• خانه 
  • امامان در عالم مثال به چه کیفیت بودند؟ 
  • تماس  
  • ورود 

دو ذکر گره‌ گشا به لسان آیت‌الله تهرانی (ره)

13 آذر 1393 توسط حاتم

آیت الله مجتبی شهیدی کلهری مشهور به مجتبی تهرانی استاد مشهور اخلاق و مرجع تقلید و مدرس حوزه های علمیه تهران(مانند مدرسه مروی)بود. وی از محضر اساتید بزرگی همچون ادیب نیشابوری، آیت الله بروجردی، آیت الله حکیم، آیت الله گلپایگانی، علامه طباطبایی و… بهره برد.

این مرجع بزرگوار تقلید و استاد بزرگ اخلاق، پس از 40سال خدمت صادقانه در نشر معارف اسلامی و ترویج مکتب حقّۀ اهل‌بیت عصمت و طهارت، در دی‌ماه سال 1391ه.ـ‌ش. دار فانی را وداع گفت. در این مجال سعی داریم تا جرعه ای از بیانات ناب اخلاقی ایشان را در اختیار علاقمندان قرار دهیم.


دو ذکری که گره گشاست

«وَ تِلَاوَةَ الْقُرْآنِ»؛ قرآن زیاد تلاوت کنید. قرآن کلام الله است و این کلام الهی اثرش این است که انسان را حفظ می کند. بعد حضرت می فرماید: «وَ الصَّلَاةَ عَلَى النَّبِیِّ»؛ و زیاد بر پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) درود بفرستید. زیاد صلوات بفرستید. چرا؟ «فَإِنَّ الصَّلَاةَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ عَشْرُ حَسَنَات». یعنی به واسطه هر یک صلوات، دَه حسنه برای انسان نگاشته می شود.


این برای انسان، یک جنبه ذخیره ای است. آنهایی که دنبال این هستند که حسنات را ذخیره کنند، ‌از بهترین ذکرها برای این کار صلوات است. ما اذکار زیادی داریم؛ ولی در بین اذکار، ذکر صلوات غیر مسأله ذخیره حسنه بودنش - که در این روایت هم اشاره شد - خودش کاربرد دارد و گره‏گشا است. ما در بین اذکار دو ذکر داریم که اینها سرآمد اذکار هستند. و آن دو عبارت از «صلوات» و «استغفار» است. این دو ذکر کاربرد گره‏ گشایی دارند.

دنبال این نباشیم که در صلوات رقم و عدد بیاوریم

حتی من این را می خواستم اشاره کنم که گاهی هم اگر سقفی برای صلوات می گذارند، خیال نکنید که رعایت آن سقف عددی‏اش، ‌مدخلیّت زیادی داشته باشد. نه!‌ این‏گونه نیست. من این را از بزرگان به یادگار دارم که دنبال این نباشیم که در صلوات رقم و عدد بیاوریم.
بله رقم‏ها و سقف‏هایی که گذاشته شده سر جای خودش درست است؛ امّا خود این ذکر صلوات فی‏نفسه گره‏گشایی دارد و سوای حسنه بودنش، از آن طرف ذکر صلوات از نظر گره گشایی‏اش در کارهای انسان اثر وضعی دارد. ذکر صلوات یک چنین کاربردی دارد.[2]

پانویس

[1]. بحارالانوار، جلد 75، صفحه 372 - تحف العقول، صفحه 488
[2]. یکشنبه 22 اسفند 1389 - 8 ربیع الثانی 1432. مسجد جامع بازار تهران
باشگاه خبرنگاران


 نظر دهید »

سه خطای رفتاری والدین در تربیت کودکان

13 آذر 1393 توسط حاتم

به اعتقاد کارشناسان، والدین در تربیت فرزندان باید روش‌ها و رفتارهایی را به کار بگیرند که بتوانند فرزندانی قوی و با سلامت و قدرت روانی بالا بزرگ کنند. برای داشتن فرزندانی سالم به لحاظ جسمی و روانی راه آسانی پیش روی والدین نیست و برای رسیدن به نتیجه نسبتا مطلوب داشتن مطالعه کافی و ارتباط با متخصصان و مشاوره گرفتن از کارشناسان برای پدرومادرها الزامی است.

در این مقاله به سه خطای رفتاری والدین که موجب ضعف و ناتوانی کودک به لحاظ روحی و روانی می‌شود اشاره کرده که آگاهی از آنها و اصلاح این اشتباهات به سود شما پدر یا مادر عزیز و فرزندتان است. کارشناسان تاکید می‌کنند که اگر می‌خواهید فرزندتان روحیه قوی و مقاومی پیدا کند این سه خطا را انجام ندهید:

1. لوس کردن فرزندان

هیچ پدر و مادری نمی‌خواهد فرزندش ناراحت باشد اما زمانی که مراقبت از کودکان افراطی شود آنها در آینده عذاب خواهند کشید. کودکانی که از ابتدا با سختی‌ها روبرو می‌شوند در آینده نیز راه‌های بیشتری را برای مبارزه با این سختی‌ها امتحان و کشف می‌کنند. زمانیکه به کودک اجازه‌ مبارزه با مشکلاتش داده نمی‌شود،‌ او به توانایی‌هایش بی‌اعتماد می‌شود. در حالی که سختی‌ها بخشی از زندگی و فرصتی برای رشد کودک هستند.

2. گفتن این جمله که او از همه بهتر است!

زمانی که والدین به فرزندشان می‌گویند که او در همه چیز فوق‌العاده است از کوچکترین کارها تا بزرگترین آنها، فرزندان تفاوت میان فوق العاده و معمولی بودن را نمی‌فهمند و برای به دست آوردن موفقیت‌های بیشتر تلاش نمی‌کنند.

3. دور نگه داشتن کودک از واقعیت‌ها

گفتن واقعیت به کودکان سخت است. زندگی سخت است و واقعیت این است که کسی نمی‌تواند به جای دیگری سختی بکشد و نباید این کار را بکند. هنگامی که کودکان به طور مرتب از واقعیت دور نگه داشته می‌شوند و دائما از آنها حمایت شود بدون آنکه در جریان سختی‌های زندگی قرار بگیرند، حس می‌کنند که مشکلات و قوانین برای آن‌ها رخ نمی‌دهد. در عوض آنها به ساخت قوانین مخصوص خود می‌پردازند و از دیگران نیز انتظار دارند که خود را با قوانین آنها هماهنگ کنند و به این ترتیب در کودکی و بزرگسالی و در اجتماع با مشکلات متعددی مواجه خواهند شد.


 نظر دهید »

دستورالعملي عجيب

30 آبان 1393 توسط حاتم

یکی از بازاریان که از شاگردان مرحوم شاه آبادی [استاد اخلاق و عرفان امام خميني] بود، نقل می کرد که ایشان، یک شب در یکی از سخنرانی هایشان، با ناراحتی اظهار داشتند:

“چرا افرادی که در اطراف ایشان هستند، حرکتی از خود در جنبه های معنوی نشان نمی دهند؟

می فرمودند :آخر، مگر شماها نمی خواهید آدم شوید؟ اگر نمی خواهید من این قدر به زحمت نیفتم”

همین فرد می گوید:

بعد از منبر، ما چند نفر خدمت ایشان رفتیم و گفتیم که آقا ما می خواهیم آدم بشویم. چه کنیم؟

ایشان فرمودند: من به شما سه دستور می دهم، عمل کنید، و اگر نتیجه دیدید، آن وقت بیایید تا برنامه را ادامه دهیم.

سه دستور ایشان چنین بود:

1. مقید باشید نماز را در اول وقتش اقامه کنید. هر کجا باشید و دیدید صدای اذان بلند شد، دست از کارتان بکشید و نماز را اقامه کنید و حتی المقدور هم سعی کنید به جماعت خوانده شود.

2. در کاسبی تان انصاف به خرج دهید، و واقعا” اقل منفعتی را که می توانید، همان را در نظر بگیرید . در معاملات، چشم هایتان را ببندید و بین دوست و آشنا و غریبه و شهری و غیر شهری فرق نگذارید. همان اقل منفعت در نظرتان باشد.

3. از نظر خمس ، گر چه می توانید برای ادای آن تا سال صبر کنید و امام معصوم علیه السلام به شما مهلت داده اند، اما شما ماه به ماه حق و حقوق الهی را ادا کنید.

همین فرد می افزاید: من دستورات ایشان را که از ماه رجب شنیده بودم، اجرا کردم تا به ماه رمضان رسید. قبل از ماه رمضان در بازار پاچنار می آمدم که، صدای اذان بلند شد. خود را به مسجد نایب رساندم و پشت سر مرحوم حجت الاسلام سید عباس آیت الله زاده مشغول نماز شدم.

در نماز دیدم که ایشان گاهی تشریف دارند و گاهی ندارند. در قرائت نیستند ولی در سجده و رکوع هستند. پس از نماز به ایشان عرض کردم: شما در حال نماز کجا تشریف داشتید؟ نبودید.

ایشان متحیر شد. تعجب کرد و فرمود که معذرت می خواهم. من از مسجد و منزل ناراحت شدم، لذا در نماز، گاهی می رفتم دنبال آن اوقات تلخی و بعد از مدتی، متوجه می شدم و بر می گشتم.

این اولین مشاهده ی من بود که در اثر دستورات آیه الله شاه آبادی برایم حاصل شده بود. در اثر دو ماه و نیم التزام من به این سه دستور، دید ما باز شد و برنامه را هم چنان ادامه دادم که مشاهدات بعدی من، دیگر قابل بیان نیست

[آثار و بركات نماز اول وقت صفحه 70]


 نظر دهید »

*دعایی که امام حسین علیه السلام قبل از شهادت به امام سجاد تعلیم دادند

28 آبان 1393 توسط حاتم

از حضرت زین العابدین علیه السلام روایت شده است که فرمودند: پدرم در روزی که کشته شد، در حالی که خونها { از بدنش } می جوشید من را به سینه چسبانید و فرمودند: «ای پسرم، از من حفظ کن دعایی را که فاطمه صلوات الله علیها من را تعلیم نمود و رسول الله صلی الله علیه و آله او را تعلیم کرده بود و جبرئیل به پیامبر در حاجتها و امور مهم و غم و غصه ها تعلیم داده بود و همچنین در امور مهمی که از آسمان نازل می شود و کارهای بزرگ و سهمگین؛ فرمود بخوان: بحق یس والقرآن الحکیم، و بحق طه و القرآن العظیم، یا من یقدر علی حوائج السائلین، یا من یعلم ما فی الضمیر، یا منفّس ان المکروبین، یا راحم الشیخ الکبیر، یا رازق الطفل الصغیر، یا من لا یحتاج الی التفسیر، صلی علی محمد و آل محمد و افعل بی کذا و کذا » و بالاخره آخرین مطلبی که از حضرت زین العابدین علیه السلام در روز عاشورا تا قبل از شهادت حضرت امام حسین علیه السلام نقل شده است مربوط به آخرین وداع ایشان با پدرشان می باشد.

 نظر دهید »

*چرا امام سجّاد(ع)، مستقیماً قیام مختار را تأیید نکردند؟!

28 آبان 1393 توسط حاتم

آیت الله قرهی در این رابطه می فرمایند :مختار با این که دل اهل‌بیت و آل‌الله را شاد کرد امّا موقعی که باید به کمک امام مجتبی(ع) می‌رفت، گفت: من می‌دانم این کوفی‌ها بی‌وفا هستند و اصلاً این جنگ درست نیست.


اگر به صورت ظاهر هم نگاه کنیم و همه مطالب را روی ورقه بیاوریم، می‌بینیم محاسبات مختار درست از کار درآمده و درست گفته است، چون امام آخر مجبور شدند صلح کنند؛ امّا آقاجان تو بهتر می‌فهمی یا امام؟! یعنی واقعاً امام نمی‌دانست این کوفی‌ها چه کسانی هستند؟! تو باید بگویی: من مطیعم، هرچه شما فرمودید؛ شکست خوردیم، اشکال ندارد؛ پیروز هم شدیم، اشکال ندارد.امام خمینی(ره) همیشه یک جمله‌ای داشتند که می‌فرمودند: ما موظّف به تکلیف هستیم، نتیجه مهم نیست. نتیجه هر چه شد، شد. تکلیفم این است که انجام بدهم، حالا می‌خواهم پیروز بشوم، می‌خواهم نشوم!


امّا مختار با اینکه دل اهل بیت را هم شاد کرد، ولی خودش برای خودش اظهار فضل کرد. لذا شهدای کربلا کجا و مختار هم که شهید شد کجا؟! اصلاً نمی‌شود درجاتشان را قیاس کنیم، زمین تا آسمان تفاوت دارند!دقّت کنید؛ شاید این را نشنیده باشید. می‌دانید دلیل اینکه امام زین‌العابدین(ع) به محمّد حنفیه گفت: امور را راجع به قضیه قیام مختار به تو می‌سپارم، چیست؟ یک دلیل این است که امام نخواستند وارد شوند که یک مقدار قوّت بگیرند و دین حفظ شود.


امّا یک دلیل دیگر این است که امام می‌گویند: من دیگر نمی‌خواهم مستقیم به مختار، مطلبی را بگویم. مختار دیگر در اندازه‌ای نیست که من مستقیم به او دستور بدهم. لذا با این که امام ضمنی به مختار اجازه قیام دادند امّا دیگر مستقیم به او نمی‌فرمایند. بلکه می‌فرمایند: محمّد حنفیه! تو در این امور از طرف ما تام الاختیاری. - این را به خاطر بسپارید و بر روی آن تأمّل و تفکّر کنید تا ببینید چیست .یعنی حضرت به مختار می‌فرمایند: تو دیگر قابلیّت آن را نداری که من مستقیم به تو مطلبی را بگوبم، چون آن‌جایی که باید ورود پیدا می‌کردی، نکردی و بالعکس اظهار فضل، اظهار وجود و اظهار منیّت کردی. همین است! اظهار منیّت انسان را بیچاره می‌کند. مختار اظهار منیّت و اظهار فضل کرد، این‌طور شد.



 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 81
  • 82
  • 83
  • ...
  • 84
  • ...
  • 85
  • 86
  • 87
  • ...
  • 88
  • ...
  • 89
  • 90
  • 91
  • ...
  • 330

مدرسه علمیه الزهراء خمینی شهر

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • عمومی
    • پزشکی
  • مذهبي
    • اخلاقی
  • مناجات
  • آشپزی
  • خاطرات شهدا و بزرگان
  • خانه داری
  • مهدویت و فرهنگ انتظار در فضای مجازی
  • احادیث نورانی معصومین(ع)
  • چکیده پایان نامه های مدرسه
    • مقاله
  • علمی
  • معرفی کتاب
  • روانشناسی
  • دل نوشته های یک طلبه
  • سیره اهل بیت علیهم السلام
  • اطلاع رسانی برنامه ناب رسانه
  • کلام ناب بزرگان
  • شعر
  • علما
  • جملات تامل برانگیز
  • خبرهاي مدرسه
    • فرهنگي
    • پژوهش
    • آموزش
  • احکام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
ایامم را به یاد خود آباد ساز و پیوسته در خدمت خویش مستدام دار و کردارم را پذیرا باش.«امیر المومنین(ع)»
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس