• خانه 
  • امامان در عالم مثال به چه کیفیت بودند؟ 
  • تماس  
  • ورود 

سبک زندگی اسلامی از نگاه مقام معظم رهبری

29 اسفند 1391 توسط حاتم

سبک زندگی بخش حقیقی و اصلی تمدن اسلامی است، ما اگر پیشرفت همه جانبه را به معنای تمدن سازی نوین اسلامی بگیریم، دو بخش دارد: یک بخش، بخش ابزاری است، بخش دیگر، بخش متنی، اصلی و اساسی است.

بخش ابزاری عبارت است از همین ارزش هایی که ما امروز به عنوان پیشرفت کشور مطرح می کنیم: علم، اختراع، صعنت، سیاست، اقتصاد، اقتدارسیاسی و نظامی، اعتبار بین المللی، تبلیغ و ابزارهای تبلیغ و ..البته پیشرفت های خوبی صورت گرفته.

 

اما بخش حقیقی، آن چیزهایی است که متن زندگی ما را تشکیل می دهد، که همان سبک زندگی است که عرض کردیم. این بخش حقیقی و اصل تمدن است، مثل مساله ی خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، نوع خوراک، نوع آشپزی، تفریحات، مساله ی خط، مساله زبان، مساله ی کسب کار، رفتار ما در فعالیت سیاسی، رفتار ما در ورزش، رفتار ما در رسانه ای که در اختیار ماست، رفتار ما با پدر و مادر، رفتار ما با همسر، رفتار ما با فرزند، رفتار ما با پلیس، رفتار ما با مرئوس، رفتار ما با دولت، سفرهای ما، رفتارهای ما با بیگانه، این ها آن بخش های اصلی تمدن است که متن زندگی انسان است. در انقلاب، در این بخش، پیشرفت ما چشمگیر نیست، باید آسیب شناسی کنیم و راه کار ارائه کنیم تا شاهد پیشرفت در این بخش نیز باشیم.

ایشان فهرستی را در قالب سوالات در تمدن شناسی بیان می دارند:
•چرا برخی از بخش های کشورمان طلاق زیاد است؟
•چرا در برخی از بخش های کشورمان روی آوردن جوان ها به مواد مخدر زیاد است؟
•چرا صلحه رحم در بین ما ضعیف است؟
•آپارتمان نشینی چقدر برای ما ضروری است؟ چقدر درست است؟ چه الزاماتی دارد که باید آن ها را رعایت کرد؟ چقدر آن الزامات را رعایت کنیم؟
•الگوی تفریح سالم چیست؟
•طراحی لباسمان چطور؟
•مساله ی آرایش در بین مردان و زنان چطور؟ چقدر درست است؟ چقدر مفید است؟
•چرا پشت سر یکدیگر حرف می زنیم؟
•حقوق افراد را چقدر رعایت می کنیم؟
•چرا در بین بسیاری از مردم ما مصرف گرایی رواج دارد؟ آیا مصرف گرایی افتخار است؟ مصرف گرایی یعنی این که ما هرچه گیر می آوریم، صرف اموری کنیم که جز ضروریات زندگی ما نیست.
• چه کنیم که حق همسر و حق فرزندانمان رعایت شود؟
•چه کنیم که طاق و فروپاشی خانواده، آن چنان که در غرب رایج است، در بین ما رواج پیدا نکند؟
•چه کنیم که زن در جامعه ما، هم کرامتش حفظ شود و عزت خانوادگی اش محفوظ بماند، هم بتواند وظایف اجتماعیش را انجام دهد، هم حقوق اجتماعی و خانوادگی اش محفوظ بماند؟ چه کنیم که زن مجبور نباشد بین این چند تا یکی را انتخاب کند؟ این ها جز مسائل اساسی ماست.
•حد زاد و ولد در جامعه ما چیست؟
•چرا در بعضی از شهر های بزرگ، خانه های مجردی و جود دارد؟ این بیماری غربی چگونه در جامعه ما نفوذ کرده است؟
•تجمل گرایی چیست؟ بد است؟ خوب است؟ چقدر ش بد است؟ چقدر ش خوب است؟ چه کار کنیم که از حد خوب فراتر نرود، به حد بد نرسد؟

این ها یک فهرستی از آن چیزهایی است که متن تمدن را تشکیل می دهد. قضاوت درباره ی یک تمدن، مبتنی بر اینها ست.نمی شود یک تمدن را به صرف اینکه ماشین دارد، صنعت دارد، قضاوت کرد و تحسین کرد، در حالی که در داخل آن،این مشکلات فراوان، سراسر جامعه و زندگی مردم را فرا گرفته.اصل اینهاست، آن ها ابزاری است برای اینکه این بخش تامین شود، تا مردم احساس آسایش کنند، با امید زندگی کنند، با امنیت زندگی کنند، پیش بروند، حرکت کنند، تعالی انسانی مطلوب پیدا کنند.

 نظر دهید »

اگر به خاطر توهین به امام هادی (ع) ناراحت شدید و اعتراض کردید این مطلب را حتما بخوانید!!!

27 اسفند 1391 توسط حاتم

در ماه مه سال ۲۰۱۱ میلادی، صفحه‌ای در فیس‌بوک به نام “كمپین یادآوری امام نقی به شیعیان” و در کنار آن وبلاگی در وردپرس راه اندازی شد، ایجادکنندگان صفحه چنین نوشته بودند: «اگر شما شیعه ی متعصب هستید ممکن است مطالب این صفحه شما را آزار دهد. . . ما فقط طنز می‌نویسیم و حضرتش یعنی امام نقی را به خاطر علاقه بیش از حدی که به ایشان داریم قهرمان تمام طنزهایمان محسوب می‌کنیم.»
به موازات موج های “پ ن پ” و “مملکته داریم؟” این صفحه مورد استقبال تعدادی از کاربران فیس‌بوک و دیگر شبکه‌های اجتماعی مانند توییتر، گوگل‌پلاس و وبلاگ‌ها قرار گرفت.


پس از مدتی رسانه های مجازی شیعی به مخالفت با آن پرداختند، برخی وبلاگ ها و سایت های ارزشی با تقبیح توهین های صورت گرفته در این صفحه با انتشار تصاویر شطرنجی اعضای صفحه و با تهدید به انتشار اطلاعات کسانی که به فعالیت خود ادامه دهند، باعث بیرون آمدن افراد بی اطلاع و جاهلی که صرف خنده و مضحکه وارد صفحه شده بودند، گشتند، پس از آن از یک سو کمپین روز به روز بر فعالیت های خود می افزود و از سوی دیگر کاربران ارزشی فضای مجازی به تکریم حضرت امام علی النقی علیه السلام می پرداختند، چنانچه در فروردین ماه ۹۱ دهه ی بزرگداشت امام هادی علیه السلام در فضای مجازی از سوی کاربران ارزشی برپا شد.


چند ماه بعد کلیپی از سوی شاهین نجفی خواننده ایرانی ساکن آلمان در اهانت به حضرت امام هادی علیه السلام منتشر شد که باعث شد برخی مراجع حکم به ارتداد این فرد بدهند، دادن حکم ارتداد بر شدت اهانت ها در شبکه های اجتماعی به خصوص فیس بوک افزود به طوری که برای سایر ائمه بزرگوار نیز صفحاتی ایجاد گشت، تنها شاهین نجفی بود که فراری گشت و برنامه های روتینش با مشکل مواجه شد اما سایر هتاکان که تعداد نه چندان کمی از آن ها داخل ایران اند بدون واهمه به فعالیت خود ادامه دادند.


در زمان گسترش اعتراضات جهانی مسلمانان به فیلم موهنی که علیه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله ساخته شده بود نیز خواننده ی فارسی زبان دیگری به هتاکی نسبت به مفهوم انتظار و حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف پرداخت.
همچنان پس از قریب به دوسال این کمپین به فعالیت خود ادامه می دهد و عجیب است چرا هنوز نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی اقدام به شناسایی گردانندگان وبلاگ اصلی کمپین که به نظر می رسد از داخل ایران مشغول فعالیت هستند، نکرده اند.(برای مثال در یکی از پست های ابتدایی وبلاگ چنین آمده: “نوشته‌شده در مه ۲۷, ۲۰۱۱ - خوب من الان تو کتابخونه دانشگاه نشستم و دارم صفحه‌ی امام نقی رو چک می‌کنم. یه یارو (…) حزب‌الهی هم نشسته کنارم و زل زده تو مانیتور و هر چی تایپ می…” / لازم به ذکر است که اکثر اعضای صفحه ی فیس بوک کمپین ساکن تهران هستند.)

 

این کمپین در ادامه ی حرکت های براندازانه علیه نظام جمهوری اسلامی راه اندازی شده است. به اقرار گردانندگان کمپین این روش، روش تازه کشف شده برای سرگونی نظام حاکم بر ایران است، این که پایه های مکتب تشیع را از طریق خرافه عنوان نمودن و با زبان طنز(لودگی) تضعیف کنند تا در نتیجه مردمی که عادت به استهزای باورهای خویش کرده اند سرانجام در ایستادگی بر باورها تزلزل پیدا کرده و از آن ها دست بکشند.


احتمالا طراحان این طرح برای موفقیت خود به تجربه های قبلی جوک سازی و انتشار آن در سطح جامعه تکیه کرده اند، سال هاست جوک های قومی - قبیله ای مورد اعتراض مراجع و دلسوزان نظام قرار می گیرد و خطرات آن برای امنیت ملی کشور بیان می شود اما دریغ که دستگاه های فرهنگی فشل ما توان اصلاح اینگونه ناهنجاری ها را ندارند، وقتی فردی به تمسخر یک قومیت خاص عادت کند هنگام جنگ یا حتی اتفاق افتادن یک حادثه ی طبیعی برای مردم آن منطقه چطور می توان از او انتظار کمک به اهالی آن منطقه را انتظار داشت؟ چطور این فرد به مردمی کمک کند که پیش تر شرف و عزت و حیثیت آن مردم را لگدمال کرده است؟ در زمان هائی نیز برای مسئولین نظام و چهره های مشهور جوک ساخته می شود، که این نیز در جای خود می تواند بر وحدت ملی و حمایت از ارکان نظام تاثیر گذار باشد، جوک هائی که ارزش های دینی را هدف گرفته باشند هیچ گاه در سطح کل جامعه پخش نشده اند، تنها در زمان پخش سریال یوسف پیامبر علیه السلام برخی حرکت های زشت مشاهده شد که البته عمومیت نیافت.


به هرحال اکنون شیطان جنود خود را گردآورده تا از این راه به شیعه ضربه بزند، ایرانیان و به خصوص نسل جوان و نوجوان علاقه ی زیادی به طنز، لطیفه، شوخی و … دارند، مؤید این مطلب حجم بالای پیامک ها، سایت ها، کتاب های موبایل و … است، پس از دو موج طنزی که در فضای مجازی برپا شد("پ ن پ” و “مملکته داریم؟") و یکسری حرکت های دیگر، تعداد انبوه ایمیل ها، پست ها و صفحات اختصاص داده شده به این مطالب در فضای مجازی در کنار امتحانِ پس داده شده ی تلفن همراه در پراکنده نمودن جوک ها و لطیفه ها زمینه را برای راه انداختن این موج هتاکی مهیا نمود.


اثبات اینکه راه اندازی این کمپین یک حرکت سیاسی از سوی عده ای سکولار است، سخت نیست چرا که آن ها مرامنامه و قوانین خود را در وبلاگ شان منتشر کرده اند:
“… مبارزات مردم ايران با حكومت فعلي خود تا زماني كه تحولي اساسي در نگرش‌ها و باورهاي مذهبي آنها روي ندهد، بي‌فايده خواهد بود … اگر بتوانیم فرهنگ‌سازی کنیم و چشم عامه را بر خرافات باز کنیم، رژیم خود به خود تغییر خواهد کرد …. ما اساساً خواهان انقلاب‌هاي ناگهاني و “يك‌شبه” نيستيم و معتقديم همان‌گونه كه خرافات و تعصب در طول قرن‌ها پديد آمده است، روند آگاهي پيدا كردن مردم و به حاشيه رفتن خرافات و تعصب نيز به سال‌ها زمان نياز دارد …. “


همچنین برای اثبات حساب شده بودنِ حرکت این افراد کافی است به ملاحظات امنیتی که در کار خود دارند، توجه کنیم، کمپین به حفظ امنیت اعضای خود اهمیت می دهد، برخلاف بسیاری از دوستانی که اینترنت را زمین خودی می دانند: «يكي از مهمترين نكاتي كه بايد مورد توجه اعضا قرار گيرد، حفظ امنيت است. براي فعاليت در اين كمپين، نيازي به آشكار كردن نام و مشخصات اصلي خود نيست. بهتر است- و شايد لازم باشد- كه براي فعاليت در اين كمپين از يك نام كاربري جعلي و بدون مشخصات اصلي خود استفاده كنيد و هرگز مشخصات اصلي خود را- جز براي افراد كاملاً قابل اعتماد- فاش نكنيد…. توصيه‌ي اكيد به اعضا اين است كه رعايت امنيت را وظيفه‌ي خود بدانند.»


کمپین توهین آمیز “كمپین یادآوری امام نقی به شیعیان” از کجا و چرا شروع شد؟
درباره ی علت انتخاب امام علی النقی علیه السلام در رسانه های مختلف صحبت شده است، اینکه از ایشان به نسبت سایر امامان بزرگوار شیعه اطلاعات کمتری در دست بوده و مردم شناخت کمتری دارند. اما درباره ی شروع این حرکت، کم نیستند کسانی که پخش سریال پایتخت را بر تشکیل کمپین بی تاثیر نمی دانند.
مسیر تمسخر نام ائمه اطهار علیهم السلام و در واقع تضعیف جایگاه ایشان در نزد مردم از طریق جا انداختن شخصیت هایی غیرواقعی، مخدوش و سخیف، از یکسال پیش شروع نشده بلکه از ده ها و شاید صدها سال پیش دشمن به این مهم پی برده و بر روی آن سرمایه گذاری کرده است. از حسن کچل گرفته تا شخصیت های جنوب شهری، خلافکار و ساده لوح ِ دارای نام اسلامی در فیلم ها و سریال ها و قهرمانانی که نام ایرانی دارند، بخشی از اقدامات رسانه های گوناگون است.

معمولاً اسامی افراد فقیر، کارگر، معتاد، جاهل در صدا و سیما و سینمای ایران چیست؟ تقی، اصغر، جعفر، نقی، جواد و … اگر هم همیشه این اسامی به کار گرفته نشود به هر حال استفاده از نام های اسلامی بویژه این چند نام بواسطه ی تکرار صورت گرفته، دیگر چیز عجیبی نیست.
براستی از میان صدها نام فارسی و عربی که در زبان عمومی رایج است، چرا رسانه ها اغلب از این نام ها استفاده می کنند؟ درباره ی سینما این امر شدت بیشتری دارد، کافی است در یک دوره از جشنواره فیلم فجر نام قهرمانان فیلم ها را فهرست کنیم، بعضاً کمتر از تعداد انگشتان یک دست در میان کاراکترهای مثبت و اصلی فیلم از نام های اسلامی استفاده شده باشد. در آثار سینمائی معمولاً یکی از پدیده های ملموس انتخاب نام شخصیت های فیلم است، اگرچه از سینمای گلشیفته پرور از این بیشتر هم نمی توان توقع داشت.
حسن کچل متداول ترین نام برای یک شخصیت داستانی حوزه ی کودک است. اولین نامی که دشمن برای تخریب به سراغ آن رفت.

برخی از دهه شصتی ها و بزرگترهای آنان سریال «آئینه عبرت» را به یاد می آورند، سریالی که نام شخصیت معتاد آن “تقی” بود.

در دوره ای فضایی دو قطبی در صداوسیما شکل گرفت، به این صورت که همه شخصیت‌های منفی یک سریال نام‌های ایرانی و فارسی داشتند و تمام شخصیت‌های مثبت، اسامی اسلامی و عربی! افراط و تفریط هایی از این دست به روند تحقیر و توهین به نام های مقدس اسلامی دامن زد.

نمونه هایی از این دست بسیار است، فقط کافی است قدری به حافظه ی خود فشار بیاوریم.


بدین ترتیب آرام آرام در طول سال ها و دهه ها قداست زدایی از این نام ها در جریان بود تا اینکه در سری اول سریال «پایتخت» این اهانت به اوج خود رسید.
اگرچه بسیاری ساده لوحانه عنوان می کنند که این کار عمدی نبوده و یا اینکه اساساً تلفظ نام نقی به آن شکل هیچ اهانتی در خود ندارد، اما گیریم که این کار از سوی عوامل عمدی نبوده و مثلاً فراموش کنیم که بازیگری مانند تنابنده چه کارهایی در پیشینه ی خود داشته و حامی فتنه گران سبز بوده و … و باز هم فراموش کنیم در سریال قبلی کارگردان بسیار پرکار تلویزیون که نوروز سال ۱۳۸۹ پخش می شد هم، نام «تقی» به سخره گرفته شده بود، اما چطور نادیده بگیریم که کمپین اهانت به امام هادی علیه السلام حدود یک ماه و نیم بعد از سریال «پایتخت» راه اندازی شد؟


مطلبی که هرکس که به بررسی این کمپین پرداخته آن را نادیده نگرفته است. این امر واضح و روشنی است که پخش سریال «پایتخت» بر ایجاد کمپین اهانت به امام هادی علیه السلام اثر گذار بوده است. استقبال اعضای این کمپین از پخش سری دوم این سریال را می توان در کامنت های آنان مشاهده کرد.

 

البته صدا و سیمای جمهوری اسلامی که عادت دارد خود را به ندیدن و نشنیدن اعتراضات انبوه و مختلف افراد و متخصصین رشته های گوناگون پیرامون عملکرد ضعیف اش بزند، در این قضه نیز خود را به نفهمیدن زده است.

 

گرچه از مسئولین شبکه ی پایتخت هیچ توقعی برای مراعات چنین اموری نمی رود، چرا که کارنامه ی ایشان در ارائه ی رسانه ای اسلامی بس درخشان بوده و جای هیچ شکایتی باقی نمی گذارد، اما حداقل مسئولان ارشد صداوسیما برای یکبار هم که شده به دغدغه های نسل جوان انقلابی توجه می کردند.



حال برای اینکه بدانیم مسئولان صداوسیما در این موارد چقدر حواسشان جمع است و تنها مواقعی که به نفعشان نیست به روی خود نمی آورند، به خاطره ای که نویسنده ی وبلاگ «حکمت ما» در وبلاگش آورده، اشاره می کنیم:


«سالها پيش، در محل كارم، فيلم برداري سريال"حلقه گمشده” توليد سيماي يزد،‌ در حال انجام شدن بود و من هم مثل همه، كنجكاو به آنچه هيچ وقت نديده بودم، هر وقت فرصت مي يافتم به تماشاي كارهاي پشت صحنه مي نشستم.


مورد جالبي كه انگيزه نوشتن اين مقاله هست، تغيير كردن اسم بازيگر نقش اصلي اين فيلم از هنگام فيلم برداري تا زمان پخش اين فيلم در شبكه يك مي باشد،‌ يادتان هست؟ آقاي مفيديان در اين فيلم نامش “نعمت الله” بود،‌ در حالي كه من و همه آنها كه در پشت صحنه حاضر بوديم و حتي آن دسته از رسانه اي هاي زرنگ كه دست به دوبلاژ اين فيلم بردند و خودشان علتش را بهتر مي فهمند، مي دانند كه اسم ايشان در لحظه فيلمبرداري “عزت الله” بود. يك سانسور اسم و دوبله شدن نامي ديگر به جاي آن، در همه ده ها قسمتي كه فيلم برداري شد، شد آنچه كه بينندگان رسانه ملي شاهدش بودند… مي دانيد براي چه؟ و چرا؟ فقط به اين علت كه هم نام بودن اين بازيگر- (كه البته نقشي مسخره و به دور از ادب هم نداشت)- ، و به ذهن آوردن نام آقاي عزت الله ضرغامي، توهين و سوء نيتي را متوجه ايشان نكند…(البته منظورم اعتراض به شخص آقاي ضرغامي هم ممكن است نباشد،).


ببینید چقدر جای درد است 

كار را به جايي رسانده اند كه كسي جرأت نكند نام حسن،‌ نقي و يا اصغر و … را روي فرزندش بگذارد، و از اينكه فرزندش همه عمر مسخره كوچه و بازار و مدرسه و اجتماع شود، از اين نام ها دوري كند؟!

البته اهانت های سریال «پایتخت» به همین جا ختم نشده و از آن زمان تاکنون همچنان هموطنان مازندرانی نسبت به تمسخر لهجه و فرهنگشان در این سریال، اعتراض دارند.

 

و حال سیمای جمهوری اسلامی با آب و تاب سریال «پایتخت۲» را تبلیغ می کند. سریال که هم پای بسیاری از مردم جامعه که از تبعات پخش سری اول این سریال و ابعاد آن پیرامون اهانت به امام هادی علیه السلام آگاه نیستند(مانند جوک های رکیک، ساخته کلیپ و ویدئو و پخش گسترده ی آن، اجرای تئاتر خیابانی در خارج از کشور و …) هتاکان نیز منتظر پخش این سریال هستند. سریال که باعث می شود آن عده از هتاکان ساکن تهران شب ها به جای ماهواره، سیمای جمهوری اسلامی را تماشا کنند، مگر این که صدا و سیما این چنین مخاطب را از سمت ماهواره به سوی خود بکشد.

 من با خواندن این مطالب سعی میکنم به همه اطرافیانی که علاقمند به این سریال هستند و خبری از ماجراهای اتفاق افتاده در پی آن را نداشتند اطلاع رسانی کنم .

شما چه میکنید؟!!!


 

 نظر دهید »

تدبیر مبارزه با گرانى از دیدگاه امام صادق (ع)

24 اسفند 1391 توسط حاتم

نرخ گندم و نان روز به روز در مدينه بالا مى‌رفت. نگرانى و وحشت بر همه مردم مستولى شده بود. آن كس كه آذوقه سال را تهيه نكرده بود در تلاش بود كه تهيه كند در اين ميان مردمى هم بودند كه به واسطه تنگدستى… مجبور بودند روز به روز آذوقه خود را از بازار بخرند.

- امام صادق (عليه‌السلام) از معتب وكيل خرج خانه خود پرسيد: امسال در خانه گندم داريم؟

- بلى يا ابن رسول الله، به قدرى كه چندين ماه را كفايت مى‌كند، گندم ذخيره داريم.

- آنها را به بازار ببر و در اختيار مردم بگذار و به فروش.

- يا ابن رسول الله گندم در مدينه ناياب است. اگر اينها را بفروشيم، ديگر خريدن گندم براى ما ميسر نخواهد شد. همين است كه گفتم. همه اينها را ببر و در اختيار مردم بگذار و به فروش.

- معتب دستور امام را اطاعت كرد، گندم ها را فروخت و نتيجه را گزارش داد.

- امام به او دستور داد: بعد از اين نان خانه را روز به روز از بازار بخر. نان خانه من نبايد با نانى كه در حال حاضر توده مردم مصرف مى‌كنند تفاوت داشته باشد. نان خانه من بايد از اين پس نيمى گندم و نيمى جو باشد من به حمدالله توانايى دارم كه تا آخر سال خانه خود را با نان گندم به بهترين وجهى اداره كنم، ولى اين كار را نمى كنم تا در پيشگاه إلهى، مسأله اندازه گيرى معيشت را رعايت كرده باشم.

بحار الانوار، ج ۱۱، ص ۱۲۱

 نظر دهید »

خوردن گوجه فرنگی حرام است!

23 اسفند 1391 توسط حاتم


یک مفتی وهابی در فتوای جدید و عجیب ادعا کرد که گوجه فرنگی مسیحی است و خوردن گوجه فرنگی برای مسلمانان حرام است.
این مفتی وهابی در ادامه فتوای خود آورده است: گوجه فرنگی مسیحی است، زیرا وقتی گوجه فرنگی را  به طور عمودی برش می دهیم در وسط آن صلیب دیده می شود و به همین دلیل می توان گفت که گوجه فرنگی به جای پرستش خداوند، صلیب را می پرستد.
گوجه فرنگی ای که به جای خداوند واحد به وجود سه خدا اعتقاد دارد، خوردن آن برای مسلمانان حرام است!
مفتی های وهابی عربستان پیش از این نیز فتواهایی در حرام بودن میوه های دیگر صادر کرده بودند!


منبع: جهان نیوز

 نظر دهید »

اشک ریختن دختر مسیحی هنگام اذان!

23 اسفند 1391 توسط حاتم

 این دختر هلندی، یک مسیحی است که به ادعای خودش، مطالعات زیادی در مورد دین مبین اسلام نداشته اما یکی دو باری که نوای اذان را شنیده، بر دل و جانش نشسته و با تمام وجود آن را احساس کرده است.
وی که در یک برنامه اجتماعی تلویزیونی شرکت کرده بود و سخن می گفت، در این باره گفت: یکی از آرزوهایم این است که یک بار به مسجد بروم و اذان بگویم. هنگامی که اولین بار، صدای اذان به گوشم خود، حس بسیار غریبی به من دست داد.
او در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود، افزود: به محض شنیدن صدای اذان، مو بر بدنم راست شد و همه وجودم لرزید و دگرگون شدم.
پس از اینکه این دختر هلندی، این اظهارات را بیان کرد، مجری از حاضران در سالن پرسید: آیا فرد مسلمانی در اینجا حضور دارد؟ ناگهان یک جوان مراکشی تبار از میان جمع بلند شد و گفت: من مسلمانم. مجری از او خواست اذان بگوید. جوان مسلمان که شروع کرد به اذان گفتن، این دختر مسیحی شروع کرد به اشک ریختن.
بعد از اذان گفتن این پسر مراکشی، دخترک هم بلند شد و شروع کرد به مدت چند ثانیه اذان بگوید. سالن متحول شد و سکوت همه جا را فراگرفت. پس از آن مجری پایان برنامه را اعلام کرد.

منبع: شیعه آنلاین

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 53
  • 54
  • 55
  • ...
  • 56
  • ...
  • 57
  • 58
  • 59
  • ...
  • 60
  • ...
  • 61
  • 62
  • 63
  • ...
  • 96

مدرسه علمیه الزهراء خمینی شهر

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • عمومی
    • پزشکی
  • مذهبي
    • اخلاقی
  • مناجات
  • آشپزی
  • خاطرات شهدا و بزرگان
  • خانه داری
  • مهدویت و فرهنگ انتظار در فضای مجازی
  • احادیث نورانی معصومین(ع)
  • چکیده پایان نامه های مدرسه
    • مقاله
  • علمی
  • معرفی کتاب
  • روانشناسی
  • دل نوشته های یک طلبه
  • سیره اهل بیت علیهم السلام
  • اطلاع رسانی برنامه ناب رسانه
  • کلام ناب بزرگان
  • شعر
  • علما
  • جملات تامل برانگیز
  • خبرهاي مدرسه
    • فرهنگي
    • پژوهش
    • آموزش
  • احکام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
ایامم را به یاد خود آباد ساز و پیوسته در خدمت خویش مستدام دار و کردارم را پذیرا باش.«امیر المومنین(ع)»
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس