• خانه 
  • امامان در عالم مثال به چه کیفیت بودند؟ 
  • تماس  
  • ورود 

حکایت آقای قرائتی، گریه میرزا جواد آقا تهرانی را در آورد

05 اردیبهشت 1392 توسط حاتم

در همه ی اعمال انسان از هر چیزی مهمتر اخلاص است. روایات و آیات متعددی در این رابطه وجود دارد.

حضرت فاطمه سلام الله علیها در این رابطه فرموده اند: “مَنْ أَصْعَدَ إِلَى اللَّهِ خَالِصَ عِبَادَتِهِ أَهْبَطَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ إِلَیْهِ أَفْضَلَ مَصْلَحَتِهِ

هر کس که عبادت خالص خود را به سوى خدا بالا بفرستد خداى عزّ و جلّ بالاترین مصلحت را برایش فرو مى فرستد."(۱)

حجت الاسلام والمسلمین قرائتی در برنامه ی سمت خدا در رابطه با اخلاص خاطره ای را نقل می کند و می گوید: آیت الله میرزا جواد آقا تهرانی از علما درجه یک مشهد بودند، زمان طاغوت از من دعوت کردند که برای تدریس روش کلاس داری به مشهد بروم و طلبه های مشهد را آموزش دهم. من خانه قم را دادم و برای یک سال خانه ای در مشهد اجاره کردم. یک عهدی با امام رضا بستم که یک سال هرگونه کلاس درسی شامل حوزه ، دانشگاه و دبیرستان در مشهد داشته باشم و هیچ حقوق و تشکری نمی خواهم ، در عوض شما از خدا بخواه من آخوند مخلص بشوم.

بعد از سه چهار ماه سر کلاس طلبه ها بودم و هنگام خروج به علت اینکه کلاس شلوغ بود، یکی از طلبه ها مرا دید و جلو تر از من خارج شد، من دوست داشتم که احتراما به من تعارف کند. در همین لحظه متاثر شدم که بر عهد خود نبودم و فهمیدم که طبق آیه های سوره ی انسان اخلاص نداشتم. رفتم و گوشه ای از مسجد نشستم و سپس نزد آیت الله تهرانی رفتم و گفتم که یادتان هست که به گفته ی شما به اینجا آمدم، چند ماه نیز تدریس کردم و هیچ حقوقی هم نگرفتم؛ اما امروز یک دسته گل به آب دادم. نه پول گرفتم و نه آخرت دارم، ایشان پرسیدند چرا، گفتم چون هنگام خروج دیدم به من تعارف نشد یه جوری شدم. ایشان بعد از این داستان شدیدا گریه می کردند و فریاد می کشیدند و من هم ناراحت بودم که چه شده است و از ایشان می خواستم که گریه نکند. ولی آنچنان گریه شدید شده بود که اشک از محاسن ایشان می چکید.

گریه که تمام شد به من گفتند : برو به حرم و از امام رضا (ع) تشکر کن که وسط عمرت فهمیدی که مخلص نیستی من امروزکه ۸۰ سال دارم می گویم که دم درب باید به من تعارف کنند.

هدف و غایت دین به گفته ی امام علی علیه السلام همین اخلاص است (۲) و باید به گونه ای باشیم که همه کارهایمان برای خداوند باشد.

۱- بحار الانوار ج ۶۷ ص ۲۴۹

۲- اَلإخْلاصُ غایَةُ الدِّینِ.(غررالحکم، ح ۱۳۴۰)


 نظر دهید »

چکیده پایان نامه مقايسه ميان فرهنگ علوي و فرهنگ اموي

05 اردیبهشت 1392 توسط حاتم

محقق :الهام حاجيان

استاد راهنما :آقاي حسين غفوري

چكيده
در عالم هميشه حزب‌‌ها و فرهنگ‌ها در مقابل هم قرار دارند. يكي راه انسانيت را در پيش مي‌گيرد و ديگري مقابل آن . يكي در راه دين و درستي و راستي پيش مي‌رود و ديگري در غير آن ؛ و اين گونه است كه يك فرهنگ با آدميت انسانها جور در مي‌آيد ولي ديگري درست در مقابل آن است .
در ميان فرهنگ‌ها و حزب‌ها ، فرهنگ علوي براساس قانون و سياستهاي اسلام پيش رفت و رهبر آن يعني حضرت علي (عليه السلام) براساس عدالت انساني قانون اساسي تشكيل داد .
اما برابر آن فرهنگ اموي است كه قانون جامعه را براساس شهوت و سركوب و كشتار و بي حرمتي پيش برد و از هيچ عقب ماندگي و بي فرهنگي اِبايي نداشت .
در اين تحقيق هم سعي شده كه مقايسه‌اي ميان اين دو فرهنگ داشته و آنها را مورد بررسي قرار دهيم .
واژگان كليدي : فرهنگ ، شيعه ، علوي ، بني اميه و اموي ، حكومت .

 

 نظر دهید »

مرحبا به مادریت، ای مادر ادب!

04 اردیبهشت 1392 توسط حاتم

مرحبا به مادریت، ای مادر ادب!

این ‌جا بقیع است!

درست با چشم ‌های سُست که از پشت پنجره ‌ها پی در پی می‌ نگری، در یک مرثیه مواج فرو می‌ ریزی.

دیگر نه خود را به جا می ‌آوری و نه جز اشک را می‌ نگری. تا احساس بی‌ قراری، طعم شور چشم‌ ها را می‌ چشد، بغض‌ های بهاری خود را می‌ تکانی، عباس علیه ‌السلام را می‌ بینی که بر سر مزار خاکی مادر زانو زده است.

آه، بقیع! تکیه بر غربت مدام تو می ‌زنم و سلام می ‌فرستم به مادر ماه.

سلام، همسر عدالت! ای مادر شجاعت! سلام بر تو که در حاشیه سکوت بقیع آرام گرفتی، تا چون همیشه، حاشیه نشین و قدم سوز غربت تربت مخفی فاطمه علیهاالسلام باشی.

ام البنین! ای که تمام زنان حجاز رنجبران توأند و تو رنجبر فاطمه علیهاالسلام، درود بر تو که تا آخرین لحظه، دست از ایمان خود بر نداشتی!

درود بر تو که یک عمر، فاطمی زیستی و یک مدینه، کربلا گریستی!

تو در اوج صفا و صداقت، بانوی کلبه غمزده علی علیه ‌السلام شدی؛ بانوی کلبه ‌ای که بیت الاحزان فرزندان فاطمه علیهاالسلام بود و یادآور غصّه‌ های دختر پیامبر.

ای چراغ بیت الاحزان فرزندان زهرا علیهاالسلام! تو انتخاب شده بودی تا از گنجینه ایمان، عشق و احساست، این کلبه را دوباره گرم کنی.

انتخاب شده بودی تا از خزانه رشادت و شهامتت، علمدار وفاداری به کربلای حسین علیه ‌السلام تقدیم نمایی.

انتخاب شده بودی تا در قیام سرخ عاشورا و در انقلاب مظلومانه خدا، سهیم باشی؛ همراه چهار پسر، چهار شیر مرد، چهار دلیرمرد غیور.

تو آمده بودی تا همدم تنهایی ‌های مظلوم ‌ترین سردار عالم باشی. چه خوب توانستی مادر غصه ‌های فرزندان فاطمه و مرهم زخم‌های کهنه مولا باشی!

و آمدی و خشتْ خشتْ خانه پر شد از بوی تنت. از بوی فاطمه علیهاالسلام

وقتی پا به خانه علی علیه ‌السلام نهادی، خود را نه بانوی خانه، که کنیز کودکان یتیم فاطمه علیهاالسلام دانستی و از این خاکساری عاشقانه، ادب و عشق به دردانه‌ هایت آموختی.

وقتی غبار بی‌ کسی از روی زینب علیهاالسلام می ‌زدودی، مهر خواهرانه و وفای برادری را به پسران رشیدت می‌‌خوراندی، تا سایه ‌سار عقیله بنی هاشم و سپر بلای خون خدا باشند.

وقتی قدم به قدم، لحظه به لحظه و نفس در نفس، کودکانت را پای کلاس درس فرزندان زهرا علیها‌السلام بزرگ می‌کردی، جان‌ هایشان را به قله‌ های رفیع امامت می‌ سپردی تا تیز پروازان وادی معرفت و راهیان صراط هدایت شوند.

وقتی دستان رشید عباس علیه ‌السلام را در دستان حسین علیه ‌السلام می ‌نهادی، علمداری یک انقلاب را در سایه اطاعت از ولایت به او می ‌آموختی.

بانوی چهار داغ! محبت از این بالاتر، که به همسر بگویی: «مرا فاطمه مخوان، چون حسن و حسین و زینب با شنیدن این نام محزون می ‏شوند» و تو، ام البنین یگانه روزگار شدی.

شنیده ‏ام، زمزمه روزها و لالایی شب‏هایت این بود: «عبّاسم، مبادا فرزندان زهرا علیهاالسلام را برادر صدا بزنی؛ فرق است بین فرزندان فاطمه علیهاالسلام و ام البنین »

شنیده‏ام که بارها و بارها، الفبای وفا و ادب را حرف به حرف، به گوش عبّاست هجی کردی. حالا گر ماه بنی هاشم، خدای ادب باشد عجیب نیست؟!

آموزگار عشق و ارادت! ای بانوی شرافت و ادب! کرامت تو را می ‏شود و می‌توان در آیینه عباست دید وقتی كه دست رد به امان نامه هم قبیله‌هایش زد و فریاد كشید، مگر می‌شود پسر‌ ام البنین امان داشته باشد و پسر فاطمه زهرا علیهاالسلام زیر تیغ بماند؟

ای مادر وفا، که روح شریف چهار پسر وفادارت ـ «عباس و جعفر و عثمان و عبداللّه‏» تجلی‏گاهِ وفای تو به علی علیه‏السلام و اولاد علی علیه‏السلام گردید.

مرحبا به مادریت، ای مادر ادب! که به نوباوگان خویش فرمودی: از سر ادب. به گل‌های زهرا علیهاالسلام ، «آقا و مولا» خطاب کنند، نه «برادر». خدا تو را رحمت کند.

چهار ستون پیکر تو ـ «عباس، جعفر، عثمان و عبدالله» ـ قطعه قطعه شد، امّا ایمان تو استوار ماند و قلب تو قرص‌تر از ماه شب‌های مدینه!

اگرچه در کربلا نبودی تا حزن هزار دلهرگی را از دوش حسین علیه‌السلام برداری، امّا در مدینه ایستادی تا نبض عاشورا را در مدینه به جریان اندازی.

هنوز صدای مرثیه‏ هایت در بقیع، در گوش زمان جاری است:

دیگر مرا ام البنین نخوانید؛ تا جای پای خاطرات برهنه کودکی‏های پسرانم در ساحل خالی دریای توفانی خیالم، با اندوه مادرانه ‏ام، پُر نشود!

و حال تو می‏ روی و خانه، داغ رفتنت را ضجّه می ‏زند.

تو می‏ روی؛ با تمام مهربانی ‏ات؛ با سینه‏ای که داغ چهار کوه را به سوگ نشسته!

و من، هنوز پشت دیوار بقیع، مهربانی ‏ات را ضجّه می ‏زنم.

و من هنوز پشت دیوار بقیع، در جستجوی دست‏های گره ‏گشای توام …

و من هنوز حس می‏ کنم که سر بر دامن تو نهاده‏ ام و بوی یاس را از دامن تو می‏ شنوم.

سلام بر تو بانو! یا ‌ام البنین…


منابع:
سایت بعثه مقام معظم رهبری در امور حج و زیارت.
سایت اطلاع رسانی محافل مذهبی عقیق.
پایگاه اطلاع رسانی موسسه جهانی سبطین.
تبیان

 نظر دهید »

در رثای حضرت ام البنین (س)

04 اردیبهشت 1392 توسط حاتم

اشعار خوانده شده توسط حاج منصور ارضی در رثای حضرت ام البنین(س)

بدون ماه قدم می زنم سحر ها را *** گرفته اند از این آسمان قمر ها را

چقدر خاک سرش ریخته است، معلوم است *** رسانده است به خانم کسی خبرها را

نگاه کن سر پیری چه بی عصا مانده *** گرفته اند از این قد کمان پسرها را

چه مشکل است که از چهار تا پسرهایش *** بیاورند برایش فقط سپرها را

نشسته است سر راه و روضه می خواند *** که در بیاورد آه آه رهگذرها را

با عرض معذرت از ساحت مقدس آقا امام زمان(ع):

ندیده است اگر چه ولی خبر دارد *** سر عمود عوض کرده شکل سرها را

کنار آب دو تا دست بر روی یک دست *** رسانده است به ما خانم این خبرها را

بشیر آمد و گفتی که از حسین بگو *** ز عون دم زد و گفتی که از حسین بگو

ستاره بودی و یکدفعه آفتاب شدی *** برای خانه مولا که انتخاب شدی

به خانه ولی الله اعظم آمدی و *** دلیل عزت قوم بنی کلاب شدی

به جای اینکه شَوی مُدعیه همسری اش *** کنیز حلقه به گوش ابوتراب شدی

تنور خانه حیدر دوباره گرم شد و *** برای چرخش دستار انتخاب شدی

چهار تا پسر آوردی برای علی *** که جای فاطمه ام البنین شدی

دلت همیشه چنین شوهری دعا میکرد *** تو مثل حضرت صدیقه مستجاب شدی

اگر چه ضرب غلافی به بازویت نگرفت *** میان کوچه به دیوار زانویت نگرفت

تو را به قصد جسارت کسی اسیر نکرد *** به چادر عربیه تو خار گیر نکرد

تو را که فرق علی دیده ای و خون حسن *** به غیر کرب و بلا هیچ چیز پیر نکرد

به احترام همان تکه بوریا دیگر *** زمین خانه تو نیت حصیر نکرد

از آن زمان که شنیدی خزان گلها را *** هوای کوی تو باغ دلپذیر نکرد

چه خوب شد که نبودی کربلا بینی *** که دست دشمن دون رحم بر صغیر نکرد

به نعل تازه گرفتند تا بدنها را *** به ضرب دست لگد میزدند زن ها را

به نقل از رجانیوز

 نظر دهید »

مادر مهتاب

04 اردیبهشت 1392 توسط حاتم


اگر عباس ماه هاشمین است
هنر جوی امیر المومنین است
اگر اسطوره ی فخر و ادب شد
چو مامش حضرت ام البنین است


منم که سایه نشین و جود مولایم
کنیز خانه غم ؛ خاک پای زهرایم
منم که خانـــه به دوش غــم علی
منم که همقدم محنت ولی هستم
منم که شاهد زخم شکسته ابرویم
انیس گریه به یاس شکسته پهلویم
منم که در همه جا در تب حسن بودم
منم که شاهد خون لب حسن بودم
منم که جلوه حق را به عین می دیدم
خدای را به جمال حسین می دیددم
منم که بوده دلم صبح و شام با زینب
منم میان همه ؛ هم کلام با زینب
منم که سوگ گلستان و باغبان دارم
به سینه زخم غم کربلائیان دارم
منم که ظهر عطش را نمی برم از یاد
چهار لاله بی سر ز من به خاک افتاد
منم که مادر عشق و امید و احساسم
فدای یک سر موی حسین عباسم

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 202
  • 203
  • 204
  • ...
  • 205
  • ...
  • 206
  • 207
  • 208
  • ...
  • 209
  • ...
  • 210
  • 211
  • 212
  • ...
  • 330

مدرسه علمیه الزهراء خمینی شهر

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • عمومی
    • پزشکی
  • مذهبي
    • اخلاقی
  • مناجات
  • آشپزی
  • خاطرات شهدا و بزرگان
  • خانه داری
  • مهدویت و فرهنگ انتظار در فضای مجازی
  • احادیث نورانی معصومین(ع)
  • چکیده پایان نامه های مدرسه
    • مقاله
  • علمی
  • معرفی کتاب
  • روانشناسی
  • دل نوشته های یک طلبه
  • سیره اهل بیت علیهم السلام
  • اطلاع رسانی برنامه ناب رسانه
  • کلام ناب بزرگان
  • شعر
  • علما
  • جملات تامل برانگیز
  • خبرهاي مدرسه
    • فرهنگي
    • پژوهش
    • آموزش
  • احکام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
ایامم را به یاد خود آباد ساز و پیوسته در خدمت خویش مستدام دار و کردارم را پذیرا باش.«امیر المومنین(ع)»
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس