• خانه 
  • امامان در عالم مثال به چه کیفیت بودند؟ 
  • تماس  
  • ورود 

غيبت کردن از چه کساني جايز است؟

07 اسفند 1391 توسط حاتم

بنا بر گفته امام خميني‌(ره) «انسان بايد در همه موارد، از حيله‌هاي نفساني ايمن نباشد و با کمال دقت و احتياط مشي (رفتار) کند و درصدد عذرتراشي نباشد که يکي از موارد استثناء را بدست آورده و به عيب‎جويي و بذله‌گويي سرگرم شود. حيله‌هاي نفساني بسيار دقيق است، ممکن است انسان را از راه شرع گول زند و در هلاکت بيفکند. ولي انسان بايد در نظر داشته باشد که آيا غيبت او به خاطر خداوند است يا انگيزه او سيراب کردن نفس خويش و خنکي دلِ خويش است»


در مواردي، غيبت کردن جايز است که به بعضي از آنها اشاره مي‌کنيم:‌


۱- در مقام مشورت در کارهاي مهم، يعني اگر شخصي درباره‌ي ديگري مشورت خواست، ما مي‌توانيم عيب‌هاي آن فرد را به مشورت کننده بگوييم.
۲- براي رد سخن و عقيده‌ي باطل اشخاصي که داراي چنين اعتقاداتي هستند، نقل سخت و عيب سخن آنها جايز است، تا مبادا مردم دنباله رو آنها شوند.
۳- براي گواهي دادن نزد قاضي، بايد حقيقت را گفت گرچه غيبت باشد.
۴- براي اظهار مظلوميت، بيان کردن ظلم ظالم مانعي ندارد.
۵- کسي که بدون حيا و آشکارا گناه مي‌کند، غيبت ندارد.
۶- براي رد ادعاي پوچ، غيبت مانعي ندارد. کسي که مي‌گويد: من مجتهدم، دکترم، سيدم، و ما مي‌دانيم که او اهل اين صفات نيست، جايز است به مردم آگاهي دهيم تا فريب نخورند.

 نظر دهید »

برای ثروتمند شدن اصرار نکنید، چراکه...!

07 اسفند 1391 توسط حاتم

آیات ۷۵ و ۷۶ از سوره «توبه» درباره زیاده خواهی افراد بر خلاف خیر و مصلحتشان اشاره می‌کند که در ادامه به متن، ترجمه و حکایتی پیرامون آن اشاره می‌شود:

متن آیه:

«وَمِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَکُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِینَ ( ۷۵ ) فَلَمَّا آتَاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوْا وَهُمْ مُعْرِضُونَ»

ترجمه آیه:

“بعضی از آنها با خدا پیمان بسته بودند که اگر خداوند ما را از فضل خود روزی دهد، قطعا صدقه خواهیم داد و از صالحان (و شاکران) خواهیم بود ( ۷۵ ) اما هنگامی که خدا از فضل خود به آنها بخشید، بخل ورزیدند و سرپیچی کردند و روی برتافتند(۷۶)

حکایتی پیرامون زیاده خواهی آدمی:

مسلمان فقیری از مدینه (‌ثعلبه بن حاطب)‌ از پیامبر(ص) درخواست کرد تا دعا کند خداوند او را ثرورتمند کند.

آن حضرت فرمود:

“مال اندکی که شکرش را ادا کنی بهتر از مال زیادی است که از عهده‌ی شکرش برنیایی.”

ثعلبه گفت:

اگر خدا عطا کند، همه‌ی حقوق واجب آن را خواهم داد.

پس به دعای آن حضرت، ثروتش افزون شد تا آنجا که دیگر نتوانست در نماز جمعه و جماعت شرکت کند.

وقتی مامور گرفتن زکات نزد او رفت، وی به آن مامور گفت:

ما مسلمان شدیم که جزیه ندهیم.

فخر رازی می‌گوید:

ثعلبه از کار خود پشیمان شد و زکات خود را نزد پیامبر (ص) آورد، ولی آن حضرت نپذیرفت.

آری، انسان نمی‌داند صلاح و خیرش در چیست، لذا گاهی با اصرار، چیزی را می‌خواهد که به زیان اوست، پس باید به داده‌های خدا قانع بود

فرهنگ نیوز

 نظر دهید »

ماجرای خواندنی دزدی از روضه خوان امام حسین(ع)

07 اسفند 1391 توسط حاتم

مشکلات اقتصادی در خانواده، گاها انسان را به فکر کارهایی وا می دارد که شرع و عرف آن ها را ناپسند می داند و همگان بر این باورند که ایمان در شرایط سخت و دشوار خود را نشان می دهد.

ماجرایی که در ذیل می خوانید اتفاق بسیار جالبی است که نشان می دهد پول حلال خصوصا اگر از دستگاه امام حسین علیه السلام به دست آمده باشد به هیچ عنوان به یغما نمی رود و احدی نمی تواند آن را بدزدد.

حجت الاسلام شیخ علی مسیبی پیرمرد ۸۶ ساله ای است که در محله های قدیمی شهر مقدس قم به عنوان یکی از خطباء و روضه خوان های مجالس اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین می باشد و روزی خویش را از خوان پرخیر و برکت دستگاه آنان به دست می آورد و حتی از شهریه عمومی طلاب نیز استفاده نمی کند و بر این باور است که نان امام حسین برکتی خاص دارد هر چند اگر ناچیز باشد.

فرزند ایشان نقل کرد: حاج آقا با کهولت سنی که دارند اغلب مجالس را با پای پیاده می روند و یک بار در مسیر، مردی جلوی ایشان را گرفته و درخواست ۵ هزار تومان پول خرد می کند و ایشان که تمامی پول مجالسشان را همیشه به همراه دارند دست در جیب کرده و خواستند از میان پول هایی که مبلغ آن ۹۶۲۵۰ تومان بود پول این شخص را خرد کنند که ناگاه آن مرد با چنگ زدن کل پول را دزدید و فرار کرد.

ایشان گفت: وقتی از حاج آقا مسئله را شنیدیم ما خیلی ناراحت شدیم ولی ایشان با همان آرامش همیشگی گفت: انشاالله که خیر است.

یک هفته پس از این جریان بود که نامه ای به درون خانه انداخته شد و من دیدم که آن مرد با قرار دادن تمام پول اظهار پشیمانی کرده است و از عمل زشت خود در دزدیدن پول روضه امام حسین علیه السلام اظهار ندامت کرده است.


منبع: جام نیوز

 نظر دهید »

ماجرای کفش هایی که به پای آیت الله خوشوقت(ره) رفت!

07 اسفند 1391 توسط حاتم

حجت‌الاسلام‌ و المسلمین كاظم صدیقی، استاد اخلاق و امام جمعه‌ی موقت تهران درباره‌ی شخصیت مرحوم آیت‌الله حاج شیخ عزیزالله خوشوقت گفت:

« …سابقه‌ی آشنایی رهبر انقلاب با حضرت آیت‌الله خوشوقت و علاقه‌ی رهبری به ایشان، به مدرسه‌ی حجتیه‌ی قم بازمی‌گردد. بعد از انقلاب هم مشورت‌هایی با ایشان داشتند.

 

تكریم عجیبی حضرت آقا از ایشان داشتند. یك بار یادم هست كه آیت‌الله خوشوقت برای حضور در یكی از مجالس، خدمت حضرت آقا رفته بودند و از در حیاط وارد شده بودند و كفش‌ها را هم همان‌جا گذاشته بودند. بعد از پایان مجلس، همه حركت كردند برای صرف شام.

 

حضرت آقا و آیت‌الله خوشوقت كنار یكدیگر بودند. حضرت آقا وقتی متوجه شدند كه كفش‌های ایشان در آن‌جا نیست، كفش‌های خودشان را برداشتند و مقابل پاهای آیت‌الله خوشوقت جفت كردند. آیت‌الله خوشوقت هرچه اصرار كردند، آقا قبول نكردند. آیت‌الله خوشوقت هم كفش‌های آقا را پوشیدند و بعد، اطرافیان برای حضرت آقا كفش آوردند. حضرت آقا علاقه‌ی فوق‌العاده‌ای به ایشان داشتند. فراتر از علاقه، بلكه اعتقاد بود…»

 نظر دهید »

نامه ای به زوجهای جوان که در ابتدای پرواز هستند

06 اسفند 1391 توسط حاتم

        نامه ای به زوجهای جوان که در ابتدای پرواز هستند

                       








بسم الله الرّحمن الرّحیم

اي همسراني‌كه بنا داريد در كنار همديگر راه‌هـاي كشف‌ناشدة زنـدگي را طي كنيـد- راه‌هايي كه هرگز به تنهايي نمي‌توانستيد وارد آن‌ها شويد- بدانيد كه:

در پيوند ازدواج، هر دو بايد از بسياري از چيزهايي كه قبلاً با آن‌ها مأنوس بوديد، دل بكَنيد و معلوم است كه اين مطلب پيشنهاد سختي است. ولي كسي كه از مأنوسات زندگيِ فردي دل نكَند، به زندگي جديد وارد نخواهد شد و هنوز در زندگي كودكانة خود به‌سر مي‌برد.

وارد شدن به شرايط جديد سخت است، ولي متوجه باش كه پذيرفتن آن، يك تولّد جديدي است و ‌كسي كه حاضر نيست در هواي تازه تنفّس كند، هنوز متولّد نشده است و « تا جنيني، كار خون آشامي است».

بايد در زندگي جديد هركس قامت خود را اندازه بزند و ببيند در چنين شرايطي چه‌ اندازه قد كشيده است، خوشه‌هاي گندم را در خرمن‌گاه بايد كوفت تا برهنه شوند و اندازة خود را بيابند و كاه را قسمتي از خود نپندارند. و مسلّم رمز و راز برهنگيِ گندم از كاه، راز و رمز دل‌كندن از مزرعه است، چرا كه تولّد جديد با مستوريِ ديروز در پوشش كاه‌هاي خيال و آرزوهاي دروغين، امكان ندارد.

پيوند ازدواج؛ يك تولّد جديد و در پي آن، تجلّي جديدي در عرصة خانواده است و هرگز نبايد به جهت سختي‌هاي زندگي، از تمنّاي اين تولد دست برداشت، پس قدم در راه نهيد.

گداختن، آب‌شدن، صاف شدن و سر به راه نهادن، مانند جويباري كه نغمة خود را در تنهايي شب، ساز مي‌كند، معني پيوند جديد دونفري است كه ديگر دونفر نيستند، يك نفر هم نيستند، اصلاً ديگر از نفر بودن در آمده‌اند. آيا مي‌توان به نوري كه در تولّد صبحگاهانِ خورشيد متولّد مي‌شود و در پهن‌دشت زمين متجلّي مي‌گردد، صفت يك‌نفر و يا دونفر داد؟ راهي بلندتر از يكي‌ها و دوتاها، راهي ماوراء تعدّد و تكثّر، راهي از كثرت به‌سوي وحدت.

در تولّد جديدِ پيوندِ ازدواج است كه چون شامگاهان مرد به خانه مي‌رود در رويارويي با همسرش، معني قدرداني و سپاس، ظهور خواهد كرد.

زنجير همديگر نشويدپيوند همسري؛ يعني همراهي دوبال كه بايد با هماهنگي كامل به‌سوي آرمان‌هاي الهيِ زندگي سير كنند، اما اين همراهي و مودّتِ خدادادي را به زنجير بدل نكنيد كه پاي هر دو بدان گرفتار شود و هركدام مانع رفتن ديگري گردد. «از نان خود به هم ارزاني داريد، اما هر دو از يك قرص نان تناول نكنيد. امان دهيد هريك در حريم خلوت خويش آسوده باشد و تنها.»[1]

«دل‌سپردن، آري؛ حكايتي است دلپذير، ليكن دل را نشايد به اسارت دادن در ميانة همراهي، اندكي فاصله بايد، كه پايه‌هاي حايل معبد، به‌ جدايي استوارند.»[2]

خدا دو زوج را گرد هم آورد تا در حصارِ محرمِ خود، راز جان‌هاي يگانه را از بيگانه پنهان نمايد.
«هُوَالَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ اِلَيْهَا ….»[3] يعني؛ خدايي كه همة شما را از گوهري واحد بيافريد و از همان گوهر واحد همسرش را نيز بيافريد تا در كنار او آرام گيرد و در آرامش به‌سر برد.

خانه؛ محيط خوشِ آرامشي است كه توان شناسايي انسان را به خودش ارزاني مي‌دارد، كه تو تا كجا مي‌تواني در درون خود بالا روي، و همسر تو بستر چنين آرامشي را براي تو فراهم كرده است.
خانه؛ محل صعود به سوي قلّه‌هاي بلند انديشه و انديشيدن است، در روشنايي روح همسري كه محرم تنهايي تو است و نه مزاحم صعودت.

خانه اگر محلِ اندكي براي تن به راحت‌دادنِ انسان است در پرتو محبت همسرِخود، ولي نه آنچنان كه در اسارت رفاه در آيي و همسر خود را گرفتار خودخواهي‌هايت گرداني.

از براي زيستن در كنار هم نبايد ساكن مقبره‌هايي شويم كه مردگان بنا كرده‌اند، مردگاني كه سال‌ها كنار هم زندگي كردند ولي هرگز معني زيستن را نمي‌دانستند. خانه‌هايي كه با شكوه‌هاي دروغين هرگز محرم راز ساكنان نخواهند شد و با ظاهر فريبنده خود راه گذر به‌سوي آسمان را مي‌بندند و دعوت به زميني‌شدن دارند، مقبره‌هايي هستند كه مردگان بنا كرده‌اند.

آن‌هايي كه در پيوند ازدواج به يگانگي رسيدند و وطن خود را در جمعي كه ديگر هيچ‌كدام فرد نيستند يافتند، ديگر بي‌وطن نيستند و در ناكجاآباد زندگي نمي‌كنند.

وقتي خانه سُكني مي‌شود، كه نامحرمي در آن‌جا نباشد. نه افكار نامحرم، و نه همنوعي نامحرم، و در اين حال كه خانه سُكني شده است، جايگاه بودنِ حقيقي خواهد بود.

زيستن با ديگراني كه پارة تن خود آدم هستند، زيستن به خاطر چيزي نيست، صِرف خودْ بودن و با خود بودن است و در چنين شرايطي است كه امكان سُكني‌گزيدن براي انسان ممكن مي‌گردد و انوار «مودّت و رحمتِ» الهي بر سكني گزيدن انسان سرازير مي‌گردد كه خداوند فرمود: « وَ مِنْ آياتِهِ اَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ اَنْفُسِكُمْ اَزْواجاً لِتَسْكُنُوا اِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً…..»[4] يعني؛ از نشانه‌هاي حضور خدا در بين شما، اين‌كه از جان خودِ شما همسرانتان را خلق كرد تا در آرامش و سكني قرار گيريد و بين شما مودّت و دوستي و رحمت و گشايش قرار داد.

واقع‌شدن در سكني و مسكني اصيل، انديشة ما را به‌سوي ابعاد همواره فرو بسته، باز مي‌گشايد و پيوند ازدواج مقدمة شروع سكني‌يافتن و سكني‌گزيدن انسان است، تا هركس آرامش خود را در ديگري بيابد و هركس مي‌طلبد تا منشأ آرامش ديگري باشد.

اگر انسان هدف از زيستن را كه عبارت است از «در قرب حق قرارگرفتن» بشناسد، جايگاه خانواده را در راستاي چنين هدفي قدر مي‌نهد.

بدانيد كه انسان‌ها هيچ‌گاه نمي‌توانند منقطع از «زمينة وجوديِ آرامش‌بخش»، يعني منقطع از سكني، ادامة بودنِ منطقي بدهند و قابل دسترس‌ترين عالَم براي يافتنِ «زمينة وجوديِ آرامش‌بخش»، پيوند ازدواج و سكني گزيدني است آنچنان.

آن‌كس كه نتوانسته است در خانة خود به سكينه و آرامش برسد، عملاً تفكر را شروع نكرده و با بي‌فكري تا انتهاي زندگي مي‌رود.

انسان ابتدا در خانواده جاي مي‌گيرد و احساس قرارگرفتن در سُكني را پيدا مي‌كند و سپس انسانيت خود را مي‌سازد.

در انگيزة تشكيل خانواده حالتي به نام سكني گزيدن و پناه يافتن پنهان است كه بايد سخت از آن مراقبت كرد. مثل اين‌كه از گياه زنده مراقبت مي‌كنيم تا حيات پنهانِ واقع در آن از دست نرود، وگرنه منزلت والاي سكني گزيدن در خانواده رخ نمي‌نماياند و منكشف نمي‌شود و اعضاي خانه نخواهند توانست با آن ارتباط پيدا كنند و در نتيجه از سرشت اصلي تشكيل خانواده فاصله مي‌گيرند و از حوزة آزادي در يك آرامش دروني، محروم مي‌شوند و ديگر محافظت از سرشت انساني خود كه همان فطرت الهي است و هم‌جواري با خداي عالَم، از دست ما خارج مي‌گردد و ديگر از تعلّق و توجّه جان ما به قدسيان كه خود عين سكينه و سكني گزيدن در خود هستند، خبري نيست.

 يگانه شدن دو انساني كه در دو سوي زندگي‌اند

همان‌طور كه پل، سبب مي‌شود كه هر كدام از كناره‌هاي رودخانه، در سوي ديگر قرار گيرد و پُل، هر كناره‌اي را به همسايگي با ديگري وارد مي‌كند و دو طرف پهنه‌هاي رودخانه را در كنار هم مي‌آورد، ازدواج؛ دو انسان را كه هر كدام در يك سويِ از زندگي قرار دارند، به سوي ديگر متصل مي‌كند، و همچنان كه از طريق پل، كناره رودخانة ديگر، كناره نيست، و دو طرفي بودنِ دشت‌ها نيز از بين مي‌رود و به همديگر مي‌پيوندند، در ازدواج نيز تفرقة همة كرانه‌هاي انسان، به اتصال و زنده‌دلي تبديل مي‌شود و اين معجزه «پيوند» است.

ديري است كه انديشة ما به كم بها دادن به خانواده عادت كرده است و به چيز غير قابل دركي تبديل شده و آنچه در سرشت خانواده نهفته است، ديده نمي‌شود. اگر خانواده «پيوند» آري «نفسِ پيوند» نباشد، خانواده نيست، افراد خانواده به يُمن وجود «پيوند»، قدم به عرصة جديدي گذاشتند. پس اگر در سراسر وجود خانواده آن پيوند مقدس حاكم نباشد، در واقع خانواده، فلسفة وجودش را از دست داده است و ديگر اعضاي آن از فضاي حقيقي خانواده كه همان سكني‌گزيدن است، محروم گشته‌اند.
اميدوارم شما با تمام دقت و تأمّل به مقام سكني‌گزيدن در كنار هم نايل آييد و زندگي را براي خود و ديگران معني ببخشيد.

إن‌شاءالله

1- اقتباس ازكتاب «پيامبر» قسمت زناشويي، از جبران‌ خليل ‌جبران

2- همان

3- سوره اعراف آيه 1894- سوره روم آيه 21

به نقل از کتاب زن آنگونه که باید باشد

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 234
  • 235
  • 236
  • ...
  • 237
  • ...
  • 238
  • 239
  • 240
  • ...
  • 241
  • ...
  • 242
  • 243
  • 244
  • ...
  • 330

مدرسه علمیه الزهراء خمینی شهر

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • عمومی
    • پزشکی
  • مذهبي
    • اخلاقی
  • مناجات
  • آشپزی
  • خاطرات شهدا و بزرگان
  • خانه داری
  • مهدویت و فرهنگ انتظار در فضای مجازی
  • احادیث نورانی معصومین(ع)
  • چکیده پایان نامه های مدرسه
    • مقاله
  • علمی
  • معرفی کتاب
  • روانشناسی
  • دل نوشته های یک طلبه
  • سیره اهل بیت علیهم السلام
  • اطلاع رسانی برنامه ناب رسانه
  • کلام ناب بزرگان
  • شعر
  • علما
  • جملات تامل برانگیز
  • خبرهاي مدرسه
    • فرهنگي
    • پژوهش
    • آموزش
  • احکام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
ایامم را به یاد خود آباد ساز و پیوسته در خدمت خویش مستدام دار و کردارم را پذیرا باش.«امیر المومنین(ع)»
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس