• خانه 
  • امامان در عالم مثال به چه کیفیت بودند؟ 
  • تماس  
  • ورود 

آیا بیشترین ساکنان جهنم و کمترین ساکنان بهشت زنان هستند؟

05 اردیبهشت 1395 توسط حاتم

آیا این روایت صحیح است که بیشترین ساکنان جهنم و کمترین ساکنان بهشت زنانند؟

پاسخ:

روایت به این مضمون از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله هست ازجمله در همان حدیث حولاء عطار دارد:
والذی بعثنی بالحق نبیا ورسولا، لقد بعثنی المقام المحمود، فعرضنی علی جنته وناره، فرأیت أکثر أهل النار النساء، فقلت: یا حبیبی جبرئیل، ولم ذلک؟ فقال: بکفرهن، فقلت یکفرن بالله عزوجل، فقال: لا، ولکنهن یکفرن النعمة، فقلت: کیف ذلک یا حبیبی جبرئیل ؟ فقال: لو أحسن إلیها زوجها الدهر کله، ( لم یبد إلیها) سیئة قالت: ما رأیت منه خیرا قط.(1)


قسم به آن خدایی که مرا به حق مبعوث کرد و به مقام محمود رساند، جبرئیل بهشت و دوزخ را بر من عرضه کرد و بیشتر اهل جهنم را از زنان دیدم و از جبرئیل علت پرسیدم و ایشان فرمود: به خاطر کفر و ناسپاسی آن‌ها است. غالب زنان از این‌که شوهرشان یک عمر خدمتشان می‌نمایند، تشکر نمی‌نمایند اما همین‌که یک‌بار به زن بدی کند، خطاب به شوهر می‌گوید: در عمرم از تو خیری ندیدم.

با توجه به این روایت و روایات مشابه زنان با توجه به روحیه ناسپاسی و ناشکری‌ای که برخی از آن‌ها دارند بیشترین اهل جهنم را در مراحل ابتدایی تشکیل می‌دهند ولی بسیاری از آنان زود پاک‌شده یا به شفاعت از جهنم نجات‌یافته و بهشتی می‌شوند ازاین‌رو با بیشتر بودن زنان در بهشت که دار جاوید است ، منافات ندارد ازاین‌رو بنا بر روایات در بهشت یک مرد با چند زن ازدواج می‌کند که این نشان از زیادتر بودن زنان در بهشت نسبت به مردان است. (2)

پی‌نوشت‌ها:
1. محدث نوری، مستدرک الوسائل، قم، آل البیت، ج 14، ص 243.
2. شیخ صدوق، فقیه، قم، انتشارات اسلامی، ج 3، ص 468.

 نظر دهید »

همسرم «حجاب» دلخواه مرا ندارد، چه کنم؟

04 اردیبهشت 1395 توسط حاتم

واژه‌ «حجاب» و «عفت» در اصل معنای منع و امتناع مشترک هستند. تفاوتی که بین منع و بازداری حجاب و عفت است، تفاوت بین ظاهر و باطن است؛ یعنی منع و بازداری در حجاب مربوط به ظاهر است، ولی منع و بازداری در عفت، مربوط به باطن و درون است؛ چون عفت یک حالت درونی است، ولی با توجه به این که تأثیر ظاهر بر باطن و تأثیر باطن بر ظاهر، یکی از ویژگی‌های عمومی انسان است

بنابراین، بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و بازداری باطنی انسان، تأثیر و تأثّر متقابل است؛ بدین ترتیب که هرچه حجاب و پوشش ظاهری بیشتر و بهتر باشد، این نوع حجاب در تقویت و پرورش روحیه‌ باطنی و درونی عفت، تأثیر بیشتری دارد و بالعکس هر چه عفت درونی و باطنی بیشتر باشد باعث حجاب و پوشش ظاهری بیشتر و بهتر در مواجهه با نامحرم می‎شود.

حجاب و عفاف در قرآن
در قرآن مجید بیش از 10 آیه در مورد حجاب و حرمت نگاه به نامحرم وجود دارد.
یکی از این آیات، آیه 59 سوره احزاب است:«یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنی‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً»؛ ای پیامبر، به زنان و دخترانت و نیز به زنان مؤمنین بگو خود را بپوشانند تا شناخته نشوند و مورد اذیت قرار نگیرند. و خداوند بخشنده مهربان است.

«جلباب» به معنای یک پوشش سراسری است؛ یعنی زن باید همه اندامش پوشیده باشد تا همچون گلی لطیف از دسترس هوسرانان مصون و محفوظ باشد.
در سوره نور آیه 31 نیز مفصلا در مورد حجاب و حرمت نگاه به نامحرمان سخن به میان آمده است.

متأسفانه در سال‌های اخیر شاهد بدحجابی بیشتری از سوی زنان، دختران و حتی پسران و مردان هستیم که این موضوع تا حدودی سلامت روانی جامعه را به مخاطره انداخته است. در آیات قرآن کریم رعایت حجاب و داشتن پوشش مناسب برای مردان و زنان نامحرم به یک اندازه مورد تأکید قرار گرفته است اما از جهاتی حفظ حجاب و عفت از سوی زنان به دلیل رسالت مادر بودن و حفظ کیان خانواده، در اولویت قرار می‌گیرد به همین منظور در این نوشتار سعی کرده‌ایم به این سؤال مردان مؤمن پاسخ گوییم: «همسرم آنطور که دلخواه است، پوشش و حجاب مناسبی ندارد و باید همواره به او تذکر دهم، چه کنم؟»

و اما پاسخ:

همسرتان باید درک کند که حجاب کامل، محبت شما را به ایشان بیشتر خواهد کرد. برای او نیز امنیت بیشتر و خوشبختی به همراه خواهد داشت.

آنچه در حجاب (پوشش کامل) مطرح است و دین نیز بر آن تأکید دارد، امنیت زن و حفظ عفت اجتماعی و پایداری و استواری بنیان خانواده و الفت و محبت بیشتر میان همسران است؛ بنابراین نفع و سود این مسئله، متوجه خود انسان می‌شود و اگر دین بر آن تأکید می‌کند، برای خوشبختی و سعادت زندگی اجتماعی و فردی انسان‌ها است. به او بفهمانید که پوشش نه به معنای نادرست بودن او یا قصد جلب توجه دیگران است، بلکه نداشتن حجاب، باعث سلب امنیت او و به طمع افتادن دیگران خواهد شد.

همچنین اگر حجاب خود را مقابل مردان نامحرم حفظ نکند، دیگران به چشم دیگری او را نگاه خواهند کرد، اگر چه خانمی پاک و عفیف است نمی‌تواند بگوید که من با دیگران کاری ندارم، مطمئناً نمایاندن زیبایی‌های خود به نامحرمان، او را از آزار دیگران یا نگاه‌های آزار دهنده و شیطانی آن‌ها حفظ نخواهد کرد.

نکات قابل توجه:

1. در هیچ یک از مراحل ارشاد و راهنمایی از برخورد نیک و ملاطفت‌آمیز و احترام نهادن دور نشوید. با فشار و اجبار کسی را نمی‌توان هدایت نمود. چه بسا تأثیر منفی آن بیشتر از هدایت شود. اگر رابطه شما با همسرتان اکنون به جبهه‌گیری و حساسیت نشان دادن و صف‌آرایی منتهی شده، برای مدتی سکوت کرده و حرفی به او نگویید و به دنبال اجرای روش غیر مستقیم باشید. باید با همسرتان دوست باشید تا حرف شما به عنوان یک دوست، مؤثر باشد. از موضع بالاتر برخورد نکنید، مگر اینکه به شکل نامتعارف در آید.

2. هر شخصی یک نقطه پذیرش دارد. سعی کنید این نقطه پذیرش او را به دست آورید و از این راه وارد شوید و هدف خود را تعقیب کنید. با بررسی خصوصیات وی، راه نفوذ در او و جلب نظرش را به دست آورید و اقدام کنید.

3. از تکرار در گفتار و نصیحت کردن زیاد (آن هم به صورت مستقیم) خودداری کنید. موقعیت‌سنج باشید و به موقع تذکر دهید. زمانی تذکر دهید که مطمئن باشید تأثیر می‌گذارد. چنانچه در گفتار و تذکر دادن زیاده‌روی کنید، حرف‌های شما به صورت تکراری در آمده و برای او دلزدگی ایجاد خواهد کرد.

4. به نیازهای روانی و عاطفی او در محیط خانه توجه شود تا احساس کمبود و خلأ نداشته باشد. معمولاً دختر یا زنی که حجاب خود را نگه نمی‌دارد، نیاز به توجه در جامعه دارد؛ زیرا درون خانه به خواسته‌ها و نیازهایش توجه نمی‌شود یا خیلی کم مورد توجه است.

5. به احتمال بسیار همسر شما اقوام و یا دوستانی دارد که به حفظ حجاب کامل، پایبندی چندانی ندارند. از این رو وی با همرنگ شدن با جماعت احساس راحتی بیشتری می‌کند. ضمن این که او را متوجه کار اشتباه دوستان و اقوامش می‌کنید، از او بخواهید که دوستانش را متوجه اشتباه‌شان کند.


 

 نظر دهید »

اعمال روز نیمه رجب

04 اردیبهشت 1395 توسط حاتم

 


این روز، روز مباركى است و برای آن روز انجام چند عمل توصیه شده است:

1- غسل .

2- زیارت حضرت امام حسین علیه السلام . از ابن ابى بصیر نقل شده است كه گفت از امام رضا علیه‌السلام پرسیدم كه در چه ماهی امام حسین علیه السلام را زیارت كنیم؟
حضرت فرمودند: در نیمه رجب و نیمه شعبان.

3- اقامه نماز سلمان به نحوی كه در روز اوّل گذشت

4- اقامه چهار ركعت نماز که دو تا دو رکعتی خوانده شود

. و بعد از سلام دست خود را بلند كند و بگوید:

«اَللّهُمَّ یا مُذِلَّ كُلِّ جَبّارٍ ؛ وَ یا مُعِزَّ الْمُؤْمِنینَ اَنْتَ كَهْفى حینَ تُعْیینِى الْمَذاهِبُ؛ وَ اَنْتَ بارِئُ خَلْقى رَحْمَةً بى وَ قَدْ كُنْتَ عَنْ خَلْقى غَنِیّاً وَ لَوْ لا رَحْمَتُكَ لَكُنْتُ مِنَ الْهالِكینَ وَ اَنْتَ مُؤَیِّدى بِالنَّصْرِ عَلى اَعْداَّئى وَ لَوْ لا نَصْرُكَ

اِیّاىَ لَكُنْتُ مِنَ الْمَفْضُوحینَ یا مُرْسِلَ الرَّحْمَةِ مِنْ مَعادِنِها وَ مُنْشِئَ الْبَرَكَةِ مِنْ مَواضِعِها یا مَنْ خَصَّ نَفْسَهُ بِالشُّمُوخِ وَالرِّفْعَةِ فَاَوْلِیاَّؤُهُ بِعِزِّهِ یَتَعَزَّزُونَ وَ یا مَنْ وَضَعَتْ لَهُ الْمُلُوكُ نیرَ الْمَذَلَّةِ عَلى اَعْناقِهِمْ فَهُمْ مِنْ سَطَواتِهِ خاَّئِفُونَ اَسئَلُكَ بِكَیْنُونِیَّتِكَ الَّتِى اشْتَقَقْتَها مِنْ كِبْرِیاَّئِكَ وَ اَسئَلُكَ بِكِبْرِیاَّئِكَ الَّتِى اشْتَقَقْتَها مِنْ عِزَّتِكَ وَ اَسئَلُكَ بِعِزَّتِكَ الَّتِى اسْتَوَیْتَ بِها عَلى عَرْشِكَ فَخَلَقْتَ بِها جَمیعَ خَلْقِكَ فَهُمْ لَكَ مُذْعِنُونَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ اَهْلِ بَیْتِهِ ».

روایت شده است كه هر کسی که غمى دارد اگر این دعا را بخواند خداوند او را از اندوه و غم آسایش بخشد .

5- عمل امّ داود كه عمده اعمال این روز است و براى برآمدن حاجات و برطرف شدن غصه‌ها و دفع ظلم ظالمان مؤثّر است و كیفیت آن بنا بر آنچه در مصباح شیخ است آنست كه وقتی که فردی بخواهد این عمل را بجا آورد، روز سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم را روزه بگیرد. و در روز پانزدهم نزدیک ظهر غسل كند و وقت زوال ظهر، نماز ظهر و عصر را بجا آورد در حالتی كه ركوع و سجودشان را نیكو انجام دهد و در مکانی خلوت قرار بگیرد كه چیزى او را مشغول نسازد و کسی با او سخن ننماید. وقتی نماز به اتمام رسید رو به قبله بنشیند كند و صد مرتبه سوره حمد، صد مرتبه سوره اخلاص، و ده مرتبه آیة الكرسى را قرائت کند. سپس سوره‌های انعام، بنى‌اسرائیل، كهف، لقمان، یس، صافّات، حَّم سجده، حَّمعَّسَّق، حَّم دخان، فتح، واقعه، مُلْك، نَّ وَ اِذَا السَّماَّءُ انْشَقَّتْ و تا آخر قرآن را قرائت کند و پس از اتمام در حالی که رو به قبله است دعای ذیل را نجوا کند .

دعای امّ داود براى برآمدن حاجات و برطرف شدن غصه‌ها مفید است

صَدَقَ اللهُ الْعَظیمُ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الْحَىُّ الْقَیُّومُ ذُو الْجَلالِ وَالاِْكْرامِ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ الْحَلیمُ الْكَریمُ الَّذى لَیْسَ كَمِثْلِهِ شَىْءٌ وَ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ الْبَصیرُ الْخَبیرُ شَهِدَ اللهُ اَنَّهُ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ وَالْمَلاَّئِكَةُ وَ اُولوُا الْعِلْمِ قاَّئِماً بِالْقِسْطِ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الْعَزیزُ الْحَكیمُ .

وَ بَلَّغَتْ رُسُلُهُ الْكِرامُ وَ اَنَا عَلى ذلِكَ مِنَ الشّاهِدین. َ اَللّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ وَ لَكَ الْمَجْدُ وَ لَكَ الْعِزُّ وَ لَكَ الْفَخْرُ وَ لَكَ الْقَهْرُ وَ لَكَ النِّعْمَةُ وَ لَكَ الْعَظَمَةُ وَ لَكَ الرَّحْمَةُ وَ لَكَ الْمَهابَةُ وَ لَكَ السُّلْطانُ وَ لَكَ الْبَهاَّءُ وَ لَكَ الاِْمْتِنانُ وَ لَكَ التَّسْبیحُ وَ لَكَ التَّقْدیسُ وَ لَكَ التَّهْلیلُ وَ لَكَ التَّكْبیرُ وَ لَكَ ما یُرى وَ لَكَ مالا یُرى وَ لَكَ ما فَوْقَ السَّمواتِ الْعُلى وَ لَكَ ما تَحْتَ الثَّرى وَ لَكَ الاْرَضُونَ السُّفْلى وَ لَكَ الاْخِرَةُوَالاُْولى وَ لَكَ ما تَرْضى بِهِ مِنَ الثَّناَّءِ وَالْحَمْدِ وَالشُّكرِ وَالنَّعْماَّءِ .اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى جَبْرَئیلَ اَمینِكَ عَلى وَحْیِكَ وَالْقَوِىِّ عَلى اَمْرِكَ وَالْمُطاعِ فى سَمواتِكَ وَ مَحالِّ كَراماتِكَ الْمُتَحَمِّلِ لِكَلِماتِكَ النّاصِرِ لاَِنْبِیاَّئِكَ الْمُدَمِّرِ لاِعْداَّئِكَ .

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى میكائیلَ مَلَكِ رَحْمَتِكَ وَالْمَخْلُوقِ لِرَاءْفَتِكَ وَالْمُسْتَغْفِرِ الْمُعینِ لاِهْلِ طاعَتِكَ .اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى اِسْرافیلَ حامِلِ عَرْشِكَ وَ صاحِبِ الصُّورِ الْمُنْتَظِر لاِمْرِكَ الْوَجِلِ الْمُشْفِقِ مِنْ خیفَتِكَ .

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى حَمَلَةِ الْعَرْشِ الطّاهِرینَ وَ عَلىَ السَّفَرَةِ الْكِرامِ الْبَرَرَةِ الطَّیِّبینَ وَ عَلى مَلاَّئِكَتِكَ الْكِرامِ الْكاتِبینَ وَ عَلى مَلاَّئِكَةِ الْجِن انِ وَ خَزَنَةِ النّیرانِ وَ مَلَكِ الْمَوْتِ وَالاْعْوانِ یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْكْرامِ . اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى اَبینا آدَمَبَدیعِ فِطْرَتِكَ الَّذى كَرَّمْتَهُ بِسُجُودِ مَلاَّئِكَتِكَ وَ اَبَحْتَهُ جَنَّتَكَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى اُمِّنا حَوّاَّءَ الْمُطَهَّرَةِ مِنَ الرِّجْسِ الْمُصَفّاتِ مِنَ الدَّنَسِ الْمُفَضَّلَةِ مِنَ الاِْنْسِ الْمُتَرَدِّدَةِ بَیْنَ مَحالِّ الْقُدُْسِ . اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى هابیلَ وَ شَیْثٍ وَ اِدْریسَ وَ نُوحٍ وَ هُودٍ وَ صالِحٍ وَ اِبْراهیمَ وَ اِسْماعیلَ وَ اِسْحقَ وَ یَعْقُوبَ وَ یُوسُفَ وَالاْسْباطِ وَ لُوطٍ وَ شُعَیْبٍ وَ اَیُّوبَ وَ مُوسى وَ هارُونَ وَ یُوشَعَ وَ میشا وَالْخِضْرِ وَ ذِى الْقَرْنَیْنِ وَ یُونُسَ وَ اِلْیاسَ وَالْیَسَعَ وَ ذِى الْكِفْلِ وَ طالُوتَ وَ داوُدَ و َسُلَیْمانَ وَ زَكَرِیّا وَ شَعْیا وَ یَحْیى وَ تُورَخَ وَ مَتّى وَ اِرْمِیا وَ حَیْقُوقَ وَ دانِیالَ وَ عُزَیْرٍ وَ عیسى وَ شَمْعُونَ وَ جِرْجیسَ وَالْحَوارِیّینَ وَالاْتْباعِ وَ خالِدٍ وَ حَنْظَلَةَ وَ لُقْمانَ .

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَارْحَمْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ بارِكْ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ كَما صَلَّیْتَ وَ رَحِمْتَ وَ بارَكْتَ عَلى اِبْرهیمَ وَ آلِ اِبْرهیمَ اِنَّكَ حَمیدٌ مَجیدٌ .اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الاْوْصِیاَّءِ وَالسُّعَداَّءِ وَالشُّهَداَّءِ وَ اَئِمَّةِ الْهُدى اَللّهُمَّ صَلّ عَلَى الاْبْدالِ وَالاْوْتادِ وَالسُّیّاحِ وَالْعُبّادِ وَالْمُخْلِصینَ وَالزُّهّادِ وَ اَهْلِ الجِدِّ وَالاِْجْتِهادِ وَاخْصُصْ مُحَمَّداً وَ اَهْلَ بَیْتِهِ بِاَفْضَلِ صَلَواتِكَ وَ اَجْزَلِ كَراماتِكَ وَ بَلِّغْ رُوحَهُ وَ جَسَدَهُ مِنّى تَحِیَّةً وَ سَلاماً وَزِدْهُ فَضْلاً وَ شَرَفاً وَ كَرَماً حَتّى تُبَلِّغَهُ اَعْلى دَرَجاتِ اَهْلِ الشَّرَفِ مِنَ النَّبِیّینَ وَالْمُرْسَلینَ وَالاْفاضِلِ الْمُقَرَّبینَ اَللّهُمَّ وَ صَلِّ عَلى مَنْ سَمَّیْتُ وَ مَنْ لَمْ اُسَمِّ مِنْ مَلاَّئِكَتِكَ وَ اَنْبِی اَّئِكَ وَ رُسُلِكَ وَ اَهْلِ طاعَتِكَ وَ اَوْصِلْ صَلَواتى اِلَیْهِمْ وَ اِلى اَرْواحِهِمْ وَاجْعَلْهُمْ اِخْوانى فیكَ وَ اَعْوانى عَلى دُعاَّئِكَ .

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَشْفِعُ بِكَ اِلَیْكَ وَ بِكَرَمِكَ اِلى كَرَمِكَ و َبِجُودِكَ اِلى جُودِكَ وَ بِرَحْمَتِكَ اِلى رَحْمَتِكَ وَ بِاَهْلِ طاعَتِكَ اِلَیْكَ وَ اَسئَلُكَ الّلهُمَّ بِكُلِّ ما سَئَلَكَ بِهِ اَحَدٌ مِنْهُمْ مِنْ مَسْئَلَةٍ شَریفَةٍ غَیْرِ مَرْدُودَةٍ وَ بِما دَعَوْكَ بِهِ مِنْ دَعْوَةٍ مُجابَةٍ غَیْرِ مُخَیَّبَةٍ

یااَللهُ یا رَحْمنُ یا رَحیمُ یا حَلیمُ یا كَریمُ یا عَظیمُ یا جَلیلُ یا مُنیلُ یا جَمیلُ یا كَفیلُ یا وَكیلُ یا مُقیلُ یا مُجیرُ یا خَبیرُ یا مُنیرُ یا مُبیرُ یا مَنیعُ یا مُدیلُ یا مُحیلُ یا كَبیرُ یا قَدیرُ یا بَصیرُ یا شَكُورُ یا بَرُّ یا طُهْرُ یا طاهِرُ یا قاهِرُ یا ظاهِرُ یا باطِنُ یا ساتِرُ یا مُحیطُ یا مُقْتَدِرُ یا حَفیظُ یا مُتَجَبِّرُ یا قَریبُ یا وَدُودُ یا حَمیدُ یا مَجیدُ یا مُبْدِئُ یا مُعیدُ یا شَهیدُ یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ یا قابِضُ یا باسِطُ یا هادى یا مُرْسِلُ یا مُرْشِدُ یا مُسَدِّدُ یا مُعْطى یا مانِعُ یا دافِعُ یا رافِعُ یا باقى یا واقى یا خَلاّقُ یا وَهّابُ یا تَوّابُ یا فَتّاحُ یا نَفّاحُ یا مُرْتاحُ یا مَنْ بِیَدِهِ كُلُّ مِفْتاحٍ یا نَفّاعُ یا رَؤُفُ یا عَطُوفُ یا كافى یا شافى یا مُعافى یا مُكافى یا وَفِىُّ یا مُهَیْمِنُ یا عَزیزُ یاجَبّارُ یا مُتَكَبِّرُ یا سَلامُ یا مُؤْمِنُ یا اَحَدُ یا صَمَدُ یا نُورُ یا مُدَبِّرُ یا فَرْدُ یا وِتْرُ یا قُدُّوسُ یا ناصِرُ یا مُونِسُ یا باعِثُ یا وارِثُ یا عالِمُ یا حاكِمُ یا بادى یا مُتَعالى یا مُصَوِّرُ یا مُسَلِّمُ یا مُتَحَبِّبُ یا قاَّئِمُ یا داَّئِمُ یا عَلیمُ یا حَكیمُ یا جَوادُ یا بارِىءُ یا باَّرُّ یا ساَّرُّ یا عَدْلُ یا فاصِلُ یا دَیّانُ یا حَنّانُ یا مَنّانُ یا سَمیعُ یا بَدیعُ یا خَفیرُ یا مُعینُ یا ناشِرُ یا غافِرُ یا قَدیمُ یا مُسَهِّلُ یا مُیَسِّرُ یا مُمیتُ یا مُحْیى یا نافِعُ یا رازِقُ یا مُقْتَدِرُ یا مُسَبِّبُ یا مُغیثُ یا مُغْنى یا مُقْنى یاخالِقُ یا راصِدُ یا واحِدُ یا حاضِرُ یا جابِرُ یا حافِظُ یا شَدیدُ یا غِیاثُ یا عاَّئِدُ یا قابِضُ

یا مَنْ عَلا فَاسْتَعْلى فَكانَ بِالْمَنْظَرِ الاْعْلى یا مَنْ قَرُبَ فَدَنا وَ بَعُدَ فَنَاى وَ عَلِمَ السِّرَّ وَ اَخْفى یا مَنْ اِلَیْهِ التَّدْبیرُ وَ لَهُ الْمَقادیرُ وَ یا مَنِ الْعَسیرُ عَلَیْهِ سَهْلٌ یَسیرٌ یا مَنْ هُوَ عَلى ما یَشاَّءُ قَدیرٌ یا مُرْسِلَ الرِّیاحِ یا فالِقَ الاِْصْباحِ یا باعِثَ الاْرْواحِ یاذَاالْجُودِ وَالسَّماحِ یا راَّدَّ ما قَدْ فاتَ یا ناشِرَ الاْمْواتِ یا جامِعَ الشَّتاتِ یا رازِقَ مَنْ یَشاَّءُ بِغَیْرِ حِسابٍ وَ یا فاعِلَ ما یَشاَّءُ كَیْفَ یَشاَّءُ وَ یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْكْرامِ یا حَىُّ یا قَیُّومُ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ یا حَىُّ یا مُحْیِىَ الْمَوْتى یا حَىُّ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ بَدیعُ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ یا اِلهى وَ سَیِّدى صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَارْحَمْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ بارِكْ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ كَما صَلَّیْتَ وَ بارَكْتَ وَ رَحِمْتَ عَلى اِبْرهیمَ وَ آلِ اِبْرهیمَ اِنَّكَ حَمیدٌ مَجیدٌ

وَارْحَمْ ذُلىّ وَ فاقَتى وَ فَقْرى وَانْفِرادى وَ وَحْدَتى وَ خُضُوعى بَیْنَ یَدَیْكَ وَاعْتِمادى عَلَیْكَ وَ تَضَرُّعى اِلَیْكَ اَدْعُوكَ دُعاَّءَ الْخاضِع ِالذَّلیلِ الْخاشِعِ الْخاَّئِفِ الْمُشْفِقِ الْباَّئِسِ الْمَهینِ الْحَقیرِ الْجائِعِ الْفَقیرِ الْعاَّئِذِ الْمُسْتَجیرِ الْمُقِرِّ بِذَنْبِهِ الْمُسْتَغْفِرِ مِنْهُ الْمُسْتَكینِ لِرَبِّهِ دُعاَّءَ مَنْ اَسْلَمَتْهُ ثِقَتُهُ وَ رَفَضَتْهُ اَحِبَتُّهُ وَ عَظُمَتْ فَجیعَتُهُ دُعاَّءَ حَرِقٍ حَزینٍ ضَعیفٍ مَهینٍ باَّئِسٍ مُسْتَكینٍ بِكَ مُسْتَجیرٍ اَللّهُمَّ وَ اَسئَلُكَ بِاَنَّكَ مَلیكٌ وَ اَنَّكَ ما تَشاَّءُ مِنْ اَمْرٍ یَكُونُ وَ اَنَّكَ عَلى ما تَشاَّءُ قَدیرٌ.

وَ اَسئَلُكَ بِحُرْمَةِ هذَا الشَّهْرِ الْحَرامِ وَالْبَیْتِ الْحَرامِ وَالْبَلَدِ الْحَرامِ وَالرُّكْنِ وَالْمَقامِ وَالْمَشاعِرِالْعِظامِ وَ بِحَقِّنَبِیِّكَ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ وَ آلِهِ السَّلامُ یا مَنْ وَهَبَ لاِدَمَ شَیْثاً وَ لاِِبْراهیمَ اِسْماعیلَ وَ اِسْحاقَ وَ یا مَنْ رَدَّ یُوسُفَ عَلى یَعْقوُبَ وَ یا مَنْ كَشَفَ بَعْدَ الْبَلاَّءِ ضُرَّ اَیُّوبَ یا راَّدَّ مُوسى عَلى اُمِّهِ وَ زاَّئِدَ الْخِضْرِ فى عِلْمِهِ وَ یا مَنْ وَهَبَ لِداوُدَ سُلَیْمانَ وَ لِزَكَرِیّا یَحْیى وَ لِمَرْیَمَ عیسى یا حافِظَ بِنْتِ شُعَیْبٍ وَ یا كافِلَ وَلَدِ اُمِّ مُوسى

اَسئَلُكَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تَغْفِرَ لِى ذُنُوبى كُلَّها وَ تُجیرَنى مِنْ عَذابِكَ وَ تُوجِبَ لى رِضْوانَكَ وَ اَمانَكَ وَ اِحْسانَكَ وَ غُفْرانَكَ وَ جِنانَكَ وَ اَسئَلُكَ اَنْ تَفُكَّ عَنّى كُلَّ حَلْقَةٍ بَیْنى وَ بَیْنَ مَنْ یُؤْذینى وَ تَفْتَحَ لى كُلَّ بابٍ وَ تُلَیِّنَ لى كُلَّ صَعْبٍ وَ تُسَهِّلَ لى كُلَّ عَسَیرٍ وَ تُخْرِسَ عَنّى كُلَّ ناطِقٍ بِشَرٍّ وَ تَكُفَّ عَنّى كُلَّ باغٍ وَ تَكْبِتَ عَنّى كُلَّ عَدُوٍّ لى وَ حاسِدٍ وَ تَمْنَعَ مِنّى كُلَّ ظالِمٍ وَ تَكْفِیَنى كُلَّ عاَّئِقٍ یَحُولُ بَیْنى وَ بَیْنَ حاجَتى وَ یُحاوِلُ اَنْ یُفَرِّقَ بَیْنى وَ بَیْنَ طاعَتِكَ وَ یُثَبِّطَنى عَنْ عِبادَتِكَ یا مَنْ اَلْجَمَ الْجِنَّ الْمُتَمَرِّدینَ وَ قَهَرَ عُتاةَ الشَّیاطینِ وَ اَذَلَّ رِقابَ الْمُتَجَبِّرینَ وَ رَدَّ كَیْدَ الْمُتَسَلِّطین عَنِ الْمُسْتَضْعَفینَ اَسئَلُكَ بِقُدْرَتِكَ عَلى ما تَشاَّءُ وَ تَسْهیلِكَ لِما تَشاَّءُ كَیْفَ تَشاَّءُ اَنْ تَجْعَلَ قَضاَّءَ حاجَتى فیما تَشاَّءُ.

پس از نجوا نمودن این دعا، فرد به سجده رود و دو طرف صورت خود را بر روی زمین و خاك بگذارد و بگوید:

اَللّهُمَّ لَكَ سَجَدْتُ وَ بِكَ امَنْتُ فَارْحَمْ ذُلّى وَفاقَتى وَاجْتِهادى وَ تَضَرُّعى وَ مَسْكَنَتى وَ فَقْرى اِلَیْكَ یا رَبِّ .

توصیه شده است که در سجده اشک ریخته شود ولو به اندازه سر سوزنی که این علامت استجابت دعا می‌باشد. ان شاء الله

گردآوی:بخش مذهبی بیتوته

 

 

 

 نظر دهید »

ام داوود کیست؟

04 اردیبهشت 1395 توسط حاتم


فاطمه معروف به ام داوود، مادر داوود پسر زاده امام حسن مجتبی (ع) و مادر رضاعی امام صادق (ع) بوده است.

ام داوود ماجرایش را چنین نقل کرده است: منصور دوانیقی لشکری به مدینه فرستاد و با محمدبن عبداللّه بن حسن مثنی جنگید و او و برادرش ابراهیم را کشت.

منصور همچنین عبداللّه محض، پدر محمد و ابراهیم را با تعدادی از سادات حسنی دستگیر و اسیر کردند و به بند و زنجیر کشیده بودند و فرزند من داوود هم در میان آنان بود که او را از مدینه به بغداد منتقل نمودند و به سیاه چال زندان انداختند.

حادثه دستگیری و زندانی بودن فرزندم که از او اطلاعی نداشتم و گاهی هم خبر مرگ او را به من می‌دادند برایم بسیار تلخ و دردناک بود و روزگارم با اشک و آه و گریه و ناله می‌گذشت، حتی برای رفع مشکل خود و اندوه جانکاهی که با آن دست به گریبان بودم از اشخاص صالح و مومن درخواست می‌کردم برای رفع ناراحتیم دعا کنند اما از دعای آنان هم نتیجه‌ای نگرفتم.

یک روز با خبر شدم امام صادق(ع ) که با فرزندم داوود از من شیر خورده بود بیمار شده است، به دیدن او شتافتم و از آن حضرت عیادت کردم. هنگامی که می‌خواستم از حضورش مرخص شوم فرمود: از داوود خبر تازه‌ای نداری؟ با شنیدن نام داوود داغ من تازه شد و اشکم سرازیر گردید و با آه درد آلودی ناله سردادم: مدت زیادی است از او خبری ندارم. فرزندم در عراق زندان است و من از دوری او و سرنوشت نامعلوم او سخت در عذاب و ناراحتی گرفتارم، از شما که برادر رضاعی اوهستی تقاضا می‌کنم برای نجات و آزادی او دعا کنی.

امام صادق(ع ) با مشاهده وضع نگران کننده من، فرمود: چرا تاکنون از دعای استفتاح غفلت کرده‌ای؟ مگر نمی‌دانی که به‌وسیله این دعا درهای آسمان گشوده می‌شود و فرشتگان الهی دعاکننده را مژده اجابت می‌دهند و هیچ حاجتمند و دردمند و دعاکننده‌ای مایوس نمی‌شود و خداوند هم پاداش خواننده این دعا را بهشت قرار داده؟

با شنیدن چنین مژده‌ای که با خواندن آن دعا دریافت داشتم، از حضرت سوال کردم: ای مولای من و ای فرزند خاندان پاک و معصوم، آن دعا چیست؟ و آداب آن چگونه است؟

امام صادق(ع ) فرمود: ای مادر داوود ماه محترم رجب نزدیک است و در این ماه مبارک دعا مستجاب می‌گردد، همین‌که ماه رجب رسید سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم آن را که ایام بیض و شبانه روز نورانی نام دارد روزه بگیر. نزدیک ظهر روز پانزدهم غسل کن و هشت رکعت نماز با رکوع و سجود دقیق و حساب شده انجام بده.

آن گاه حضرت دستور کامل اعمال و آداب دعای مخصوص را به من تعلیم داد.

ماه رجب فرا رسید و اعمالی که امام صادق(ع) گفته بود را انجام دادم و پسرم داوود آزاد شد، داوود را نزد امام صادق(ع ) بردم و آن حضرت به فرزندم گفت: علت آزادی تو از زندان این بود که منصور دوانیقی، علی(ع ) را در خواب دیده بود و حضرت علی(ع) به منصور فرموده بود اگر فرزند مرا آزاد نکنی تو را در آتش خواهم انداخت، منصور هم درحالی که لهیب آتش را نزد خود مشاهده می‌کرد ناچار به آزادی تو اقدام کرد.

ام داوود می‌گوید از امام صادق(ع ) سوال کردم: ای مولای من آیا این دعا را در غیر ماه رجب هم می‌توان خواند؟ آن حضرت فرمود: اگر روز عرفه با جمعه هماهنگ شود این دعا را می‌توان خواند و هرکس هم به این دعا اقدام کند پس از پایان، خداوند او را مشمول غفران و آمرزش خود قرار می‌دهد.

 

 نظر دهید »

انتخاب يك شوهر چه شرايطي دارد؟

03 اردیبهشت 1395 توسط حاتم

چون موقع ازدواج نزديك مي شود، بايد معيار انتخاب همسر را بدانيم تا آگاهانه و صحيح باشد. خلاصه اين بحث به اين منتهي خواهد شد كه بايد به گونه اي همسر انتخاب كرد كه با يكديگر (همشأن) و (متناسب) و به اصطلاح (كُفْو) باشند و به زبان ساده تر (با يكديگر جور درآيند). اگر اين شرط تأمين شود و اين هماهنگي و تناسب تحقيق يابد، امور و مشكلات قابل حل است.


به جرأت مي توان گفت بيشترين مشكلاتي كه در زندگي خانوادگي به وجود مي آيد، به خاطر اين است كه دخترو پسر به خطا رفته و همسر متناسب خود را انتخاب نكرده اند. چه بسيار همسراني كه به خاطر (هم سنخ نبودن) و (عدم تناسب) به تباهي و بدبختي كشيده شده اند. بسياري ازمشكلات و اختلافاتي كه در زندگي مشترك به وجود مي آيد، ريشه در انتخاب غلط همسر دارد.


جواني چه پسر و چه دختر بايد فكر كند و نگويد: “فعلاً ازدواج مي كنيم. اگر در آينده نتوانستيم باهم زندگي كنيم، با طلاق از هم جدا مي شويم"، بلكه فكر كند: “من مي خواهم همسري برگزينم كه يك عمر در كنار اوسعادتمندانه زندگي كنم".


نكته بسيار مهم در ازدواج، (دقّت) در انتخاب و (سهولت) در ازداج بايد باشد. حال به معيارها و ملاك ها وخصوصياتي كه در انتخاب همسر بايد مورد دقّت قرار گيرد و روي آنها بايد حساس بود، توجه مي كنيم:


۱- تديّن و دينداري به معناي واقعي : اين مسئله يكي از اركان مهم در انتخاب همسر است.

پاي بندي كامل به اسلام و آن را با جان و دل پذيرفتن و به آن عمل كردن، از جمله شرايط مهم دو جوان است كه مي خواهند ازدواج كنند. اگر يكي ديندار و ديگري بي دين يا بي توجه به مسائل ديني باشد، زندگي آن دو مقرون باخوشبختي نخواهد بود. انسان ديندار هرگز نمي تواند با همسر بي دين كنار بيايد، چون نقص بي ديني و لا ابالي گري هرگز قابل عفو و اغماض نيست.

در دستورهاي اسلامي به اين مسئله بسيار توجه شده است. پيامبر اكرم (ص) فرمود: “عليك بذات الدين؛ (۱) بر تو باد كه همسر ديندار بگيري".

باز در مورد ديگري فرمود: “هر كس با زني به خاطر ثروتش ازدواج كند، خداوند او را به حال خودش رها مي كند وكسي كه به خاطر زيباييش با او ازدواج كند، در او امور ناخوشايند خواهد ديد و كسي كه به خاطر دين و ايمانش با اوازدواج كند، خداوند همه آن امتيازات را برايش فراهم خواهد كرد".(۲)

۲- اخلاق نيكو نيز از ويژگي هايي است كه بايد در انتخاب همسر به آن توجه خاص كرد. البته منظور از اخلاق نيكو تنها خنده رويي و خوش خلقي نيست، بلكه صفات و اخلاق پسنديده در نظر عقل و شرع مي باشد.

پيامبر(ص) در اين مورد فرمود: “اذا جاءكم من ترضَوْن خُلْقَه و دينه فزّوجوه و ان لا تفعلوا تكن فتنةٌ في الارض و فسادٌ كبير؛ (۳) با كسي كه اخلاق و دينش مورد پسند باشد، ازدواج كنيد و اگر چنين نكنيد، فتنه و فساد بزرگي در زمين به وجود خواهد آمد".

حسين بن بشار طي نامه اي به امام رضا(ع) نوشت: خواستگاري براي دخترم آمده كه بد اخلاق است.

آيا دخترم را به او بدهم؟ امام (ع) در جوابش نوشت: اگر بد اخلاق است، دخترت را به او نده. (۴)

نمونه هاي اخلاق خوب، خوش زباني و خوش خُلقي و حق پذيري و لجاجت نكردن و تواضع و راستگويي و وقار و سنگيني و بردباري و صبر و حُسن ظنّ و با محبت و با عاطفه بودن و مؤدّب بودن و وفاداري و قناعت و از اين قبيل صفات است.

۳- شرافت خانوادگي: در ازدواج نه تنها مي خواهند دو نفر (پسر و دختر) با هم زندگي مي كنند، بلكه در حقيقت دو خانواده با هم ارتباط پيدامي كنند. اين نكته بسيار مهمي است كه در روايات بدان تصريح شده است.

پيامبر(ص) فرمود: “تزوّجوا في الحجر الصالح فانّ العرق دسّاس؛ (۵) در دامن و خانواده شايسته، ازدواج كنيد، زيرا نطفه (ژن ها) تأثير مي گذارند".

۴- عقل از شرايط اساسي طرفين در ازدواج است. عقل همانند نورافكني است كه جاده زندگي را روشن مي كند و شيب و فرازها را مشخص مي كند تا انسان در برابر آنها تصميم مناسبي بگيرد.

زن و شوهر، براي اداره صحيح و تربيت فرزنداني شايسته بايد به نيروي عقل و فهم مجهّز باشند. در اين جا عقل به معناي زيركي و توانايي اداره خانواده است. زوجي را كه انتخاب مي كنيد، بايد فرد باهوش و زيرك و عاقل وخوش فهم باشد.

۵- سلامتي جسمي و روحي. بعضي از بيماري هاي جسمي و رواني غير قابل درمان كه تحمل آن براي همسرسخت است.

توجه نكردن به اين مسئله ممكن است لطمه هاي سنگيني به زندگي بزند.

۶- زيبايي يكي از امتيازاتي است كه در شيريني ازدواج و سعادت زندگي زناشويي تأثير بسزايي دارد. زيبايي يك معيار و اندازه معيّن و استاندارد ندارد كه بشود افراد را با آن سنجيد، بلكه به سليقه افراد بستگي دارد؛ حتي ممكن است فردي در نظر كسي زيبا باشد و در نظر ديگري زشت. اگر انساني قيافه ظاهري و اندام همسرش را نپسندد و او را دوست نداشته باشد، ممكن است به طور ناخواسته به او ستم و جفا كند و از او بهانه و ايراد بگيرد و زندگي را براو تلخ نمايد. زيبايي همسر در حفظ و تقويت عفّت و ايمان همسرش تأثير دارد.

پيامبر اكرم (ص) فرمود: هنگامي كه مي خواهيد ازدواج كنيد، همان گونه كه در زيبايي صورت تحقيق مي كنيد، اززيبايي موي او نيز تحقيق كنيد. همين طور آراستگي و زيبايي مرد بر عفّت زن مي افزايد.

۷- همتايي و سنخيّت و تناسب در زوجين كه به آن (كفو) مي گويند و پيشتر به آن پرداختيم. تناسب بين زوجين در تمامي جوانب هر چه بيشتر باشد، زندگي بين آن دو زيباتر و سالم تر خواهد بود.

تناسب در علم و سواد و شرافت خانوادگي و دين و ايمان اخلاق و فرهنگ اجتماعي، هر چه اختلاف وناهماهنگي كمتر باشد و تناسب و كفائت بيشتر باشد، موفقيت در زندگي بيشتر است.

تذكر: وجود همه شرايط در يك فرد شايد بسيار نادر و كم باشد. گرچه در انتخاب همسر مراعات جوانب مذكورخوب و لازم است، اما شايد دقت و وسوسه زياد در اين مسائل گاهي به صلاح نباشد. بنابراين با تحقيق و دقت درموارد مذكور اگر خواستگاري به سراغ شما آمد، هر چه زودتر ازدواج كنيد كه دير شدن در اين امر و دقت و وسوسه زياد، عواقب ناخوشايندي دارد.

پي‌نوشت‌ها:

۱.وسائل الشيعه، ج ۱۴ ص ۳۰.

۲.همان، ص ۵۱.

۳.همان، ص ۵۱.

۴.بحارالانوار، ج ۱۰۰ ص ۲۳۵.

۵.علي اكبر مظاهري، جوانان، و انتخاب همسر، ص ۱۱۵ به نقل از مكارم الاخلاق.

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 64
  • 65
  • 66
  • ...
  • 67
  • ...
  • 68
  • 69
  • 70
  • ...
  • 71
  • ...
  • 72
  • 73
  • 74
  • ...
  • 330

مدرسه علمیه الزهراء خمینی شهر

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • عمومی
    • پزشکی
  • مذهبي
    • اخلاقی
  • مناجات
  • آشپزی
  • خاطرات شهدا و بزرگان
  • خانه داری
  • مهدویت و فرهنگ انتظار در فضای مجازی
  • احادیث نورانی معصومین(ع)
  • چکیده پایان نامه های مدرسه
    • مقاله
  • علمی
  • معرفی کتاب
  • روانشناسی
  • دل نوشته های یک طلبه
  • سیره اهل بیت علیهم السلام
  • اطلاع رسانی برنامه ناب رسانه
  • کلام ناب بزرگان
  • شعر
  • علما
  • جملات تامل برانگیز
  • خبرهاي مدرسه
    • فرهنگي
    • پژوهش
    • آموزش
  • احکام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
ایامم را به یاد خود آباد ساز و پیوسته در خدمت خویش مستدام دار و کردارم را پذیرا باش.«امیر المومنین(ع)»
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس