• خانه 
  • امامان در عالم مثال به چه کیفیت بودند؟ 
  • تماس  
  • ورود 

تو هم مثل این پیر مرد قفل ساز شو تا من به سراغ تو بیایم

30 اردیبهشت 1392 توسط حاتم

در کربلای معلّی یکی از علما که به علوم غریبه آگاهی داشته است، تصمیم می‌گیرد که به وسیله علم جفر خود را به امام عصر ساند، در نتیجه در داخل یکی ازغرفه های صحن امام حسین (سلام‌الله‌علیه) به محاسبات این علم می‌پردازد. پاسخی که دریافت می‌دارد این بوده است که امام داخل صحن با پیرمردی قفل‌ساز در حال صحبت هستند و گل می‌گویند و گل می‌شنوند.

تردید می‌‌کند مبادا فلان قسمت از برنامه را اشتباه کرده باشم. بار دوم و سوم نیز حساب می‌کند و نتیجه همان می‌شود. در این هنگام عزم خود را بر دیدار جزم می‌کند که هر چه بادا باد. می‌بیند آری امام زمان(عج) در همان زاویة صحن که به وسیله آن علم درک کرده است، با آن مرد قفل‌ساز مشغول گفتگو هستند. چون می‌بیند که آقا در حال خداحافظی هستند، رو به امام به سرعت حرکت می‌کند. امام زمان(عج) از آن پیر‌مرد خداحافظی کرده و رو به سوی ایشان می‌آیند. و وقتی با او رودررو قرار می گیرند، می‌فرمایند: فلانی تو هم مثل این پیر مرد قفل ساز شو تا من به سراغ تو بیایم و از کنارش می‌گذرند.

این عالم می‌گوید: همان وقت به سراغ این پیرمرد قفل‌ساز رفتم تا او و رفتار و روحیاتش را شناسایی کنم. از او پرسیدم: این آقایی که با ایشان صحبت داشتی، که بود؟ در پاسخ گفت: تا آن جا که می دانم آقا سیدمهدی، فرزند مرحوم آقا سیدحسن، هستند که پدرشان هم به رحمت خداوند رفته است. از نوع جواب او به زودی متوجه شدم که آقا خود را به او معرفی کرده‌اند، ولی این بنده خدا متوجه نشده است که ایشان امام‌عصر (عج) هستند. نزدیک بود او را از حقیقت امر آگاه سازم، ولی به خود آمدم که اگر این کار صلاح این بندة خدا بود، خود آقا به او توجه می‌دادند. ازحالات آقا و زمان آشنایی او با آقا و غیره پرسیدم… دقت کردم ببینم که این پیرمرد چه ویژگی خاصی دارد که امام مرا به آن دعوت فرموده‌اند: عاقبت دریافتم که در کنار تقید ایشان به مسائل شرعی و کسب حلال؛ بارزترین ویژگی اخلاقی او این است که سخت به قول و قرارش با مردم پایبند است و اگر می‌گوید قفل شما فلان موقع آماده است، آن را حتماً سر وقت و شاید زودتر آماده کرده است.
مراعات ظرافت‌های اخلاقی بی‌تردید در تکامل انسان سالک، نقشی جدی و اساسی دارد. چنانچه سهل‌انگاری در امور اخلاقی نیز تنزل‌آور و دورکننده از مقام قرب الهی است.

 نظر دهید »

تشرف حاجی‌فشندی نزد امام‌زمان(عج)

08 اردیبهشت 1392 توسط حاتم

 آماده شدن مقدمات زیارت کربلا

شهید محراب و معلم اخلاق، مرحوم آیت‌الله دستغیب همچنین این تشرف را که از زبان بنده برگزیده و برتر خدا، مرحوم فشندی تهرانی شنیده در کتاب «داستان‌های شگفت» خود آورده است:

«قریب ۲۰ سال پیش، شب جمعه‌ای به همراه آقا سید محمد علی باقر خیاط و دیگر دوستان به مسجد جمکران رفته بودیم. در آنجا همه بعد از اعمال و آداب مسجد خوابیدند و تنها من و پیر مردی بیدار بودیم. او بر پشت بام، شمعی روشن کرد و در پرتو آن دعا می‌خواند. من هم به نماز شب مشغول بودم. در این وقت دیدم که ناگاه هوا روشن شد. با خود گفتم: حتما ماه طلوع کرده است. اما هر چه نگاه کردم. ماه را در آسمان ندیدم! یک مرتبه متوجه شدم که در فاصله ۵۰۰ متری من، سید بزرگواری در زیر درختی ایستاده است و این تابش این نور از آن آقا است. به پیرمرد کنار خود گفتم: شما کنار آن درخت، آقایی را می‌بینید؟! پیرمرد گفت: هوا تاریک است و چیزی هم دیده نمی‌شود تو هم خوابت می‌آید، برو بگیر بخواب!

دانستم که پیرمرد سید را نمی‌بیند. به نزد سید رفتم و عرضه داشتم: آقا دلم می‌خواهد به کربلا بروم اما نه پولی دارم و نه گذرنامه‌ای. اگر تا صبح پنج شنبه آینده، گذرنامه من با پول آماده شد، می‌دانم که امام زمان(ع) هستید و گرنه یکی از سادات! بعد از عرض این حاجت ناگهان دیدم که همه جا تاریک شد و آن آقا هم نیست. صبح، داستان را برای رفقا و همراهان تعریف کردم .بعضی از آنها مرا مسخره کردند و به ساده‌دلی من خندیدند.

گذشت تا روز چهارشنبه هفته آینده آن؛ صبح زود در میدان فوزیه [میدان امام حسین(ع) فعلی] برای کاری رفتم و به خاطر باران، کنار دیواری ایستادم. در این هنگام پیر مردی ناشناس نزد من آمد و گفت: حاج محمد علی! مایل هستی به کربلا بروی؟!

عرض کردم:خیلی مایلم اما نه پولی دارم و نه گذرنامه‌ای!

گفت: شما دو عدد عکس با دو عدد رونوشت شناسنامه برای من آماده کن!

گفتم: عیالم را می خواهم ببرم! گفت او هم مانعی ندارد!

با عجله به خانه رفتم، اسناد و مدارک را برداشتم، آوردم به پیرمرد دادم. پیر مرد گفت: فردا صبح همین وقت اینجا بیایید و مدارک و گذرنامه‌های خود را از من بگیرید!

فردا صبح به همان محل رفتم. پیر مرد آمد و گذرنامه‌ها را با ویزای عراقی به همراه ۵ هزار تومان پول به من داد و رفت و بعد هم دیگر او را ندیدم.

از آنجا به منزل آقا سید محمدباقر خیاط ـ که در آن مجلس ختم صلوات برقرار بودـ رفتم. بعضی از رفقا و همراهان آن شب از راه تمسخر به من گفتند: حاج محمد علی! گذرنامه‌ها را گرفتی؟

گفتم بله! و گذرنامه‌ها را با پول به آنها نشان دادم، با تعجب تاریخ گذرنامه را خواندند و دیدند تاریخ آن روز چهارشنبه است. همه به گریه افتادند و گفتند: خوشا به سعادتت! ما که سعادت نداشتیم.

 نظر دهید »

تشرف حاجی‌فشندی نزد امام‌زمان(عج)

07 اردیبهشت 1392 توسط حاتم

 حاجی فشندی عبد صالح و بنده برگزیده حق بوده، عمری را با پاکی، پارسایی و عشق و علاقه به علی(ع) و فرزندان او به ویژه امام عصر(عج) گذرانده و به خاطر سرشت پاک، طینت طیب و صفای باطن، چندین بار توفیق تشرف به محضر آن موعود مهربان را یافته و جمال جمیل یوسف زهرا(ع) را به تماشا نشسته است.

در نقل تشرفات او آنچه قابل توجه و تأمل برانگیز است اینکه آن بزرگوار، فراوان مورد اعتماد و اعتقاد مراجع معظم تقلید و دیگر علما و بزرگان بود و آنان در نقل تشرفات او نه تنها تردید نکرده، او را ستوده و از وی به عنوان دوستدار حقیقی، خالص و مخلص امام عصر(عج) نام برده‌اند.

شخصیت‌های شناخته‌شده‌ای مانند مرحوم آیت‌الله بهجت، شهید محراب آیت‌الله دستغیب و آیت‌الله ناصری دولت آبادی بر صحت گفتار، درستی کردار، سلامت نفس و پاکی ضمیر مرحوم فشندی شهادت داده‌اند.

از تشرفات نقل شده از او می‌توان فهمید که حاجی فشندی از نظر تحصیلات ظاهری و مراتب علمی در حد متوسط بوده است اما از نظر سلوکی و مقامات معنوی بسی برتر و بالاتر قرار داشته است.

تشرف اول؛ احترام به سادات

مرحوم فشندی، تشرف نخست خود را این گونه برای آیت‌الله شهید دستغیب و مرحوم حاج آقا معین شیرازی نقل کرده است:

قریب ۳۰ سال پیش، برای زیارت اربعین عازم کربلا شدم. آن زمان برای صدور گذرنامه، از هر نفر، چهارصد تومان می‌گرفتند. بعد از اخذ گذرنامه، خانواده ما [همسرم]گفت :«من هم می‌آیم». ناراحت شدم و گفتم :«چرا قبلا نگفتی؟!». خلاصه بدون گذرنامه عیال حرکت کردیم. جمعیت و همراهان ما پانزده نفر می‌شدند که عبارت بود از ۴ مرد و ۱۱ زن. در میان زنان یک پیرزن سید علویه نیز وجود داشت که عمر او ۱۰۵سال بود. این پیر زن علویه با دو نفر از همراهان ما، قرابت و خویشاوندی داشت. با اینکه جابه جایی و انتقال پیر زن علویه خیلی زحمت و گرفتاری داشت اما او را حرکت دادیم و با خود بردیم.

هر چند گذرنامه نداشتیم اما به آسانی از مرز ایران و عراق گذشتیم و قبل از اربعین حسینی(ع) به کربلا مشرف شدیم. بعد از اربعین و پس از زیارت به نجف اشرف رفتیم و بعد از ۱۷ربیع الاول هم قصد زیارت کاظمین و سامرا نمودیم. در این وقت خویشاوندان پیرزن علویه از بردن او به کاظمین و سامرا و جا به جایی وی خیلی اظهار ناراحتی کرده و گفتند: «او را با خود نبریم. در نجف بماند تا برگردیم» اما من گفتم: زحمت این پیرزن و سید علویه با من است شما نگران و ناراحت نباشید!

به اتفاق همراهان به راه افتادیم. ایستگاه قطار کاظمین و سامرا شلوغ بود و همه در انتظار قطار بودند به هر حال با آن جمعیت زیاد تهیه بلیط و اسکان مشکل بود. در این هنگام سیدی عرب ـ که شالی سبز به کمر داشت ـ نزد من آمد و فرمود: «سلام علیکم حاج محمد علی! شماها پانزده نفر هستید؟ عرض کردم: بله! فرمود: این پانزده بلیط را بگیرید و همین جا باشید، من می‌روم بغداد و بعد از نیم ساعت با قطار بر می‌گردم و یک کوپه (اتاق) دربست برای شما نگه می‌دارم. شما از جای خود حرکت نکنید!

قطاری از کرکوک آمد و سید سوار شد و رفت. بعد از نیم ساعت قطاری آمد و جمعیت هجوم آوردند. رفقا و همراهان من خواستند سوار شوند که من مانع شدم و آنها از این حرکت من کمی ناراحت شدند. همه که سوار شدند، آن سید آمد و ما را در یک کوپه دربست سوار قطار کرد. وقتی وارد سامرا شدیم آن سید بزرگوار به من فرمود: شما به اتفاق همراهان به منزل سید عباس خادم بروید!

من نشانی سید عباس خادم را یافتم و نزد او رفته، گفتم ما ۱۵ نفر هستیم، ۶ روز هم در اینجا می‌مانیم و دو اتاق می‌خواهیم. ضمناً هزینه و کرایه محل چقدر می‌شود؟

سید عباس خادم گفت: یک آقای سیدی کرایه ۶ روز شما را به همراه مخارج خوراک و زیارت نامه خوان پرداخت و فرمود: «روزی هم، دو مرتبه شما را به سرداب و حرم ببرم!».

گفتم: آن سید کجاست؟ گفت همین الان از پله‌های ساختمان پایین رفت. فوراً به دنبال سید پایین آمدم اما هر چه گشتم او را ندیدم و نیافتم. دوباره به سید عباس خادم مراجعه کردم و گفتم ـ آن سید هزینه پانزده بلیط را از ما طلبکار بود. نمی‌دانی کجا رفت؟ گفت: من نمی‌دانم! تازه تمام مخارج شما را هم در این ۶ روز پرداخت کرده است!

زیارات کاظمین و سامرا که تمام شد دوباره به کربلا برگشتیم. در کربلا نزد مرحوم آیت‌الله سید مهدی شیرازی ـ از مراجع معظم تقلید ـ رفتم، جریان را برای آقا نقل کردم و درباره بدهی خود به آن سید عرب بزرگوار پرسیدم. مرحوم آیت‌الله شیرازی فکری کردند و بعد فرمودند: در جمع شما از سادات کسی هست؟

عرض کردم: بله، یک پیرزن علویه کهنسالی است!

فرمود: امام زمان(عج) شما را ـ به خاطر احترام به آن پیرزن علویه ـ میهمان کرده است!

مرحوم شهید دستغیب در خاتمه تشرف می‌نویسد: «به نظر حقیر شاید آن سید بزرگوار عرب ـ یکی از «رجال الغیب»یا «ابدال»ـ که ملازم خدمت آن حضرت‌اندـ بوده باشد».

 نظر دهید »

نخستین سخنى که مهدى(علیه السلام) پس از قیام خود مى گوید

07 اردیبهشت 1392 توسط حاتم

امام باقر(علیه السلام) مى فرمایند:

«أوّل ما ینطق القائم (علیه السلام) حین یخرج هذه الآیة: ( بقیة الله خیر لکم إن کنتم مؤمنین ) ، ثم یقول: أنا بقیة الله وحجته وخلیفته علیکم فلا یسلم علیه مسلم إلاّ قال: السلام علیک یا بقیة الله فى أرضه».

«نخستین سخنى که مهدى(علیه السلام) پس از قیام خود مى گوید این آیه است: ( بقیة الله خیر لکم إن کنتم مؤمنین )، سپس مى گوید: منم بقیة الله وحجت و خلیفه او در میان شما، سپس هیچ کس بر او سلام نمى کند، مگر این که مى گوید: السلام علیک یا بقیة الله فى أرضه». (1)

درست است که در آیه مورد بحث، منظور از «بقیة الله» سود و سرمایه حلال و یا پاداش الهى است ولى هر موجود نافع که از طرف خداوند براى بشر باقى مانده و مایه خیر و سعادت او گردد «بقیة الله» حساب مى شود. تمام پیامبران الهى و پیشوایان بزرگ «بقیة الله» هستند. تمام رهبران راستین که پس از مبارزه با یک دشمن سرسخت براى یک قوم و ملت، باقى مى مانند از این نظر، بقیة الله هستند.

همچنین سربازان مبارزى که پس از پیروزى از میدان جنگ، باز مى گردند، آنها نیز بقیة الله هستند. از آنجا که مهدى موعود(عجل الله تعالى فرجه الشریف) آخرین پیشوا و بزرگترین رهبر انقلابى پس از قیام پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) است، یکى از روشن ترین مصادیق «بقیة الله» مى باشد و از همه به این لقب شایسته تر است. به ویژه که تنها باقى مانده پس از پیامبران و امامان است.

1.به نقل از تفسیر صافى، ذیل آیه فوق.

 نظر دهید »

سبک زندگی که امام زمان می پسندد

26 فروردین 1392 توسط حاتم

یکی از رسالتهای تربیتی خانواده های مهدوی تربیت نسل مستعد و مهیا از نظر علمی و عملی برای یاوری و اجرای منویات امام زمان (ع) است. خانه های نورانی به نور ولایت و امامت، کانون تربیت سربازان امام زمان (ع) و عهده دار پرورش دادن یاوران جان بر کف برای حضرت هستند که تربیت دینی آنان بر اساس، قرآن و عشق پیامبر و آل پیامبر (ص) می باشد. پیامبر اکرم(ص) در روایتی می فرمایند:

أدَّبوا أولادَکم عَلی ثلاث خِصالٍ: حُبَّ نَبِیِّکم و حُبَّ أهلِ بیتهِ و قراءَ هِ القرآن… فرزندانتان را بر سه پایه و خصلت تربیت کنید: محبت پیامبرتان، محبت اهل بیت او و قرآن ( کنزالعمال، ج ۱۶، ص ۴۵۶.) برای انجام این رسالت بزرگ ما از سه الگو و روش استفاده می کنیم:
* تربیت فرزند بر اساس اصول تربیتی کلی شرعی و عقلی
* تربیت فرزند بر اساس توصیه های خاص اهل بیت (ع)
* تربیت فرزندان بر اساس الگوی صفات یاوران حضرت مهدی (ع)

 

تربیت نسل یاوران مهدی، بر اساس الگوی صفات یاران حضرت مهدی (ع) می باشد.

در قرآن کریم و روایات اهل بیت (ع) به مجموعه ای از خصلتها و ویژگیهای شخصیتی اصحاب المهدی پرداخته شده است. شمارش این صفات در قرآن و روایات به معنای حرکت در مسیر تربیت چنین نسلی و الگو قرار دادن این شیوه می باشد، به طور مثال قرآن شش صفت برای یاوران حضرت مهدی (ع) بر می شمارد:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ وَ لاَ یَخَافُونَ لَوْمَةَ لاَئِمٍ… ای کسانی که ایمان آورده اید هر کس از شما که از دین خود باز گردد، باکی نیست پس به زودی خداوند قومی را می آورد که:
.۱ خدا ایشان را دوست دارد.
.۲ آنان نیز خدا را دوست می دارند.
.۳ در مقابل مؤمنین فروتن هستند.
.۴ در مقابل کافرین سرسختند.
.۵ در راه خدا جهاد می کنند.
.۶ از ملامت هیچ ملامتگری نمی هراسند .

ولی باید گفت:از یکسو دچار شدن به روزمرگی و از سویی تقلید کورکورانه سبک زندگی غربی( که هیچ تناسبی با سبک زندگی اسلامی ندارد) لزوم برنامه ریزی و پیاده سازی سبک زندگی اسلامی را دو چندان می کند. سبک زندگی ای که باید هر چه بیشتر ما را به جامعه مهدویت نزدیک نماید.

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9

مدرسه علمیه الزهراء خمینی شهر

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • عمومی
    • پزشکی
  • مذهبي
    • اخلاقی
  • مناجات
  • آشپزی
  • خاطرات شهدا و بزرگان
  • خانه داری
  • مهدویت و فرهنگ انتظار در فضای مجازی
  • احادیث نورانی معصومین(ع)
  • چکیده پایان نامه های مدرسه
    • مقاله
  • علمی
  • معرفی کتاب
  • روانشناسی
  • دل نوشته های یک طلبه
  • سیره اهل بیت علیهم السلام
  • اطلاع رسانی برنامه ناب رسانه
  • کلام ناب بزرگان
  • شعر
  • علما
  • جملات تامل برانگیز
  • خبرهاي مدرسه
    • فرهنگي
    • پژوهش
    • آموزش
  • احکام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
ایامم را به یاد خود آباد ساز و پیوسته در خدمت خویش مستدام دار و کردارم را پذیرا باش.«امیر المومنین(ع)»
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس