم قم به ادامه تفسیر سوره مبارکه روم پرداخت و گفت: اگر بخواهیم مطلب و قضیه مجهولی را معلوم کنیم باید از قیاس یا استقرا یا تمثیل منطقی استفاده کنیم، غیر از این‌ها تمثیل است که مطلب را در حد تصدیق و قضیه در دسترس مخاطبان قرار می‌دهد، آیه 28 سوره مبارکه روم از این قبیل است، خدا مثال می‌زند و می‌گوید شما یک کارگر ساده را شریک کارفرما نمی‌دانید چگونه کسانی که در حد خدا نیستند، شریک او قرار می‌دهید، این موضوع از سنخ قیاس یا استقرا یا تمثیل منطقی نیست.

وی با اشاره به «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَتَ اللَّـهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّـهِ ذَٰلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَـٰکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ» افزود: خداوند پس از آن فرمود در درون شما قطب‌نمایی قرار دارد، در درون شما گرایشی به سمت دین وجود دارد و تحمیلی برای شما نیست، شما اگر دستی به این نزنید و نه راه کسی را ببندید و نه بیراهه بروید با همین می‌توانید زندگی سعادت‌مند داشته باشید، این مطابق با فطرت و دین قیم است، این اسلام است، برای این‌که انسان در برابر آفریدگار خود منقاد و مسلم است، این فطرت در هر موجودی هست، نه تنها سیرش الی الله است، بلکه صیرورتش هم الی الله است، هم سیر دارد و هم صیرورت، اگر کسی عمدا روی این فطرت خاک غریزه و اغراض ریخت و آن را زنده به گور کرد، دیگر نمی‌تواند از آن بهره ببرد، گاه انسان مقدار کمی خاک می‌ریزد، اما گاه چیزی را در اعماق زمین دفن می‌کند، اگر این فطرت زنده به گور شد کسی حرف آن را نمی‌فهمد، خدا فرمود قطب‌نمای شما به سمت دین خدا است.

مفسر برجسته قرآن کریم با اشاره به اسلامی‌ شدن دانشگاه‌ها بیان داشت: کسانی که دستشان خالی است و بدون منبع هستند به همین علوم رایج بسنده می‌کنند، اما اگر کسی دستش پر باشد و منبع داشته باشد توان ارائه مباحث انسانی را بر اساس اسلام خواهد داشت، آن‌که ملحد است هیچ منبعی جز حس تجربی و طبیعی از یک سو و بررسی تاریخ از منظر حس و تجربه ندارد، این غیر از آسمان و زمین ظاهری چیزی نمی‌فهمد و غیر از سیر افقی اشیا چیزی نمی‌داند، غیر از برخورد طبیعی انسان با ماده چیزی نمی‌فهمد، از نظر معرفت‌شناسی این حس تجربی کف علم است و ما سواد کمتری از آن نداریم، وحی سلطان همه علوم است، بیشتر مشکلات مردم با همین معرفت تجربی حل می‌شود، اما آن طرف، برزخ با این علوم حل نمی‌شود، آنان نمی‌توانند آن طرف را اثبات یا نفی یا نسبت به آن شک کنند، اگر بخواهد نفی کند دلیل ندارد، اگر بخواهد اثبات کند، دلیل ندارد، اگر بخواهد شک کند حق ندارد، تنها می‌تواند بگوید من رشته‌ام نیست. 

قرآن کریم از جدل فطری نیز استفاده می‌کند

وی افزود: ملحدان اگر بخواهند علوم انسانی تدوین کنند، وضع همین است، مشرکان دستشان از منبع تجریدی کوتاه است، اگر بخواهند از علوم انسانی چیزی بنویسد از همین حس و تجربه و منبع تاریخ می‌نویسند، اما انسان موحد دستش باز است و می‌داند خدایی که انسان را آفرید به او فرصت داد تا به اندازه جهان کنونی و به اندازه‌ای قبل از جهان و بعد از جهان بیندیشد، کل این زمین و آسمان عوض می‌شود و انسان همچنان باقی است، این اگر بخواهد برای خود علوم انسانی تدوین کند چیزی می‌نویسد که برای مسافر خوب باشد نه این که برای پایان راه خوب باشد، این انسان است که وارد برزخ می‌شود، اگر کسی بخواهد علوم انسانی را چه در بخش سیاست چه در بخش جامعه‌شناسی چه در بخش هنر چه در بخش‌های دیگر تدوین کند باید انسان را با این مجموعه بشناسد و برای او علوم تعیین کند، هنر نازل دور باطل حس و خیال است، و هنر متنزل آن است که معقول را به کارگاه متخیله بیاورد و خروجی را به خیال دهد و خروجی آن را به عالم حس دهد، اگر کیفیت ارائه مطابق با شرع نباشد ولو هنر متنزل باشد، باز هم خلاف شرع است، کیفیت ارائه نیز باید برابر با کتاب و سنت باشد. 

حضرت آیت‌الله جوادی آملی اظهار داشت: قرآن کریم دو جدل دارد، یکی جدل منطقی و دیگری جدال فطری که در کنار بحث فطرت مطرح می‌کند، به مشرکان می‌گوید که شما سفر دریا یا سفر زمینی یا حال وحشت یا حال بیماری را آزمودید و به وضعی رسیدید که هیچ کس توان کمک به شما را ندارد، اما در آن حال انسان ناامید نیست، این ناامید نبودن یعنی قدرت قهاری هست که می‌تواند دریا را مهار کند، مگر ممکن است حکیمی تشنه بیافریند و آب خلق نکند، آنان که مبدأ حکیمانه را نمی‌پذیرند با حدس جهان را اداره می‌کنند، آنان هیچ احتمال نمی‌دهند که بیماری علاج نداشته باشد از این رو مرتب پژوهش می‌کنند، می‌گویند در این جهان منظم نمی‌تواند یک بیماری بدون دلیل وجود داشته باشد، این وجود نداشتن بیماری لاعلاج یک قضیه است، این یک قضیه حسی و تجربی نیست، بلکه یک قضیه تجریدی است، این قضیه برای کسی که مبدأ را نپذیرفت یک قضیه حسی است، می‌‌گویند ممکن نیست در این جهان یک بیماری لاعلاج باشد، از این قضیه می‌توان مبدأ حکیمانه را اثبات کرد، در درون انسان «الله‌خواهی» است و در هنگامی که سختی‌ها بروز می‌کند اگر انسان این دسیسه‌ها و خاک‌های اغراض و غرایز را کنار ببرد از جانش «یاالله» برمی‌خیزد، هیچ کسی نیست که بگوید یکی از خانواده تو در اتاق عمل است و او در درون خود با کسی مناجات نمی‌کند، این جدال فطری است، خدا قابل انکار نیست چون در درون انسان قطب‌نمایی است که انسان را به الله دعوت می‌کند، «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا».

سرمنشأ تفرقه پیروی از هوس‌ها است

وی با اشاره به آیه «مُنِیبِینَ إِلَیْهِ وَاتَّقُوهُ وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَلَا تَکُونُوا مِنَ الْمُشْرِکِینَ مِنَ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَکَانُوا شِیَعًا کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ»، خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم تحولی در علوم انسانی پیدا شود با این مبانی باید جامعه شناسی، هنر و مانند آن را شکل دهیم، اگر فرد موحد بود جامعه را به وحدت دعوت می‌کند، انسان موحد قطب‌نمایش به سمت خدا است، همه نمازگزاران به سمت قبله نماز می‌خوانند، کسی که بنا شد موحدانه کشور و جامعه را موحدانه اداره کند و موحدانه در راهپیمایی شرکت کند هرگز تفرقه و اختلاف نخواهد انداخت، هیچ موحدی کسی را به تفرقه دعوت نمی‌کند، هیچ مشرکی هم کسی را به وحدت دعوت نمی‌کند برای این که هوس‌ها متعدد است، بعد از این که فرمود تو و همه مؤمنان به سوی خدا بروید و نماز را اقامه کنید، توصیه کرد از کسانی که مشرک هستند و دینشان را فرقه فرقه کردند نباشید، اختلاف نظر حرف دیگر است، اما گاه کسی نحله‌ای دربرابر انبیا آورده آن جزو همین تفرقه است، کسانی که هوامدار بودند و در برابر انبیا از خود نحله جدیدی به وجود آوردند تفرقه ایجاد کردند، تفرق از جامعه و تفریق یک ملت دنباله شرک است، این‌که فرمود « «وَمَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُم بِاللَّـهِ إِلَّا وَهُم مُّشْرِکُونَ» همین است، بسیاری از مؤمنان مشرک هستند، این‌که مثلا می‌گوییم اگر فلان نبود من مشکلم حل نمی‌شد، بلکه باید گفت خدا را شکر که به وسیله فلان شخص مشکل من را حل کرد، که این جزو شرک ضعیف است.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه با قرائت آیه « وَإِذَا مَسَّ النَّاسَ ضُرٌّ دَعَوْا رَبَّهُم مُّنِیبِینَ إِلَیْهِ ثُمَّ إِذَا أَذَاقَهُم مِّنْهُ رَحْمَةً إِذَا فَرِیقٌ مِّنْهُم بِرَبِّهِمْ یُشْرِکُونَ» گفت: یک وقت است که انسان مختصری آسیب ببیند، پروردگارش را می‌خواند چه برسد به آن‌که در کشتی گرفتار شود، وقتی انسان به خطر رسید و دستش از همه جا کوتاه و ناامید شد، درون آن باز و شکوفا می‌شود، آن درون، فطرت است، هیچ‌کسی را خداوند بدون سرمایه خلق نکرد، «وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا» به نفسی قسم و کسی که این نفس را مستوی الخلقه خلق کرد، و مستوی الخلقه بودن روح این است که او به توحید عالم است و پس از آن با الهام خیر و شر را به او آموخت، بدن برخی ممکن است عیب‌ناک باشد اما روح هیچ کسی بدون کمال نیست، اگر کسی فطرت را دفن نکند قطب‌نما دارد، این که بین قوای سه‌گانه تفکیک است این را از جای دیگر نگرفته‌اند بلکه از درون انسان گرفته‌اند، خدای سبحان یک دستگاه تقنینی که همان « وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا» به انسان داد، یک دستگاه اجرایی مانند اعضا و جوارح داد و یک دستگاه قضایی مانند نفس لوامه به ما داد که میان اجراییات و تقنین هماهنگی ببیند، اگر دستگاه قضاییه ببیند هماهنگی وجود دارد خوشحال می‌شود، انسان قبل از این‌که این نفس لوامه را خاموش نکند در اثر گناه می‌لرزد، اما تداوم و استمرار گناه، این نفس لوامه را خفه می‌کند تا جایی می‌رسد که «یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا»، اگر انسانی به دنیا آمده است اگر مختصر سمی به بدن او برسد می‌میرد یا بالا می‌آورد، کسی هم که جوان شد و معتاد شد به آن عادت می‌کند.

به نقل از رجانیوز

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 248
  • 249
  • 250
  • ...
  • 251
  • ...
  • 252
  • 253
  • 254
  • ...
  • 255
  • ...
  • 256
  • 257
  • 258
  • ...
  • 330

مدرسه علمیه الزهراء خمینی شهر

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • عمومی
    • پزشکی
  • مذهبي
    • اخلاقی
  • مناجات
  • آشپزی
  • خاطرات شهدا و بزرگان
  • خانه داری
  • مهدویت و فرهنگ انتظار در فضای مجازی
  • احادیث نورانی معصومین(ع)
  • چکیده پایان نامه های مدرسه
    • مقاله
  • علمی
  • معرفی کتاب
  • روانشناسی
  • دل نوشته های یک طلبه
  • سیره اهل بیت علیهم السلام
  • اطلاع رسانی برنامه ناب رسانه
  • کلام ناب بزرگان
  • شعر
  • علما
  • جملات تامل برانگیز
  • خبرهاي مدرسه
    • فرهنگي
    • پژوهش
    • آموزش
  • احکام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
ایامم را به یاد خود آباد ساز و پیوسته در خدمت خویش مستدام دار و کردارم را پذیرا باش.«امیر المومنین(ع)»
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس