• خانه 
  • امامان در عالم مثال به چه کیفیت بودند؟ 
  • تماس  
  • ورود 

انسان ،فرشته، حيوان

07 اسفند 1392 توسط حاتم

امير مؤمنان على (ع) فرمودند: ((خداوند به فرشتگان عقل و به حيوانات شهوت و غضب داده است و به انسان همه اينها را عطاء فرموده. اگر شهوت و غضب مطيع عقل او شود از فرشتگان بالاتر رود به خاطر منازعه‏اى بين شهوت و غضب كه در جلو روى اوست ولى فرشتگان اين مزاحم را ندارند.)) فرشتگان عقل صرف هستند و در تكليف همانند انسان نيستند كه مزاحمى همانند شهوت و غضب داشته باشند. حيوانات عقل ندارند تا تكليفى داشته باشند. نسخه جامع انسان است كه هم قوه فرشتگان و هم قوه حيوانات را دارد. اگر با مهار و تعديل به نحو مشروع بر شهوت و غضب غالب گردد، مى‏تواند به مقام قرب و انس الهى نايل آيد.

 نظر دهید »

در محضر استاد/ مراقب خودتان باشید

07 اسفند 1392 توسط حاتم
پای درس آیت الله حق شناس

هیچ‌گاه دستور ذکر نمی‌دادند. آن چیزی که می‌فرمودند و صد بار و هزار بار ما از ایشان شنیده بودیم مراقبه بود. مراقب چشمت باش. مراقب گوشت باش. مراقب زبانت باش که آن را چگونه به کار می‌بری؛ البته هیچ گاه نشده بود که چیزی را خودشان عمل نکرده به دیگران توصیه کرده باشند.


ما از قدیمی‌ها شنیده بودیم که ایشان فرموده‌اند: من اگر بخواهم در یک جلسه برای مردم موعظه‌ای بگویم، قبلاً بیست و چهار ساعت خودم به آن دستور عمل کرده‌ام. حالا بیست و چهار ساعت که چه عرض کنم. شاید آن را به عنوان مثال گفته‌اند.

آن اوایل که ما جوان تر بودیم، و کمی پاک بودیم، مثال ما با مواعظ ایشان مانند مثال هوا و انسان‌‌ بود. نه مثال آب و انسان. چگونه اگر هوا نباشد انسان به خفگی دچار می‌شود، این‌گونه بودیم. با این مواعظ زندگی می‌کردیم. اما چرا چنین بود؟ ایشان می‌فرمودند: «من چه بگویم برای شما که وقتی می‌خواهم برای شما صحبت بکنم تمام سراسر وجودی خودم را بررسی می‌کنم، مبادا غیر خدا در آن باشد. مبادا غیر خدا در این صحبت‌ها باشد. مبادا اظهار معلومات باشد. مبادا یک الفاظی حساب نشده باشد. با این که تمام قلب از گذشته و آینده در تحت نظر بوده است. این را بدانید آقا!!»


(یخش هایی از خاطرات آیت الله جاودان)

 نظر دهید »

خداوند پس از آفریدن عقل چه گفت؟

07 اسفند 1392 توسط حاتم
واژه عقل در قرآن کریم به معنای فهم و ادراک آمده است و در روایات همان قوه تشخیص و ادراک و وادار کننده‌ی انسان به نیکی و صلاح و بازدارنده‌ی وی از شر و فساد است.

پیامبر خدا(ص) در بیان جایگاه و ارزش عقل فرمودند: “جانمایه آدمی خرد اوست و کسی که خرد ندارد دین ندارد1″.
امام حسن مجتبی(ع) نیز می‌فرمایند: “با خرد است که هر دو سرا به دست می‌آید و هر که از خرد محروم باشد، از هر دو سرا محروم شود2″.

حال ببینیم در روایات و احادیث درباره آفرینش عقل چه بیانی وجود دارد؟
امام صادق(ع) درباره این که عقل از چه چیزهایی آفریده شده است؟ می‌فرمایند: “خدای بزرگ عقل را از چهار چیز آفرید: از دانایی و توانایی و روشنایی و مشیّت به امر. پس، آن را به دانایی، پایدار و در ملکوت، پاینده ساخت3″.
ایشان همچنین فرمودند: “خداوند، جلّ ثناءُه، خرد را آفرید و آن نخستین موجود روحانی است که خداوند از سمت راست عرش، از نور خویش آفرید 4″.

در حدیث دیگری ازامام باقر(ع) ذکر شده که آن حضرت درباره این که خداوند هنگام آفریدن عقل چه فرمود؟ اینگونه می‌فرمایند: “چون خداوند عقل را آفرید به او فرمود: رو کن و او رو کرد؛ سپس فرمود: برگرد و او برگشت. آن گاه فرمود: به عزّت و جلالم سوگند که من آفریده‏‌ای نیکوتر از تو نیافریده‏‌ا‌م. تو را فرمان می‌دهم و تو را نهی می‌کنم (مخاطب امر و نهی من تو هستی)، تو را پاداش می‌دهم و تو را به کیفر می‌رسانم5″.
منابع احادیث:
1- روضه الواعظین: 9 منتخب میزان الحکمة:390

2.- کشف الغمّه: 2 / 197 منتخب میزان الحکمة: 392

3- الإختصاص: 244 منتخب میزان الحکمة: 390
4- الخصال: 589 / 13 منتخب میزان الحکمة: 390
5- الکافی: 1 / 26 / 26، منتخب میزان الحکمة: 392

 نظر دهید »

استخاره ی منسوب به حضرت مهدی(عج)

05 اسفند 1392 توسط حاتم

از آن حضرت روايت شده که فرمود: در دو کاغذ مي‏نويسي: خيرة من‏ اللّه و رسوله لفلان بن فلان

،(اختيار خداوند و پيامبرش براي فلان پسر فلان ) و دريکي مي‏نويسي: افعل (انجام بده ) و در ديگري می نویسی لاتفعل ( انجام نده ) . باید در اول هر کاغذ نوشته ی خيرة من‏ اللّه و رسوله لفلان بن فلان باشد و به جای فلان اول نام خود و به جای فلان دوم نام پدرت را می نویسی و اگر استخاره کننده زن باشد کلمه ی « ابن » در نوشته ی : خيرة من‏ اللّه و رسوله لفلان بن فلان را
به « بنت » یعنی دختر تغییر می دهد. و به جای فلان اول نام خود و به جای فلان دوم نام پدرش را می نویسد.
سپس آنها را در دو گلوله گِلي قرار داده و در قدح آبي مي‏اندازي، آنگاه وضو گرفته و دو رکعت نماز مي‏گذاري، و پس از آن اين دعا را مي‏خواني:


اَللَّهُمَّ اِنّي اَسْتَخيرُکَ خِيارَ مَنْ فَوَّضَ اِلَيْکَ اَمْرَهُ، وَاَسْلَمَ اِلَيْکَ نَفْسَهُ، وَ تَوَکَّلَ عَلَيْکَ في اَمْرِهِ، وَاسْتَسْلَمَ بِکَ فيما نَزَلَ بِهِ اَمْرُهُ.
اَللَّهُمَّ خِرْلي، وَ لا تَخِرْ عَلَيَّ، وَ اَعِنّي وَ لاتُعِنْ عَلَيَّ، وَمَکِّنّي وَ لا تُمَکِّنْ مِنّي، وَاهْدِني لِلْخَيْرِ، وَلاتُضِلَّني، وَارْضِني بِقَضائِکَ، وَ بارِکْ لي في قَدَرِکَ، اِنَّکَ تَفْعَلُ ما تَشاءُ، وَ تُعْطي ما تُريدُ.
اَللَّهُمَّ اِنْ کانَتِ الْخِيَرَةُ لي في اَمْري هذا، وَ هُوَ کَذا وَکَذا، فَمَکِّنّي مِنْهُ وَاَقْدِرْني عَلَيْهِ، وَ امِرْني بِفِعْلِهِ، وَ اَوْضِحْ لي طَريقَ الْهِدايَةِ اِلِيْهِ.
وَ اِنْ کانَ اللَّهُمَّ غَيْرَ ذلِکَ فَاصْرِفْهُ عَنّي اِلَي الَّذي هُوَ خَيْرٌ لي مِنْهُ، فَاِنَّکَ تَقْدِرُ وَ لا اَقْدِرُ، وَتَعْلَمُ وَ لا اَعْلَمُ، وَاَنْتَ عَلاَّمُ الْغُيُوبِ، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ.


ترجمه : پروردگارا! از تو طلب خير مي‏کنم، طلب خير کسي که امورش را بتو واگذار کرده و در آنها بتو توکّل مي‏کند، و در آنچه بر او وارد شده تسليم تو مي‏باشد.
خداوندا! براي من خير را اختيار کن نه شر، و مرا ياري نما و از خودت دور نساز، و بمن قدرت عنايت فرما، و بسوي خير هدايتم کن و گمراهم ننما، و نسبت به قضاو قدرت راضي نموده، و مقدّراتت را بر من مبارک گردان ،تو هر چه بخواهي انجام داده و آنچه را بخواهي عطا مي‏فرمايي.
خداوندا! اگر خير و صلاح من در اين کار - که اين چنين است - مي‏باشد، مرا بر انجام آن ياري ده و قادرساز، و امر به انجام آن بنما، و راه هدايت را برايم تبيين فرما.
خدايا! و اگر غير از اين مي‏باشد، توجّه مرا بسوي کاري که خير من در آنست، معطوف کن، بدرستکه تو قادر بوده و من توانانيستم، و آگاه بوده و من آگاه نيستم، و تو داناي پنهاني‏ها هستي، اي مهربانترين مهربانان.

آنگاه سجده کرده و صدبار مي‏گويي:

اَسْتَخيرُ اللَّهَ خِيَرَةً في عافِيَةٍ مأئة مرة.از خداوند طلب خير همراه با سلامتي مي‏کنم.


سپس سر برداشته در انتظار بيرون آمدن کاغذها از گلوله‏ هاي گِلي باش، هر کدام که بيرون آمد به مقتضايش عمل نما.






 نظر دهید »

صفاتی شایسته از یک حیوان که برای مومن شایسته است

05 اسفند 1392 توسط حاتم

در کتاب نشان از بی نشانها این مطلب از قول مرحوم نخودکی اصفهانی از حضرت امیر علیه السلام نقل شده است که ایشان فرموده اند :

خوشا بحال کسی که زندگیش چون زندگی سگ باشد. در این حیوان ده خصلت است که مومن به داشتن آنها سزاوار است


اول: آنکه سگ را در میان مردمان قدری نیست و این حال مسکینان است


دوم: آنکه مالی و ملکی ندارد و این همان صفت مجردین است – مجردین یعنی کسانی که به مقام تجرد نائل شده اند و از همه چیز و همه کس حتی خود فارغ شده اند


سوم: آنکه او را خانه و لانه ای معین نیست و همه زمین بساط اوست و این علامت متوکلان است.


چهارم: آنکه اغلب اوقات گرسنه است و این عادت صالحان است


پنجم: آنکه اگر صد تازیانه از صاحب خود بخورد در خانه او را رها نمی کند و این صفت مریدان است.


ششم: آنکه شب هنگام بجز اندکی نمی خوابد و این از اوصاف محبین است


هفتم: آنکه رانده می شود و جفا می بیند لکن چون بخوانندش بدون دلگیری باز می گردد و این از علامات خاشعین است


هشتم: آنکه به اضافه طعام صاحبش راضی است و این حال قانعین است


نهم: آنکه بیشتر اوقاتش خاموش است و این از علامات خائفین است


دهم: آنکه چون بمیرد میراثی بجای نگذارد و این حال زاهدان است


نشان از بی نشانها، چاپ هجدهم، ج اول، ص ۳۱۰

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 117
  • 118
  • 119
  • ...
  • 120
  • ...
  • 121
  • 122
  • 123
  • ...
  • 124
  • ...
  • 125
  • 126
  • 127
  • ...
  • 330

مدرسه علمیه الزهراء خمینی شهر

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • عمومی
    • پزشکی
  • مذهبي
    • اخلاقی
  • مناجات
  • آشپزی
  • خاطرات شهدا و بزرگان
  • خانه داری
  • مهدویت و فرهنگ انتظار در فضای مجازی
  • احادیث نورانی معصومین(ع)
  • چکیده پایان نامه های مدرسه
    • مقاله
  • علمی
  • معرفی کتاب
  • روانشناسی
  • دل نوشته های یک طلبه
  • سیره اهل بیت علیهم السلام
  • اطلاع رسانی برنامه ناب رسانه
  • کلام ناب بزرگان
  • شعر
  • علما
  • جملات تامل برانگیز
  • خبرهاي مدرسه
    • فرهنگي
    • پژوهش
    • آموزش
  • احکام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
ایامم را به یاد خود آباد ساز و پیوسته در خدمت خویش مستدام دار و کردارم را پذیرا باش.«امیر المومنین(ع)»
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس