• خانه 
  • امامان در عالم مثال به چه کیفیت بودند؟ 
  • تماس  
  • ورود 

​نکته های عارفانه و سودمند از آیةالله بهجت (قدّس سرّه)

11 آبان 1395 توسط حاتم

 

دعاهای وارده در امکنه و ازمنۀ خاصّ [مکانها و زمانهای مخصوص] اختصاصی نیست، به گونه ای که نتوان در وقت و یا جای دیگر خواند؛ بلکه این گونه دستورها به نحو تعدد مطلوب است. [در محضر بهجت:1/21]
جهت دعا این امور لازم است: الف. ثنا و تعظیم وتمجید ساحت مقدس حضرت حقّ تبارک و تعالی؛ ب. اقرار به گناهان و اظهار ندامت از آن، که تقریباً به منزلۀ توبه یا ملازم آن است؛ ج. صلوات بر محمد و آل محمد که وسیله واسطۀ فیض هستند؛ د. بُکاء و گریه، و اگر نشد تباکی [خود را وادار به گریه نمودن] ولو خیلی مختصر؛ هـ. و بعد از این ها، درخواست حاجت که در این صورت برآورده شدن حاجت، برو برگرد ندارد… البته اگر این مطالب در سجده باشد، مناسب تر است. [در محضر بهجت:1/343]


برای سلامتی چشم، بعد از نماز آیة الکرسی خوانده شود و پس از خواندن آن، دستها بر روی چشمها گذاشته و بگوید: (أَللهُمَّ الحفَظ حَدَقَتَیَّ بِحَقِّ حَدَقَتی عَلِیِّ بنِ أَبیطالِبٍ أَمیرِالمُؤمِنینَ (علیه السلام) : خدایا! به حق دو حدقۀ چشم حضرت علی بن ابی طالب امیرمؤمنان (علیه السلام)، دو حدقۀ چشم مرا حفظ کن!) [در محضر بهجت:2/252]
برای شفای مریض، آب زمزم و تربت حضرت سیدالشهداء به مرّات عدیده، صدقه به مرّات عدیده به افراد زیاد – اگر چه مبلغش زیاد هم نباشد – داده شود؛ سورۀ حمد هم از یک مرتبه تا صد مرتبه افراد متعدد بخوانند، خیلی تأثیر دارد. علاوه بر این به رفقا هم بگویید دعا کنند. [فیضی از ورای سکوت:227]


برای محفوظ ماندن هر صبح و غروب سه بار بگوید: (أَللهُمَّ اجعَلِنی فِی دِرعِکَ الحَصینَةِ الّتی تَجعَلُ فیها مَن تُرید: خداوندا، مرا در زره نگهدارنده و قوی خود – که هر کس را بخواهی در آن قرار می دهی – قرار بده!)[گوهرهای حکیمانه:14]


برای یافتن هر چه که گم شده یا دزدیده شده باشد (گرچه انسان باشد) این ذکر را بسیار بخوانید… (أَصبَحتُ فی أَمانِ الله، أَمسیتُ فی جِوارِ الله: در پناه خدا صبح کردم؛ در پناه خدا وارد شب شدم.)[گوهرهای حکیمانه:14]
کسی که می خواهد روزی اش فراوان شود، این ذکر را بسیار بگوید و در آغاز و پایان آن هم، یک صلوات بفرستد… (أَغنِنی بِحَلالِِکَ عَنِ حَرامِکَ، وَ بِفَضلِکَ عَمَّن سِواک: خدایا! مرا به وسیلۀ حلالت از حرام خویش بی نیاز کن، و با فضل و بخشش خودت، از هر چه غیر خودت بی نیاز ساز!)[گوهرهای حکیمانه:14]


سؤال: برای دوری از ریاء چه باید کرد؟
جواب: با عقیدۀ کامل، اِکثار حوقله (یعنی زیاد بگوید: لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ إلاّ بِالله).[به سوی محبوب:70]


سؤال: برای درمان عصبانیّت چه کنیم؟
جواب: با عقیدۀ کامل، زیاد صلوات فرستادن: (أَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد).[به سوی محبوب:70]


سؤال: جهت علاج غرور، چه راهی را توصیه می فرمایید؟
جواب: بسمه تعالی، اِکثار حوقله (زیاد گفتن: لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ إلاّ بِالله العَلیِّ العَظیم). [به سوی محبوب:71]


سؤال: اینجانب به وسواس مبتلا هستم؛ لطفاً جهت برطرف شدن آن مرا راهنمایی فرمایید!
جواب: اِکثار تهلیل (زیاد گفتن: لا إله إلاّ الله)، علاج وساوس است. [به سوی محبوب:71]
در مورد اذکار و اوراد و قرائت و امثال اینها، انسان همیشه تحرّی [کوشش در جستجو] و مراقبت نماید [که] چه عملی تا چه اندازه موافق با نشاط و حضور قلبی او است، همان را اختیار کند. [به سوی محبوب:76]
در شداید و گرفتاریها، بهترین ذکر این است که از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به ما رسیده: (لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ إلاّ بِالله العَلیِّ العَظیم لاَمَلجَأ وَ لا مَنجأ مِنَ اللهِ إلاّ إلَیه). [نکته های ناب:72]

برای دفع بلا و شرّ، این دعا نیز نافع است: (أَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِِهِ وَ أَمسِک عَنَّا السُّوءَ: خداوندا! بر محمد و آل او درود فرست، و بدی را از ما باز دار!)[در محضر بهجت:1/343]


سؤال: چگونه در تمامی کارها و عبادات، اخلاص را فراموش نکنیم؟!
جواب: بسمه تعالی، در عبادات و تمام کارها اختیاراً راه ندهد، غیر از خدا را و غیر از یاد او را. و همین راهِ منحصر سعادت است![به سوی محبوب:76]


سؤال: چه کنیم تمرکز فکر پیدا کنیم؟
جواب: اذکاری که برای جمع کردن فکر مؤثر است، مثل: (لا إله إلاّ الله) را زیاد بگویید.[فیضی از ورای سکوت:228]


سؤال: زن و شوهری که بینشان خیلی اختلاف است، چه باید بکنند؟
جواب: هر کدامشان که می خواهد رفع اختلاف شود یا فرد دیگر، صدقۀ متعدّد، به افراد متعدّد، به دفعات زیاد بدهند و برای اصلاح ذات البین زیاد هم دعا بکنند. [فیضی از ورای سکوت:229]

منبع: پایگاه اینترنتی دفتر مرحوم آیةالله بهجت (قدس سره)

 نظر دهید »

توصیه هائی برای زندگی مؤمنانه

09 آبان 1395 توسط حاتم

پانزده توصیه مرحوم میرزا اسماعیل دولابی پیش از وفات برای زندگی مۆمنانه:

1. هر وقت در زندگی‌ات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است.

2. زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذکر بعد و عبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال و… نکن و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی، دائمی می شود؛ دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود.

3. اگر غلام خانه‌زادی پس از سال ها بر سر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصه دار شود و بگوید فردا من چه بخورم؟ این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت می کند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصه دار و نگران باشیم.

4. گذشته که گذشت و نیست، آینده هم که نیامده و نیست. غصه ها مال گذشته و آینده است. حالا که گذشته و آینده نیست، پس چه غصه ای؟ تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه.

5. موت را که بپذیری، همه ی غم و غصه ها می رود و بی اثر می شود. وقتی با حضرت عزرائیل رفیق شوی، غصه هایت کم می شود. آمادگی موت خوب است، نه زود مردن. بعد از این آمادگی، عمر دنیا بسیار پرارزش خواهد بود. ذکر موت، دنیا را در نظر کوچک می کند و آخرت را بزرگ. حضرت امیر علیه السلام فرمود: یک ساعت دنیا را به همه ی آخرت نمی دهم. آمادگی باید داشت، نه عجله برای مردن.

6. اگر دقّت کنید، فشار قبر و امثال آن در همین دنیا قابل مشاهده است؛ مثل بداخلاق که خود و دیگران را در فشار می‌گذارد.

7. تربت، دفع بلا می‌کند و همه ی تب ها و طوفان ها و زلزله ها با یک سر سوزن از آن آرام می شود. مۆمن سرانجام تربت می‌شود. اگر یک مۆمن در شهری بخوابد، خداوند بلا را از آن شهر دور می‌کند.

8. هر وقت غصه دار شدید، برای خودتان و برای همه مۆمنین و مۆمنات از زنده ها و مرده ها و آنهایی که بعداً خواهند آمد، استغفار کنید. غصه‌دار که می‌شوید، گویا بدنتان چین می‌خورد و استغفار که می‌کنید، این چین ها باز می شود.

9. تا می گویم شما آدم خوبی هستید، شما می گویید خوبی از خودتان است و خودتان خوبید. خدا هم همین طور است. تا به خدا می گویید خدایا تو غفّاری، تو ستّاری، تو رحمانی و…خدا می فرماید خودت غفّاری، خودت ستّاری، خودت رحمانی و…. کار محبت همین است.

10. با تکرار کردن کارهای خوب، عادت حاصل می شود. بعد عادت به عبادت منجر می شود. عبادت هم معرفت ایجاد میکند. بعد ملکات فاضله در فرد به وجود می آید و نهایتا به ولایت منجر می شود.

11. خدا عبادت وعده ی بعد را نخواسته است؛ ولی ما روزی سال های بعد را هم می خواهیم، در حالی که معلوم نیست تا یک وعده ی بعد زنده باشیم.

12. لبت را کنترل کن. ولو به تو سخت می گذرد، گله و شکوه نکن و از خدا خوبی بگو. حتّی به دروغ از خدا تعریف کن و این کار را ادامه بده تا کم کم بر تو معلوم شود که به راستی خدا خوب خدایی است و آن وقت هم که به خیال خودت به دروغ از خدا تعریف می کردی، فی الواقع راست می گفتی و خدا خوب خدایی بود.

13. از هر چیز تعریف کردند، بگو مال خداست و کار خداست. نکند خدا را بپوشانی و آن را به خودت یا به دیگران نسبت بدهی که ظلمی بزرگ تر از این نیست. اگر این نکته را رعایت کنی، از وادی امن سر در می آوری. هر وقت خواستی از کسی یا چیزی تعریف کنی، از ربت تعریف کن. بیا و از این تاریخ تصمیم بگیر حرفی نزنی مگر از او. هر زیبایی و خوبی که دیدی رب و پروردگارت را یاد کن، همانطور که امیرالمۆمنین علیه السلام در دعای دهه‌ی اول ذیحجه می فرماید: به عدد همه چیزهای عالم لا اله الا الله.

14. دل های مۆمنین که به هم وصل می‌شود، آب کُر است. وقتی به علــی علیه السّلام متّصل شد، به دریا وصل شده است… شخصِ تنها، آب قلیل است و در تماس با نجاست نجس می شود، ولی آب کُر نه تنها نجس نمی شود، بلکه متنجس را هم پاک میکند.

15. هر چه غیر خداست را از دل بیرون کن. در «إلّا» تشدید را محکم ادا کن، تا اگر چیزی باقی مانده، از ریشه کنده شود و وجودت پاک شود. آن گاه «الله» را بگو همه ی دلت را تصرف کند.

 نظر دهید »

دل حضرت عزراییل(ع) برای چه کسانی سوخته است؟

07 آبان 1395 توسط حاتم

روزی رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) نشسته بود. حضرت عزراییل(ع) به زیارت آن حضرت آمد.

پیامبر(صلّی الله علیه و آله) از او پرسید: ای برادر! چندین هزار سال است که تو مأمور قبض روح انسانها هستی، آیا در هنگام جان کندن آنها دلت برای کسی سوخته است؟

جناب عزارییل گفت در این مدت دلم برای دو نفر سوخت:

یکی اینکه روزی دریایی طوفانی شد و امواج سهمگین آن، یک کشتی را در هم شکست. همه سرنشینان کشتی غرق شدند. تنها یک زن حامله نجات یافت. او سوار بر پاره تخته کشتی شد و امواج ملایم دریا او را به ساحل آورد و در جزیره‌‌ای افکند و در همین هنگام فارغ شد و پسری از وی متولد شد. من مأمور شدم که جان آن زن را بگیرم. دلم به حال آن پسر سوخت.

دوم اینکه هنگامی که «شداد بن عاد» سالها به ساختن باغ بزرگ و بی نظیر خود پرداخت و همه توان و امکانات و ثروت خود را در ساختن آن صرف کرد و خروارها طلا و جواهرات برای ستونها و سایر زرق و برق آن خرج نمود تا تکمیل نمود، وقتی خواست به دیدن باغ برود همین که خواست از اسب پیاده شود و پای راست از رکاب به زمین نهد، هنوز پای چپش بر رکاب بود که فرمان از سوی خدا آمد که جان او را بگیرم.

آن تیره بخت از پشت اسب بین زمین و رکاب اسب گیر کرد و مرد.

دلم به حال او سوخت، بدین جهت که او عمری را به امید دیدار باغی که ساخته بود سپری کرد اما هنوز چشمش به باغ نیفتاده بود اسیر مرگ شد.

در این هنگام جبرئیل به محضر پیامبر(صلّی الله علیه و آله) رسید و گفت ای محمد! خدایت سلام می‌‌رساند و می‌‌فرماید: به عظمت و جلالم سوگند! «شداد بن عاد» همان کودکی بود که او را از دریای بیکران به لطف خود گرفتیم و از آن جزیره‌‌ی دور افتاده نجاتش دادیم و او را بی مادر تربیت کردیم و به پادشاهی رساندیم. در عین حال کفران نعمت کرد و خودبینی و تکبر نمود و پرچم مخالفت با ما بر افراشت.

سر انجام عذاب سخت ما او را فرا گرفت، تا جهانیان بدانند که ما به آدمیان مهلت می‌‌دهیم ولی آنها را رها نمی‌‌کنیم.

 نظر دهید »

*چرا امام سجّاد(ع)، مستقیماً قیام مختار را تأیید نکردند؟!

06 آبان 1395 توسط حاتم

آیت الله قرهی در این رابطه می فرمایند :مختار با این که دل اهل‌بیت و آل‌الله را شاد کرد امّا موقعی که باید به کمک امام مجتبی(ع) می‌رفت، گفت: من می‌دانم این کوفی‌ها بی‌وفا هستند و اصلاً این جنگ درست نیست.

اگر به صورت ظاهر هم نگاه کنیم و همه مطالب را روی ورقه بیاوریم، می‌بینیم محاسبات مختار درست از کار درآمده و درست گفته است، چون امام آخر مجبور شدند صلح کنند؛ امّا آقاجان تو بهتر می‌فهمی یا امام؟! یعنی واقعاً امام نمی‌دانست این کوفی‌ها چه کسانی هستند؟! تو باید بگویی: من مطیعم، هرچه شما فرمودید؛ شکست خوردیم، اشکال ندارد؛ پیروز هم شدیم، اشکال ندارد.امام خمینی(ره) همیشه یک جمله‌ای داشتند که می‌فرمودند: ما موظّف به تکلیف هستیم، نتیجه مهم نیست. نتیجه هر چه شد، شد. تکلیفم این است که انجام بدهم، حالا می‌خواهم پیروز بشوم، می‌خواهم نشوم!

امّا مختار با اینکه دل اهل بیت را هم شاد کرد، ولی خودش برای خودش اظهار فضل کرد. لذا شهدای کربلا کجا و مختار هم که شهید شد کجا؟! اصلاً نمی‌شود درجاتشان را قیاس کنیم، زمین تا آسمان تفاوت دارند!دقّت کنید؛ شاید این را نشنیده باشید. می‌دانید دلیل اینکه امام زین‌العابدین(ع) به محمّد حنفیه گفت: امور را راجع به قضیه قیام مختار به تو می‌سپارم، چیست؟ یک دلیل این است که امام نخواستند وارد شوند که یک مقدار قوّت بگیرند و دین حفظ شود.

امّا یک دلیل دیگر این است که امام می‌گویند: من دیگر نمی‌خواهم مستقیم به مختار، مطلبی را بگویم. مختار دیگر در اندازه‌ای نیست که من مستقیم به او دستور بدهم. لذا با این که امام ضمنی به مختار اجازه قیام دادند امّا دیگر مستقیم به او نمی‌فرمایند. بلکه می‌فرمایند: محمّد حنفیه! تو در این امور از طرف ما تام الاختیاری. - این را به خاطر بسپارید و بر روی آن تأمّل و تفکّر کنید تا ببینید چیست .یعنی حضرت به مختار می‌فرمایند: تو دیگر قابلیّت آن را نداری که من مستقیم به تو مطلبی را بگوبم، چون آن‌جایی که باید ورود پیدا می‌کردی، نکردی و بالعکس اظهار فضل، اظهار وجود و اظهار منیّت کردی. همین است! اظهار منیّت انسان را بیچاره می‌کند. مختار اظهار منیّت و اظهار فضل کرد، این‌طور شد.

 نظر دهید »

دعای برآورده شدن حاجت در امر ازدواج

06 آبان 1395 توسط حاتم

پرسش: دخترانی که وقت ازدواج آنان فرا رسیده و همسر دلخواه شان پیدا نشده، آیا دعائی برای برآورده شدن حاجاتشان وجود دارد؟

پاسخ: در این مورد جوابی از آیت الله بهجت نقل گردیده[1] که به شرح زیر می باشد:

ازدواج دختری میسر نمی گردد و به اصطلاح بختش باز نمی شود و از شما راهنمایی می خواهد.

پاسخ: نماز جعفر طیار بخواند و پس از آن، دعایی که در کتاب «زاد المعاد» مرحوم مجلسی آمده که در این هنگام خوانده شود، بخواند و در پی آن، به سجده رود و تلاش کند که حتما گریه کند. گر چه به مقدار کم و همین که چشمش را اشک گرفت حاجتش را از خدا بخواهد. و این عمل را تا زمانی که حاجتش روا شود با اعتقاد کامل، انجام دهد.

همچنین ایشان بار دیگر در پاسخ به چنین پرسشی فرمودند: آیه«رَبَّنَا هَب لَنَا مِنْ أَزْوَجِنَا وَ ذُرِّیَّتِنَا قُرَّةَ أَعْینٍ وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَاماً» را (فراوان) بخوانید.[2]

نماز جعفر طیار فقط برای ازدواج نمی باشد بلکه برای طلب کردن حاجات مهم می باشد یعنی در صورتی که حاجت های مهمی دارید می توانید این نماز را بخوانید و بعد از آن حاجات خود را بطلبید، ازدواج هم چون یک امر مهم است و شما می خواهید یک عمر زندگی خوب و دلخواه خود را داشته باشید از این امورات مستثنی نمی باشد و برای برآورده شدن حاجاتتان می توانید این نماز را بخوانید، اما دعایی که در زاد المعاد گفته شده، بعد از نماز جعفر طیار خوانده می شود. این دعا از زبان مبارک امام جعفر صادق علیه السلام صادر شده که فرمودند: «ای مفضل هر گاه تو را حاجتی ضروری بوده باشد نماز جعفر را بجای آور، بعد این دعا را بخوان و حوائج خود را از خدا طلب کن که براورده می شود انشاء الله تعالی و آن دعا این است:

«اللَّهُمَّ إِنِّی أَفْتَتِحُ الْقَوْلَ بِحَمْدِکَ وَ أَنْطِقُ بِالثَّنَاءِ عَلَیْکَ وَ أُمَجِّدُکَ وَ لَا غَایَةَ لِمَدْحِکَ وَ أُثْنِی عَلَیْکَ وَ مَنْ یَبْلُغُ غَایَةَ ثَنَائِکَ وَ أَمَدَ مَجْدِکَ وَ أَنَّی لِخَلِیقَتِکَ کُنْهُ مَعْرِفَةِ مَجْدِکَ وَ أَیُّ زَمَنٍ لَمْ تَکُنْ مَمْدُوحاً بِفَضْلِکَ مَوْصُوفاً بِمَجْدِکَ عَوَّاداً عَلَی الْمُؤْمِنِینَ بِحِلْمِکَ تَخَلَّفَ سُکَّانُ أَرْضِکَ عَنْ طَاعَتِکَ فَکُنْتَ عَلَیْهِمْ عَطُوفاً بِجُودِکَ جَوَاداً بِفَضْلِکَ عَوَّاداً بِکَرَمِکَ یَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ الْمَنَّانُ ذُو الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَام»[3]

ترجمه: خدایا من به حسن ستایش تو افتتاح سخن می کنم و زبان به ثنای تو می گشایم و مجد و بزرگواری تو را مدح می گویم در صورتی که مدح و ثنای تو را حد و نهایت نیست و کیست که به منتهای مجد و ثنای تو برسد و مخلوق تو را کجا یارای آنکه به کنه معرفت و مجد و بزرگی تو رسد. چه زمانی هست که تو ممدوح به فضل و احسان، موصوف به مجد و کرامت نبوده باشی؟ تو بر گنهکاران به حلم و بردباری بسیار احسان کنی و هر چه ساکنان زمین از اطاعتت سرپیچی کنند باز تو بر آنها مهربان خواهید بود و به فضل و احسان بخشش خواهید کرد و به کرم عطا خواهید فرمود ای که به جز تو خدایی نیست که نعمت دهنده و صاحب جلال و کرامتی.

پی نوشتها؛

[1] کتاب گوهرهای حکیمانه.

[2] سوره فرقان، آیه 74.

[3] زاد المعاد علامه مجلسی(ره)، ص 523.

پایگاه حوزه

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 33
  • 34
  • 35
  • ...
  • 36
  • ...
  • 37
  • 38
  • 39
  • ...
  • 40
  • ...
  • 41
  • 42
  • 43
  • ...
  • 330

مدرسه علمیه الزهراء خمینی شهر

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • عمومی
    • پزشکی
  • مذهبي
    • اخلاقی
  • مناجات
  • آشپزی
  • خاطرات شهدا و بزرگان
  • خانه داری
  • مهدویت و فرهنگ انتظار در فضای مجازی
  • احادیث نورانی معصومین(ع)
  • چکیده پایان نامه های مدرسه
    • مقاله
  • علمی
  • معرفی کتاب
  • روانشناسی
  • دل نوشته های یک طلبه
  • سیره اهل بیت علیهم السلام
  • اطلاع رسانی برنامه ناب رسانه
  • کلام ناب بزرگان
  • شعر
  • علما
  • جملات تامل برانگیز
  • خبرهاي مدرسه
    • فرهنگي
    • پژوهش
    • آموزش
  • احکام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
ایامم را به یاد خود آباد ساز و پیوسته در خدمت خویش مستدام دار و کردارم را پذیرا باش.«امیر المومنین(ع)»
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس