• خانه 
  • امامان در عالم مثال به چه کیفیت بودند؟ 
  • تماس  
  • ورود 

شاید خیاطان شهر تبلیغ تو را هم فریفته باشند…

11 آبان 1392 توسط حاتم

شاید همه ما داستان مشهور کریستین آندرسون را شنیده باشیم…درباره آن دو خیاط زیرک که به شهری وارد شدند و پادشاه شهر را فریفتند .فریفتند که می توانند برای او لباسی تهیه کنند بسیار زیبا و سحر آمیز که تارهایش از طلا و پودهایش از نقره باشد . خاصیت سحر آمیز آن لباس این بود که حرامزادگان نمی توانستند آن را ببینند. سرانجام در روز جشن زمانی که پادشاه برای اولین بار لباس خود را پوشید نه خودش و نه سایر امرا و وزرا چیزی ندیدند و همگی بدلیل ترس از تهمت حرامزادگی سخنی نراندند و پادشاه عریان درمیان مردم ظاهر شد …تنها کودکی از میان جمعیت بانگ برداشت که چرا پادشاه لخت است؟ هرچه مادرش سعی کرد او را آرام کند نتوانست تا بالاخره یکی دو کودک دیگر نیز همین را فریاد زدند و سرانجام همه جمعیت بانگ براوردند… پادشاه لخت است…

امروزه مدرنیسم نیز ادعا می کند که می خواهد برای انسان این عصر، لباسی بدوزد! اما در حقیقت بجای آنکه لباس بر تن او کند او را برهنه ساخته است و می گوید هرکه این لباس فاخر را نبیند بی فرهنگ و خرافاتی است،از دنیا عقب است وهزار جور برچسب دیگر… وهیچ کس جرئت نمی کند فریاد بزند لباسی در کار نیست و حاصل این همه مد و پارچه و ژورنال و چه! و چه ! برهنگی انسان است.

mod

همه میترسند که مبادا خیاطان حقه باز شهر دنیا که زر و سیم را برده اند و جیب ها را خالی و مغز ها را مغلوب کرده اند ، آنها را به ناپاکی در اصل و نسب متهم کنند.

آیا در این روزگار که همه اسیر و شیفته رنگ و لعاب تبلیغات غرب شده اند کودکی پیدا می شود که از معادلات ظاهری زندگی بی خبر و فقط به بدیهیات فطری و پاکی متعهد باشد!؟

فریاد بزند : آهای چرا برهنه اید؟!

آیا صداقتی کودکانه پیدا می شود که در مقابل جهانی که برهنگی را لباس میداند ، جرئت کند،مصلحت اندیشی نکند ، و فریاد برآورد؟!

آیا به پوششت فکر کرده ای ؟ شاید خیاطان شهر تبلیغ تو را هم فریفته باشند...

نقل از فرهنگ نیوز

 نظر دهید »

حجاب به خاطر سرما !

11 آبان 1392 توسط حاتم

روزهای غریبی است. هوا کمی سردتر شده است. از خیابان می گذرم, فکرکنم شب باران باریده است, مه غلیظی تمام کوچه ها رو پوشانده است.

طبق معمول هر روز چشمانم چهره هایی را می بیند که هر روز بر سر گذر دیده ام. احساس میکنم کمی پوشیده تر از گذشته اند… دلم نهیب میزند, سر کلاس میرسم و سلام می دهم…

می گویم: هوا سرد است؟

با شیطنت دوران نوجوانی جواب می دهند: “ای بابا خانوم مگه شال و هدبند رو نمی بینید” …

لحظه ای مکث می کنم و با ماژیک, درشت, می نویسم: بعضی ها بخاطر سرما حاضرند خود را بپوشانند اما بخاطر خدا نه…

سکوتی در کلاس حکم فرماست…

نقل از فرهنگ نیوز

 نظر دهید »

قول دختر دانشجو به شهيد زين‌الدين

30 مهر 1392 توسط حاتم

دانشجو محدثه خلف خانی توضيح داد كه چگونه با خواندن زندگينامه شهيد زين‌الدين زندگي‌اش متحول شده است. او  گفت: من از كودكي دختر لجباز و كنجكاوي بودم. از دوران نوجواني تا جايي كه به ياد دارم پوشش اسلامي را رعايت نمي‌كردم. مادرم اما هميشه سعي مي‌كرد تا مرا متقاعد به داشتن حجاب برتر كند اما دوست داشتم خودم مسير زندگي‌ام را انتخاب كنم. دختر درس‌خواني بودم و در دانشگاه رشته مهندسي كامپيوتر قبول شدم. سال 89 در كلاس با يكي از همكلاسي‌هايم كه دختري بسيجي بود، آشنا شدم. البته او خودش را به من نزديك كرد و خيلي زود فهميدم كه مي‌خواهد به خاطر پوششي كه دارم ارشادم كند. حدسم درست بود و بعد از كمي حرف زدن تا مدت‌ها از رعايت حجاب حرف مي‌زد. دختر جوان ادامه داد: دوست تازه‌ام يك روز يك جلد كتاب و يك مقنعه به من هديه داد. اسم كتاب «نيمه پنهان» درباره زندگي شهيد چمران بود. راستش را بخواهيد از گرفتن هديه ناراحت شدم و حس كردم به من توهين شده به خاطر همين هديه‌اش را پس دادم و گفتم دوست ندارم كسي برايم تكليف مشخص كند. همكلاسي‌ام بدون اينكه ناراحت شود هديه را پس گرفت. چند روز بعد دوباره كتاب را به من هديه داد و من بار ديگر هديه‌اش را پس دادم. اين كار بارها تكرار شد تا اينكه سرانجام هديه را قبول كردم اما تأكيد كردم كه هرگز آن را ورق نخواهم زد

دختر دانشجو ادامه داد: مدتي بعد نمايشگاه كتابي در مصلاي اراك برگزار شد. آن روز همراه مادرم براي خريد راهي نمايشگاه شدم. كتاب هايي كه مي‌خواستم را خريدم تا اينكه به غرفه كتاب شهدا رسيدم و در آن جا چشمم به كتاب نيمه پنهان ماه افتاد. بدون اختيار به كتاب خيره شدم. متوجه شدم كه مادرم با تعجب دارد به من نگاه مي‌كند. همان‌جا حس عجيبي داشتم. به جلد كتاب‌هاي ديگر هم نگاه كردم. روايت زندگي شهدا از زبان همسرانشان كنجكاوي‌ام را بيشتر كرد. از مسئول غرفه سري كامل كتاب‌ها را خريدم. اولين كتاب زندگينامه شهيد زين الدين بود كه اصلاً او را نمي‌شناختم اما همان لحظه اول حس كردم برايم آشناست و به من نزديك است. وقتي كتاب را خواندم يك دل سير گريه كرده بودم. وقتي خواندن كتاب تمام شد، تصميم گرفتم به زيارت قبرش بروم. وقتي به پدرم گفتم كه مرا به زيارت قبر شهيد زين الدين ببرد، فهميدم كه پدرم مدتي همرزم شهيد بود. آن روز راهي شهر قم شديم و به مزار شهدا رفتيم. وقتي كنار قبرش نشستم و قرآن را بازكردم از خودم خجالت كشيدم با آن سر و وضعي كه داشتم اما همانجا به شهيد زين الدين قول دادم تا با حفظ حجاب و شئونات اسلامي خون شهدا را پاس بدارم. سوره محمد (ص) را كنار مزارش خواندم و با چشماني گريان از او تشكر كردم كه اينگونه مرا هدايت و زندگي‌ام را متحول كرد. وي در پايان گفت: از دوران نوجواني مادرم اصرار داشت تا با او به زيارت امام حسين بروم اما هميشه با خودم مي‌گفتم كه چگونه امام حسين(ع) مرا قبول مي‌كند اما آن روز به شهيد زين الدين قول دادم تا به زودي به زيارت امام حسين (ع ) بروم و به اميد خدا تا چند روز آينده با مادرم عازم كربلا هستيم.

 نظر دهید »

خنجر شوق بر حنجر نفس

24 مهر 1392 توسط حاتم

خنجر شوق بر حنجر نفس

عید قربان  جلوه گاه تعبد و تسلیم ابراهیمیان حنیف است . فصل قرب  یافتن مسلمآنان به خداوند، در سایه عبودیت  است .

اگر ابراهیم خلیل ، در اجراى فرمان پروردگارش ، خنجر بر حنجر اسماعیل مى نهد، اگر اسماعیل ذبیح ، پدر را در اجراى امر خدایى ، تشویق و ترغیب مى كند، اگر شیخ الانبیاء در نهادن كارد بر حلقوم فرزندش ، لحظه اى تردید و توقف نمى كند؛ همه و همه ، نشانه مسلمانى آن پدر و پسر و شاهد صداقت در عقیده و عشق ، و وفادارى در قلمرو بندگى  است .

عید قربان ، مجراى فیض الهى و بهانه عنایت رحمانى به بندگان مومن  و مسلم  و مطیع  است .

قربانى تو در این چیست ؟

در راه خدا، چه چیز فدا مى كنى ؟

با چه وسیله ، به استان پروردگار، تقرب  مى جویى ؟ و كدام فدیه  را به قربانگاه صدق ، عشق ، اخلاص و وفا مى آورى ؟

براى اولیاء الله عید قربان مجمع الشواهد صدق در گفتار، كردار، ادعا و عمل است . تو نیز، اگر بتوانى رضاى خویش را فداى رضاى حق كنى ، اگر بتوانى از خواسته دل  در راه خواسته دین  چشم بپوشى ، اگر بتوانى از داشته ها و خواسته ها بگذرى ، آنگاه ، به مرز عبودیت و به حوزه قربانگاه قدم نهاده اى .

مگر خلیل الرحمان  چه كرد؟ تو نیز اگر پیر و مشى و مرام ابراهیمى ، نباید هیچ چیز از آنچه دارى و به آن دلبسته اى ، همچون زن و فرزند، مال و منال ، پول و پس انداز، خانه و خادم ماشین و مسكن ، و… حجاب چهره جانت ، مانع بندگى و فرمانبرداریت شود و آنگاه كه پاى دین و خدا به میان آید، بسادگى و بصراحتى ابراهیمى و بصداقتى اسماعیلى درگذرى و امر مولا را مقدم بدارى . بگذر از فرزند و مال و جان خویش

تا خلیل الله دورانت كنند
سر بنه در كف ، برو در كوى دوست

تا چو اسماعیل ، قربانت كنند

اینجاست كه قربانى  وسیله قرب  مى شود و عید قربان  روز تقرب به خداوند.

آن هم نه قرب مادى و جسمى - كه خدا از محدوده حس و جسم بیرون است - بلكه قرب معنوى و تقرب ارزشى كه در سایه ایمان  و عمل  است .

آنچه انسان را به خدا نزدیك مى كند، طاعت  است .

و آنچه از ساحت قرب ربوبى دور مى سازد، معصیت  است .

خدا به ما نزدیك است ، حتى نزدیكتر از رگ كردن ، كه خود فرموده است :

- و نحن اقربب الیه من حبل الورید - ما از او دوریم ، چرا كه به جرم و گناه ، گرفتاریم و مجرم  هرگز محرم  نخواهد شد. دوست نزدیكتر از من به من است

وین عجبتر كه من از وى دورم

اگر پاى از مرز طاعت فراتر ننهیم ، اگر با تیغ گناه ، دامن عصمت ندریم ، اگر دست تعدى ، به حریم حرمات الله  نگشاییم ، آنگاه خواهیم دید كه هر جا باشیم در قربانگاهیم و هر سو كه برویم ، به او تقرب  پیدا مى كنیم ، و هر روزمان عید قربان مى شود. بفرموده حضرت على :

كل یوم لا یعصى الله فیه فهو یوم عید

هر روزى كه در آن ، خدا نافرمانى نشود روز عید است .

جلوه دیگر این روز، ذبح  است .

قربانى كردن گوسفند، چه از سوى حاجى در منا و چه از سوى ما در شهرها مان ، تكریم آن حماسه معنوى و ایثار عظیم است كه ابراهیم و اسماعیل از خود نشان دادند و به مسلخ  رفتند، آن فداكارى همواره باید در خاطره ها زنده بماند، تا درسى مى باشد فرا روى ابراهیمیان همیشه و همه جا.

رها شدن از تعلقات و ذبح كردن تمنیات در پیش پاى اراده الهى ، درس دیگران قربانى  است ،

تیغ اراده و عفاف ، باید بر خنجر نفسانیات نهاد و خون نفس اماره  را ریخت و از شر این وسواس خناس  نجات یافت .

تا چه حد حاضرى كه خواست خدا را بر خواهش دل  مقدم بدارى ؟

تا كجا مى توانى طاعت و اطاعت الله  را، با هواى نفس  مبادله نكنى ؟

نفس كشتن  و جهاد با دشمن درونى ، سخت تر از مبارزه با دشمن ، آشكار و برونى است .

از این رو جهاد اكبر نام گرفته است .

ذبح قربانى  در دید عرفانى اهل نظر، رمزى از ترك هواهاى نفسانى و روى آوردن به رضاى الهى  است .

ثمرات این ذبح نیز، باید چونان قربانى گوسفند به دیگران برسد.

و… چنین است كه آنكه مالك هواى نفس شود و دیو هوا را به بند كشد، هم خویشتن از وسوسه ها و زیانهاى آن آسوده خاطر است ، هم جامعه از صدمه هوا پرستیهاى او مصون !

آرى !… امروز، عید است .

عید قربان  و تقرب به خدا، آن هم در سایه عبودیت و بندگى .

ما، بنده آنیم كه در بند آنیم .

حال كه چنین است ، چرا در بند نفس و بند زر و سیم و بند خواسته ها و داشته ها؟!

دل به خدا بدهیم و در بند عبودیت او باشیم ، تا از هر قید و بندى آزاد شویم .

بندگى خدا، امیدبخش است .

و روز عید قربان  مى تواند براى ما اوج این آزادى برین  باشد.

خجسته باد عید قربان عید صالحان و ارس ته ، و عید اهل طاعت و تسلیم .

 نظر دهید »

نکته‌هایی ناب از حاج آقا مجتبی تهرانی درباره روز عرفه

23 مهر 1392 توسط حاتم
روز عرفه، روز درخواست از خداوند

در روایتی است که از پیغمبر اکرم نقل شده است که خداوند وحی فرستاد به بعضی از پیامبرانش که این متن وحی الهی است که بر فرض که اهل هفت آسمان و تمام زمین، همگی از من درخواست کنند و به هرکدام هرچه که خواستند را بدهم، از خزانه، حکومت و فضل الهی ذره‏ ای کاسته نمی‌شود؛ حتی مثل یک بال پشه هم از خزانه من کم نمی‌شود؛ و چه‏ طور ممکن است که از فضل الهی کاسته شود در حالی که من سردمدار آن هستم!؟

روز امید خوشبختی برای همه

روایتی دیگری از زین العابدین صلوات الله علیه آمده که محدث قمی هم آن را در مفاتیح نقل کرده است؛ در آن روایت آمده است که روز عرفه بود و حضرت دیدند که سائلی دارد از مردم، یعنی غیر خدا، درخواست می‌کند؛ حضرت به او فرمود: وای بر تو! در چنین روزی از غیر خدا تقاضا و درخواست می‌کنی!؟ و حال آنکه امید می‌رود در چنین روزی فضل الهی شامل طفل‌هایی شود که در رحم مادر هستند. امید است که اینها خوشبخت و سعادتمند شوند.

روز عرفه، روز درخواست و بخشایش

یکی از آن مقاطعی که این اسلحه بردش بیشتر است و در اجابت سرعت دارد، ‌روز عرفه است. حتی تعبیر امام باقر(علیه‏السلام) این است که اصلا روز عرفه، روز دعا و درخواست از خداوند است. یعنی در این مقطع زمانی بخصوص سرعت اجابت دعا بیشتر است.

حضرت امام جعفر صادق(ع) فرمودند: اگر کسی در ماه مبارک رمضان مورد مغفرت الهی قرار نگیرد غفران برای او نیست مگر آنکه عرفه را درک کند. از این روایت دو مطلب به دست می‏ آید: یکی، عظمت ماه مبارک رمضان از نظر گسترش مغفرت الهی است که همه را در بر می‌گیرد. دوم، عظمت عرفه است. در ماه مبارک رمضان، زمان مطرح است. ممکن است برای عرفه هم زمان مطرح باشد؛ یعنی روز خاص و هم مکان مورد نظر باشد که آن زمین عرفات است. ولی مسلما زمان در اهمیت موضوع دخالت دارد که روز عرفه است. از لحاظ قید زمان، اگر کسی در ماه مبارک رمضان مورد مغفرت الهی قرار نگرفت، مسلما اگر در روز عرفه از خداوند طلب مغفرت کند مورد مغفرت الهی قرار خواهد گرفت.

فضیلت زیارت امام حسین در عرفه

مسأله مهم در روز عرفه زیارت امام حسین(علیه‏السلام) است که در حدیث آمده است خداوند قبل از آنکه به سرزمین عرفات نظر کند، به زائرین امام حسین(علیه‏السلام) نظر می‌افکند و این نظر افکندن در زمان‌های حساس و سرنوشت‌ساز مانند شب قدر، عید فطر، عید قربان و عید غدیر است که افضل اعمال در این زمان‌ها زیارت امام حسین(علیه‏السلام) است.

این روز را از دست ندهید!

هر لحظه‌ای از لحظات این روز برای ما گران بها است؛ به خصوص برای دعا و درخواست از خداوند. این فرصت بهترین فرصت است. پس این فرصت را از دست ندهید! به خصوص از ظهر تا هنگام غروب را که در روایات وارد شده است. بدانید اگر می‏ خواهید مشکلاتتان را حل کنید بیایید ‌این چند ساعت را درِ خانه خدا بروید و از او بخواهید؛ چه حاجت‏ های مادی را و چه معنوی را، همه را از او بخواهید. چون امروز برد دعا خیلی زیاد است. بخصوص درباره دیگران اگر دعا کنید، ما در روایت داریم که خدا چند هزار برابر به شما اعطا می‏ کند.

اثر دعا برای دیگران و پشت سر آنها

درباره دعا کردن هم بگویم که در روایتی از امام باقر علیه السلام آمده است که حضرت فرمودند: سریعترین دعایی که به هدف اجابت می‏ رسد، دعایی است که یک برادر مؤمن، برای برادر مؤمن دیگرش می‏ کند و پشت سر او برایش از خدا خیر می‏ خواهد؛ نه در حضورش. یعنی هرکس برای دیگری دعا کند، به سرعت به اجابت می رسد. وقتی این شخص شروع می‏ کند به دعا کردن برای برادر مؤمنش و پشت سر او، آن فرشته ‏ای که برای گرفتن دعاها موکل شده است، جواب می‏ دهد: این چیزی که برای برادرت خواستی، برای خودت دو برابرش برآورده شد. یعنی همین که برای دیگری خیر خواستی و دعایش کردی، برای خودت دو برابرش منظور و مستجاب می‏ شود.
 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 25
  • 26
  • 27
  • ...
  • 28
  • ...
  • 29
  • 30
  • 31
  • ...
  • 32
  • ...
  • 33
  • 34
  • 35
  • ...
  • 96

مدرسه علمیه الزهراء خمینی شهر

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • عمومی
    • پزشکی
  • مذهبي
    • اخلاقی
  • مناجات
  • آشپزی
  • خاطرات شهدا و بزرگان
  • خانه داری
  • مهدویت و فرهنگ انتظار در فضای مجازی
  • احادیث نورانی معصومین(ع)
  • چکیده پایان نامه های مدرسه
    • مقاله
  • علمی
  • معرفی کتاب
  • روانشناسی
  • دل نوشته های یک طلبه
  • سیره اهل بیت علیهم السلام
  • اطلاع رسانی برنامه ناب رسانه
  • کلام ناب بزرگان
  • شعر
  • علما
  • جملات تامل برانگیز
  • خبرهاي مدرسه
    • فرهنگي
    • پژوهش
    • آموزش
  • احکام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
ایامم را به یاد خود آباد ساز و پیوسته در خدمت خویش مستدام دار و کردارم را پذیرا باش.«امیر المومنین(ع)»
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس