با فضه خادمه حضرت زهرا بیشتر آشنا شویم2
الحاق فضه به آل پیامبر (ص):
فضه همیشه به عنوان یکی از اعضاء آن خانواده مورد احترام و تکریم بوده و هیچگاه به چشم خدمتکاری به او دیده نمی شد. وقتی که حسنین مریض شده و پدر و مادر برای سلامتی آنها نذکر کردند که ۳ روز، روزه بگیرند فضه هم همین نذر را کرد در آن سه روز موقع افطار، مسکین، یتیم و اسیری آمده و آنها غذای خود را به آنها دادند و فضه خادمه، به پیروی از سروران خود، چنین کرد و غذایش را به مستمندان داد.
از امام صادق علیه السلام آورده که: امیرالمومنین علی (ع) برای او دعا نمود و فرمود: اللهم بارک لنا فی فضتنا، یعنی خداوندا، به فضه ما برکت غنایت فرما.
«به نقل از خصائص از کتاب ثاقب المناقب» علم کیمیا می دانست زمانی که در خانه حضرت علی (ع) وارد شد، تهی دستی و فقر آن خانواده، او را مکدر و ناراحت می کرد. زیرا چنانکه گفتیم او از خانواده بزرگ زاده (شاهزاده) و سرشناس بود و دارویی نزد خود داشت که از آن مس را طلا می کرد. روزی برای خوش خدمتی و ارائه این صنعتش، قطعه ای از مس را برداشت و با آن دوا، طلایش کرد و بر مولای خود، عرضه نمود. حضرت علی (ع)، تبسمی نمود و نگران شد و فرمود: ای فضه نیکو عملی است ولی اگر این فلز را چنین وچنان می کردی، آنطور می شد. فضه متوجه شد که حضرت، از این علم بهره مند است عرض کرد مگر شما علم کیمیا می دانید؟ امام علی فرمود: آری، و بعد به امام حسین (ع) که آنجا بود، اشاره کرد و گفت: این فرزند من هم می داند.سپس مدتی برای او در بی اعتباری دنیای فانی و اعتبارات سرای باقی سخن گفت.
این زن با فضیلت تا آخر دقائق زندگی و موقع احتضار و شهادت سرورش حضرت زهرا (س) حاضر بود و زمانی فاطمه (س) از دنیا رفت و علی(ع) او را کفن نمود، همین که خواست بندهای کفن را ببندد، صدا زد، ای زینب و ام کلثوم و حسن و حسین و فضه، بیایید و یکبار دیگر از مادرتان توشه بردارید که این آخرین ملاقات است. این نکته بسیار مهم است که در این خطاب، در صف فرزندان حضرت زهرا (س) قرار می گیرد. سپس در خدمت گذاری حضرت زینب کبری، و همراهی آن بزرگوار بود تا اینکه با کاروان آنها به سرزمین کربلا آمد و شاهد بر تمام مصیبت های اهل بیت پیامبر (ص) بود.