• خانه 
  • امامان در عالم مثال به چه کیفیت بودند؟ 
  • تماس  
  • ورود 

ابعاد و مراحل معرفت به امام زمان(عج) چیست؟

03 تیر 1392 توسط حاتم

 

حجت الاسلام میرباقری در برنامه سمت خدا درخصوص ابعاد و مراحل معرفت به امام زمان(عج) گفت: معرفت امام دو جنبه دارد. امام زمان از عالم غیب آمده اند و در روایات و قرآن آمده این کتاب ما برای هدایت متقین است (هدي للمتقين الذين يومنون بالغيب ) این غیب تفاسیر مختلفی دارد در بعضی از روایات به امام زمان تفسیر شده است. امام یک جنبه جسمانی و یک جنبه باطنی دارد. همانگونه که در زیارت جامعه آمده جسم شما در اجسام است، روح شما در ارواح است، نفس شما در نفوس است.

جنبه جسمانی امام بسیار مهم است یعنی جسم امام هم با بقیه اجسام فرق دارد.همانگونه که در قرآن آمده اول جسم به مرحله اعتدال می رسد سپس روح دمیده می شود. جسم باید به گونه ای باشد که بتواند حامل روح امام باشد.

اگر عالمی برپاست برای حضور جسم امام است. ولی آن چیزی که امام را به این کمالات والا میرساند روح است. به همین دلیل شیطان رانده شد جسم را دید ولی روح را ندید و سجده نکرد .

امام همیشه ناظر بر ما است. تمامی اعمال ما بر خدا و رسولان و مومنان پوشانده نیست. در روایات مومنان به اهل بیت تفسیر شده اند.

روایتی در کافی آمده که چطور امام در جایی نشسته ولی همه عالم را میبیند؟ فرمودند امام دارای روح القدوس است.

روح القدوس محدود به دیوار و … نیست.این یکی از شئونی است که مقام امامت را بالا میبرد. همه مومنین می تواند به مراتبی از معرفت امام برسند و همان اندازه بهره مند بشوند.

زمانی که امام به امامت میرسد بین او و خداوند متعال عمودی از نور قرار داده میشود .امام در آن عمود نور تمام عالم و تمام اسرار عالم را میبیند.

مداومت بر صلوات امام رضا برای امام زمان مقاماتی را برای انسان می آورد که قبل از زیارت جامعه کبیره نقل شده است.

امام سرشار از رحمت و مهربانی است.زمانی که امام زمان ظهور میکنند تمام عالم پر از ظلم و جور و تاریکی و ظلمت است و حضور امام باعث روشنی میشود وجامعه پر از عدل میشود. کلمه تامه خدا که عین عدل است امام زمان است.امام کلمه ایمان است.

معرفت از عالم بالا می آید.معرفت امام زمانی حاصل میشود که حقیقت امام در دل و قلب انسان ظهور پیدا کند.اگر کسی به معرفت امام برسد از خورشید برایش آشکارتراست.

معرفت اعطایی است و از عالم بالا می آید و آن چیزی نیست جر اینکه به اندازه ظرفیت انسان به او اعطا می شود.

معرفت الامام با ظهور امام به قلب انسان صورت می گیرد. معرفت مقدماتی دارد.در روایات آمده است .امام مراحل آنرا به سه قسمت تقسیم می کند.انسان به جایی برسد که حقیقت را به اندازه ی خودش درک کند.

۱- وادی تسلیم- انسان چشم و گوش و زبان و همه اعضاء را ، خود سپاری کند.

۲- وادی تطهیر- شستشوی قلب و آمادگی برای تجلی نور

۳- وادی تنبیر- اگر انسان به مراحل بالا برسد دارای معرفت به امام زمان می شود.

تسلیم از انسان بر می آید و قدم اولی است که انسان در راه بدست آوردن معرفت بر میدارد.

اینها همه مقدماتی است برای رسیدن به مقامی که انسان بتواند به معرفت امام زمان (عج) برسد.

 

 نظر دهید »

این سه گناه در همین دنیا حساب می شود

29 خرداد 1392 توسط حاتم

اهمیت و ارزش نیکی بر پدر و مادر بر کسی پوشیده نیست، شیخ حر عاملی “ره” در جواهر السنیه با سندش از حضرت امام صادق (ع) روایت کرده که فرمود: بین اوقاتی که موسی (ع) با پروردگارش مناجات می‌کرد، ناگهان مردی را زیر سایه عرش خدا دید و گفت: پروردگارا این کسی که عرش تو بر او سایه افکنده کیست؟ وحی آمد: ای موسی این جوان نیکی کننده و اطاعت کننده از پدر و مادرش می‌باشد و به سخن‌چینی نمی‌رود “این دو خصلت باعث شده که عرش خدا بر او سایه افکنده".

همچنین در روضه الواعظین رسول خدا (ص) فرمود: خشنودی خدا با خشنودی پدر و مادر است و خشم خدا با خشم پدر و مادر است. و نیز فرمود: نیست فرزند نیکو و مطیعی که بنظر رحمت و مهربانی بر پدر و مادر بنگرد مگر برای او به هر نگاهی پاداش حج پذیرفته شده باشد.

در حدیثی بسیار تکان دهنده و در عین حال پندآموز از پیامبر خدا(ص) می‌خوانیم که فرمودند: “سه گناه است که کیفرشان در همین دنیا می‏‌رسد و به آخرت نمی‏‌افتد: آزردن پدر و مادر، زورگویی و ستم به مردم و ناسپاسی نسبت به خوبی‌های دیگران۱".

به همان اندازه که خداوند برای آزردن و ناراحت کردن پدر و مادر عقوبت و کیفر قرار داده برای خوشحال کردن آنان نیز بهره‌های معنوی فراوانی قرار داده است. امام صادق(ع) می‌فرمایند: “اگر دوست داری خداوند بر عمرت بیفزاید، پدر و مادرت را خوشحال کن۲".

همچنین پیامبر خدا(ص) درباره جایگاه نگاه محبت آمیز فرزند به پدر و مادرش، می‌فرمایند: “نگاه مهرآمیز فرزند به‏ پدر و مادر عبادت است۳".

امام صادق(ع) نیز با بیان توصیه‌هایی درباره فروتنی کردن در مقابل پدر و مادر فرمودند: ” نگاهت را جز از سر مهر و دلسوزی به آنان خیره مکن و صدایت را از صدای آنها بلندتر مگردان و رو دست آنها نیز بلند نشو و خود را از آنها جلو مینداز۴".

منبع احادیث:

۱- أمالی المفید: ۲۳۷ / ۱ منتخب میزان الحکمة: ۲۲۲

۲- الزهد للحسین بن سعید: ۳۳ / ۸۷ منتخب میزان الحکمة: ۴۰۸

۳- تحف العقول: ۴۶ منتخب میزان الحکمة: ۳۵۴

۴- الکافی: ۲ / ۱۵۸ / ۱ منتخب میزان الحکمة: ۶۱۴

 نظر دهید »

هرچقدر بخواهید پول می دهم اما از من نخواهید که وارد حرم امام حسین بشوم!

22 خرداد 1392 توسط حاتم

«علامه سید مرتضی» به دیدن شیعه هندی رفت تا از او بپرسد چرا بعد از ۶ ماه سکونت در کربلا به زیارت امام حسین(ع) نمی‌رود که با پاسخی عجیب مواجه شد.
محمد حسن سیف‌اللهی در کتاب «آزاد شده امام حسین(ع)» به شرح ادامه این ماجرا می‌پردازد:

” کم‌کم بسیاری از همسایه‌های شیعه هندی داشتند به او مشکوک می‌شدند، آن شیعه هندی همسایه‌ای جدید بود و نزدیک به ۶ ماه می‌شد که به شهر کربلا آمده بود، او کشور و زادگاهش، هندوستان را برای همیشه رها کرده بود تا بقیه عمرش را در کربلا، در مجاورت مزار پاک امام حسین(ع) زندگی کند، ظاهرش نشان می‌داد که آدمی جلیل‌القدر است.

شیعه هندی در یکی از محله‌های کربلا خانه‌ای تهیه کرده بود و حالا بعد از ۶ ماه، بسیاری از همسایه‌هایش، او و خانواده‌اش را به خوبی می‌شناختند، همه همسایه‌ها و آدم‌هایی که در این شش ماه با او دیدار و برخوردی کرده بودند او را شیعه‌ای معتقد و پاک و با تقوا یافته بودند، اما به مرور و با گذشت زمان بعضی‌ها متوجه یک موضوع و مسئله غیر عادی و عجیبی درباره آن شیعه هندی شده بودند.

آن موضوع و مسئله غیر عادی باعث شده بود تا بعضی از همسایه‌ها، فکرها و عقده‌های غیر منطقی و ناخوشایندی نسبت به او پیدا کنند و رفته رفته گاهی این فکرها بر زبان‌هایشان نیز جاری می‌شد، آن موضوع، در واقع خیلی عجیب بود، آن شیعه هندی در همه این شش ماهی که در کربلا ساکن شده بود، حتی برای یک بار هم به حرم سیدالشهدا(ع) مشرف نشده بود!

فقط در طول این ۶ ماه، گاهی بعضی از همسایه‌ها مشاهده کرده بودند که او بعضی از وقت‌ها به بالای پشت بام خانه‌اش می‌رود و رو به سوی بارگاه و گنبد امام حسین(ع) به آن حضرت سلام می‌دهد و زیارتی می‌خواند و پایین می‌آید، او در همه این ۶ ماه، فقط با همین شکل و روش، عزیز و جگر گوشه زهرای مرضیه(س) را زیارت کرده بود.

عاقبت داستان و ماجرای شیعه هندی به گوش مرحوم سید مرتضی (برادر سید رضی گردآورنده نهج‌البلاغه) می‌رسد. سید مرتضی در آن زمان یکی از دانشمندان و علمای بزرگ کربلا بود و در بین مردم و ساکنان کربلا مشهور و معروف به نقیب بود. جناب نقیب بعد از شنیدن و پی بردن به داستان و ماجرای شیعه هندی به خانه او می‌رود و بعد از سلام و علیک و حال و احوالپرسی‌های معمولی، شروع به سرزنش و ملامت شیعه هندی می‌کند، او با صراحت به شیعه هندی می‌گوید: «در مذهب اهل‌بیت(ع) یکی از آداب و دستورهای زیارت این است که به حرم داخل بشوی و عتبه و ضریح را ببوسی، ولی این روش و طریقه تو که فقط از بالای پشت بام خانه‌ات آن حضرت را زیارت می‌کنی، اختصاص به شیعیان و مؤمنینی دارد که در شهرها و کشورهای دیگر زندگی می‌کنند و برای آنها ممکن نیست تا در کربلا و در داخل حرم سیدالشهدا(ع) حاضر شوند.

از حالت و چهره شیعه هندی پیدا بود که صحبت‌های نقیب او را بسیار مضطرب و نگران کرده است. او بعد از گوش کردن به همه حرف‌های نقیب با حالتی از روی خواهش و التماس گفته بود: «یا نقیب الاشراف!‌ من از شما انتظار و توقع دارم تا هر مقدار از مال دنیا که بخواهی از من بگیری، ولی در عوض مرا مأمور به داخل شدن به حرم سیدالشهدا(ع) نفرمایی و مرا به کلی از این کار معاف کنی.»

شیعه هندی از اینکه در عوض وارد نشدن و نرفتن به داخل حرم پیشنهاد کرده بود تا هر مقداری از مال و منال دنیا را به جناب نقیب بپردازد، هیچ گونه قصد بدی نداشت، ولی جناب نقیب از این سخن بسیار ناراحت و دلخور شده و با ناراحتی جواب داده بود: «من برای مال دنیا این سخن نگفته و این امر را نکردم، بلکه این روش و طریقه زیارت تو را در صورت ساکن بودن در کربلا، بدعت و منکر می‌دانم و نهی از منکر واجب است!».

به نظر می‌رسید جناب نقیب به خوبی فهمیده بود که این شیعه هندی از روی ارادت و عشقی که به امام حسین(ع) دارد نمی‌تواند به حرم وارد شود، اما اصل و اساس در زیارت ائمه اطهار(ع) ورود به حرم‌های شریف و انجام اعمال و آداب زیارت بر طبق دستورات و سفارش‌های حضرات معصومین (ع) در داخل آن حرم‌ها و مکان‌های مقدس است.

شیعه هندی با توجه به آن حرف‌های صریح و بی‌پرده جناب نقیب، دیگر هیچ حرفی برای گفتن نداشت. او دیگر بر خود واجب می‌دانست که از آن دستور و توصیه جناب نقیب پیروی و اطاعت کند. بعد از پایان و خاتمه سخنان و حرف‌های نقیب به جز آهی سرد هیچ صدای دیگری از آن شیعه هندی بر نیامد، او فقط آهی کشید بود آه و ناله‌ای که از قلب و جگری پر درد بیرون آمده باشد.

شیعه هندی بلند شد و رفت تا غسل زیارت کند. او بعد از غسل یکی از بهترین لباس‌هایی را که داشت پوشیده و پاک و پاکیزه و با پایی برهنه از خانه‌اش بیرون آمد. شیعه هندی به سوی حرم سید الشهدا(ع) در حرکت بود، هر چه بیشتر به حرم نزدیک‌تر می‌‌شد، خضوع و خشوعش بیشتر جلوه پیدا می‌کرد.

بعد از دقایقی به درهای حرم رسید و خودش را در جلوی درهای صحن بر روی زمین انداخت، او در اینجا به شدت به گریه افتاده بود، برای بسیاری از زائرانی که از کنارش رد می‌شدند، گریه‌ها و ناله‌های او جالب و دیدنی بود.

جناب نقیب به شیعه هندی گفته بود که یکی از آداب و دستورهای زیارت این است که عتبه و ضریح را ببوسی و حالا او در حالی که خود را بر روی زمین انداخته بود، تند‌تند عتبه و درهای صحن شریف را عاشقانه می‌بوسید.

زمانی که شیعه هندی از روی زمین بلند می‌شد تا به سوی داخل حرم برود، بدنش به طور محسوسی لرزان شده بود، خدا می‌دانست که در آن لحظه‌ها در قلب و سینه شیعه هندی چه می‌گذشت که او را این چنین به لرزیدن واداشته بود، لرزیدنی همچون گنجشکی که در هوایی سرد و یخبندان در آب افتاده باشد.

زمانی که به یکی از کفشداری‌های حرم نزدیک می‌شد، رنگ و رویش زرد شده بود. او در جلوی کفشداری نیز خودش را بر روی زمین انداخت و شروع به بوسیدن زمین کرد، بعد از لحظاتی همانند کسی که در حال جان دادن باشد از روی زمین بلند شد و به ایوان وارد گشت. او فقط چند متر با رواق و با مرقد مطهر محبوب و مولایش حسین بن علی(ع) فاصله داشت. شیعه هندی در حالی‌که هنوز به رواق وارد نشده بود، پریشانی و بی‌تابی و اضطرابش به حد خطرناک و شکننده‌ای رسیده بود، پس چگونه و با چه صبر و طاقتی می‌خواست به رواق داخل شود؟! ای کاش یکی پیدا می‌شد و جلوی او را می‌گرفت. ای کاش جناب نقیب در آن جا حاضر و شاهد بود و به او امر می‌کرد: بس است، برگرد!

اما به هر حال شیعه هندی با هر سختی و مشقتی بود به رواق وارد شد از این به بعد کلمات و توصیفات قاصر از توصیف بودند، به محض اینکه چشم‌های گریان و بر افروخته شیعه هندی به ضریح مبارک و شش گوشه امام حسین(ع) افتاد، همچون زنی بچه مرده، به سختی نفسی اندوهناک و ناله‌ای جانسوز کشید و به آواز و بانگی جانگداز صدا زد: «آیا اینجا همان جایی است که حسین(ع) بر زمین افتاده است؟ آیا اینجا همان جایی است که حسین(ع) کشته شده است؟!».

و سپس صیحه و فریادی کشید و در همان نزدیک‌های ضریح، در همان نزدیکی‌های ضریح نقش بر زمین شد.

همه زائرانی که بر این صحنه شاهد و ناظر بودند، حیران و مبهوت نگاهی به شیعه هندی و نگاهی به یکدیگر داشتند. لحظاتی نگذشت که تعدادی از زائران به دور جسد و بدن شیعه هندی حلقه زدند. باور کردنی نبود اما واقعیت و حقیقت داشت. او دیگر روح در بدن نداشت. او از جذبه و عشق مرده بود، او پرواز کرده و جان داده بود.

 نظر دهید »

برکت چگونه حاصل می‌شود؟

21 خرداد 1392 توسط حاتم

آیه ۷ از سوره «محمد» به بیان این موضوع می‌پردازد:

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ»

“ای کسانی که ایمان آورده‌اید؛ اگر خدا را یاری کنید، شما را یاری می‌کند و گام‌هایتان را استوار می‌سازد”

خدا چند چیز را در گرو چند چیز بر خود لازم کرده است:

توجه و یاد کردنش را در گرو یاد کرد مردم (فاذکرونی اذکرکم) (سوره بقره آیه ۱۹۳)

نصرت و یاریش را در گرو یاری مردم. (ان تنصروا الله ینصرکم)

برکت و ازدیاد را در گرو سپاسگزاری مردم (لئن شکرتم لازیدنکم) (سوره ابراهیم آیه ۷)

وفای به عهدش را در گرو وفاداری مردم (اوفوا بعهدی اوف بعهدکم) (سوره بقره آیه ۴۰)

منبع:

کتاب دقایقی با قرآن، تالیف حجت‌الاسلام والمسلمین محسن قرائتی، ناشر: مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن، نوبت چاپ: پانزدهم، زمستان سال ۱۳۹۰

 

 نظر دهید »

برتری و فضیلت ذریه رسول خدا(ص) از دیدگاه امام کاظم(ع)

15 خرداد 1392 توسط حاتم

 یک بار هارون الرشید خطاب به امام موسی کاظم(ع) کرد و گفت: می خواهم از شما چیزهایی بپرسم که مدتی است در ذهنم خلجان می کند و تا کنون از کس دیگری نپرسیده ام، به من گفته اند که شما هرگز دروغ نمی گویید، جواب مرا درست و راست بفرمایید!

فرمود: اگر من آزادی بیان داشته باشم، تو را از آنچه می دانم در زمینه پرسشم آگاه خواهم کرد.

گفت: در بیان آزاد هستید، هرچه می خواهید بفرمایید. اما اولین سؤال من اینست که چرا شما و مردم معتقد هستید که شما فرزندان ابوطالب از ما فرزندان عباس برترید، درحالیکه ما و شما از تنه یک درختیم؟

ابوطالب و عباس هر دو عموهای پیامبر بودند و از جهت خویشاوندی با پیامبر، با هم فرقی ندارند.

امام(ع) فرمود: ما از شما به پیامبر نزدیک تریم. گفت: چگونه؟

فرمود: چون پدر ما ابوطالب با پدر رسول اکرم(ص) برادر تنی ( از یک پدر و مادر) بودند ولی عباس برادر ناتنی (تنها از سوی مادر) بود.

گفت: سؤال دیگر: پس چرا شما خود را ذریه رسول خدا می دانید و حال آنکه ذریه از سوی پسر است نه از سوی دختر؟

فرمود: مرا از پاسخ این پرسش معاف دار. گفت: نه باید پاسخ بفرمایید و از قرآن دلیل بیاورید.

فرمود:«و من ذریته داوود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون و کذالک نجزی المحسنین و ذکریا و یحیی و عیسی »(۱)

اکنون می پرسم: عیسی که در این آیه ذریه ابراهیم به شمار آمده، آیا از سوی پدر به او منسوب است یا از سوی مادر؟

گفت: به نص قرآن، عیسی پدر نداشته است.

فرمود: پس از سوی مادر ذریه نامیده شده است، ما نیز از سوی مادرمان فاطمه(س) ذریه پیامبر محسوب می شویم. آیا آیه دیگری بخوانم؟

گفت بخوانید. فرمود: آیه مباهله را می خوانم.

«فمن حاجك فيه من بعد ما جائك من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائكم و نسائنا و نسائكم و انفسنا و انفسكم ثم نبتهل فنجعل لعنة الله على الكاذبين»(۲)؛ هيچ كس ادعا نكرده است كه پيامبر در مباهله با نصاراى نجران جز على و فاطمه و حسن و حسين (عليهم‌السلام)، كس ديگرى را براى مباهله با خود برده باشد پس مصداق ابنائنا (پسرانمان را) در آيه مزبور، حسن و حسين (درود خدا بر ايشان) هستند، با اين كه آنها از سوى مادر به پيامبر منسوبند و فرزندان دختر آن گرامى‌اند.(۳)

پی نوشت ها:

۱_(انعام-۸۴)

۲_(سوره آل عمران، آیه ۶۱)

۳_(عیون الرضا(ع)، ج۱،ص۸۱)

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 79
  • 80
  • 81
  • ...
  • 82
  • ...
  • 83
  • 84
  • 85
  • ...
  • 86
  • ...
  • 87
  • 88
  • 89
  • ...
  • 141

مدرسه علمیه الزهراء خمینی شهر

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • عمومی
    • پزشکی
  • مذهبي
    • اخلاقی
  • مناجات
  • آشپزی
  • خاطرات شهدا و بزرگان
  • خانه داری
  • مهدویت و فرهنگ انتظار در فضای مجازی
  • احادیث نورانی معصومین(ع)
  • چکیده پایان نامه های مدرسه
    • مقاله
  • علمی
  • معرفی کتاب
  • روانشناسی
  • دل نوشته های یک طلبه
  • سیره اهل بیت علیهم السلام
  • اطلاع رسانی برنامه ناب رسانه
  • کلام ناب بزرگان
  • شعر
  • علما
  • جملات تامل برانگیز
  • خبرهاي مدرسه
    • فرهنگي
    • پژوهش
    • آموزش
  • احکام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
ایامم را به یاد خود آباد ساز و پیوسته در خدمت خویش مستدام دار و کردارم را پذیرا باش.«امیر المومنین(ع)»
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس