• خانه 
  • امامان در عالم مثال به چه کیفیت بودند؟ 
  • تماس  
  • ورود 

اینفوگرافی اعمال ماه ذی الحجة

14 مهر 1392 توسط حاتم

،ماه «ذى الحجّه»، آخرين ماه «سال هجرى قمرى» است و ماهى است بسيار پربركت. بزرگان دين هنگامى كه اين ماه وارد مى شد، اهمّيّت ويژه اى به عبادت در آن مى دادند. مخصوصاً در دهه اوّل اين ماه .در بعضى از روايات آمده است، شب هاى دهگانه اى كه قرآن در سوره «والفجر و ليال عشر» به آن سوگند ياد كرده است، شب هاى دهه اوّل اين ماه شريف است،و اين سوگند به خاطر عظمت آن است.

خداوند در سوره حج (آيه ۲۸) ضمن بيان فريضه بزرگ «حج» سخن از «أيّام مَعْلُومات» گفته است كه مؤمنان بايد در آن به ياد خدا باشند. يكى از تفسيرهاى معروفِ «أيّام مَعْلُومات» كه در روايات نيز آمده است، ده روز اوّل ماه ذى الحجّه است. بنابراين، هم شب هاى آن عزيز است و هم روزهاى آن.
در حديثى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم كه عبادت و كار نيك در هيچ ايّامى به اندازه اين ايّام (ده روز اوّل ماه ذى الحجّه) فضيلت ندارد.
افزون بر اينها، هم صدا شدن با زوّار خانه خدا در اين ماه، و ياد و خاطره مراسم باشكوه حج و معنويّت و بركات آن، حال و هواى ديگرى به انسان مى دهد; مخصوصاً براى كسانى كه در سلك زوّار سعادتمند خانه خدا قرار گرفته اند، يا با ياد و خاطره آنها همراهند.

 

 نظر دهید »

وظایف والدين در قبال فرزندان از نظر حضرت امام رضا(ع) كدامند؟

13 مهر 1392 توسط حاتم

*نام زيبا، بنيان‌گذار شخصيت کودک است؛
«هرگاه فرزندي را به نام محمّد نام‌گذاري کرديد، او را گرامي بداريد و با چهره‌اي درهم با او برخورد نکنيد.»
(بحارالانوار 110/128)

*به چگونگي تغذيه‌ي کودکمان توجه کنيم؛
«زناني را که نادان يا رنجور هستند، براي شير دادن فرزندتان انتخاب نکنيد؛ زيرا شير آنان تأثير بد خود را باقي مي‌گذارد.»
(مسند الامام الرضا عليه السلام 2/278)

*با کودک خود همبازي شويم؛
«حسن (ع) و حسين (ع) نزد پيامبر (ص) بازي مي‌کردند و وقتي شب مي‌شد پيامبر (ص) مي‌فرمودند: اکنون نزد مادرتان برويد.»
(بحارالانوار 43/266)

*فرزند خود را تشويق کنيم؛
«روزي در محضر حضرت صادق (ع) سخني گفتم که بسيار خوشحال گشت. فرمود: فرزندم خدا را شکر مي‌گذارم که تو مايه‌ي سرور و بهجت مني.»
(عيون اخبارالرضا عليه السلام 2/127)

*از تنبيه بدني پرهيز کنيم؛
«فرزندت را تنبيه بدني نکن! بلکه با او قهر کن؛ ولي قهر کردنت هم طولاني نشود.»
(بحارالانوار 104/99)

*نوع دوستي را به فرزند خود بياموزيم؛
«از فرزندت بخواه که با دست خود صدقه دهد؛ هرچند اين صدقه، اندک باشد؛ زيرا همان چيز اندک وقتي نيّتي خدايي داشته باشد، بزرگ است.»
(فروع کافي 4/4)

*در تربيت فرزند خود صبور باشيم؛
«تربيت دشوار است؛ آن کس که در اين راه زحمت و مشقت را تن در دهد، پيروز مي‌شود.»
(بحارالانوار 78/342)


 نظر دهید »

کسی که پیامبر فرمود: هر جا دیدید او را بکشید! کیست و چطور بخشیده شد؟

13 مهر 1392 توسط حاتم

کعب بن زهیر از کسانی بود که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم را به انواع مختلف آزار داده و در دشمنی با ایشان سنگ تمام گذاشته بود. به طوری که حضرت بر فراز منبر به مردم متدیّن واجب کرد او را هر کجا که یافتند به قتل برسانند، حتّی اگر در منطقة امن مکّه و مسجدالحرام باشد.

می دانیم که شهر مکّه منطقة ممنوعه است و کسی حق ندارد حتّی گیاهی را در آن از زمین بیرون بکشد یا شاخه ای را بشکند یا حشره ای را از پا در آورد. در شعاع دو یا سه کیلومتری مکّه که هنوز شهر شروع نشده و اراضی بیابانی است سنگی گذاشته و روی آن نوشته اند: «محدودة حرم» برای همین، اگر درختی بیرون محدودة حرم باشد، ولی سایة یکی از شاخه هایش در منطقة حرم باشد و مثلاً 500 کبوتر روی آن نشسته باشند و مُحرم نهیبی بزند که این کبوترها بپرند، باید 500 گوسفند بکشد؛ زیرا آنجا حرم امن است و همه باید در آن امنیّت داشته باشند.


با این حال، پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم روی منبر فرمودند: بر تک تک شما واجب است که «کعب بن زهیر» را گرچه در منطقة حرم و کعبه باشد بکشید!

وقتی خبر این حکم در مکّه به کعب بن زهیر رسید، بر جان خود بیمناک شد و امنیّت خویش را از دست رفته یافت و دید دیگر نمی تواند با خیال راحت در مکّه راه برود؛ زیرا نمی دانست فردی که در کوچه کنار او راه می رود از یاران پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم است و قصد انجام فرمان ایشان را دارد یا خیر؟

بدین ترتیب، این مرد محدود شد و به قول فردوسی«جهان پیش چشم اندرش تیره گشت» سرانجام، به فکر چاره افتاد و شبی از شب ها از مکّه بیرون آمد و فاصلة نود فرسخی مکّه تا مدینه را از میان کوه ها و سنگلاخ ها پیمود و به مدینه رسید.

در مدینه، سراغ خانة پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم را نگرفت، بلکه به در خانة امیرالمؤمنین صلوات الله علیه رفت و در سحرگاه در زد.

امیرالمؤمنین صلوات الله علیه پرسید: کیستی؟ گفت: پدرت ابوطالب با من رفاقت دیرینه داشت و با هم نان و نمک خورده ایم. من به اشتباه به پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم ظلم کردم. حال از تو می خواهم به حقّ آن دوستی که با پدرت داشتم مهلتی به من بدهی و مرا با خود نزد ایشان ببری و عذر تقصیر بخواهی. اگر عذر مرا پذیرفت که هیچ، ولی اگر نپذیرفت و دستور به قتل من داد، آنگاه مرا بکش … !

حضرت به کعب فرمودند: عیبی ندارد! سپس برای نماز جماعت صبح به مسجد رفتند. وقتی نماز جماعت برپا شد، حضرت به او گفت: صبر کن تا نماز پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم تمام شود تا با هم نزد ایشان برویم.

وقتی نماز تمام شد، با هم نزد پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم رفتند. کعب به پای پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم افتاد و گفت: من همان کسی هستم که حکم قتلش را داده ای. من خود به دیدار شما آمدم و علی را واسطه کردم که بگویم اشتباه کردم. حال، چه کار باید بکنم؟ آیا مرا می کشی؟ فرمود: نه، گذشت می کنم!





 نظر دهید »

حکایتی شنیدنی از مرحوم علامه محمد تقی مجلسی

13 مهر 1392 توسط حاتم

یکى از مریدان مرحوم علامه محمد تقى مجلسى به ایشان عرضه داشت : همسایه اى دارم آلوده به گناه ، اغلب شبها با نوچه هایش مجلس لهو و لعب دارد و به شدت مزاحم من و همسایه هاى دیگر است ، مردى است قلدر و داش مسلک ، و من از امر به معروف و نهى از منکر نسبت به او مى ترسم ، راهى هم براى تبدیل خانه ام به خانه دیگر ندارم .

علامه محمد تقى مجلسى به او فرمود : اگر او را شبى به مهمانى دعوت کنى من حاضرم در مجلس مهمانى شرکت کنم و با او سخن بگویم ، شاید به لطف حضرت حق از اعمال خلافش دست بردارد و به پیشگاه خداوند توبه نماید .

مرد قلدر به توسط مرد مؤمن دعوت به مهمانى شد ، دعوت را اجابت کرد ، علامه مجلسى در آن مجلس شرکت کرد ، لحظاتى به سکوت گذشت ، ناگهان مرد قلدر که از آمدن مجلسى به جلسه مهمانى تعجب کرده بود به مجلسى گفت : حرف شما روحانیون در این دنیا چیست ؟

مجلسى فرمود : اگر لطف کنید بفرمایید حرف شما چیست ؟ مرد قلدر گفت : امثال ما در فرهنگ قلدرى حرف بسیار داریم از جمله مى گوییم اگر کسى نمک کسى را خورد باید حقّ نمک را رعایت کند و با او در صفاى محض باشد ، مجلسى به او فرمود : چند سال از عمر شما مى گذرد ؟ پاسخ داد : شصت سال ، فرمود : در این شصت سالى که نمک خدا را خورده اى آیا حق او را رعایت کرده و نسبت به او صفا داشتى ؟ مرد قلدر یکه اى سخت خورد ، سر به زیر انداخت ، اشکش جارى شد ، مجلس را ترک کرد ، شب را نخوابید ، صبح زود به در خانه همسایه آمد ، سؤال کرد : روحانى و عالمى که شب گذشته در خانه تو بود کیست ؟ همسایه گفت : علامه محمد تقى مجلسى است ، آدرس آن مرد الهى را گرفت ، به محضرش آمد و به دست او توبه کرد و از نیکان روزگار شد !

 نظر دهید »

هر که خدا را یاد کند، خدا همنشین اوست

10 مهر 1392 توسط حاتم

 


7734921098756762118

بسمه تعالی


گفتم که: الف، گفت: دگر؟ گفتم: هیچ

در خانه اگر کس است   یک حرف بس است

بارها گفته‌ام و بار دگر می‌گویم: «کسی که بداند هر که خدا را یاد کند، خدا همنشین اوست، احتیاج به هیچ وعظی ندارد، می‌داند چه باید بکند و چه باید نکند؛ می داند که آنچه را که می داند، باید انجام دهد، و در آنچه که نمی داند، باید احتیاط کند.»

آیت ا.. بهجت(ره)


>
 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 67
  • 68
  • 69
  • ...
  • 70
  • ...
  • 71
  • 72
  • 73
  • ...
  • 74
  • ...
  • 75
  • 76
  • 77
  • ...
  • 141

مدرسه علمیه الزهراء خمینی شهر

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • عمومی
    • پزشکی
  • مذهبي
    • اخلاقی
  • مناجات
  • آشپزی
  • خاطرات شهدا و بزرگان
  • خانه داری
  • مهدویت و فرهنگ انتظار در فضای مجازی
  • احادیث نورانی معصومین(ع)
  • چکیده پایان نامه های مدرسه
    • مقاله
  • علمی
  • معرفی کتاب
  • روانشناسی
  • دل نوشته های یک طلبه
  • سیره اهل بیت علیهم السلام
  • اطلاع رسانی برنامه ناب رسانه
  • کلام ناب بزرگان
  • شعر
  • علما
  • جملات تامل برانگیز
  • خبرهاي مدرسه
    • فرهنگي
    • پژوهش
    • آموزش
  • احکام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
ایامم را به یاد خود آباد ساز و پیوسته در خدمت خویش مستدام دار و کردارم را پذیرا باش.«امیر المومنین(ع)»
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس