موضوع: اراده و مشیت الهی

استاد راهنما :جناب آقاي غفوري

استاد داور :سركار خانم سيادت موسوي

محقق :فاطمه وطني

چکیده
یکی از صفات خداوند که در کتاب وسنت به کرات از آن یاد شده،صفت اراده است که در میان اوصاف خداوند ،از اهمیت خاصی برخوردار است واین مجموعه با عنوان اراده و مشیت الهی بیان می کندکه:
ازجمله محورهای اصلی در شناخت خدای سبحان فطرت انسانی است و بقیه براهین(عقلی، نظری )انسان را به سوی آن شناخت فطری رهنمون می سازد.
صفات حق تعالی به اعتبارات گوناگون تقسیم می شود که از جمله آن صفات ثبوتیه و سلبیه است که با رد دیدگاه های چون تشبیه و تعطیل ، انسان با شناخت نسبی می تواند به خدای متعال شناخت پیدا کند.
اراده از جمله صفات جمال خدای سبحان است که هم در مرتبه ذات و هم در مرتبه فعل به آن متصف است. اراده از صفات کمال موجود زنده است این قاعده بدیهی است که معطی کمال نمی تواند فاقد آن باشد پس حق تعالی حی و معطی هر کمالی است و اراده از صفات کمال، بنابر این نمی تواند فاقدآن باشد، پس خدای سبحان مرید است به حقیقت اراده. و در عین حال که اراده خدا مطلق است ،انسان مرید است و مختار، اما اراده واختیار او به اراده خدا و در طول اوست،بنابر این جبر و تفویض جای خود را به امر بین الامرین می دهد.
از تقدیرات الهی است كه بشر در انتخاب فعل کاملاً باز بوده وسازنده سرنوشت و نویسنده خطوط زندگی و طراح سعادت و شقاوت، خود اوست و تقدیر خدا جز این نیست که هر انسانی با کمال آزادی آن چه را که بخواهد، انجام دهد و در انتخاب خوب و بد و مفید و مضر آزاد و مختار باشد.
این پژوهش توصیفی بوده و به روش توصیفی، مقایسه ای ،…به ادای مطلب می پردازد.

موضوع: استغفار انبیاء در قرآن

استاد راهنما:سركار خانم احترام رستمــي
محقق:فرشته رضایی
زمستان:1389

چکیده
موضوع اين تحقيق درباره بررسي آيات استغفار انبياء در قرآن مي باشد.استغفار به معناي درخواست مغفرت و پوشش است و در اصطلاح « درخواست زباني و عملي آمرزش و پوشش گناه از پيشگاه خداوند»
مي باشد. استغفار از جمله تكاليفي است كه خداوند براي بندگانش قرارداد تا به اين وسيله بتوانند مسير بندگي خود را در حركت صعودي به سمت خداوند تصحيح كنند؛ و اين عبادتي است كه حضرت آدم (ع) اولين عمل كننده به آن است.آشنايي با مفهوم استغفار و مفاهيمي كه وابسته به آن است ،اهميت و جايگاهي كه استغفار در آيات قرآن دارد وآثاري كه مترتب بر استغفار مي باشد ،بررسي آيات استغفار انبياء و همچنين نكاتي كه مي توان توسط استغفار انبياء به دست آورد از جمله مسائلي است كه در اين تحقيق بيان شده است .باتوجه به اينكه موضوع اين تحقيق يك مساله ديني و اخلاقي مي باشد روش به كار گرفته شده توصيفي است كه به اعتبار جمع آوري مطالب كتابخانه ايي مي باشد.
هدف از اين تحقيق بيان كردن اين مطلب مي باشد كه استغفار يكي از راه هاي ارتباطي بين بنده و خداوند است و اينكه استغفار انبياء الگوي عملي انسان هاي كمال يافته مي باشد.پاسخگوي به اين سؤال مهم كه چه اصطلاحات و مفاهيمي به انسان كمك مي كند تا به درك صحيح استغفار نائل آيد و همچنين دليل استغفار انبياء و امر آن ها به امت ها چه مساله ايي مي تواند باشد، از جمله مطالبي است كه در اين پژوهش بيان شده است.در اين راستا با استفاده از منابع تفسيري و اخلاقي به اين نتيجه مهم دست يافتم كه انبياء معصوم و به دور از گناه مي باشند و استغفار و طلب بخشش آن ها براي يكي از چند امر مي باشد :
1. براي اينكه استغفار از گناه براي مردم يك سنّت و روش شود.
2. استغفار يك عبادت است كه سبب علّو درجات پيامبر مي شود.
3. استغفار از ترك اولي ،يعني كارهايي كه گناه نبود ولي بهتر بود كه شخصي همچون پيامبر انجام نمي داد .انبياي الهي و اوليا واسطه هاي دريافت لطف و مغفرت براي مردم هستند و استغفار عبادت و بندگي خداوند است نه به اين معنا كه تنها هر كس گناه كرد بايد استغفار كند.

سيد يونس گويد": به مشهد مقدس مشرف بودم؛ يك روز متوجه شدم كه پولم تمام شده، پول برگشت به وطن ندارم ؛به حرم رفتم به امام رضا (ع) عرض كردم” پولم تمام شده” قرض دستي مي خواهم” كه به محض رسيدن به وطن پول دريافتي را پس ميدهم؛ شب در خواب از طرف امام به من گفتند":فردا صبح وقت اذان در جلو درب فلان صحن حاضرمي شوي هر كس اول وارد حياط شد قرض دستي مي گيري ؛در موعد مقرره در محل حضور يافتم ديدم اولين كس همشهري ما تقي بي نماز اهل آذرشهر است.
من او را از دور مي شناختم چون به بي نمازي معروف بود از وي كراهت داشتم؛ خود را از او پنهان كردم و چيزي نگفتم باز به حرم رفتم تقاضاي خود را تكرار كردم؛ شب خواب ديشب تكرار شد ؛صبح به گمان اينكه حتماً عوض شده در محل حاضر شدم؛ باز تقي بي نماز را ديدم از او رو گردانيده به حرم رفتم عرض كردم آقا":من پول رایگان نمی خواهم فقط قرض دستي بدهيد.
شب سوم همان خواب قبلي تكرار شد؛ صبح سوم وقتي او را ديدم خود را سرزنش كردم كه من با نماز مردم چه كار دارم وظيفه من اطاعت از امام بود؛ جلو رفتم سلام و زيارت قبول گفتم وي با گرمي مرا تحويل گرفت ؛گفتم آقا تقي قرض دستي نياز دارم بيشتر از آنچه خواستم پرداخت كرد، بعد پرسيد كي به وطن خواهي رفت ؟ گفتم پس فردا گفت فلان ساعت در همان جا باش باهم برويم؛ تا در راه ناراحت نباشي باهم مي رويم؛ در وقت مقرره در محل معينه حضور يافتم، گفت “:سيد بيا به گردنم سوار شو برويم، گفتم بد است مردم مي بينند؛ گفت كسي تو را نمي بيند؛ سوار شدم گفت: چشم خود را ببند متوجه شدم او به هوا اوج گرفت؛ پس از چند دقيقه ديدم در آذرشهر هستيم، خواست برود مانع شدم بعد پرسيدم چرا به شما تقي بي نماز گويند؟
گفت:” چون در نزد مردم نماز نمي خوانم گفتم": پس كجا نماز مي خوانيد؟ گفت: در پشت سر امام زمان (عج)، گفتم: اين پرواز كردن شما چه بود؟ گفت: خود امام ياد داده هر وقت شوق زيارت مشهد و كربلا وغيره داشتم اين طور مي روم و برمي گردم. حالا فهميدم تقي بي نماز نيست بلكه از اولياء الهي است. دوستان خداوند در ميان بندگان مجهول و نامعلوم است پس نبايد كسي را حقير شمرد.

عارفي گويد” گرسنه بودم از بازار عبور مي كردم بوي كباب مرا به خود جلب كرد خواستم وارد كبابي بشوم ديدم پول ندارم؛ به خود گفتم نسيه مي خورم ولي بعد فكر كردم شايد “كبابي نسيه قبول نكرد “سپس خود را سرزنش كردم چقدر پر طمع هستي حالا شخصي پيدا مي كنم؛ پس گردني مي زنم تا او چند سيلي آبدار بزند بوي كباب را فراموش مي كني؛ وقتي چنين كردم. او گفت"” آقاي شيخ دل تو كباب مي خواهد گناه من چيست؟ شرمنده شدم عذر خواهي كردم.

اين حديث از معصومين (ع) رسيده از همه ي گناهان پرهيز كنيد غضب خداوند در ميان گناهان مجهول است. دعاها را كوچك نشماريد شايد به درجه اجابت رسيد، كسي را حقير نشماريد؛ دوستان خداوند در ميان مردم پنهان است حالا جا دارد دعا كنيم” خدايا ما را با دوستانت دوست بگردان و محبت آنان را در دل ما سرشار كن الهي “هرچه در دنيا و در آخرت به محمد و آل محمد (ص) عطا مي كني به ما نيز مرحمت كن و عزت دنيا و آخرت را به ما عطا فرما و ما را از ياران امام زمان(عج)مقرر فرما؛ قلب نازنين آن بزرگوار را از ما راضي و خشنود بگردان؛ قبر را بر ما مبارك و مرگ را بر ما آسان و آخرين ساعت عمر ما را شهادت در راه دينت كن ، لياقت بندگي و شيعگي بر ما عطا فرما با بنده نوازي عيب و ايراد ما را برطرف كن و اخلاق حسنه به ما عنايت فرما .

منبع: نقطه وصل

یک مفتی وهابی در فتوای جدید و عجیب ادعا کرد که گوجه فرنگی مسیحی است و خوردن گوجه فرنگی برای مسلمانان حرام است.
این مفتی وهابی در ادامه فتوای خود آورده است: گوجه فرنگی مسیحی است، زیرا وقتی گوجه فرنگی را  به طور عمودی برش می دهیم در وسط آن صلیب دیده می شود و به همین دلیل می توان گفت که گوجه فرنگی به جای پرستش خداوند، صلیب را می پرستد.
گوجه فرنگی ای که به جای خداوند واحد به وجود سه خدا اعتقاد دارد، خوردن آن برای مسلمانان حرام است!
مفتی های وهابی عربستان پیش از این نیز فتواهایی در حرام بودن میوه های دیگر صادر کرده بودند!

منبع: جهان نیوز

دانشمندان با مطالعه و انجام آزمایشاتی روی ۱۵۰ زن و مرد دریافتند که حین دروغ گفتن نورون های مغزی با یکدیگر تداخل پیدا می کنند و خون رسانی در کل بدن به ویژه ناحیه سرو صورت کم می شود.

دروغ گفتن پوست صورت را شل و باعث به وجود آمدن چین و چروک های عمقی و شدید در پوست می شود.

هنگامی که دروغ می گویید مغز شما با دریافت سیگنال های منفی باعث می شود صورت شما زشت تر جلوه کند و پوست صورتتان خشن تر و عصبی می شود.

دروغ گفتن باعث می شود مغز پیام های منفی به کل بدن ارسال کند و برای دفع این سیگنال بر آثارش را روی صورت نشان می دهد و صورت با واکنش های عجیب و گاهی خشن و بد این سیگنال ها را از خود دور می کند.

منبع: باشگاه خبرنگاران