اعلام انزجار ....
ما طلاب و اساتید و کادر مدرسه علمیه الزهرا(س) نهایت انزجارمان را نسبت به توهینی که به ساحت مقدس حضرت ختمی مرتبت محمد بن عبدالله انجام داده اند اعلام میداریم و فریاد برمی آوریم که مرگتان باد
ما طلاب و اساتید و کادر مدرسه علمیه الزهرا(س) نهایت انزجارمان را نسبت به توهینی که به ساحت مقدس حضرت ختمی مرتبت محمد بن عبدالله انجام داده اند اعلام میداریم و فریاد برمی آوریم که مرگتان باد
نیاز روانی بچه های ما، عبارت است از انتقال اثر شش میم. این شش میم را هر کس در کارنامه گذشته زندگی اش دریافت کرده باشد، میم هفتمش “مــوفقیــت” است که خود به خود پدید خواهد آمد:
1. تو محبوبی
2. تو محترمی
3. تو مطرحی
4. تو مهمی
5. تو مفیدی
6. تو می فهمی
اگر ما در رفتار و گفتارمان این 6 میم را به فرزندان مان انتقال دهیم میم هفتم “مــوفقیــت” خود به خود خواهد آمد؛ یعنی باتری روانی انرژی دهنده فرد شارژ خواهد شد. در آن صورت این آدم در تحصیل و زندگی و کار و… موفق خواهد شد.
البته ضد این شش میم که گفته شد، چیزهای دیگری هم هستند که اگر پدر و مادرها انجامش ندهند، عکس این نتیجه را می گیرند و آن آرایه 7 “ت” است که خیلی سخت است. این 7 “ت” را هر کسی دریافت کرد، “ت” هشتمش تباهی است که انتظارش را می کشد:
1. تنبیه
2. توهین
3. تهدید
4. تحقیر
5. تبعیض
6. تنفر
7. ترس
همه افراد شکست خورده و جامعه ستیزها و…، در کارنامه های خود این “ت” ها را دارند، یعنی تاثیر “ت” تحقیر با “ت ” تحسین، زمین تا آسمان است.”
شما بیشتر توسط کسانی که محبت و عشق خود را ابراز می کنند و در ایفای آن خساست به خرج نمی دهند جذب می شوید یا افرادی که مدام با تحقیر شما در جهت لطمه به شخصیتتان فعالیت می کنند ؟!
بنابراین اگر تلاش کنیم که نکات و ویژگی های مثبت فرزندانمان را برجسته نموده و آنها را بابت این ویژگی ها تشویق نماییم به صورت ناخودآگاه و بلکه شاید آگاهانه سعی بر آن خواهند داشت تا برای تشویق بیشتر و مورد تایید قرار گرفتن آن ویژگی ها را در وجود خود افزایش دهند.
حال آنکه در صورت تحقیر و تنبیه آنان، خود را به همان صورتی می پذیرند که شما آنها را خطاب نمودید و متصور شده اید. به علاوه این که خاصیتی در تنبیه هست که در تشویق یافت نمی شود و آن ایجاد روحیه مقاومت و لجبازی است، با ایجاد این حالت در وجودش، زمینه ای را برای عدم پذیرش هرچه راستی و درستی است فراهم می کنیم.
کافیست کمی فکر کنید؛ شما بیشتر توسط کسانی که محبت و عشق خود را ابراز می کنند و در ایفای آن خساست به خرج نمی دهند جذب می شوید یا افرادی که مدام با تحقیر شما در جهت لطمه به شخصیتتان فعالیت می کنند ؟!
ما در عصری زندگی میکنیم که وجود تلویزیون، رایانه و بازیهای کامپیوتری علاقه کودکان به خواندن کتابها را کاهش داده است اما چاره چیست، چطور باید کودکانمان را کتاب خوان کنیم؟
یکی از گلایههای رایج والدین در سالهای اخیر، عدم علاقه کودکان و نوجوانان به خواندن کتاب است.
آنها معتقدند که بچهها بیش از پیش به دنیای تکنولوژی روآوردهاند و وقت آزادشان را بازیهای کامپیوتری، فیلم و اینترنت پرکرده به گونهای که با دنیای کتاب بیگانه شدهاند و شاید در ماه، حتی یک کتاب نیز نخوانند اما باید به این حقیقت اعتراف کرد که مقصر اصلی خود ما هستیم.
متأسفانه بسیاری از والدین، خود از خواندن کتاب فراری هستند اما به فرزندانشان فشار میآورند تا به کتابخوانی حرفهای تبدیل شوند؛ پس در واقع اصل نخست آموزش یعنی الگوی خوب بودن را زیر سۆال میبرند. همچنین بیشتر والدین برای فرزندشان تا پیش از ورود به سن مدرسه و باسواد شدن که توانایی کتابخواندن بهتنهایی را ندارد، کتاب نمیخوانند یا کم میخوانند ولی انتظار دارند که کودک هنگامی که با سواد شد، هر روز زمانی را به کتابخواندن اختصاص دهد.
در این نوشتارمیآموزیم که چگونه میتوان فرزند خود را از بدو تولد به کتابخواندن علاقهمند کرد.
بدو تولد تا یک سالگی
بسیاری از والدین فکر میکنند که خواندن کتاب برای کودکان زیر 2سال بیفایده است و آنها چیزی از داستان نمیفهمند، اما امروزه تحقیقات نشان داده که شما میتوانید از بدو تولد، فرزند خود را با مقوله کتاب آشنا کنید. کودکانی که از کوچکی با کتاب و کتابخواندن آشنا میشوند، در بزرگسالی گرایش بیشتری به مطالعه خواهند داشت. علاوه بر این، خواندن کتاب از سنین پایین که تکامل مغز و سیستم عصبی پیشرفت بیشتری دارد، به رشد هوشی آنها نیز کمک میکند. شما میتوانید در این دوره سنی از کتابهای پارچهای، آینهدار و همچنین کتابهایی که دارای تصاویر واضح و رنگارنگ هستند استفاده کنید. مۆسساتی وجود دارند که کتابهای مخصوص این گروه سنی را تهیه و به بازار عرضه میکنند. این کتابها با توجه به شرایط فیزیکی و علایق کودک تهیه میشوند.
در این دوره سنی نکته مهم در استفاده از کتاب، آگاه بودن به وضعیت فیزیکی فرزند خود به ویژه روند رشد و تکامل بینایی کودک است. نوزادان معمولا در بدو تولد تنها قادر به دیدن اشیایی که در فاصله 23 تا 40سانتی چشمانشان است، هستند و معمولا در پایان 3ماهگی این فاصله به 180سانتیمتر میرسد؛ یعنی کمی بیشتر از 1/5متر. والدین باید دقت داشته باشند که وضوح اشیا در این فاصله بیشتر است و کتابها را در فاصله چشمی مناسب نوزاد قرار دهند. همچنین در روزهای نخست (معمولا تکامل بینایی نوزاد تا پایان 6ماهگی به مرحلهای قابل قبول میرسد اما معمولا تا پایان یکسالگی زمان لازم است تا کودک به مرحله عادی رشد از نظر بینایی برسد) برای نوزادان سخت است که حرکت شیئ را به سرعت دنبال کنند. بنابراین از ورق زدن سریع کتاب و همچنین جا به جا کردن آن جلوی صورت کودک خودداری کنید.
از آنجا که سرعت رشد هر کودک با دیگری فرق دارد و این اعداد و آمارها در مورد هر نوزادی صدق نمیکند، بهترین حالت این است که شما به واکنشهای فرزند خود در هنگام خواندن کتاب دقت کنید و همگام با رشد فیزیکی کودک خود، مهارتهای کتابخوانی او را نیز افزایش دهید
نکته مهم دیگر در خواندن کتاب برای نوزادان این است که از کلمات ساده (ترجیحا جمله استفاده نشود) در خواندن کتاب برای او استفاده کنید؛ مثلا در یک صفحه توپ را به او نشان دهید و نام آن را بگویید.برای نوزادان از کتابهایی که صفحات شلوغ و پرشکل دارند استفاده نکنید. کتاب این گروه سنی باید بدینصورت باشد که یک شکل با رنگی شاد در یک صفحه و شکلی دیگر در صفحه بعد قرار داشته باشد. درصورتی که کتاب مناسب با این ویژگیها پیدا نکردید، میتوانید چند عکس با کیفیت خوب از روزنامه یا مجلات جدا کنید یا با جستوجویی کوچک در اینترنت، تصاویر زیبا و مناسبی برای فرزندتان بیابید و آنها را در ابعاد مناسب چاپ کرده، به صورت کتابی در آورده و به او نشان دهید. رنگهای مورد علاقه نوزادان، آبی، زرد و نارنجی است اما استفاده از هر رنگ شادی آنها را به وجد میآورد.
یک تا 3سالگی
در این دوره سنی، کودک در حال ذخیره واژگان در ذهن خود است و هر چه با او بیشتر و دقیقتر صحبت شود، در حرف زدن موفق شده و رشد مهارتهای کلامی بهتری خواهد داشت. در واقع هر قدر بیشتر برای فرزندتان قصه بخوانید، در آینده بهتر صحبت خواهد کرد. در این سن شما میتوانید علاوه بر گفتن نام اشیا، از جملات ساده 2 یا 3حرفی نیز حین کتابخواندن شروع کرده و کمکم با پیشرفت کودک، او را با جملات بیشتری آشناسازید. کودکانی که مهارتهای کلامی بهتری دارند، در انجام کارهای گروهی و بیان منظور خود به دیگران و همچنین داشتن روابط اجتماعی بهتر، موفقتر هستند؛ پس در واقع با انجام کار سادهای چون خواندن کتاب میتوانید به موفقیت کودک خود در جامعه کمک کنید.
خوشبختانه امروزه کتابهای این گروه سنی بسیار زیاد شده و شما میتوانید به راحتی کتابهای پرمحتوایی از نظر آموزشی، برای فرزند خود تهیه کنید. همچنین کتابخواندن برای کودکان یک تا 3سال، آنها را تشویق میکند تا بیشتر ببینند، لمس کنند و سۆال بپرسند و در مجموع علاوه بر رشد کلامی، مهارتهای فکری و اجتماعی آنها نیز بهتر میشود.
3 تا 6سالگی
در این دوره سنی، شما میتوانید تنوع کتابهای فرزند خود را بیشتر کنید و زمان ثابتی در شبانه روز برای خواندن کتاب برای وی اختصاص دهید. همچنین میتوانید به او اجازه دهید که گاهی با استفاده از قوه خلاقیت خود، پیش از خواندن داستان موضوع آن را حدس بزند و داستانی کوتاه بر اساس تصاویر کتاب برایتان تعریف کند.
در کنار این کار بد نیست که گاهی نیز از او بخواهید تا یکی از کتاب قصههای قدیمی خود را بیاورد و داستان آن را بر اساس آنچه در ذهنش مانده، برایتان بگوید. با این کار به تقویت حافظه شنیداری او کمک بسیاری میکنید.
خواندن کتاب پیش از زمان خواب، علاوه بر آنکه ذهن کودک را از تنشها و هیجانات روزانه خالی میکند، به او کمک میکند تا نظم خاصی نیز به زمان خواب خود دهد. با این کار کودک میآموزد که بعد از خواندن کتاب ،زمان خواب است و دیگر بحث زیادی برای کمی بیشتر بیدار ماندن با شما نمیکند.
چند نکته برای آنکه فرزندی کتابخوان داشته باشیم
کودک نوپای خود را در هنگام کتابخواندن بغل کنید تا علاوه بر لذت شنیدن صدای شما، احساس امنیت و آرامش را نیز از در آغوش شما بودن دریافت کند. همچنین میتوانید کودکان بزرگتر را هم درصورت تمایل خودشان بغل کرده و سپس کتاب بخوانید.
در هنگام خواندن کتاب، تنها به تمام شدن آن فکر نکنید. حین خواندن کتاب از او سۆالاتی در مورد داستان بپرسید و اجازه دهید قوه تخیل او فعال شود. برای پاسخهای خلاقانه او ارزش قائل شده و تشویقاش کنید.
کتابهای فرزندتان را در معرض دید او بگذارید و از اینکه با بد ورق زدن، آنها را پاره کند نهراسید. به او اجازه دهید ابتدا با کتاب دوست شده و سپس کمکم با آداب صحیح کتابخواندن آشنا شود.
در هنگام خواندن کتاب، از تنهای مختلف صدا استفاده کنید تا از یکنواختی جلوگیری شود. احساسی خواندن والدین موجب رشد احساس در کودک میشود.
کودکان زیر 3سال عاشق تکرار هستند و از تکرارکردن است که میآموزند. بنابراین از اینکه بخواهیدکتابی را بیش از 10بار برای او بخوانید، فرار نکنید. شاید تکرار داستانی کودکانه برای چندمین بار، برای شما ناخوشایند باشد اما مطمئن باشید که کودکتان باز هم در حال آموختن چیز جدیدی از بین این کلمات است.
یکی از عوامل مهمی که رفتارهای عزت آفرین و ارزشمند را در فرزندان ما به وجود می آورد، نوع کلمات و واژه هایی است که در منزل آنها را به کار می بریم. روانشناسانی که نقش واژه ها را در رفتارها و دستگاه عصبی فرزندان مطالعه می کنند می گویند “هر واژه ای که شما به کار می برید اول در دستگاه عصبی خودتان و بعد در دستگاه عصبی شنونده تاثیر می گذارد.” هیچ واژه و پیامی در جمع اعضای خانواده محو و نابود نمی شود بلکه روزی پژواک و بازگشت خواهد داشت. واژه ها برای ما هیجان می سازند. واژه ها برای ما رفتار می سازند. واژه ها ما را همراه خود می برند. واژه ها برای ما نوع نگرش و تفکر می سازند. واژه هایی را که خود برای خود به کار می بریم یا دیگران برای ما به کار می برند در نوع “خودپنداره” ما نقش اساسی دارند. واژه ها در آرام سازی رفتار و پرخاشگری فرزندان نقش مهمی را ایفامی کنند.بین کلمات و دوران کودکی ما ارتباط وجود دارد.
بخش زیادی از خاطرات دوران کودکی انسان ها را “واژه ها و کلمات” دوران کودکی آنها تشکیل می دهند که والدین و اطرافیان برای آنها به کار می بردند. بس چه بهتر است که واژه های خوب در مورد فرزندانمان به کار بگیریم.در روانکاوی فرویدی معلوم شد که بسیاری از علت های پرخاشگری در افرادبزرگسال، خاطرات ناخوشایند دوران کودکی، به خصوص نوع رفتار و واژه هایی بوده است که والدین مستبد و اطرافیان ناوارد برای آنها به کار می بردند وآنها را تحقیر می کردند.نوع واژه های دوران کودکی آنقدر مهم است که آثار آنها چه مثبت باشند و چه منفی تا پایان عمر در فرد باقی می ماند و ذهن فرد را به خودمشغول می کند. این واقعیت، مسئولیت سنگینی را بر دوش والدین می گذارد که از همان دوران کودکی در خانواده،واژه های خود را کنترل کنند و کلماتی استفاده کنند که احساس مثبت و ارزشمندی را در فرزند تقویت کرده و برای بزرگسالی او خاطراتی خوشایند باشد.والدین هنگامی که در جمع هستند بیشتر حواسشان به صحبت کردن با فرزندانشان باشند زیرا تاثیر بیشتری روی آنها دارد .
منبع:
کتاب رفتارهای عزت آفرین در تربیت و تحصیل فرزندان، حسین علیزاده
محققان هشدار دادند که مصرف مواد غذایی دارای چربی و قند فراوان نظیر چیپس و نوشابههای گازدار ضریب هوش کودکان «IQ» را کاهش میدهد.
به نقل از نشریه European Journal of Epidemiology ، گروهی از محققان بهداشت سلامت دانشگاه آدلاید در استرالیا در جریان تازهترین تحقیقات خود دریافتند: کودکانی که رژیم غذایی سالمی را در سنین پایین دنبال میکنند، چه بسا از هوش و ذکاوت بیشتری - هرچند اندک - در مقایسه با هم سن و سالان خود برخوردارند که رژیم غذایی سرشار از چربی و قند دارند.
این تحقیقات از بیش از 7 هزار هزار کودک انجام شد و محققان در آن نقش رژیم غذایی بر میانگین هوش کودکان را بررسی کردند.
محققان در تحقیقات خود ارتباط بین رژیم های غذایی کودکان در شش ماهگی، 15 ماهگی و دو سالگی را با میانگین هوش و ذکاوت آنها در سن 8 سالگی مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند.
این محققان دریافتند: کودکانی که تا شش ماهگی از شیر مادر استفاده کردند و سپس رژیم غذایی سالمی را به طور منظم در دوره 15 ماهگی تا 2 سالگی دنبال کردند که حاوی مواد غذایی نظیر لوبیا، پنیر، سبزیها و میوه بود، از میانگین هوش بیشتری به میزان 2 نمره هنگام رسیدن به سن هشت سالگی برخوردار بودند.
در همین حال، محققان دریافتند: کودکانی که رژیم غذایی منظمی شامل بیسکویت، شکلات، شیرینی، چیپس و نوشابه های گازدار را در دو سال بعد از تولد دنبال کردند، با میانگین هوش و ذکاوت کمتری به میزان دستکم 2 نمره به هنگام رسیدن به سن هشت سالگی روبرو بودند.
این تحقیقات افزود: لازم است که مادران غذاهای سالم را در اختیار کودک خود قرار داده و از میزان شیرینی کاسته یا کاملاً از خوردن آنها توسط کودک جلوگیری کنند.
این تحقیقات همچنین تاکید کرد: مادران به ویژه لازم است که در دو سال اول زندگی کودک، وعده های غذایی را در اختیارش قرار دهد که حاوی عناصر لازم و ضروری برای رشد بدن و بافت های مغز باشد.