• خانه 
  • امامان در عالم مثال به چه کیفیت بودند؟ 
  • تماس  
  • ورود 

اصول و فنون پژوهش در عرصه دین پژوهی

08 اسفند 1394 توسط حاتم

اصول و فنون پژوهش در عرصه دین پژوهی
تولید علم، از جمله علوم انسانی اسلامی، با توجه به تاکیدات و مطالبات رهبری معظم انقلاب، از دغدغه های جدی دانش پژوهان مسلمان، و طبعاً به طور خاص طلاب علوم اسلامی است. در راستای تحقق این امر، خیل عظیمی از مقالات و کتاب هایی را شاهد هستیم که با عناوین یا موضوعاتی که پسوند اسلامی را یدک می کشند در این حوزه به طبع می رسد و می تواند موهم این تصور باشد که تحولی جدی و پیشرفتی پرشتاب در این عرصه در حال وقوع است. با این حال از این نکته نباید غافل ماند که تحقق تولید علم همچون هر امر دیگری در گرو تصور صحیح از چیستی و چگونگی آن در حوزه نظر، و نیز پایبندی به ملزومات این تصور در عرصه عمل است. نداشتن چارچوب نظری کارآمد و استاندارد یا عدم التزام به رعایت آن اثر بخشی و کارآمدی تلاش های صورت گرفته را تحت تأثیر جدی قرار می دهد.
از همین رو تألیف آثار در قلمرو روش شناسی دین پژوهی، و نیز ترویج استفاده از منابع معتبر و ارزشمند در این بخش از ضروریات پیشرفت و تولید علم به شمار می رود. کارآیی و اثر بخشی تحقیق در گرو توانایی پژوهش فردی یا گروهی است. کسب این توانایی در گرو دانش، مهارت و نگرش پژوهشی است. و این سه، به وسیله آموزش روش شناسی پژوهش حاصل می آید.»
روش شناسی پژوهش به چهار نیاز عمده پژوهشگر پاسخ می دهد:
1- «نیاز به مفهوم سازی های دقیق، روشن و کامل از مفاهیم کلیدی پژوهش». مطالعه تاریخی، تجربی، تحلیلی، تطبیقی، برون دینی و درون دینی و بسیاری مفاهیم و اصطلاحات دیگر مطرح در امر پژوهش، محتاج تعریف دقیق و متمایز از یکدیگر است تا پژوهشگر و مخاطب پژوهش هر دو نسبت به آنچه در قالب پژوهش رخ می دهد، دیدگاه درستی کسب نمایند و با بصیرت کامل در این وادی قدم گذارند.
2- شناخت قواعد راهبردی و اصول کاربردی که رعایت آن محقق را از انحراف در تحقیق و ناکامی باز می دارد؛
3- «آشنایی با فنون و تکنیک هایی که به کار بستنان، رعایت اصول را تسهیل و تصحیح می کند». نگارنده برای محقق شدن هر اصل، فنون و ابزارهایی را معرفی می کند تا پژوهشگر با به کار بستن آن، به انجام پژوهشی استاندارد نائل شود. برای نمونه، یکی از اصول ۲۰ گانه نام برده شده، تشخیص و تمییز موارد خلاف و وفاق ظاهری از موارد خلاف و وفاق واقعی، در مطالعه تطبیقی است. چگونه و با چه ابزاری می توان به این مهم دست یافت؟
4- «شناخت فرایند عملیاتی مطالعه پژوهشی در هر یک از روی آوردهای آن».
پژوهش یک فرایند است؛ زنجیره ای از اقدامات مختلف که باید به ترتیب و در جای خود انجام شود. طبعاً هر یک از گونه های پژوهش، فرایند خاص خود را دارد که پژوهشگر باید به خوبی با آن آشنایی یابد.
منبع:
کتاب «اصول و فنون پژوهش در عرصه دین پژوهی» اثر دکتر احد فرامرز قراملکی، دانشیار دانشکده الهیات دانشگاه تهران
2 سایت

واحد پژوهش

 نظر دهید »

چکیده پایان نامه حدیث کساء

08 اسفند 1394 توسط حاتم

چکیده:
وقتی کتابی را می خوانیم همان طور که توقع می رود در پایان کتاب یا داستان نتیجه ای حاصل شود. بنابراین درباره ی دعاها هم باید اینگونه باشد.
ولی بیشتر مردم، در پایان دعاها توقع دارند حاجت ها روا شود و هرگز به نکات اخلاقی توجه نمی کنند، در صورتی که در خیلی دعاها و به جرأت می توان گفت در همه ی ادعیه که از پیامبران و امامان و بزرگان ما نقل شده سرشار از نکات اخلاقی است چون خود بهترین الگوی اخلاقی بوده اند.
هدف از نوشتن این منبع پرداختن به نکات اخلاقی آن بوده است.
از خدای منان می خواهم مرا در این امر یاری کند تا خوانندگان به راحتی با این نکات آشنا شوند.
خوانندگان این حدیث دارای چندین مطلب است که ما به آن ها اشاره می کنیم و اول فهرست ها را نام می بریم و بعد به توضیح آن می پردازیم.

لینک مقاله

 

 نظر دهید »

کتاب"عارفانه"؛ روایتی خواندنی از زندگی و خاطرات شهید احمدعلی نیری

29 دی 1394 توسط حاتم

مرحوم آیت الله حق شناس نقل کرده است: “این شهید را دیشب در عالم رویا دیدم، از احمد پرسیدم چه خبر؟ به من فرمود: تمام مطالبی که (از برزخ و…) می گویند حق است. از شب اول قبر و سوال و…اما من را بی حساب و کتاب بردند.

گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس - کتاب “عارفانه ” دربردارنده زندگینامه و خاطرات عارف شهید “احمدعلی نیری” است که از سوی نشر امینان به چاپ رسیده است. در این کتاب مادر، دوستان، استادان و شاگردان این شهید بزرگوار به خاطره گویی از وی پرداخته و از خصوصیات نیک شهید نیری سخن گفته اند.

شهید احمدعلی نیری یکی از شاگردان خاص مرحوم آیت الله حق شناس بود؛ وقتی مردم دیدند که آیت الله حق شناس در مراسم ترحیم این شهید بزگوار حضور یافت و ابعادی از شخصیت او را برای مردم بیان کرد، تازه فهمیدند که چه گوهری از دست رفته است!

مرحوم آیت الله حق شناس درباره شهید نیری گفت: ” در این تهران بگردید. ببینید کسی مانند این احمد آقا پیدا می شود یا نه؟”

در بخشی از کتاب “عارفانه” نوشته شده است:

آیت الله حق شناس، در مجلسی که بعد از شهادت احمدعلی داشتند بین دونماز، سخنرانیشان را به این شهید بزرگوار اختصاص داده و با آهی از حسرت که در فراق احمد بود، بیان داشتند:

“این شهید را دیشب در عالم رویا دیدم .از احمد پرسیدم چه خبر؟ به من فرمود: تمام مطالبی که (از برزخ و…) می گویند حق است. از شب اول قبر و سوال و…اما من را بی حساب و کتاب بردند.

رفقا! آیت الله بروجردی حساب و کتاب داشتند. اما من نمی دانم این جوان چه کرده بود؟ چه کرد که به اینجا رسید؟!”

سپس در همان شب ایشان به همراه چند نفر از دوستان به سمت منزل احمدآقا که در ضلع شمالی مسجد امین الدوله در چهار راه مولوی بود، رهسپار شدند. در منزل این شهید بزرگوار روبه برادرش اظهار داشتند: “من یک نیمه شب زودتر از ساعت نماز راهی مسجد شدم. به جز بنده وخادم مسجد، این شهید بزرگوار هم کلید مسجد را داشت. به محض اینکه در را باز کردم، دیدم شخصی در مسجد مشغول نماز است. دیدم که یک جوانی در حال سجده است. اما نه روی زمین ! بلکه بین زمین وآسمان مشغول تسبیح حضرت حق است. جلوتر که رفتم دیدم احمدآقا است. بعد که نمازش تمام شد پیش من آمد و گفت تا زنده ام به کسی حرفی نزنید….”

این کتاب، کاری است از گروه فرهنگی ابراهیم هادی که از سوی نشر امینان به چاپ رسیده است.

بخوانید و قضاوت کنید ما کجا و شهدا کجا

 

 2 نظر

سلام بر ابراهیم / معرفی کتاب زندگینامه شهید ابراهیم هادی

20 دی 1394 توسط حاتم


«سلام بر ابراهیم» کاری است از گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی که در قالب زندگینامه ای مختصر و ۶۹ خاطره درباره شهید بزرگوار و مفقود الاثر «ابراهیم هادی» منتشر شده است.
این نوشتار حاصل بیش از پنجاه مصاحبه از خانواده، یاران و دوستان آن شهید است که همگی نگارنده را در گردآوری این مجموعه ارزشمند یاری رساندند.(مقدمه کتاب)

«سلام بر ابراهیم» کاری است از گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی که در قالب زندگینامه ای مختصر و ۶۹ خاطره درباره شهید بزرگوار و مفقود الاثر «ابراهیم هادی» منتشر شده است.

شهید هادی در یکم اردیبهشت ماه سال ۳۶ دیده به جهان گشود و پس از بیست و هفت سال زندگی پر فراز و نشیب، در عملیات والفجر مقدمّاتی در منطقه فکه، بیست و دوم بهمن سال ۶۱ به درجه رفیع شهادت نائل آمدند و همانطور که از خداوند می خواست، پیکر پاکش در کربلای فکه گمنام ماند.

دو خاطره از مفقود شدن شهید هادی را تقدیم خوانندگان عزیز می کنیم:

یک ماه از مفقود شدن ابراهیم می گذشت. بچّه هایی که با ابراهیم رفیق بودند هیچکدام حال و روز خوبی نداشتند. هر جا جمع می شدیم از ابراهیم می گفتیم و اشک می ریختیم.
برای دیدن یکی از بچّه ها به بیمارستان رفتیم، رضا گودینی هم اونجا بود. وقتی که رضا رو دیدم انگار که داغش تازه شده باشه بلند گریه می کرد. بعد گفت: “بچّه ها دنیا بدون ابراهیم برا من جای زندگی نیست. مطمئن باشید من تو اولّین عملیات شهید می شم".
یکی دیگه از بچّه ها گفت: “ما نفهمیدیم ابراهیم کی بود. اون بنده خالص خدا بود که اومد بین ما و مدّتی باهاش زندگی کردیم تا بفهمیم معنی بنده خالص خدا بودن چیه” یکی دیگه گفت: “ابراهیم به تمام معنا یه پهلوان بود یه عارف پهلوان”

***

پنج ماه از شهادت ابراهیم گذشت. هر چه مادر از ما پرسید: ” چرا ابراهیم مرخصی نمی آد؟” با بهانه های مختلف بحث رو عوض می کردیم و می گفتیم: “الآن عملیاته، فعلاً نمی تونه بیاد تهران و… خلاصه هر روز چیزی می گفتیم.”
تا اینکه یکبار دیدم مادر اومده داخل اتاق و روبروی عکس ابراهیم نشسته و اشک می ریزه. اومدم جلو و گفتم: “مادر چی شده؟”
گفت:
من بوی ابراهیم رو حس می کنم. ابراهیم الآن توی این اتاقه، همینجا و… “
وقتی گریه اش کمتر شد گفت:
“من مطمئن هستم که ابراهیم شهید شده".
مادر ادامه داد: “ابراهیم دفعه آخر خیلی با دفعات دیگه فرق کرده بود، هر چی بهش گفتم: بیا بریم، برات خواستگاری، می گفت: نه مادر، من مطمئنم که بر نمی گردم. نمی خوام چشم گریانی گوشه خونه منتظر من باشه”
چند روز بعد مادر دوباره جلوی عکس ابراهیم ایستاده بود و گریه می کرد. ما هم بالاخره مجبور شدیم به دایی بگیم به مادر حقیقت رو بگه. آن روز حال مادر به هم خورد و ناراحتی قلبی او شدید شد و در سی سی یو بیمارستان بستری شد.

سال های بعد وقتی مادر را به بهشت زهرا می بردیم بیشتر دوست داشت به قطعه چهل و چهار بره و به یاد ابراهیم کنار قبر شهدای گمنام بشینه، هر چند گریه برای او بد بود. امّا عقده دلش رو اونجا باز می کرد و حرف دلش رو با شهدای گمنام می گفت.

پیشنهاد میکنم حتما این کتاب را بخوانید بسیار تاثیر گذار و زیباست.

 

 نظر دهید »

خاطره ای از شهید ابراهیم هادی

19 دی 1394 توسط حاتم

 

در یکی از مغازه ها مشغول کار بود. یک روز در وضعیتی دیدمش که خیلی تعجب کردم. دوکارتن بزرگ اجناس روی دوشش بود.جلوی یک مغازه کارتن ها را روی زمین گذاشت. وقتی کار تحویل تمام شد .جلو رفتم و سلام کردم .بعد گفتم: آقا ابراهیم برای شما زشته ، این کار باربرهاست نه کار شما!

نگاهی به من کرد و گفت: کار که عیب نیست،بیکاری عیبه،این کاری هم که من انجام میدم برای خودم خوبه، مطمئن میشم که هیچی نیستم.جلوی غرورم رو می گیره!
گفتم :اگه کسی شما رو اینطوری ببینه خوب نیست! شما ورزشکاری و… خیلی ها می شناسنت.
ابراهیم خندید و گفت: ای بابا ، همیشه کاری کن که، اگه خدا تو رو دید خوشش بیاد نه مردم!

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 71
  • 72
  • 73
  • ...
  • 74
  • ...
  • 75
  • 76
  • 77
  • ...
  • 78
  • ...
  • 79
  • 80
  • 81
  • ...
  • 330

مدرسه علمیه الزهراء خمینی شهر

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • عمومی
    • پزشکی
  • مذهبي
    • اخلاقی
  • مناجات
  • آشپزی
  • خاطرات شهدا و بزرگان
  • خانه داری
  • مهدویت و فرهنگ انتظار در فضای مجازی
  • احادیث نورانی معصومین(ع)
  • چکیده پایان نامه های مدرسه
    • مقاله
  • علمی
  • معرفی کتاب
  • روانشناسی
  • دل نوشته های یک طلبه
  • سیره اهل بیت علیهم السلام
  • اطلاع رسانی برنامه ناب رسانه
  • کلام ناب بزرگان
  • شعر
  • علما
  • جملات تامل برانگیز
  • خبرهاي مدرسه
    • فرهنگي
    • پژوهش
    • آموزش
  • احکام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
ایامم را به یاد خود آباد ساز و پیوسته در خدمت خویش مستدام دار و کردارم را پذیرا باش.«امیر المومنین(ع)»
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس