• خانه 
  • امامان در عالم مثال به چه کیفیت بودند؟ 
  • تماس  
  • ورود 

هدیه به بی بی فاطمه زهرا(س)

22 فروردین 1392 توسط حاتم

قسمتی از مناظره حضرت زهرا(س) وامیرالمومنین(ع) درحضور پیامبر(ص)

روايت شده كه روزى على (ع) و همسرش حضرت زهراء (س) به صحرا رفته و به هنگام خوردن خرما با گفتن كلماتى با يكديگر مزاح كردند، على (ع) فرمود: آى فاطمه، رسول خدا مرا بيشتر از تو دوست مى دارد. حضرت زهرا (س) گفت: از تو عجيب است، آيا مى شود رسول خدا (ص) تو را بيش از من دوست داشته باشد در حالى كه من ميوه دل او و عضوى از پيكرش و شاخه اى از شاخسارش مى باشم و غير از من فرزندى ندارد؟!على (ع) فرمود: اى فاطمه اگر سخن مرا قبول ندارى بيا تا نزد پدرت حضرت رسول (ص) برويم. سپس آندو با هم نزد پيامبر رفتند. حضرت فاطمه پيش دستى كرده و گفت: اى رسول خدا كدام يك از ما دو نفر نزد تو محبوبتريم، من يا على؟! رسول خدا (ص) فرمود: تو به من محبوبترى و على از تو براى من عزيزتر است، به دنبال فرمايشات حضرت رسول، على(ع) گفت: آيا من به تو نگفتم كه فرزند فاطمه با تقوايم، زهراء (س) فرمود: من نيز دختر خديجه كبرايم، على گفت: من فرزند صفايم، فاطمه گفت: من دختر سدره المنتهى مى باشم، على گفت: من فخر كائناتم، فاطمه گفت: من دختر كسى هستم كه بخدا نزديك، و نزد آن آنچنان گرامى شد كه گوئى به فاصله دو تير كمان و يا نزديكتر نسبت به پروردگارش قرار گرفت، على گفت: من پسر زنان پاكدامنم، فاطمه گفت: من دختر زنان شايسته و با ايمانم، على گفت: خدمتگزارم جبرئيل است، فاطمه گفت: خطبه خواننده ام در آسمان را حيل، و خدمتگزارم گروه هاى فرشتگان يكى بعد از ديگرى است، على گفت: من در جايگاه دور دست و بلند زاده شدم. فاطمه گفت: من هم در مقام والا و بلند مرتبه به ازدواج و همسرى در آمدم… على گفت: شيعيان من از علم من مى نگارند، فاطمه گفت: ظرف دانش شيعيان من نيز از درياى علمم لبريز مى شود، على گفت: من كسى هستم كه خداوند اسم مرا از اسم خود مشتق ساخته، او عالى است و من عليم، فاطمه گفت: من نيز اين چنينم، او فاطر است و من فاطمه، على گفت: من حيات عارفينم، فاطمه گفت: من راه رهائى را راهنمايم، على گفت: من بعد از رسول خدا بهترين آفريدگانم، فاطمه گفت: من نيز نيكوكار و پاكيزه ام… [ فضائل ابن شاذان / ۸۰- ۸۲.]

 نظر دهید »

ورود این انسانها به بهشت ممنوع!

22 فروردین 1392 توسط حاتم

هر انسان منصف و عاقلی ،وجدانش حکم می کند تا پدر و مادر خود را مورد تکریم قرار دهد.

براساس دستورات موکد الهی در قرآن کریم پاسداشت پدر و مادر واحترام گذاشتن به آنها بسیار مورد توجه قرار گرفته .

پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم نیز در روایت های متعددی به این موضوع عنایت فرموده اند و در روایتی می فرمایند:

دیدم بر در بهشت نوشته شده است تو (بر چهار گروه)حرام هستی

بر انسان بخیل

ریاکار

اذیت کننده پدر و مادر

و سخن چین.

 نظر دهید »

دو رکعت نماز با آرامش تمام

21 فروردین 1392 توسط حاتم

در دژبانی بغداد ما را که مجروح و سالم مخلوط بودیم، در سالنی کثیف و بدون امکانات رها کردند. آن شب هر کس در وضعی نامناسب بر زمین افتاده بود و من که در حال تماشای وضعیت غمبار خود و دوستانم بودم، به خواب رفتم.
سپیده دم فردا با صدای اذان یکی از رزمندگان دربند، از خواب بیدار شدم. مقداری آب داخل یک سطل بود که تعدادی از بچه ها وضو گرفتند و بقیه تیمم کردند؛ سپس همگی در صف های به هم فشره برای برپایی نماز جماعت ایستادیم. بی توجه به دشمن، رزمنده ای به عنوان امام جماعت جلو ایستاد و دو رکعت نماز با متانت و آرامش اقامه شد. سربازان عراقی شگفت زده از این همه جرأت و وقار، پشت پنجره به تماشایمان ایستاده بودند و تردید و دو دلی بر تمام وجود آن ها سیطره یافته بود. « ما با که می جنگیم؟ این ها که در این شرایط سخت چنین استوار و جسور با پیکرهای مجروح، خالصانه با خدای خویش راز و نیاز می کنند، آیا نامسلمانند »؟
پس از سلام نماز و تکبیر، شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر صدام را بی هیچ لرزش صدا فریاد زدیم و یکی از دوستان نیز تعقیبات نماز را با صدایی حزین و بلند قرائت کرد. سربازان با دستور فرمانده ی خود فوری به داخل ریختند و امام جماعت و مکبّر را بیرون بردند و آن ها را به باد کتک و ناسزا گرفتند. نزدیک به بیست سرباز با کابل و لگد بر پیکر ناتوان آن نمازگزاران بسیجی می زدند تا شاید بتوانند از اقامه ی نماز جلوگیری کنند.

راوی :محمدحسین رافعی

برگرفته از : کتاب قصه ی نماز آزادگان، صفحه:۲۰۱

 نظر دهید »

پاسخ امام رضا درباره مزار حضرت زهرا(س)

21 فروردین 1392 توسط حاتم

مرحوم علامه العمری رهبر فقید شیعه عربستان که یک قرن از خداوند عمر گرفته بودخاطره ای از خانه مادر سادات دارد. آیت‌الله محمدصادق نجمی، عضو هیئت علمی بعثه مقام معظم رهبری در این باره می‌گوید: «در ماه رمضان ۱۴۲۶ قمری (حدود هشت سال پیش) در مدینه با شیخ العمری دیدار کردم. وی گفت: زمانی که ما کودک بودیم، قبر حضرت زهرا(س) در خانه‌اش مشخص بود و ارتفاع آن به یک متر می‌رسید.»

با اندکی تحقیق در جوامع روایی نیز این نتیجه حاصل می‌شود که از میان سه قول تدفین حضرت زهرا(س) در یکی از سه مکان «قبرستان بقیع»، «روضه پیامبر» و «خانه حضرت زهرا»، احتمال خاکسپاری ایشان در منزل خودشان از اقوال دیگری قوی‌تر است. در بیشتر کتاب‌های معتبر شیعه از جمله «کافی»، «تهذیب» و «من لایحضره الفقیه» -که جزو کتب اربعه شیعه هستند- این قول با طرق روایی مختلف از امیرالمؤمنین، امام باقر، امام صادق و امام رضا علیهم‌السلام نقل شده است.

شیخ صدوق(ره) نقل کرده است که احمد بن محمد بن ابی نصر می‌گوید: از حضرت ابوالحسن، علی بن موسی الرضا علیه السلام درباره‌ قبر حضرت فاطمه علیها السلام پرسش کردم، حضرت فرمود: «دفنت فی بیتها فلما زادت بنو امیه فی المسجد صارت فی المسجد»؛ آن حضرت در خانه خود به خاک رفت، پس چون بنی امیه مسجد را توسعه دادند، آن خانه هم جزء مسجد شد. (عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۳۱۱)

 نظر دهید »

عنایت حضرت زهرا(س) به رهبر فقید شیعه عربستان

21 فروردین 1392 توسط حاتم

مرحوم علامه شیخ محمد علی العمری، رهبر فقید شیعیان عربستان است که اسفند ماه سال ۱۳۸۹ از دنیا رحلت کرد. این عالم نستوه با وجود تحمل ۴۵ سال زندان آل سعود، یک قرن از خدا عمر گرفت و وجودش برای اهل تشیع در عربستان مایه خیر و برکت بود، تا جایی که حسینیه العمری واقع در شهر مدینه، تنها محلی در سرزمین حجاز است که شیعیان در آن احساس آرامش می‌کنند.
علامه العمری یکی از رموز موفقیت خود را داشتن توکل قوی و توسل به مادر ائمه عصمت و طهارت علیهم السلام می‌دانست. این عالم ربانی توسل ویژه‌ای هم به حضرت زهرا(س)‌ داشته که باعث نجات وی از اعدام شده است. علامه العمری به دلیل فعالیت در راستای احقاق حقوق شیعیان عربستانی، توسط وهابی‌ها به زندان افتاد و دادگاه سعودی وی را به اعدام محکوم کرد اما توسل به حضرت زهرا(س) مانع از موفقیت وهابی‌ها شد.

این عالم ربانی خاطره آن حادثه را چنین تعریف کرده است: «پس از چندماه زندانی شدن به دلیل انتشار اعلامیه‌هایی در دفاع از شیعیان روز اجرای حکم اعدام فرا رسید. عاملان حکومت، مرا مقابل دیدگان هزاران شیعه پای چوبه دار بردند و طناب را به گردنم انداختند؛ به حضرت زهرا سلام الله علیها توسل کردم و زیر لب گفتم: یا حضرت زهرا! من فقط برای دفاع از شما و آبروی شما پای چوبه دار آمده‌ام، یاری‌ام کنید! وقتی طناب دار را کشیدند، پس از حدود ۳۰ ثانیه طناب پاره شد و من بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم ۳۵ روز گذشته بود و در یکی از بیمارستان‌های مدینه بستری بودم و فهمیدم نجات یافته‌ام.»

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 214
  • 215
  • 216
  • ...
  • 217
  • ...
  • 218
  • 219
  • 220
  • ...
  • 221
  • ...
  • 222
  • 223
  • 224
  • ...
  • 330

مدرسه علمیه الزهراء خمینی شهر

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • عمومی
    • پزشکی
  • مذهبي
    • اخلاقی
  • مناجات
  • آشپزی
  • خاطرات شهدا و بزرگان
  • خانه داری
  • مهدویت و فرهنگ انتظار در فضای مجازی
  • احادیث نورانی معصومین(ع)
  • چکیده پایان نامه های مدرسه
    • مقاله
  • علمی
  • معرفی کتاب
  • روانشناسی
  • دل نوشته های یک طلبه
  • سیره اهل بیت علیهم السلام
  • اطلاع رسانی برنامه ناب رسانه
  • کلام ناب بزرگان
  • شعر
  • علما
  • جملات تامل برانگیز
  • خبرهاي مدرسه
    • فرهنگي
    • پژوهش
    • آموزش
  • احکام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
ایامم را به یاد خود آباد ساز و پیوسته در خدمت خویش مستدام دار و کردارم را پذیرا باش.«امیر المومنین(ع)»
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس