• خانه 
  • امامان در عالم مثال به چه کیفیت بودند؟ 
  • تماس  
  • ورود 

بهترین کارها کدام است؟

11 آبان 1390 توسط حاتم

رمادی روایت می کند که به ابوعبدالله (ع) گفتم: بهترین کارها کدام است؟ فرمود: آن کس که تا به منزل می رسد مجدداً حرکت می کند. گفتم: آن چیست؟ حضرت فرمود: آغاز نمودن قرآن و ختم آن. هرگاه به آخر آن رسید، از نو شروع می کند.

 نظر دهید »

بر دریچه‏های آفتابی صبح

08 شهریور 1390 توسط حاتم

نجوای رستگاری بر لب‏هاست. سقف آسمان، کوتاه‏تر از پیش است. میهمانان جبروت، شکوهِ خداوند را حس می‏کنند. عید است؛ عید انفاق و عشق.

شیطان، زیر قدم‏های نمازگزاران مشتاق، دست و پا می‏زند.

شیطان در تکاپوی برخاستن است، امّا خروش گام‏هاست که می‏کوبد ـ بر چشم‏های شیطان ـ.

دل‏ها به هم گره خورده است. واقعه‏ای بزرگ دارد اتّفاق می‏افتد.

صبح چقدر تازه شده است!

چشم عاشقان بر درگاه و فرشتگان عشق در هیاهو، عید است؛ عید اتفاق و عشق.

لحظه‏ها بوی لاهوت می‏دهد.

یا کریم‏ها، بال بر آسمان پهناور دور دست می‏سایند.

فصل، در شتابی سبز افتاده است. بوی نارنجستان‏های غریب می‏آید. کسی خبر از روضات موعود می‏دهد. ـ عید انفاق و عشق ـ لب‏ها از شرابی پاک‏تر، شده است.

کسی بر دریچه‏های آفتابی صبح می‏کوبد. لهجه ترک‏خورده قبیله، سخت گرم است. فطر بر شانه‏هاست؛ دوش به دوش هلهله‏ها پیش می‏رود. در خواب‏های طلائی جماعت، دست به دست می‏شود. فطر بر پیشانی‏هاست. دست‏ها تهی می‏شود و مالامال. آرزوها می‏شکند، می‏ایستد و در چشم آدم‏ها می‏خندد. نفس‏های کودکانه، طعم آفتاب می‏گیرد. آسمان نزدیک است. نسیم خنک، شراب پاک و عید است ـ عید انفاق و عشق ـ.

خداوندِ نوازشگر، به پلّکان اوّل کائنات ایستاه است. عطری همه‏گیر، در فرازها می‏پیچد ـ الحمدللّه‏ عَلی ما هَذانا ـ سنگ‏ها رجز می‏خوانند. ـ و لَه الشُّکر ـ ولوله‏ای در خاک افتاده است. بوی زیتون و ماه، نفس‏ها را در هم می‏پیچد. رنگ‏ها رقیق و دقیقه‏ها دیوانه‏اند. «خدایا! شکر که ما را هدایت کردی و سپاس که از دیگران برترمان آفریدی». فطر بر پیشانی‏هاست. حتّی بوته‏های مصلّی، دست در آغوش ملکوت‏اند و سنگ‏ها آن‏چنان مشتاق، که چشمان رو به آسمان جماعت.

خورشید آن قدر بزرگ است که ذرّات نور بر شانه‏های ویران زمین سنگینی می‏کند.

عید است؛ عید فطر، عید انفاق و عشق…

عیدتان مبارک

 نظر دهید »

پیشنهادی به مبلغان در عرصه تبلیغ

22 مرداد 1390 توسط حاتم

ويژگى‏هاى بارز حضرت ادريس

حضرت ادريس از پيامبران قديم است كه بين دوره آدم و نوح مى‏زيسته است. نام‏اصلى او اخنوخ بوده و از اجداد حضرت نوح به شمار مى‏رود. قرآن در دو جا از او نام‏برده و از او به نيكى ياد كرده است:

- وَاذكُرْ فِى الكِتابِ إِدْرِيسَ إِنَّهُ كانَ صِدِّيقاً نَبِيّاً * وَرَفَعْناهُ مَكاناً عَلِيّاً.( سوره مريم،  آيات 56 - 57)

و در اين كتاب از ادريس ياد كن. كه او راستگويى پيامبر بود، و ما او را به مقامى بلند ارتقاداديم.

- وَإِسْمعِيلَ وَإِدْرِيسَ وَذَاالْكِفْلِ كُلٌّ مِنَ الصّابِرِينَ * وَأَدْخَلْناهُمْ فِى‏رَحْمَتِنا إِنَّهُمْ مِنَ الصّالِحِينَ؛(سوره انبياء ، آيات 85 - 86.)

و اسماعيل و ادريس و ذا الكفل را ياد كن كه همه از صابران بودند و ما ايشان را در رحمت خود وارد كرديم چرا كه ايشان از شايستگان بودند.

ادريس، اسوه تعليم و تدريس

 

در ميان شيوه‏هاى ارشادى ادريس، آنچه بيش از همه بارز و جلوه گر است، توجه و اهتمام زايد الوصف آن نبى گرامى به دانش و علم آموزى و انتقال علوم به انسان‏هاست. او در عرصه دانش و تعليم بر همگان پيشى گرفته، با تعاليم الهى به آموزش خط، نگارش و دانش‏هاى مختلف پرداخت. قرآن مجيد، شرحى درباره شيوه و كيفيت دعوت ادريس به‏دست نداده و تنها در خلال روايات مى‏توان روش‏هاى دعوت و نيز اخلاقيات دخيل در دعوت او را استخراج كرد.

شيوه‏هاى دعوت حضرت ادريس

شيوه‏هاى دعوت او اعم از روش‏هاى مستقيم و غير مستقيم اينهاست1. تعليم علوم و فنون

پيامبران الهى پس از ارائه محورهاى اصلى دعوت (توحيد، نبوت و معاد) شيوه‏هاى ديگر را بر اساس نيازها و مقتضيات زمينى و زمانى اتخاذ مى‏كرده‏اند. دوران ادريس زمانه‏اى به‏دور از دانش و فرهنگ بود و او از جانب داناى مطلق هستى، مأمور تأسيس علوم و فنون و تعليم دانش‏هاى مختلف مى‏گردد. در بحارالأنوار وجه تسميه ادريس، اهتمام او به درس و علم دانسته شده است؛

و إنّما سمّى إدريس لكثرة ما كان يدرس من حكم الله عز و جل و سنن الاسلام.( محمدباقر مجلسى، بحارالأنوار، ج 11، ص 270.)

او ادريس ناميده شده به علت آن كه بسيار در احكام الهى و آداب اسلامى مطالعه مى‏نمود.

در تفسير الميزان از على بن ابراهيم نقل شده كه: <ادريس را به خاطر كثرت دراست و مطالعه نوشته‏ها بدين نام ناميده‏اند.»( محمدحسين طباطبايى، الميزان، ج 14، ص 99.)

درخصوص پيشتازى ادريس در خط و خياطى، علامه همچنين مى‏گويد:

در ميان مورخان و سيره نويسان معروف است كه ادريس اولين كسى بود كه با قلم خط نوشت و نخستين كسى بود كه جامه دوخت و به تن كرد.( محمدحسين طباطبايى، الميزان، ج 14، ص 99.)

همچنين درباره ابتكار ادريس در فنون و مهارت‏هاى ديگر مى‏نويسد:

وى آداب نقشه‏كشى و شهرسازى را به مردم آموخت و به‏وسيله شاگردانش، شهرها ساخته شد كه از همه كوچك‏تر شهر <رها» بود. او اول كسى است كه حكمت را استخراج نمود. علم نجوم را ياد داد. چون‏كه خداوند سرّ فلك و تركيب آن ونقطه‏هاى اجتماع كواكب و نيز علم سنين و حساب را به او فهمانده بود.( همان، ص 100.)

سپس علامه اضافه مى‏كند:

هرچند اين گفتار به ما قبل تاريخ مربوط است و چندان به آن اعتماد نمى‏توان كرد ولى همين باقى‏ماندن نام ادريس به عنوان عظمت و مظهر علم و نوآورى دانش‏ها و اين كه همه اهل علم او را محترم مى‏شمارند و اصول هر علمى را به او منتهى مى‏دانند، كشف‏مى‏كند كه وى از قديم‏ترين پيشوايان علم بوده و افكار بشر را با علوم مختلف و معارف دقيق و استدلالى آشنا كرده است.( همان‏جا.)

2. اصلاحگرى وارشاد مردم به‏آداب وفضايل‏نيكو

ادريس همانند انبياى ديگر در پى اصلاح امور جامعه و رفع دشوارى‏هاى مسير دعوت است. از اين رو همواره در صحنه اجتماعى حضورى فعال دارد و به ارشاد و مساعدت انسان‏ها مى‏پردازد. علامه طباطبايى به نقل از كتاب اخبار العلماء بأخبار الحكما، مى‏گويد:

ادريس در مصر رحل اقامت افكند، خلايق را به امر به معروف و نهى از منكر و اطاعت خداى تعالى دعوت مى‏كرد و با مردم هر سرزمين با زبان مخصوصشان سخن مى‏گفت. وى به ايشان سياست و مدنيت آموخت و براى هر امت در هر اقليم، آدابى شايسته آنان بر پا داشت.( همان، ص 101.)

3. تفكر الهى و دعوت توحيدى

اگر خداى تعالى در قرآن كه كتاب دعوت انبياست، به دعوت توحيدى ادريس اشاره نكرده است، اين به مفهوم آن نيست كه او با توحيد و ترويج آن كارى نداشته است، بلكه بر اساس روايات موجود، بر اين محور تبليغى تأكيد و پا فشارى نيز ورزيده است. ادريس در عظمت ذات ذوالجلال پروردگار بسيار انديشيد و گفت: اين آسمان‏ها و زمين‏ها و اين خلقت پهناور و خورشيد و ماه و ستارگان و ابرها و اين كائنات هستى يافته، خدايى دارند كه با نيروى خود آنها را تدبير مى‏كند و به اصلاح مى‏آورد. پس من ناچيز چگونه مى‏توانم از عهده بندگى او بر آيم و حق عبادتش را ادا كنم. آن‏گاه به سراغ گروهى از قومش مى‏رفت و به موعظه و اندرز آنان مى‏پرداخت و با يادآورى نعمت‏ها و انذار به عذاب، آنها را به پرستش خالق اين كائنات فرا مى‏خواند.( شيخ صدوق، علل الشرائع، باب 19؛ محمدمهدى تاج لنگرودى، اخلاق انبياء، ص 76.)

4. تكلم با زبان‏هاى متعدد

بى گمان، پركار بردترين ابزار تبليغ، زبان است كه بدون آن، مبلّغ از اتخاذ بسيارى از شيوه‏هاى مؤثر و جذاب دعوت باز مى‏ماند. بر همين اساس، دانستن زبان‏هاى متعدد كارايى تبليغ داعى را به عدد زبان‏هايى كه مى‏داند، مضاعف مى‏گرداند. ادريس در اين صفت همچون سليمان و داود، بر زبان‏هاى متعدد تسلط داشت و آنها را در مسير دعوت به كار مى‏برد.

وى بر اساس روايات موجود، در دوران دعوتش در مصر و اماكن ديگر با 72 زبان با انسان‏ها سخن مى‏گفت و خداوند منطق و زبان گفت‏وگو با آنان را به او آموخته بود.( محمدحسين طباطبايى، الميزان، ج 14، ص 68 - 76. به نقل از: محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، ج 9، ص‏369.)

5. اعتراض به حاكم فاسد

 

در روايتى كه در تفسير الميزان و نيز كتب سيره انبيا مثل حياة القلوب، به نقل از ابراهيم بن ابى البلاد از امام باقر(ع) نقل شده چنين آمده است:

در عهد ادريس، حاكمى جبار بود كه روزى بر سرزمينى سر سبز و آباد گذشت و خواست تا آن زمين را به ملك خود ملحق كند. با مالك آن به گفت‏وگو نشست، اما او راضى به فروش نشد، حاكم با مشورت زنش، بر آن شد تا مالك را با شهادت گواهان دروغين، مخالف پادشاه قلمداد و محكوم به مرگ كند و چنان كرد. حق‏تعالى به ادريس وحى فرمود كه به سوى پادشاه برو، ادريس به فرمان الهى به‏كار حاكم به شدت اعتراض كرد و او را از انتقام الهى ترساند. ادريس را طردنمودند و پس از چندى، يكى از يارانش به او خبر داد كه بايستى از شهر خارج شود كه در تعقيب او هستند. سرانجام ادريس به درگاه الهى شكوه آورد و خدا وحى فرمود كه عذابى سخت در انتظار آن پادشاه است….( محمدحسين طباطبايى، الميزان، ترجمه محمدباقر موسوى همدانى، ج 14، ص 95.)

6. هجرت براى رهايى از فشارها و يافتن فرصت تبليغى بهتر

همان‏گونه كه خداوند به مستضعفان مظلوم رخصت داده است كه چون عرصه را براى يكتاپرستى و ديندارى تنگ ديدند، جلاى وطن كرده، هجرت گزينند، داعيان طريق هدايت را نيز فرموده كه در شرايط فشار و مواجه شدن با بن بست دعوت، درپى يافتن عرصه‏هاى جديد باشند و به هيچ روى، روند تبليغ را متوقف نسازند.

چون ادريس به بزرگسالى رسيد و خدا به وى نبوت داد، مفسدان را از مخالفت با احكام شريعت آدم و شيث نهى كرد، پس گروهى قليل از او اطاعت و اكثريت با او مخالفت كردند، پس آهنگ سفر از ميان آنها كردو به پيروانش دستور حركت داد، اما بر ايشان گران آمد كه از وطنشان دور شوند؛ گفتند: كجا مثل بابل پيدا مى‏كنيم؟ بابل در سريانى يعنى رودخانه و منظورشان دجله و فرات بود، فرمود: اگر هجرت كنيم، خدا غير آن را روزى ما مى‏كند… پس خارج شدند تا به اقليمى رسيدند كه بابليون ناميده شده. پس نيل را مشاهد كردند و سرزمين خالى از سكنه يافتند. وادريس بر ساحل نيل ايستاد و تسبيح خدا گفت.( محمدحسين طباطبايى، الميزان، ج 14، ص 72؛ به نقل از: عبداللطيف راضى، المنهج الحركى فى القرآن الكريم، ص‏438.)

جدول مشخصات و عناصر شيوه‏هاى تبليغ حضرت ادريس(ع)

 

رديف

شيوه‏ها

محل اجرا

نوع‏بيان

وسايل و ابزارها

زمينه‏ها(عوامل موجبه)

هدف

ميزان‏پذيرش

1

تعليم علوم و فنون 

سرزمين بزرگ مصر

گفتارى

خط، خياطى، قلم و…

ميل مردم به كسب دانش

ترويج و گسترش دانش

خوب

2

 اصلاحگرى و ارشاد مردم به آداب نيكو

سرزمين بزرگ مصر

گفتارى - عملى

تعليم،زبان

هاى‏متعدد،امربمعروف ونهى‏از منكر

عدم سابقه علم در جامعه

آماده كردن انسان‏ها  براى تعالى‏ 

خوب

3

 تفكر الهى و دعوت به توحيد

سرزمين بزرگ مصر

گفتارى - عملى

تعليم، استفاده از زبان‏ها

دعوت‏هاى قبلى آدم

ترويج توحيد

خوب

4

 تكلّم به زبان‏هاى متعدد

سرزمين بزرگ مصر

گفتارى

زبان‏هاى متعدد

تنوع نژادها و زبان‏هاى انسان‏ها

رساندن توحيد به همه انسان‏ها

خوب

5

اعتراض به حاكم فاسد

سرزمين همسايه

گفتارى - عملى

اعتراض،عزيمت به‏دربار حاكم، انذار به‏عذاب

حكومت جبارانه بر سرزمين آباد 

اصلاح امور جامعه

متوسط

6

 هجرت براى رهايى از فشارها

از بابل به بابليون

عملى

سفر

اميد به آينده دعوت

ايجاد فرصت و عرصه 

خوب


برگرفته از کتاب:اسوه هاي قرآني و شيوه هاي تبليغي آنان ، عباسي مقدم‏ مصطفي

… ادامه دارد…

 نظر دهید »

بانوی بی حرم (ویژه وفات حضرت خدیجه(س))

19 مرداد 1390 توسط حاتم

در این قسمت به آیاتی از قرآن پرداخته می شود كه از نگاه احادیث و مفسران در باره حضرت خدیجه نازل شده و یا درارتباط با ایشان می باشند .  

خدیجه پاك و برگزیده… 

و اذ قالت الملائكه یا مریم ان الله اصطفیك و طهرك و اصطفیك علی نساء العالمین

آنسان كه ملائكه گفتند : ای مریم خداوند شما را پاك گردانید و برگزید و نیز بر تمام زنان جهان هستی برتری داد. سوره آل عمران آیه 42

مخاطب قرآن در این برتری كمال و پاكی حضرت مریم صلوات الله علیها می باشد لكن  با توجه به اینكه مفسرانی چون قرطبی طبرسی ابن كثیر و آلوسی بغدادی در ذیل تفسیر این آیه با استناد به كلامی از رسول الله صلی الله علیه و آله كه فرمودند : فضلت خدیجه علی نساء امتی كما فضلت مریم علی نساء العالمین  یعنی خدیجه بر زنان امتم برتری یافت همانگونه كه مریم بر زنان جهان برتری داشت و نیز در كلام دیگری كه حضرت علی علیه السلام فرمودند كه از رسول الله صلی الله علیه و آله شنیدم كه می فرمودند : خیر نسائها مریم بنت عمران و خدیجه بنت خویلد (تفسیر ابن كثیر ج 1 ص 323 ) یعنی بهترین زنان مریم دختر عمران و خدیجه دختر خویلد هستند گویای این واقعیت است كه مصداق دیگر این آیه حضرت خدیجه صلوات الله علیها نیز می باشند


بر استواری این ادعا احادیثی است كه مفسران در ذیل تفسیر این آیه گزارش كرده اند و در آنها نام مبارك این بانوی كم نظیر جهان هستی بیان شده است چنانچه قرطبی می نویسد : ظاهر قرآن و احادیث اقتضا می كند كه حضرت مریم از تمام زنان برتر و پس از آن فاطمه و سپس خدیجه و بعد آسیه باشد (تفسیر جامع الاحكام ج 4 ص 59 )


این سخن مفهوم كلامی است كه از رسول الله علیه و آله گزارش شده است

 نظر دهید »

پیشنهادی به مبلغان در عرصه تبلیغ

19 مرداد 1390 توسط حاتم

ويژگى‏هاى بارز حضرت آدم

 

با توجه به مراحل ياد شده كه از آيات قرآنى بر مى‏آيد و با نگاهى به روايات مربوط به حيات اين پيامبر الهى و اسوه قرآنى، بارزترين وجه شخصيت او در توبه حقيقى و بازگشت به درگاه الهى جلوه گر مى‏شود. چون ابليس او و همسرش را فريفت و در نتيجه از بهشت بيرون شد، با تضرع و زارى بسيار آمرزش الهى را مسألت نمود و خداى تعالى آمرزش خواهى او را اجابت فرمود: او به همراه حوا چنين از در گاه الهى معذرت طلبيد:

(قالا رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَتَرْحَمْنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الخاسِرِينَ؛(«اعراف ، آیه 23»؛)گفتند: پروردگارا، ما بر خويشتن ستم كرديم و اگر بر ما نبخشايى و به ما رحم‏نكنى، اززيانكاران خواهيم بود.)

جدول مشخصات و عناصر شيوه‏هاى تبليغ حضرت آدم(ع) ‏

رديف

شيوه‏ها

محل اجرا

نوع‏بيان

وسايل و ابزارها

زمينه‏ها(عوامل موجبه)

اهداف

ميزان‏پذيرش

1

تعليم اسماء و حقايق

-

گفتارى

تعليمات الهى

ناقص بودن علم فرشتگان

اثبات فضيلت انسان

عالى‏

2

بازگشت به سوى خدا

همه‏جا

گفتارى - عملى

توبه و استغفار

گناه نزديك شدن به درخت ممنوع

غفران و جبران گذشته

خوب‏

3

تأسيس كعبه و تعليم مناسك

سرزمين كعبه

گفتارى - عملى

مناسك و ابزارهاى ساختن

نياز مردم به يك پايگاه عبادت

ترويج توحيد

عالى

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 319
  • 320
  • 321
  • 322
  • 323
  • 324
  • ...
  • 325
  • ...
  • 326
  • 327
  • 328
  • ...
  • 329
  • 330

مدرسه علمیه الزهراء خمینی شهر

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • عمومی
    • پزشکی
  • مذهبي
    • اخلاقی
  • مناجات
  • آشپزی
  • خاطرات شهدا و بزرگان
  • خانه داری
  • مهدویت و فرهنگ انتظار در فضای مجازی
  • احادیث نورانی معصومین(ع)
  • چکیده پایان نامه های مدرسه
    • مقاله
  • علمی
  • معرفی کتاب
  • روانشناسی
  • دل نوشته های یک طلبه
  • سیره اهل بیت علیهم السلام
  • اطلاع رسانی برنامه ناب رسانه
  • کلام ناب بزرگان
  • شعر
  • علما
  • جملات تامل برانگیز
  • خبرهاي مدرسه
    • فرهنگي
    • پژوهش
    • آموزش
  • احکام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
ایامم را به یاد خود آباد ساز و پیوسته در خدمت خویش مستدام دار و کردارم را پذیرا باش.«امیر المومنین(ع)»
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس