• خانه 
  • امامان در عالم مثال به چه کیفیت بودند؟ 
  • تماس  
  • ورود 

مفاد حدیث غدیر

29 شهریور 1395 توسط حاتم

جـمله اى که در حدیث غدیر مورد استشهاد قرار گرفته و در حقیقت پیام اصلى واقعه غدیر در آن نـهـفـتـه اسـت ایـن اسـت که حضرت فرمود: من کنت مولاه فعلى مولاه کسانى که به این حدیث استدلال کرده اندمولى را اولى معنا کرده اند اولى , یعنى کسى که به تصرف سزاوارتر است به عبارت سـاده تـر یعنى کسى که لایق سرپرستى , رهبرى و اختیاردارى است بدین ترتیب معناى حدیث این است : (هرکس من رهبر وسرپرست اویم , على (ع ) هم رهبر و سرپرست اوست بنابراین تنها کسانى به رهبرى و سرپرستى پیامبراکرم (ص ) پایبند و ملتزمند که رهبرى و سرپرستى على (ع ) را بپذیرند.

ایـنـک بـایـد دانـسـت کـه آیـا در لغت عرب , مولى به این معنا به کار رفته است ؟ یا نه ؟

دیگر آنکه اگـربـپـذیـریـم مـولـى در لغت بدین معنا به کار رفته است , آیا در این خطبه نیز این معنى اراده شده است ؟ یا خیر؟ .

مـرحـوم عـلامـه امینى 42 نفر از علماى بزرگ تفسیر و لغت را نام مى برد که بیست و هفت نفر از آنـان گـفته اند: مولى به معناى اولى است پانزده نفر دیگر گفته اند: اولى یکى از معانى مولى است

اما درباره اینکه آیا در این حدیث نیز مولى , چنان معنایى را افاده مى کند, توجه به شرایط و ظروفى کـه این حدیث در آن صادر شده , و مطالعه خطبه اى که این حدیث در ضمن آن قرار گرفته است , هیچ شکى باقى نمى گذارد که مولى در این حدیث هم به معناى اولى است

زیـرا شـخـصـیـتـى چـون پیامبر اسلام (ص ) که عقل کل , انسان کامل و بزرگترین پیامبر و سفیر آسـمانى است , در روزى آن چنان گرم که زمین چون آهن گداخته پاى مسافران را مى گدازد و خـورشـیـد مـغـز انـسان را به جوش مى آورد, در صحرایى سوزان و بدون امکانات که اگر گوشت را بر زمین مى افکندى کباب مى شد , محلى که هیچ کاروانى در آن توقف نمى کند, دهـهـا هزار حاجى خسته را نگه مى دارد,رفتگان را باز مى گرداند و منتظر مى ماند تا بازماندگان برسند و در گرمترین ساعات روز سخنرانى مى کندو در ضمن آن چند بار از مردم سؤال مى کند تا مـطـمئن شود صداى او را به خوبى مى شنوند, و در نهایت على (ع ) را به آنان نشان مى دهد, با نام و نسب معرفى مى کند و مى فرماید: (هرکس که من مولاى او هستم على هم مولاى اوست ) سپس همه حاضران را موظف مى کند این سخن را به غایبان برسانند, و پس ازآن دستور مى دهد همه با او بـیـعـت کـنـنـد, و بـه او تـبـریک و تهنیت گویند, و عمامه خویش را بر سرش مى گذارد و به او مـى فـرماید: (تاج عرب عمامه است ) و به اصحاب مى فرماید: (فرشتگانى که در روز بدربه یاریم آمدند, چنین عمامه هایى بر سر داشتند).

حـال اگر فرض کنیم این حدیث بدون هر گونه قرینه و تفسیر و توضیحى به دست کسى برسد و بـدون غـرض بـه آن تـوجه کند در مى یابد که برخلاف گفته بعضى افراد بى اطلاع پیامبر(ص ) در صدد آن نیست که بفرماید: (هرکس من دوست او هستم على هم دوست اوست )! یا (هرکس من یـاور او هـسـتـم , عـلى یاوراوست )! چرا که دوستى و یاورى , بیعت و تبریک نمى خواهد, عمامه و تاج گذارى نمى طلبد و به طورکلى چنان اهمیتى ندارد که در آن موقعیت خطیر و با آن مقدمات اعلام شود.

منبع: حدیث غدیر سند گویای ولایت، آیت الله مکارم شیرازی

 نظر دهید »

چگونه آدم شوم؟

29 شهریور 1395 توسط حاتم

نصيحتي از عارف بي بديل، آيةالله انصاري همداني (قدس سره)

توصيه ايشان براي سالك و هر كه مي خواهد دستورالعملي بگيرد رعايت حريم شرع و واجبات است. انجام واجبات و ترك محرمات اولين قدم براي حركت و به عبارتي اولين و اخرين قدم سالك است. و بعد از آن اگر تشخيص مي دادند كه طرف واقعاً اين ها را رعايت مي كند، كم كم ابواب معرفتي را برايش باز مي كردند.

استاد كريم محمود حقيقي در مورد اهتمام آقاي انصاري همداني در حريم شرع مي گويد:

«اولين روزي كه بنده خدمت آقاي انصاري رسيدم به دست و پاشون افتادم و التماس و گريه زيادي كردم كه آقا چه كار كنم آدم بشم؟ ايشون با يك لبخندي فرمودند: كاري نداره! هر چي خدا گفته بكن، بكن، هر چي خدا گفته نكن، نكن»

«يك بار هم آقاي نجابت براي ايشان نامه مي نويسد و مي گويد: گاهي جوان هايي دور و بر ما مي آيند و مي روند، بعضي پنج شش ماه و بعضي يك سال مي مانند، سپس مي روند، به اين ها چه دستورالعمل هايي داده شود؟ چگونه سلوك كنند؟

آقاي انصاري پاسـخ مي دهد كه احكام شرع را به اينان بياموز. اگر رفتند به دردشان مي خورد و اگر هم ماندند، كمك راهشان است.»

سير سالك عارف انصاري همداني،ص82

 نظر دهید »

دلایل صریح بر خلافت على علیه السلام(1)

29 شهریور 1395 توسط حاتم

ادلـه اى کـه بـا صـرف نـظـر از حـدیـث غـدیـر, خود به طور مستقل و به طور صریح بر خلافت و رهبرى امیرالمؤمنین على بن ابى طالب (ع) دلالت دارند, به اندازه اى است که ذکر تمام آنها نیاز به فرصتى فراخ وتالیفى پربرگ و بار دارد اینک جز ذکر چند مورد, فرصت و مجال نیست

پیشتر یادآور مى شود که هر چند جامعه اسلامى پس از پیامبر مکرم اسلام (ص ) در تعیین رهبر خود بـه اشـتـبـاه رفـت و خـلـیـفه برحق پیامبر اکرم (ص ) را مدت بیست و پنج سال از دخالت در امور مـسـلـمـیـن بـازداشـت , ولى چیزى از ارزش ذاتى آن حضرت نکاست , بلکه تنها خود را از رهبرى مـعـصـوم , محروم کردچرا که ارزشها و فضایل آن حضرت وابسته به منصب ظاهرى خلافت نبود, بـلکه ارزش منصب خلافت به تصدى آن حضرت بستگى داشت , یعنى هر گاه غیر او در این منصب نشست , این منصب تنزل یافت و تنها زمانى به ارزش واقعى خود رسید که على (ع ) بر آن تکیه زد.

نوشته اند:.

وقـتـى امـیـرالـمـؤمـنـین على (ع ) وارد کوفه شد, مردى پیش آمد و عرض کرد: به خدا قسم اى امیرالمؤمنین !خلافت از تو زینت یافت , نه تو از خلافت وجود تو این منصب را بالا برد, نه اینکه تو با آن برترى یافته باشى خلافت به تو محتاج بود نه تو به خلافت

عبداللّه فرزند امام احمدبن حنبل مى گوید: (روزى پیش پدرم نشسته بودم گروهى از اهل کوفه واردشدند و درباره خلافت خلفا صحبت کردند, ولى درباره خلافت حضرت على کلام طولانى شد پـدرم سربلند کرد و گفت : چقدر درباره على و خلافت بحث مى کنید! خلافت على را زینت نداد, بلکه على خلافت را زینت داد .

1- حدیث یوم الدار

خـلافـت پـیـامبر مکرم اسلام (ص ) و رهبرى جامعه اسلامى مسئله اى نبود که پیامبر اکرم (ص ) تا آخـریـن روزهـاى عـمـر شریف خود آن را مسکوت گذاشته تکلیف جامعه اسلامى را نسبت به آن روشن نکندپیامبر اکرم از همان روزى که مامور شد رسالت خود را علنى کند, موظف شد جانشین خود را نیزمعرفى کند.

هـنـگـامى که آیه شریفه و انذر عشیرتک الاقربین در سال سوم بعثت نازل شد, آن حضرت عـلى (ع )را خواند و فرمود: (خدایم دستور داده است خویشان نزدیک خود را به اسلام دعوت کنم غـذایـى تـهیه کن و قدحى از شیر فراهم آور, و فرزندان عبدالمطلب را دعوت کن , تا من ماموریت خـویـش را بـه انجام رسانم ) حضرت على (ع ) مى فرماید: (من تمام بنى عبدالمطلب را که حدود چـهـل نـفـر بـودنـد دعـوت کردم و غذایى را که فراهم کرده بودم پیش آوردم غذا خوردند و شیر نـوشـیـدنـد, ولى غذا و شیر به همان حال خود باقى ماند هنگامى که پیامبر(ص ) مى خواست با آنها صـحـبـت کند, ابولهب گفت : محمد شما راسحر کرده است و مجلس از هم پاشید فرداى آن روز حـضـرت بـه مـن دستور داد دوباره آنها را دعوت کنم و غذا و شیرى تهیه نمایم هنگامى که جمع شدند و غذا خوردند, حضرت لب به سخن گشوده فرمود:اى فرزندان عبدالمطلب به خدا قسم در عـرب جـوانـى را نمى شناسم که براى قوم خود بهتر از آنچه من براى شما آورده ام آورده باشد: من براى شما خیر دنیا و آخرت را آورده ام و خدایم به من فرموده است شما را به آن بخوانم کدامیک از شما مرا در این کار یارى مى کند من (على ) که در آن ایام از همه جوانتربودم گفتم : اى پیامبر خدا مـن تـو را یارى مى کنم حضرت گردن مرا گرفت و فرمود: این برادر, وصى وخلیفه من در میان شما مى باشد, از او بشنوید و او را اطاعت کنید در این هنگام اهل مجلس همه برخاستند و در حالى که مى خندیدند به ابوطالب گفتند: به تو دستور مى دهد که از على اطاعت کنى

طبق روایتى پیامبر اکرم (ص ) سه بار پیشنهاد خود را تکرار کرد و هیچ کس جز على (ع ) او رااجابت نکرد

2ـ حدیث منزلت

دلـیـل دیـگـرى کـه بـر خـلافت حضرت على (ع ) دلالت دارد, حدیث منزلت است حدیث منزلت ازمـشـهـورتـریـن احـادیـثـى است که از پیامبر اکرم (ص ) صادر شده و بسیارى از اصحاب رسول خـدا(ص ) آن راروایت کرده اند ابن عساکر در تاریخ دمشق این حدیث را از 23 نفر از صحابه بـه طرق و اسنادمختلف روایت کرده است به طورى که از قراین استفاده مى شود, این کلام شریف چندین بار ازرسول خدا(ص ) صادر شده است , ولى مشهورترین مورد آن در غزوه تبوک است .

در غـزوه تـبـوک پـیـامبر اکرم (ص ) خود فرماندهى سپاه را به عهده گرفته از مدینه خارج شد و عـلـى (ع ) رابه جانشینى خود در مدینه گمارد این تنها جنگى است که على (ع ) پیامبر را همراهى نکرده است , به همین جهت براى آن حضرت مشکل بود که در مدینه بماند و پیامبر خدا(ص ) راهى مـیـدان نـبـرد شـودهنگام حرکت سپاه , خدمت پیامبر اکرم (ص ) رسیده عرض کرد: مرا با زنان و کودکان در مدینه مى گذارید؟

حضرت در جواب فرمود:.

اما ترضى ان تکون منى بمنزلة هارون من موسى الا انه لا نبى بعدى..

آیـا نـمـى خـواهـى کـه نـسـبت به من همانند هارون نسبت به موسى باشى ؟

با این فرق که بعد از من پیامبرى نمى آید.

از قـرآن کـریـم چـنـیـن بـرمـى آیـد که جناب هارون نسبت به حضرت موسى , پنج سمت داشته است :برادر, شریک

نبوت , وزیر و یاور, پشتیبان , خلیفه و جانشین.

بـنـابراین حضرت على (ع ) نیز همین پنج نسبت را با پیامبر اکرم (ص ) دارد برادر اوست , چون او را بـه بـرادرى بـرگزید و فرمود: (در دنیا و آخرت تو برادر منى ) در ابلاغ پیام الهى شریک اوسـت , چـون فـرمود: (جز من و على کسى از جانب من پیامى نمى رساند وزیر اوست , چـون خـود فـرمود: (على وزیر من است ) پشتیبان اوست , چون خداوند او را با على (ع ) یارى کرد و خلیفه اوست , چون خود او را به خلافت برگزید .

3ـ حدیث وصایت و وراثت

پیامبر اکرم فرمود:.

لکل نبى وصى و وارث و ان علیا وصیى و وارثى , .

هر پیامبرى وصى و وارثى دارد و على وصى و وارث من است .

و فرمود:.

انا نبى هذه الامة و على وصیى فى عترتى و اهل بیتى و امتى من بعدى , .

من پیامبر این امتم و على بعد از من در میان خانواده و امتم وصى من است .

و فرمود:.

على اخى و وزیرى و وارثى و وصیى و خلیفتى فى امتى , .

على برادر, وزیر, وارث , وصى و خلیفه من در میان امت من است .

در ایـن روایـات دو عـنـوان وصى و وارث مورد تاکید قرار گرفته است هر یک از این دو عنوان به تنهایى برخلافت امیرالمؤمنین على (ع ) دلالت دارند.

وصى

وصـى کـسى است که مى تواند در تمام امورى که شخص وصیت کننده , حق تصرف داشته تصرف کـنـد,مـگـر در صورتى که فقط در مورد خاصى به او وصیت شده باشد که در این صورت فقط در همان موردخاص , حق تصرف دارد.
در ایـن روایـات , پـیامبر اکرم (ص ) وصایت حضرت امیر(ع ) را به مورد خاصى منحصر نکرده و او را بـه طـور مـطـلق وصى خود قرار داده است , یعنى آن حضرت مى تواند در تمام امورى که به پیامبر اکـرم (ص )مـربـوط مى شود تصرف کند به عبارت دیگر على (ع ) از تمام اختیارات پیامبراکرم (ص ) برخوردار است واین , همان معناى خلافت است .

وارث

آنـچـه در ابـتـدا از کـلمه وارث به ذهن مى آید این است که شخص وارث مالک اموال مورث باشد, ولـى عـلـى (ع ) از نـظـر شرعى وارث اموال پیامبر نبوده است زیرا طبق فقه امامیه زمانى که میت داراى فرزندباشد, نوبت ارث به خویشان او نمى رسد ـ فرزند در طبقه اول ارث قرار دارد و خویشان در طبقات بعد ـو مى دانیم که پیامبر اکرم (ص ) در زمان حیات خود داراى فرزند بوده است فاطمه زهـرا(س ) حـداقـل هـفتاد و پنج روز پس از پیامبر(ص ) زنده بوده اند, و جز او, همسران پیامبر که مـجـمـوعـا یک هشتم اموال اورا به ارث مى برده اند, در قید حیات بوده اند بر فرض که این همه را نـدیده بگیریم , على (ع ) پسرعموى پیامبر است و پسر عمو در طبقه سوم ارث قرار دارد, و مى دانیم که عباس عموى پیامبر در زمان وفات آن حضرت زنده بوده است , و عمو در طبقه دوم قرار دارد.
امـا طـبـق فـقـه اهـل سـنت , پس از پرداخت سهم همسران (یک هشتم ) مال به دو بخش تقسیم مـى شـود:یـک قـسمت به فاطمه زهرا(س ) که تنها دختر است , داده مى شود و قسمت دیگر که از سـهـم او خارج است , به عمویش عباس تعلق مى گیرد بنابراین حضرت امیر(ع ) به هیچ وجه وارث امـوال پیامبر نبوده است از سویى , چون پیامبر صریحا او را وارث خود اعلام کرده است , باید در این احـادیـث مـوضـوع ارث چـیز دیگرى باشد قهرا موضوع ارث در این احادیث , دانش , مقام و منصب مـعـنـوى و موقعیت اجتماعى پیامبراکرم (ص ) است آرى , على وارث علم و سنت پیامبر است , و به همین دلیل خلیفه ایشان است .

پـیامبراکرم (ص ) به على فرمود: (تو برادر و وارث منى ) عرض کرد: (یا رسول اللّه ! من چه چیزى ازشما ارث مى برم ؟ ) فرمود: (همان چیزى که پیامبران پیش از من ارث گذاشته اند) عرض کرد: (ایشان چه چیزى به ارث نهاده اند؟ ) فرمود: (کتاب پروردگار و سنت پیامبرشان را) و امیرالمؤمنین على (ع )خود نیز فرمود: (من وارث علم پیامبرم….

ادامه دارد………..

 

 نظر دهید »

غدیر یعنی حسین

28 شهریور 1395 توسط حاتم

در زیارت عاشورا نیز چندین بار به پایه گذار این ماجرا ( ابوبکر وعمر ) لعن می فرستیم:

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و …

روزی فردی خدمت پیامبر می رود و دو لباس را که خود برای ایشان دوخته بود به نزد ایشان می برد و از ایشان می خواهد که یکی از آن ها را اتنخاب کنند. او می گوید در هنگام دوختن یکی از لباس ها با هر کوک یک صلوات و در هنگام دوخت دیگری با هر کوک یک لعن می فرستاده.

پیامبر آن لباس را انتخواب می کنند که با لعن دوخته شده بود.

در فضیلت لعن مطلب بسیار زیاد است که به همین چند نکته بالا بسنده می کنیم.

 

 نظر دهید »

بخشی از فضائل حضرت علی(علیه السلام)

28 شهریور 1395 توسط حاتم

ازدواج آسمانی
ازدواج حضرت علی(ع) با حضرت فاطمه(ع) به فرمان خداوند، از امتیازاتی است که رسول اکرم(ص) بر آن مباهات می کرد. در این پیوند پر میمنت، فرشتگان آسمان در سرور و شادمانی، و بهشتیان به زینت و زیور آراسته شده بودند.

خطبۀ خلافت
خلافت (ظاهری) حضرت علی(ع) با ایراد اولین خطبه در مسجد مدینه پس از بیست و پنج سال سکوت آغاز شد.

بخشش انگشتر
حضرت علی(ع) در رکوع نماز انگشتر خویش را به سائل عطا فرمودند و جبرئیل این پیام را آورد:

ای محمد! بخوان: سرپرست شما فقط خدا و رسول اوست و کسانیکه با ایمان به خدا نماز به پا داشته و در حال رکوع صدقه دادند. (مائده: 55)

حدیث بساط
رویداد سیر فضائی حضرت علی(ع) همچون سلیمان پیغمبر در بساط با جمعی از مدینه تا غار اصحاب کهف از فضائلی است که داستان شگفت انگیز آن در کتب فریقین آمده است.

عقد اخوّت
پیمان برادری رسول اکرم(ص) با امیر مؤمنان را مورّخین چنین آورده اند: با نزول آیۀ اخوّت(حجرات: 10) پیامبر عدّه ای از اصحاب را بنا بر درجۀ ایشان با یکدیگر برادر خواند و حضرت علی(ع) را برای خود نگه داشت و دست او را بلند نموده و فرمود: «هذا اخی فی الدنیا و الآخره.» این برادر من در دنیا و آخرت است.

آیۀ مباهله
جریان مباهله با نصارای نجران رخدادی عظیم در تاریخ اسلام است. قرآن کریم در این باره می فرماید: «بیائید تا بخوانیم فرزندان و زنان و نفسهایمان را با یکدیگر»(آل عمران: 59) همراهی علی(ع) با پیامبر(ص) در این مباهله نهایت فضل و رتبۀ ایشان را می رساند. زیرا خداوند او را نفس و جان پیغمبر معرفی می کند.

نزول آیۀ هل اتی
حضرت علی(ع) با سه روز روزه گرفتنف غذای خود را به مسکین و یتیم و اسیر بخشید و با آب افطار نمود، و به افتخار این ایثار، جبرئیل با ابلاغ تهنیت بر چنین اهل بیتی سورۀ هل اتی (انسان) را در شأن آن حضرت بر پیامبر نازل کرد.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 42
  • 43
  • 44
  • ...
  • 45
  • ...
  • 46
  • 47
  • 48
  • ...
  • 49
  • ...
  • 50
  • 51
  • 52
  • ...
  • 330

مدرسه علمیه الزهراء خمینی شهر

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • عمومی
    • پزشکی
  • مذهبي
    • اخلاقی
  • مناجات
  • آشپزی
  • خاطرات شهدا و بزرگان
  • خانه داری
  • مهدویت و فرهنگ انتظار در فضای مجازی
  • احادیث نورانی معصومین(ع)
  • چکیده پایان نامه های مدرسه
    • مقاله
  • علمی
  • معرفی کتاب
  • روانشناسی
  • دل نوشته های یک طلبه
  • سیره اهل بیت علیهم السلام
  • اطلاع رسانی برنامه ناب رسانه
  • کلام ناب بزرگان
  • شعر
  • علما
  • جملات تامل برانگیز
  • خبرهاي مدرسه
    • فرهنگي
    • پژوهش
    • آموزش
  • احکام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
ایامم را به یاد خود آباد ساز و پیوسته در خدمت خویش مستدام دار و کردارم را پذیرا باش.«امیر المومنین(ع)»
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس