• خانه 
  • امامان در عالم مثال به چه کیفیت بودند؟ 
  • تماس  
  • ورود 

چرا حضرت علی علیه‌السلام در جریان شهادت حضرت زهرا علیها‌السلام سکوت کردند؟

25 فروردین 1395 توسط حاتم

در پاسخ به این سوال باید به چند نكته توجه کرد:


نكته اول اینكه حقایق تاریخی را با این‌گونه سؤالات نمی‌توان زیر سؤال برد. این سؤال مانند این است كه بگوییم با وجود اینكه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله از حضرت علی علیه‌السلام شجاع تر بود ولی چرا به كسانی كه به او سنگ می‌زدند و فضولات حیوانات را بر سر او می‌ریختند و توهین می‌كردند با مهربانی رفتار می‌كرد و در مقابل آنان سكوت می‌كرد، پس چون كسی جرأت این كار را نداشته، سنگ زدن به پیامبر جریانی دروغ است!
دوم اینكه به راستی چرا هنگامی كه ‌سمیه (مادر عمار) را در مقابل چشمان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله آنقدر شكنجه كردند كه شهید شد، رسول گرامی‌اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله شمشیر نكشیدند و ابوجهل و یاران او را نكشتند؟ به راستی چرا پس از اینكه چندین نفر از مسلمانان زیر شكنجه مشركین شهید شدند حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وآلهامر به هجرت نمودند؟ چرا امر به جنگ ومقابله نكردند؟ آیا جز این است كه ایشان یار و یاوری نداشتند؟ حضرت علی علیه السلام هم در واقعه شهادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها به همین دلیل دست به شمشیر نبردند.


آری در واپسین روزهای زندگی پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، چند تن از سران قبایل عرب، ادعای پیغمبری کردند. پس از انتشار خبر رحلت آن حضرت، شمار آنان بیشتر شد. افزون بر آن، شمار زیادی از قبایل عرب به بهانه های گوناگون شورش کرده، از اطاعت دولت مدینه سرپیچیدند. کار چهار تن از پیامبران دروغین، بسیار بالا گرفت و مناطق زیادی چون یمن، یمامه، عمان، نجد و… را تصرف کردند. اسود عنسی در یمن، مسیلمه کذاب در یمامه، طلیحه اسدی در نجد و سجاح در قبیله بنی حنیفه به آنها پیوستند. کار این پیغمبران دروغین و قبایل شورشی آن اندازه بالا گرفت که سراسر جزیرة العرب آن روز، آشفته شد و از کنترل دولت مدینه خارج شد. و تنها مکه، طائف و مدینه به اسلام وفادار ماندند. خطر آن قدر جدی بود که حتی مدینه نیز در خطر بود و شب و روز، بر راه های ورودی و کوچه ها، پاسبانی می‌دادند تا غافلگیر نشوند.(1)
در چنین اوضاعی، پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله از دنیا رفت و عده‌ای غاصبانه بر مسند خلافت نشستند.


همچنین علاوه بر خطرات موجود از طرف پیامبران دروغین، مشکلات داخلی و خارجی دیگری نیز وجود داشت. روشن است که وقتی رهبر یک حرکت بزرگ تاریخی که بنیان های جامعه آن روز را زیر و رو کرده و اندیشه و نظامی نوین برقرار نموده، از میان می‌رود، بهترین شرایط برای حرکت‌های ارتجاعی و ضد تکاملی فراهم می‌آید. حال اگر در داخل امت و در بین سران آن نیز درگیری بوجود آید، روشن است که امور آن جامعه و امت هیچ گاه به سامان نخواهد رسید و چه بسا، نتایج همه حرکت های قبلی نیز از دست برود. در صدر اسلام نیز دقیقا همین شرایط پدید آمد. دشمنان خارجی حرکت عظیم اسلام، همانند روم و ایران آن زمان، از یک سو و مخالفان و عناصر ارتجاعی داخلی از سوی دیگر، منتظر فراهم آمدن شرایطی بودند تا نهال نو رسته اسلام را از بیخ بر کنند. اگر فرضا علی علیه‌السلام برای احقاق حق دست به شمشیر می برد، مسلما جنگ دامنه داری پدید می آمد که پایان آن چیزی جز از بین رفتن زحمات پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله نبود.


پی نوشت:
1- تاریخ طبری، حوادث سال 11 هجری

 نظر دهید »

چه كنیم كه دعاهایمان مستجاب شود؟

24 فروردین 1395 توسط حاتم

 

پاسخ: به طور كلي در مورد كيفيت دعا و استجابت آن چند نكته را ياد آوري كنيم :

1- براي برآورده شدن حاجت، دعا و توسل به تنهايي كافي نيست. زيرا خداوند حكيم نظام هستي را بر پايه اسباب و مسببات قرار داده؛ يعني براي پيدايش هر پديده اي، علتي خاص و براي حل هر مشكلي راهكارهاي ويژه اي تعيين نموده است.

از يك سو به انسان « عقل و انديشه » عنايت كرد تا با كمك آن و مشورت با ديگران راه حل مشكلات را بيابد و افق آينده زندگي خويش را ببيند. بر آن اساس تدبير و برنامه ريزي كند. به هدف برسد، از سويي ديگر دو گونه اسباب و علل مقرر داشته است: مادي و معنوي.

انسان بايد به كمك عقل و فكر خدادادي خود و مشورت با افراد آگاه و متخصص در هر كاري اقدام نمايد. همزمان از آغاز هر كار تا پايان آن با دعا و توسل به لطف و عنايت هاي خداوند اميدوار باشد. از او بخواهد اقداماتش را به هدف و نتيجه مطلوب برساند.

نتيجه آن كه:

دعا و توسل به تنهايي راه­ حل صد در صدي براي حل مشكلات نيست. نمى‏تواند جاى كار ، تلاش ، برنامه ريزى و به كار گيري تخصص در هر كاري را بگيرد، بلكه مكمل آن مى‏تواند باشد.

بنا بر اين لازم است، هم به عوامل ظاهري توجه شود و هم به عوامل معنوي.

2- اجابت دعا هميشه آن نيست كه خواسته انسان به همان گونه و در همان زماني كه توقع دارد، برآورده شود. گاهي انسان ‌خواسته‌هايي دارد كه برآورده شدني نيست، يا اگر مستجاب شود، به ضرر او يا ديگران است، و او نمي‌داند، يا اجابت دعا به مقدمات و شرايطي نياز دارد كه فراهم نيست، يا زمان آن هنوز فرا نرسيده و. .. .

3- خدايي كه فوق العاده مهربان است و ما را خيلي بيش تر از مادر دوست دارد و ما را براي سعادت و خوش بختي آفريده، چطور ممكن است خواسته و دعاي به حق بنده اش را بشنود و ببيند و در عين حال كاري نكند؟ آيا مي خواهد ما را زجر بدهد؟ آيا مي خواهد قدرت نمايي كند؟ آيا ما را فراموش كرده؟ آيا از اداره آفرينش خود ناتوان گشته؟ آيا. .. . آيا. .. .

بدون شك چنين نيست. بلكه اشكال كار از ناحيه ماست. خداوند دوست دارد كه ما قدرتمند و دانا و باهوش و. .. باشيم. در تقدير خود آگاهانه نقش داشته باشيم. خود و ديگران را خوش بخت كنيم. بزرگ ترين خاصيت مشكلات و بلاها ، درس آموزي به ما و ايجاد حركت آگاهانه است. هر كس كه زودتر درس خود را بگيرد و حركت كند، زودتر از مشكلات رهايي مي يابد. هر كس ديرتر بفهمد يا نفهمد، بايد سر كلاس بلا بنشيند تا بالاخره آن را ياد بگيرد.

4- گاهي ميزان ايمان و باور ،صداقت، «اعتماد » و «حُسن ظن» انسان به خدا از طريق تأخير استجابت و يا عدم استجابت دعاها مورد آزمايش قرار مي گيرد، يعني تأخير در استجابت دعا براي اين هدف است كه فرد«حقيقت ايمان » و جوهر وجودي خود و ميزان «حُسن ظن» خود به خدا را آشكار نمايد، ميزان دلبستگي و علاقه و ايمانش به حقانيت خدا را نشان دهد. آيا تا آن جا با خداست و او را قبول دارد كه خدا تابع او باشد و دعاها و خواسته هايش را اجابت كند يا خود را عبد و بنده تابع خدا مي داند؟

چه بسا يكي از مهم ترين آزمايش هاي خداوند براي بندگان خوبي چون شما تاخير در اجابت ها و سنجش ميزان صبر و حسن ظن شما به خدا باشد. امام صادق (ع) مي فرمايد.

« اصل و اساس حُسن ظن به خدا، ريشه در «حُسن ايمان» و «سلامت دل» دارد. علامت و نشانه اش اين است كه هر چيزي را كه مي بيند (و هر راحتي و گرفتاري به او مي رسد) با چشم بصيرت و پاك، و نگاهي ارزشمند به آن نگرد». (1)

5- استجابت دعا شرايطي دارد و موانعي كه براي اجابت دعا بايد شرايط را فراهم و موانع را برطرف نمود. از جمله مهم ترين موانع استجابت دعا، انجام گناه است. در دعاي كميل مي خوانيم: ” اللهم اغفر لي الذنوب التي تحبس الدعا". معلوم مي شود برخي گناهاني كه دعا را بازمي‏گرداند و مانع استجابت مي‏شوند.

-در صورت تمايل مي توانيد درباره حاجت خود براي ما بنويسيد تا در باره راهكار تحقق آن پاسخ دهيم و يا با شماره (096400)تماس بگيريد تا توضيحاتي عرض كنيم.

پي نوشت:

1. محدث النوري، مستدرك الوسائل، مؤسسه آل البيت، قم، 1408 ه. ق ، ج2، ص110.

 

 نظر دهید »

چگونه با حضرت فاطمه زهرا(س) ارتباط برقرار كنيم؟

23 فروردین 1395 توسط حاتم

انجام واجبات و ترك معاصی و محرمات از طرف شيعيان موجب شادی و خوشحالی آنان می ‏شود


ارتباط با معصومين عليهم السلام و از جمله حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها دو گونه است: مستقيم و غير مستقيم. ارتباط مستقيم، ‌ملاقات و رؤيت و مشاهده حسی است كه كليد خزانه آن در ارتباط غير مستقيم است. ارتباط غير مستقيم مقدمه لازم و جدا ناپذير ارتباط مستقيم و مهم تر از آن است. اين نوع ارتباط است كه انسان را به حالات اخلاقی و انسانی رهنمون مي شود. ارتباط غير مستقيم، قلبی و عاطفی و علمی و عملی است.دوستی اهل بيت عصمت و طهارت(ع) و اظهار عشق و محبت و علاقه به ساحت مقدس‏شان و قبول ولايت و امامت آنان موجب خوشبختی و سعادت انسان است. زمخشري و فخر رازي و قرطبي از مفسّران بزرگ اهل سنّت در تفسيرشان از رسول خدا(ص) نقل كرده‏ اند:

«من مات علي حب آل محمد مات شهيداً، الا من مات علي حب آل محمد فتح له في قبره بابان الي الجنة، ألا و من مات علي بغض آل محمد لم يشم رائحة الجنة؛ هر كس با محبّت آل محمد بميرد، شهيد از دنيا رفته است .آگاه باشيد هر كس با محبت آل محمد از دنيا رود، دو درب در قبر او به سوي بهشت گشوده مي‏شود. بدانيد هر كس با بغض آل محمد از دنيا برود، بوي بهشت را استشمام نخواهد كرد.»رفتن به زيارت تربت و بارگاه ملكوتي شان، خواندن زيارت از راه دور كه در مفاتيح الجنان آمده، قرائت قرآن و اهداي ثواب به ارواح پاك شان، وقف موقوفات و دادن صدقه و خيرات در راه شان، بر پايي مجالس جشن و عزاء و شركت در محافل مدح و مصيبت‏شان كه براي هر يك از اين موارد ثواب‏هاي عظيم ذكر شده، هم چنين استفاده از سيره عملي و گفتاري آنان در زندگي، از مصاديق ابراز علاقه و محبّت و دوستي حضرات معصومين(ع) است.


انجام واجبات و ترك معاصي و محرمات از طرف شيعيان موجب شادي و خوشحالي آنان مي‏شود. وظيفه ما هم پيروي واقعي از آنان و زينت بودن براي امامان است.اين بهترين راه براي برقراري ارتباط با معصومين و از جمله حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها است.

 نظر دهید »

​هدیه بردن برای بیمار دستور دین است؟!

22 فروردین 1395 توسط حاتم

زندگی اجتماعی و تنظیم روابط میان انسانها نیازمند ضوابطی است تا این با هم بودن و حضور در کنار یکدیگر آسیبها و مشکلات کمتری را با خود به همراه داشته باشد. هرچه این ضوابط دقیق تر و جزئی تر باشد حضور در اجتماع و برقراری ارتباط با دیگران راحت تر و دلنشین تر می شود. تنظیم ضوابطی جامع و کامل ممکن نیست مگر از سوی کسانیکه شناخت کاملی از انسان دارند.

از آنجایی که دین عهده دار نیل افراد بسوی سعادت و خوشبختی است و ضامن سعادت دنیوی و اخروی ایشان است عهده دار تنظیم قوانین و قواعدی است که تمام جنبه های آدمی را در برگیرد.
و باز از آنجا که خالق انسانها ایشان را موجوداتی اجتماعی خلق نموده، چگونگی حضور در اجتماع و در کنار همدیگر بودن انسانها از مهمترین مسائلی است که شارع مقدس بدان پرداخته است. قوانین الهی برای تک تک مسائلی است که برای فرد در طول زندگی رخ می دهد و یا امکان وقوعش وجود دارد. بیماری از مسائلی است که آدمی در طول زندگی با آن مواجه می شود. هر فرد در طول زندگی بارها و بارها گرفتار مریضی می شود و از بیماری رنج می کشد.


فرد بیمار بواسطه ی بیماری اش از حضور در اجتماع محروم می گردد و به ناچار مدت زمانی کوتاه یا بلند در بستر بیماری است. رنج بیماری از یک سو و قطع ارتباط بیمار با دنیای اطرافش از سویی دیگر او را ناراحت و غمگین می نماید. از اینرو حضور افراد در کنار او و سر زدن ایشان به وی التیام بخش ناراحتی ها و رنجهایش است.


فرد بیمار از اینکه دوستان و آشنایان در هنگام بیماری او را تنها نگذاشته و با وی همدردی می نمایند خرسند می گردد و روند بهبودیش سرعت می گیرد. اما گاه همین احوال پرسی و ابراز همدردی با بیمار سبب رنج فزونترش می گردد. از اینرو در تعالیم اسلامی به منظور از بین بردن تبعات منفی عیادت از بیمار در کنار سفارشاتی که در خصوص این امر وجود دارد به نکات دقیق و ظریفی توجه داده شده است تا با رعایت آنها حضور افراد در کنار بیمار و احوالپرسی از او سبب بهبود بیماریش شود. به منظور از بین بردن اثرات منفی عیادت و حفظ مفید بودن آن لازم است تا نکاتی لحاظ گردد.


اول/ کوتاه بودن زمان عیادت مگر به خواست بیمار
حضرت فرمود: آیا سیبى، بِهى، تُرنجى، كمى عطر یا تركه اى خوشبو به همراه یكى از شما هست؟ عرض كردیم: از این چیزها با خود نداریم. حضرت فرمود: مگر نمى دانید كه بیمار از اینكه چیزى برایش ببرند، آرامش مى یابد؟!»
گاه بجای آنکه عیادت از بیمار سبب التیام رنج او گردد بالعکس رنج او را مضاعف می نماید. از آنجا که بیمار در وضعیت طبیعی نیست گاه تحملش پایین است و مایل است تنها باشد و اطرافش شلوغ نباشد. بدین جهت گاهی اوقات بیمار تحمل شلوغی و سر و صدا را ندارد هر چند دیدن کوتاه مدت افراد سبب تغییر روحیه اش می گردد. از اینرو امیرالمومنین (علیه السلام) فرموده اند: « إِنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام قَالَ: إِنَ مِنْ أَعْظَمِ الْعُوَّادِ أَجْراً عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَمَنْ إِذَا عَادَ أَخَاهُ خَفَّفَ الْجُلُوسَ إِلَّا أَنْ یَكُونَ الْمَرِیضُ یُحِبُّ ذَلِك:(کافی، محمدبن یعقوب، الکلینی، ج3، ص118، ح6) بزرگترین پاداش را نزد خداوند عزّ و جلّ آن عیادت كننده اى دارد كه هرگاه به عیادت برادرش برود، زمان كوتاهى نزد او بنشیند، مگر این كه خود بیمار دوست داشته باشد». و در جای دیگر امام صادق (علیه السلام) از طولانی نمودن عیادت بشدت نهی فرموده اند و آن را کار نادانان خوانده اند: «أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: تَمَامُ الْعِیَادَةِ لِلْمَرِیضِ أَنْ تَضَعَ یَدَكَ عَلَى ذِرَاعِهِ وَ تُعَجِّلَ الْقِیَامَ مِنْ عِنْدِهِ فَإِنَّ عِیَادَةَ النَّوْكَى أَشَدُّ عَلَى الْمَرِیضِ مِنْ وَجَعِهِ(همان، ح4)؛ عیادت كامل، این است كه دستت را روى بازوى بیمار بگذارى و زود از پیش او برخیزى؛ زیرا عیادت احمق ها براى بیمار سخت تر از درد خود اوست.


دوم/ بردن هدیه برای بیمار
درست است که سر زدن به فرد مریض نشان از آن دارد که افراد به یاد اویند اما به همراه داشتن هدیه ای با خود رساننده ی این مطلب است که رنج بیمار برای اطرافیان سخت و دردناک است و خواهان آنند تا با تحفه ای او را خوشحال نمایند و از رنجش بکاهند. امام صادق (علیه السلام) در این خصوص فرموده اند:« مَوْلًى لِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیه السلام قَالَ: مَرِضَ بَعْضُ مَوَالِیهِ فَخَرَجْنَا إِلَیْهِ نَعُودُهُ وَ نَحْنُ عِدَّةٌ مِنْ مَوَالِی جَعْفَرٍ فَاسْتَقْبَلَنَا جَعْفَرٌ ع فِی بَعْضِ الطَّرِیقِ فَقَالَ لَنَا أَیْنَ تُرِیدُونَ فَقُلْنَا نُرِیدُ فُلَاناً نَعُودُهُ فَقَالَ لَنَا قِفُوا فَوَقَفْنَا فَقَالَ مَعَ أَحَدِكُمْ تُفَّاحَةٌ أَوْ سَفَرْجَلَةٌ أَوْ أُتْرُجَّةٌ أَوْ لَعْقَةٌ مِنْ طِیبٍ أَوْ قِطْعَةٌ مِنْ عُودِ بَخُورٍ فَقُلْنَا مَا مَعَنَا شَیْ ءٌ مِنْ هَذَا فَقَالَ أَ مَا تَعْلَمُونَ أَنَّ الْمَرِیضَ یَسْتَرِیحُ إِلَى كُلِّ مَا أُدْخِلَ بِهِ عَلَیه(. همان، ح3) یكى از وابستگان امام صادق علیه السلام گفت: یك نفر از یاران حضرت بیمار شد و ما عده اى از یاران امام بودیم كه براى عیادت او رفتیم. در راه با حضرت صادق علیه السلام مواجه شدیم. از ما پرسید: كجا مى روید؟ عرض كردیم: به عیادت فلانى مى رویم. فرمود: بایستید. ما ایستادیم. حضرت فرمود: آیا سیبى، بِهى، تُرنجى، كمى عطر یا تركه اى خوشبو به همراه یكى از شما هست؟ عرض كردیم: از این چیزها با خود نداریم. حضرت فرمود: مگر نمى دانید كه بیمار از اینكه چیزى برایش ببرند، آرامش مى یابد؟!»


سوم/ دلداری دادن بیمار
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از اینکه چیزی نزد بیمار خورده شود - در زمانی که عیادت کننده از او عیادت می کند - نهی کرده است; زیرا این کار سبب می شود که خداوند پاداش عیادتش را از بین ببرد
از برترین شیوه های درمانی خصوصا در مورد امراض روانی این است که به بیمار دلداری و قوت قلب داده شود . استفاده از روش تلقین در بهبود بیماریها دارای جایگاه ویژه ای است . ضروری است عیادت کنندگان به این مطلب توجه کرده، توصیه رسول گرامی را مراعات نمایند که فرمود: «اذا دخلتم علی المریض فنفسوا له فی الاجل فان ذلک لایرد شیئا وهو یطیب النفس; (کنزالفوائد، شیخ ابوالفتح کراجکی، انتشارات دارالذخائر قم، اول، جلد 1، ص 379) هرگاه بر بیمار وارد شدید، اندوه او را نسبت به زمان مرگ برطرف سازید [و او را به آینده امیدوار کنید ]. این کار گر چه چیزی را برنمی گرداند [و مقدرات را تغییر نمی دهد]، اما موجب آرامش روح می گردد .»


چهارم/ توقع پذیرایی نداشتن
از آنجا که هدف از عیادت بیمار اظهار محبت و ادای حق مسلمانی و کسب اجر معنوی است، کسی که به دیدن بیمار می رود نباید انتظار پذیرایی داشته باشد; چرا که بیمار خود گرفتار بیماری است و خانواده او نیز گرفتار پرستاری از مریض هستند . پس ادب حکم می کند که هنگام عیادت از مریض تا جایی که ممکن است خانواده او را به زحمت نیندازیم .
امام رضا علیه السلام از پدرانش نقل می کند که علی علیه السلام فرمود:«ان رسول الله صلی الله علیه و آله نهی ان یؤکل عند المریض شی ء اذا عاده العائد فیحبط الله بذلک اجر عیادته; ( مستدرک الوسائل، محدث نوری، ج 2، ص 154، باب 39، ح 28) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از اینکه چیزی نزد بیمار خورده شود - در زمانی که عیادت کننده از او عیادت می کند - نهی کرده است; زیرا این کار سبب می شود که خداوند پاداش عیادتش را از بین ببرد .»


کلام آخر:
در باب عیادت مریض، سخن را با حکایتی آموزنده که شهد شیرینی است برگرفته از آیات و روایات، به پایان می بریم . منقول است از مرحوم حاجی سبزواری که برای عیادت بیماری می رفت و عده ای هم با او بودند . نزدیک منزل بیمار که رسید، برگشت و نرفت . اطرافیان پرسیدند: آقا چرا تا اینجا آمدید و حالا برمی گردید؟ آقا جواب داد که خطوری به قلبم کرد که بیمار وقتی مرا ببیند از من خوشش خواهد آمد و می گوید که سبزواری چه انسان والا و بزرگی است که به عیادت من بیمار آمده است . حالا برمی گردم تا هنگامی که «اخلاص» اولیه را بیابم و تنها برای «خدا» به عیادت بیمار بیایم.

(داستانهای حکیمانه در آثار استاد حسن زاده آملی، ص 39، به نقل از: در محضر استاد، ص 23 )

 نظر دهید »

زیارتنامه امام هادی (ع)

22 فروردین 1395 توسط حاتم

با پای دل  وارد شو، و در وقت وارد شدن پاى راست را پيش گذار، و نزد ضريح حضرت امام هادى عليه السّلام رو به قبر، و پشت به قبله بايست و صد مرتبه «اللّه اكبر» بگو و بخوان:


السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ الزَّكِيَّ الرَّاشِدَ النُّورَ الثَّاقِبَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا صَفِيَّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سِرَّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حَبْلَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا آلَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خِيَرَةَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا صَفْوَةَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِينَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حَقَّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حَبِيبَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَ الْأَنْوَارِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا زَيْنَ الْأَبْرَارِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَلِيلَ الْأَخْيَارِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عُنْصُرَ الْأَطْهَارِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ الرَّحْمَنِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا رُكْنَ الْإِيمَانِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلَى الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ الصَّالِحِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَلَمَ الْهُدَى السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حَلِيفَ التُّقَى السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَمُودَ الدِّينِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ،


سلام بر تو اى ابا الحسن على بن محمّد، امام پاك و راهنما و نور تابان و رحمت و بركات خدا بر تو باد، سلام بر تو اى برگزيده خدا، سلام بر تو اى سرّ خدا، سلام بر تو اى ريسمان خدا، سلام بر تو اى خاندان خدا، سلام بر تو اى منتخب خدا، سلام بر تو اى برگزيده خدا، سلام بر تو اى امين خدا، سلام بر تو اى حق خدا، سلام بر تو اى حبيب خدا، سلام بر تو اى نور نورها، سلام بر تو اى زيور نيكان، سلام بر تو ای چكيده خوبان، سلام بر تو اى عنصر پاكان، سلام بر تو اى حجت رحمن، سلام بر تو اى اساس ايمان، سلام بر تو اى مولاى مؤمنان، سلام بر تو اى سرپرست شايستگان سلام بر تو اى پرچم هدايت، سلام ب رتو اى هم پيمان تقوا، سلام بر تو اى ستون دين سلام بر تو اى فرزند خاتم پيامبران،


السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيِّينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْأَمِينُ الْوَفِيُّ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَلَمُ الرَّضِيُّ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الزَّاهِدُ التَّقِيُّ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْحُجَّةُ عَلَى الْخَلْقِ أَجْمَعِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا التَّالِي لِلْقُرْآنِ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُبَيِّنُ لِلْحَلالِ مِنَ الْحَرَامِ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْوَلِيُّ النَّاصِحُ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الطَّرِيقُ الْوَاضِحُ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّجْمُ اللائِحُ أَشْهَدُ يَا مَوْلايَ يَا أَبَا الْحَسَنِ أَنَّكَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ خَلِيفَتُهُ فِي بَرِيَّتِهِ وَ أَمِينُهُ فِي بِلادِهِ وَ شَاهِدُهُ عَلَى عِبَادِهِ، سلام بر تو اى فرزند آقاى جانشينان، سلام بر تو اى فرزند فاطمه زهرا، سرور بانوان جهانيان، سلام بر تو اى امين وفادار، سلام بر تو اى پرچم خشنود، سلام بر تو اى زاهد باتقوا، سلام بر تو اى حجت بر همه خلق، سلام بر تو اى تلاوت كننده قرآن، سلام بر تو اى بيان كننده حلال از حرام سلام بر تو اى سرپرست خيرخواه، سلام بر تو اى راه روشن، سلام بر تو اى ستاره درخشان.


گواهى میدهم اى مولايم، اى ابا الحسن كه تويى حجت خدا بر خلق، و جانشين او در ميان آفريدگان، و امين او در شهرها، و گواه او بر بندگان،


وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ كَلِمَةُ التَّقْوَى وَ بَابُ الْهُدَى وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى وَ الْحُجَّةُ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ الْمُطَهَّرُ مِنَ الذُّنُوبِ الْمُبَرَّأُ مِنَ الْعُيُوبِ وَ الْمُخْتَصُّ بِكَرَامَةِ اللَّهِ وَ الْمَحْبُوُّ بِحُجَّةِ اللَّهِ وَ الْمَوْهُوبُ لَهُ كَلِمَةُ اللَّهِ وَ الرُّكْنُ الَّذِي يَلْجَأُ إِلَيْهِ الْعِبَادُ وَ تُحْيَا بِهِ الْبِلادُ وَ أَشْهَدُ يَا مَوْلايَ أَنِّي بِكَ وَ بِآبَائِكَ وَ أَبْنَائِكَ مُوقِنٌ مُقِرٌّ وَ لَكُمْ تَابِعٌ فِي ذَاتِ نَفْسِي وَ شَرَائِعِ دِينِي وَ خَاتِمَةِ عَمَلِي وَ مُنْقَلَبِي وَ مَثْوَايَ وَ أَنِّي وَلِيٌّ لِمَنْ وَالاكُمْ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاكُمْ مُؤْمِنٌ بِسِرِّكُمْ وَ عَلانِيَتِكُمْ وَ أَوَّلِكُمْ وَ آخِرِكُمْ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي [وَ السَّلامُ عَلَيْكَ ] وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ.


و گواهى مى دهم كه تويى كلمه تقوا، و دروازه هدايت و رشته استوارتر، و حجّت بر هركه بر زمين و در زمين است، و گواهى می دهم كه تويى پاك از گناهان، و مبرّاى از عيوب، و اختصاص يافته به كرامت خدا، و تكريم شده به برهان خدا، و كسى كه كلمه خدا به او بخشيده شده، و پايه اى كه بندگان خدا به او پناه مى برند، و شهرها به وسيله او زنده مى شود، و گواهى مى دهم اى مولايم كه من نسبت به تو و پدرانت و فرزندانت، داراى يقين و اقرار و تابع شمايم، در كنه وجودم و احكام دينم، و سرانجام كارم و بازگشتگاه و منزلم، و دوستم با كسیكه شما را دوست بدارد، و دشمنم با آنكه شما را دشمن بدارد، مؤمنم به نهان و آشكار و آغاز و انجام شما، پدر و مادرم به فدايت، سلام و رحمت و بركات خدا بر تو باد.


آنگاه ضريح را ببوس، و طرف راست صورت خود، و سپس طرف چپ آن را بر ضريح بگذار و بگو: اللَّهُمَّ [صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ] صَلِّ عَلَى حُجَّتِكَ الْوَفِيِّ وَ وَلِيِّكَ الزَّكِيِّ وَ أَمِينِكَ الْمُرْتَضَى وَ صَفِيِّكَ الْهَادِي وَ صِرَاطِكَ الْمُسْتَقِيمِ وَ الْجَادَّةِ الْعُظْمَى وَ الطَّرِيقَةِ الْوُسْطَى نُورِ قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ وَ وَلِيِّ الْمُتَّقِينَ وَ صَاحِبِ الْمُخْلَصِينَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الرَّاشِدِ الْمَعْصُومِ مِنَ الزَّلَلِ وَ الطَّاهِرِ مِنَ الْخَلَلِ وَ الْمُنْقَطِعِ إِلَيْكَ بِالْأَمَلِ الْمَبْلُوِّ بِالْفِتَنِ وَ الْمُخْتَبَرِ بِالْمِحَنِ وَ الْمُمْتَحَنِ بِحُسْنِ الْبَلْوَى وَ صَبْرِ الشَّكْوَى مُرْشِدِ عِبَادِكَ وَ بَرَكَةِ بِلادِكَ وَ مَحَلِّ رَحْمَتِكَ،


خدايا بر محمّد و خاندان و خاندان محمّد درود فرست، و درود خدا بر حجّت وفادارت، ولىّ پاكيزه ات، و امين پسنديده ات، و راهنمای برگزيده ات، و راه راستت، و آن جاده بزرگتر، و راه ميانه تر، روشنى دل هاى اهل ايمان و سرپرست پرهيزكاران، و يار مخلصان، خدايا بر آقاى ما محمّد و اهل بيتش درود فرست، و درود فرست بر على بن محمّد آن راهنماى معصوم از لغزش، و پاك از نقايص، و آرزو بريده از مردم به سوى تو، گرفتار آشوب ها، و آزموده به مصايب سخت، و سنجيده به آزمون نيكو، و شكيباى در شكايت، و راهنمای بندگانت، و بركت شهرهايت، و جايگاه رحمتت،


وَ مُسْتَوْدَعِ حِكْمَتِكَ وَ الْقَائِدِ إِلَى جَنَّتِكَ الْعَالِمِ فِي بَرِيَّتِكَ وَ الْهَادِي فِي خَلِيقَتِكَ الَّذِي ارْتَضَيْتَهُ وَ انْتَجَبْتَهُ وَ اخْتَرْتَهُ لِمَقَامِ رَسُولِكَ فِي أُمَّتِهِ وَ أَلْزَمْتَهُ حِفْظَ شَرِيعَتِهِ فَاسْتَقَلَّ بِأَعْبَاءِ الْوَصِيَّةِ نَاهِضاً بِهَا وَ مُضْطَلِعاً بِحَمْلِهَا لَمْ يَعْثُرْ فِي مُشْكِلٍ وَ لا هَفَا فِي مُعْضِلٍ بَلْ كَشَفَ الْغُمَّةَ وَ سَدَّ الْفُرْجَةَ وَ أَدَّى الْمُفْتَرَضَ، اللَّهُمَّ فَكَمَا أَقْرَرْتَ نَاظِرَ نَبِيِّكَ بِهِ فَرَقِّهِ [فَارْفَعْ ] دَرَجَتَهُ وَ أَجْزِلْ لَدَيْكَ مَثُوبَتَهُ وَ صَلِّ عَلَيْهِ وَ بَلِّغْهُ مِنَّا تَحِيَّةً وَ سَلاماً وَ آتِنَا مِنْ لَدُنْكَ فِي مُوَالاتِهِ فَضْلاً وَ إِحْسَاناً وَ مَغْفِرَةً وَ رِضْوَاناً إِنَّكَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ.


و جاى سپردن حكمتت، و پيشرو به سوى بهشتت آگاه در ميان آفريدگانت، و راهنماى در ميان خلقت، كه پسنديدى و برگزيدى و انتخاب نمودى، و او را براى جانشينی پيامبرت در ميان امّت به نگهدارى شريعتش ملزم نمودى، پس او نيز به تنهايى به انجام وظايف سنگين جانشينى اقدام كرد، و به آن قيام نمود و مقتدرانه به دوش كشيد، نه در مشكلى لغزيد، و نه در كار دشوارى، بلكه اندوه را برطرف ساخت، و هر رخنه را سدّ نمود و هر فريضه اى را ادا كرد، خدايا چنان كه دردگانت پيامبرت را به او روشن ساختى، بالا بر درجه اش را، و پاداشش را نزد خود زياد گردان، و بر او درود فرست، و از جانب ما به او تحيّت و سلام برسان، و به ما از نزد خود در دوستى او فضل و احسان و آمرزش و رضوان بخش، به درستى كه تو داراى فضل بزرگى.


سپس نماز زيارت بخوان و چون سلام نماز دادى بگو: يَا ذَا الْقُدْرَةِ الْجَامِعَةِ وَ الرَّحْمَةِ الْوَاسِعَةِ وَ الْمِنَنِ الْمُتَتَابِعَةِ وَ الْآلاءِ الْمُتَوَاتِرَةِ وَ الْأَيَادِي الْجَلِيلَةِ وَ الْمَوَاهِبِ الْجَزِيلَةِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِينَ وَ أَعْطِنِي سُؤْلِي وَ اجْمَعْ شَمْلِي وَ لُمَّ شَعَثِي وَ زَكِّ عَمَلِي وَ لا تُزِغْ قَلْبِي بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنِي وَ لا تُزِلْ [تُزِلَ ] قَدَمِي وَ لا تَكِلْنِي إِلَى نَفْسِي طَرْفَةَ عَيْنٍ أَبَداً وَ لا تُخَيِّبْ طَمَعِي وَ لا تُبْدِ عَوْرَتِي وَ لا تَهْتِكْ سِتْرِي وَ لا تُوحِشْنِي وَ لا تُؤْيِسْنِي وَ كُنْ بِي رَءُوفاً رَحِيماً وَ اهْدِنِي وَ زَكِّنِي وَ طَهِّرْنِي وَ صَفِّنِي وَ اصْطَفِنِي وَ خَلِّصْنِي وَ اسْتَخْلِصْنِي وَ اصْنَعْنِي وَ اصْطَنِعْنِي وَ قَرِّبْنِي إِلَيْكَ وَ لا تُبَاعِدْنِي مِنْكَ وَ الْطُفْ بِي وَ لا تَجْفُنِي وَ أَكْرِمْنِي وَ لا تُهِنِّي وَ مَا أَسْأَلُكَ فَلا تَحْرِمْنِي ،


اى صاحب قدرت همه جانبه، و رحمت گسترده، و نعمت هاى پيوسته، و عطاهاى پی در پی و بخشش هاى بزرگ، و موهبت هاى شايان، بر محمّد و خاندان محمّد، آن راستگويان درود فرست، و عطا كن خواسته ام را، و پراكندگى ام را گرد آور، و آنچه از كار من متفرق شده جمع كن، و عملم را پاك گردان، و قلبم را پس از اينكه هدايت نمودى منحرف مساز، و گامم را نلغزان و چشم بر هم زدنى، مرا به خويشتن وامگذار، و طعمم را به حضرتت نااميد مكن، و عيبم را آشكار نساز، و پروده ام را نَدَر و به وحشتم ميانداز و نااميدم مكن، و نسبت به من مهربان و بخشنده باش، و راهنمايى ام فرما، و پاك و پاكيزه ام كن، و تصفيه ام نما و مرا برگزين، و خلاص و خالصم كن و نيكويم ساز و به آداب خود موّدبم فرما، و به خود نزديك كن، و از خود دور مفرما، و به من لطف آر، و از درگاهت دور مكن، و گرامی ام بدار و خوارم مساز و نسبت به آنچه از تو درخواست می كنم محرومم مكن،


وَ مَا لا أَسْأَلُكَ فَاجْمَعْهُ لِي بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ وَ أَسْأَلُكَ بِحُرْمَةِ وَجْهِكَ الْكَرِيمِ وَ بِحُرْمَةِ نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ بِحُرْمَةِ أَهْلِ بَيْتِ رَسُولِكَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ عَلِيٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ جَعْفَرٍ وَ مُوسَى وَ عَلِيٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْخَلَفِ الْبَاقِي صَلَوَاتُكَ وَ بَرَكَاتُكَ عَلَيْهِمْ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ وَ تُعَجِّلَ فَرَجَ قَائِمِهِمْ بِأَمْرِكَ وَ تَنْصُرَهُ وَ تَنْتَصِرَ بِهِ لِدِينِكَ وَ تَجْعَلَنِي فِي جُمْلَةِ النَّاجِينَ بِهِ وَ الْمُخْلِصِينَ فِي طَاعَتِهِ وَ أَسْأَلُكَ بِحَقِّهِمْ لَمَّا اسْتَجَبْتَ لِي دَعْوَتِي وَ قَضَيْتَ [لِي ] حَاجَتِي وَ أَعْطَيْتَنِي سُؤْلِي وَ كَفَيْتَنِي مَا أَهَمَّنِي مِنْ أَمْرِ دُنْيَايَ وَ آخِرَتِي يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ يَا نُورُ يَا بُرْهَانُ يَا مُنِيرُ يَا مُبِينُ يَا رَبِّ اكْفِنِي شَرَّ الشُّرُورِ وَ آفَاتِ الدُّهُورِ وَ أَسْأَلُكَ النَّجَاةَ يَوْمَ يُنْفَخَ فِي الصُّورِ.

 


و آنچه را از تو نمى خواهم، برايم جمع فرما، اى مهربان ترين مهربانان، از تو می خواهم به حرمت ذات كريمت، و به حرمت پيامبرت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) ، و به حرمت اهل بيت رسولت امير مؤمنان على و حسن و حسین و على و محمّد و جعفر و موسى و على و محمّد بن على و حسن و يادگار باقى مانده درودها و بركاتت بر ايشان، كه بر همه آنان درود فرستى، و گشايش كار قيام كننده ايشان را به امرت شتاب كنى، و يارى اش دهى، و به او براى دينت يارى ستانى، و مرا در گروه نجات يافتگان به او، مخلصان در طاعتش قرار دهى، و و به حق ايشان از تو می خواهم، كه دعايم را مستجاب نمايى، و حاجتم را برآورى، و عطا كنى خواسته ام را، و آنچه مرا از كار دنيا و آخرتم به انديشه برده كفايت فرمايى، اى مهربان ترين مهربانان، اى نور برهان، اى نوربخش، اى آشكار كننده، اى پروردگار، شرّ شرور و آفات روزگاران را از من كفايت كن، و از تو نجات مى خواهم روزى كه در صور دميده شود.

 


سپس براى هرچه خواهى دعا كن، و بسيار بگو: يَا عُدَّتِي عِنْدَ الْعَدَدِ [الْعُدَدِ] وَ يَا رَجَائِي وَ الْمُعْتَمَدَ وَ يَا كَهْفِي وَ السَّنَدَ يَا وَاحِدُ يَا أَحَدُ وَ يَا قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ أَسْأَلُكَ اللَّهُمَّ بِحَقِّ مَنْ خَلَقْتَ مِنْ خَلْقِكَ وَ لَمْ تَجْعَلْ فِي خَلْقِكَ مِثْلَهُمْ أَحَداً صَلِّ عَلَى جَمَاعَتِهِمْ وَ افْعَلْ بِي كَذَا وَ كَذَا .


اى توشه ام پيش توشه ها، و اى اميد و مورد اعتمادم، و اى پناهگاه و تكيه گاهم، اى يگانه، اى يكتا، اى كه گفتى: بگو، او خداى يكتاست.
خدايا از تو میخواهم، بحق كسانى كه آفريدى از آفريده هايت، و در آفريده هايت كسى را مانند آنها قرار ندادى، بر همگى آنان درود فرست، و با من چنين و چنان كن.
و به جاى اين جلمه [كذا و كذا] حاجت خويش را بخواه، همانا از آن حضرت روايت شده: من از خدای عزّ و جلّ خواسته ام: كسى را كه اين دعا را در روضه من، پس از من بخواند، نااميد بازنگرداند.


پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت استاد حسین انصاریان ، موسسه فرهنگی دارالعرفان


 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 68
  • 69
  • 70
  • ...
  • 71
  • ...
  • 72
  • 73
  • 74
  • ...
  • 75
  • ...
  • 76
  • 77
  • 78
  • ...
  • 330

مدرسه علمیه الزهراء خمینی شهر

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • عمومی
    • پزشکی
  • مذهبي
    • اخلاقی
  • مناجات
  • آشپزی
  • خاطرات شهدا و بزرگان
  • خانه داری
  • مهدویت و فرهنگ انتظار در فضای مجازی
  • احادیث نورانی معصومین(ع)
  • چکیده پایان نامه های مدرسه
    • مقاله
  • علمی
  • معرفی کتاب
  • روانشناسی
  • دل نوشته های یک طلبه
  • سیره اهل بیت علیهم السلام
  • اطلاع رسانی برنامه ناب رسانه
  • کلام ناب بزرگان
  • شعر
  • علما
  • جملات تامل برانگیز
  • خبرهاي مدرسه
    • فرهنگي
    • پژوهش
    • آموزش
  • احکام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
ایامم را به یاد خود آباد ساز و پیوسته در خدمت خویش مستدام دار و کردارم را پذیرا باش.«امیر المومنین(ع)»
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس