• خانه 
  • امامان در عالم مثال به چه کیفیت بودند؟ 
  • تماس  
  • ورود 

چند دستورالعمل از شیخ رجبعلی خیاط برای غلبه برنفس:

09 خرداد 1392 توسط حاتم

۱-مداومت بر ذکر: لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم

۲-ذکر: یا دائم یا قائم

۳-صبح وشب سیزده بار بگویید:

اللهم لک الحمد و الیک المشتکی و انت المستعان

۴- اما آخرین ذکر یکی از قسمت های دعای ادریس(ع) است و خود شیخ

با این ذکر نفس خود را از بین برده بود:

یا زکی الطاهر من کل آفت بقدسه


برای محبت خداوند:

شیخ میگفت فرستادن صلوات تا چهل شب برای ایجاد دوستی خدا در دل

مناسب است.


برای صفای باطن:

صبح ها سوره صافات و شب ها سوره حشر را بخوانید به صفا و پاکی

باطن میرسید

و معتقد بود اسم اعظم خدا در آیات آخر سوره حشر است.


برای دیدن امام زمان( عج):

خواندن آیه هشتاد سوره اسرا صد بار در هر شب تا چهل شب برای دیدن

امام و تشرف خدمت ایشان بسیار از جانب شیخ به شاگردانش

توصیه میشد بسیاری از شاگردان ایشان بر اثر همین ختم به دیدار امام

رسیدند و البنه خیلی از آنها در آن لحظه امام را نشناختند.


برای شفای بیماری ها:

شیخ میفرمود به هنگام بیماری یا مشکلات این ذکرها را بگویید:

رب انی مغلوب فانتصر و انت خیرالناصرین اللهم صل علی محمد و آل محمد

یا من اسمه دوا و ذکره الشفا صل علی محمد و آل محمد


در آخر یک توصیه ارزشمند از شیخ:

در عالم معنا به من الهام کردند که زیارت عاشورا بخوان

رفقا تا زنده اید هر روز زیارت عاشورا بخوانید.

 نظر دهید »

بعضی از دستور العمل های شیخ رجبعلی خیاط در طی مسیر معرفت

08 خرداد 1392 توسط حاتم

 یکی از دستور العمل های مهم تربیتی شیخ برنامه ریزی منظم برای خلوت کردن با خدا و دعا و مناجات است وی میفرمود:

شبی یک ساعت دعا بخوانی اگر حال دعا نداشتید باز هم خلوت

با خدا را ترک نکنید. بیداری در ثلث آخر شب آثار عجیبی دارد هر

چیزی که از خدا بخواهی از گدایی سحرها میتوانی به دست آوری

وقت ملاقات و رسیدن به وصال حضرت حق هنگام سحر است.

 

دعاهای جناب شیخ:

دعای یستشیر(در مفاتیح) دعای عدلیه دعای توسل مناجات امیرالمومنین

مناجات خمسه عشره از امام سجاد( در مفاتیح)

شب جمعه ها معمولا دعای کمیل میخواند.

و البته دعای همیشگی او دو جمله بود:

خدایا ما را برای خودت تربیت کن!

خدایا پروردگارا مارا برای لقای خودت آماده کن!

 

از خدا چه بخواهیم:

شیخ به شاگردانش میگفت:

رفقا زرنگی را از امامتان یاد بگیرید ببینید امام چگونه با خدا راز و نیاز میکند:

من آمده ام به تو پناه آوردم آمده ام خودم را به تو بچسبانم

آمده ام تو را در آغوش بگیرم

من تو را میخواهم!

 

راز خلقت:

شیخ میگفت: شبی در حالت انس با خدا بودم التماس کردم که بدانم

راز خلقت چیست؟ به من فهماندند راز خلقت احسان به خلق است

و در جای دیگری میگوید:

اگر میخواهی به خدا برسی و به حقیقت توحید راه پیدا کنی به خلق خدا

احسان کن بار توحید سنگین وخطرناک است و هر کس توان آن را ندارد

ولی احسان به خلق تحمل آن را آسان میکند.

 نظر دهید »

علت به دنیا آمدن امام علی (ع) در کعبه چه بود?

03 خرداد 1392 توسط حاتم

علت به دنیا آمدن امام علی (ع) در کعبه چه بود?

شیخ صدوق گفته است: این که حضرت امیر(ع) در کعبه به دنیا آمده است، بزرگداشتی بود از جانب خدای متعال و اکرامی بود که نسبت به مقام شامخ و با عظمتش عنایت فرمود.

به گزارش فارس، یکی از سؤالاتی که درباره ولادت امام علی علیه‌السلام این است که «علت به دنیا آمدن امام علی (ع) در کعبه چه بوده است؟»

مرکز مطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات حوزه علمیه قم، در یادداشتی این مساله را بررسی کرده است.


توضیح درباره پاسخ این پرسش را در سه محور مورد اشاره قرار می‌دهیم.

الف. جریان ولادت امیر مؤمنان علیه‌السّلام

در منابع متعدد آمده است که عباس بن عبدالمطّلب و عده‌ای دیگر در مقابل خانه کعبه در مسجد الحرام نشسته بودند که ناگهان فاطمه بنت اسد که درد زایمان فرزند او را ناراحت کرده بود،‌ پدیدار گشت و نزد خانه آمد و گفت: پروردگار من ایمان دارم به تو و به همه پیامبران و کتاب‌هایی که از سوی تو آمده و گفتار جدم ابراهیم خلیل را تصدیق دارم و به او که این خانه کعبه را بنا کرد، پروردگارا به حق همان کسی که این خانه را بنا کرد و به حق این نوزادی که در شکم من است، ولادت او را بر من آسان گردان.

ناگهان دیدند قسمت پشت خانه کعبه شکافته شد و فاطمه به داخل خانه رفت و از دیدگاه ما پنهان گردید و دیوار خانه نیز مانند نخست به هم پیوست، ‌ما که چنین دیدیم خواستیم قفل در را باز کنیم، ولی در باز نشد.

این مطلب به سرعت در شهر پیچید، سه روز از این ماجرا گذشت و چون روز چهارم شد فاطمه از همان مکان بیرون آمد و علی ـ علیه‌السّلام ـ را در دست داشت و به مردم گفت: خدای تعالی مرا به زنان پیش از خود برتری بخشید، و من در خانه خدا رفتم و از روزی و میوه بهشتی خوردم و چون خواستم از خانه بیرون آیم، ‌هاتفی ندا کرد ای فاطمه نام این مولود را علی بگذار که خدای علیّ اعلی می‌فرماید: من نام او را از نام خود جدا کردم و او کسی است که بت‌‌ها را در خانه من می‌شکند. (محلاتی، سید هاشم، زندگانی حضرت امیرالمؤمنین،ج1،ص28، تهران، انتشارات علمیه اسلامیه)

ب. جریان ولادت حضرت در منابع اهل سنّت

1. حاکم نیشابوری در مستدرک، ج 3، ص 550، حکومت 6044 می‌گوید: در اخبار متواتر (اخباری که یقین آور است) آمده که فاطمه بنت اسد، امیر مؤمنان علی ـ علیه‌السّلام ـ را در درون کعبه به دنیا آورد. (الغدیر، نشر مرکز الغدیر، ج6، ص35 للدراسات الاسلامیه، 1416 ق)

2. حافظ گنجی شافعی در کفایة المطالب، ص 407، آورده است:

امیر مؤمنان علی ـ علیه‌السّلام ـ شب جمعه در 13 ماه رجب در خانه خدا به دنیا آمد،‌ و هیچ کسی قبل از او و بعد از او در خانه خدا به دنیا نیامده است. (همان)

3. شهاب الدین محمود آلوسی صاحب تفسیر روح المعانی، در کتاب: سرح الخریدة الغیبة فی شرح القصیدة العینیّه، تألیف عبدالباقی افندی عمری، در ذیل یکی از اشعار او می‌گوید: این مسأله که امیرمؤمنان علی ـ علیه‌السّلام ـ در خانه خدا به دنیا آمد مسأله مشهور و معروف است و در کتاب‌‌های شیعه و سنی نقل شده است. (همان)

بنابراین جریان تولد امیرمؤمنان حقیقتی است که نه تنها شیعه بلکه برادران اهل سنّت نیز به آن اذعان دارند که در کتاب شریف «الغدیر» به تفصیل آورده شده است.

ج. جلوه‌ای از اسرار ولادت حضرت در کعبه

امّا‌ اسرار این قضیه که چرا حضرت امیرمؤمنان در خانه خدا به دنیا آمده، ‌در برخی منابع درباره آن مطالبی مطرح شده که در اینجا بیان می‌‌شود:

1. برخی از بزرگان اهل سنّت پس از بیان جریان تولد حضرت امیر ـ علیه‌السّلام ـ در کعبه گفته‌اند: این کرامت و بزرگی برای علی ـ علیه‌السّلام ـ است که در خانه خدا به دنیا آمده و تجلیل برای محل تولد او شمرده می‌شود. (همان، ج 6، ص 36 و 37)

2. آلوسی که قبلا نیز از او یاد شد (یکی از بزرگان اهل سنّت است) بعد از نقل جریان تولد حضرت در کعبه تعبیر لطیفی دارد که عین عبارت او آورده می‌شود که گفته است: «سبحان من یضع الاشیاء فی مواضعها و هو احکم الحاکمین». یعنی منزه است خداوندی که هر چیزی را در جایگاهش قرار می‌‌دهد و او بالاترین حکم کنندگان است. (همان)

آلوسی در ادامه گفته است:

گویا علی ـ علیه‌السّلام ـ نیز خواست تا در مورد خانه کعبه که موجب این افتخار برای او شده بود و در دل او متولد گشته بود جبران کند و به همین جهت بت‌ها را از روی خانه به زیر افکند، زیرا در پاره‌‌ای از اخبار آمده که خانه خدا به درگاه حق تعالی شکایت کرده و گفت: پروردگارا تا چه وقت در اطراف من این بت‌ها را پرستش کنند؟ و خدای تعالی به او وعده داد که آن مکان مقدس را از آن بت‌‌ها تطهیر کند. (همان)

3. شیخ صدوق نیز در این باره گفته است: این که حضرت امیر ـ علیه‌السّلام ـ در کعبه به دنیا آمده، بزرگداشتی بود از جانب خدای متعال و اکرامی بود که نسبت به مقام شامخ و با عظمتش عنایت فرمود. (الارشاد، باب1، ص2، ترجمه سیدهاشم محلاتی، نشر انتشارات علمیه الاسلامیه)

4. از صعصعة بن صوحان روایت شده که در واپسین لحظات زندگی علی ـ علیه‌السّلام ـ از حضرتش پرسید: تو برتری یا حضرت عیسی بن مریم؟ علی ـ علیه‌السّلام ـ فرمود: مادر عیسی در بیت المقدس بود، هنگامی که وقت ولادت عیسی فرا رسید، مریم ندائی شنید که بیرون شو، این جا عبادت‌گاه است نه زایشگاه، اما مادر من فاطمه بنت اسد، هنگامی که زایمانش نزدیک شد در حرم بود، دیوار کعبه شکافته شد و من آنجا متولد شدم و هیچ کسی دارای چنین فضیلتی نیست نه پیش از من و نه پس از من. (قزوینی، سیدکاظم، علی از ولادت تا شهادت، ص1، قم، نشر علمیه، 1397 ق)

5. و برخی دیگر گفته‌‌اند: … پیداست که خانه کعبه درب، داشته که از آن وارد شود. امّا این جا در خانه باز نشد، ‌بلکه دیوار کعبه شکافته شد تا دلیلی روشن‌تر و آشکار‌تر بر یک اعجاز باشد و برای این که بعدها نتوانند جریان را تصادفی و اتفاقی به حساب بیاورند، و جالب این جاست، با این که در خلال چندین قرن کعبه تجدید بنا شده است، هنوز هم اثر آن شکاف روی دیوار خانه وجود دارد و موضع شکاف را با نقره پر کرده‌اند و در قسمتی که معروف به مستجار است، ‌این اثر به طور آشکار دیده می‌شود و همیشه جمعیت انبوهی از حاجی‌ها به این قسمت پناه می‌برند و مشغول گریه و زاری و نیاز به درگاه خداوندند و حاجت می‌‌خواهند. (همان)

جمع بندی و نتیجه

از مجموعه مطالبی که در این پاسخ اشاره شد، چند نتیجه به طور یقین مشخص می‌‌شود:

اولاً: مسأله به دنیا آمدن امیرمؤمنان ـ علیه‌السّلام ـ در خانه خدا و کعبه معظمه جزء ‌مسلمات تاریخ است که نه تنها در منابع شیعه بلکه در منابع معتبر برادران اهل سنّت فراوان نقل شده که علامه امینی در الغدیر همه آن منابع را جمع‌آوری کرده است که قبلا اشاره شد.

و هم چنین نه تنها به گفته علمای شیعه بلکه به گفته بزرگان اهل سنّت جریان تولد امام علی ـ علیه‌السّلام ـ در میان خانه خدا (کعبه) با روایات متواتر (روایاتی که موجب یقین می‌شود) ثابت شده است.

ثانیاً: گرچه همه اسرار این قضیه به طور کامل برای هیچ کسی معلوم نخواهد بود، ‌امّا از مجموع سخنان بزرگان شیعه و سنی به خوبی معلوم می‌شود که این مسأله (در کعبه به دنیا آمدن) در واقع یک نوع اعجاز و کرامت برای حضرت امیر مؤمنان است و جزء خصایص و نعمت‌‌های الهی است که به گفته بزرگان اهل سنّت مانند آلوسی و حاکم نیشابوری و دیگران تنها نصیب حضرت امیرمؤمنان شده است و هیچ کسی نه قبل از علی و نه بعد از آن حضرت در کعبه به دنیا نیامده است.

لذا از کلامی که از آن دو عالم بزرگ (آلوسی و حاکم نیشابوری) قبلاً نقل شد: یکی شان این مسأله را به کرامت علی ـ علیه‌السّلام ـ و تجلیل محل تولد او یاد نمود و دیگر به این نکته اشاره کرده بود که در کعبه به دنیا آمدن فیضی بزرگ بود که شایسته بود علی ـ علیه‌السّلام ـ بدان فیض عظمی بار یابد.

و جالب‌تر از همه آن که آن گونه که در کلام خود امیرمؤمنان که قبلا بیان شد، حضرت عیسی ـ علیه‌السّلام ـ با این که یک پیامبر اولوالعزم بود، به هنگام تولدش به مادر او دستور داده شد از مسجد بیت‌المقدس بیرون شود، چون آن جا عبادتگاه است نه زایش‌گاه، امّا به هنگام تولد امیر مؤمنان، مادرش فاطمه بنت اسد به داخل کعبه و عبادتگاه رهنمون شده و از طریق شکافته شدن دیوار کعبه به صورت اعجازگونه به داخل آن راه داده می‌‌شود.

امّا این که در کعبه تولد و در مسجد شهادت نصیب آن حضرت می‌شود، گویای مقام و منزلت بسیار بالای آن حضرت است.

به نقل از رجانیوز


 نظر دهید »

این گونه خدا را بخوانیم !

12 اردیبهشت 1392 توسط حاتم

روایتی از مرحوم آیت‌الله حق‌شناس
این گونه خدا را بخوانیم !

خداوند به حضرت موسی(علیه السلام) فرمود که ای موسی! اگر می‌خواهی مرا بخوانی، باید ترسان و هراسان باشی ، باید پیشانیت را روی خاک بگذاری. با همه بدنت برای من سجده کن و قلبت….
پارسینه-گروه دین: خداوند به حضرت موسی(علیه السلام) فرمود که ای موسی! اگر می‌خواهی مرا بخوانی، باید ترسان و هراسان باشی، باید پیشانیت را روی خاک بگذاری. با همه بدنت برای من سجده کن و قلبت را برای من خاشع بنما.

توجه به فضایل و رذایل اخلاقی انسان را در موقعیتی قرار می‌دهد که در مسیر الی الله قرار گیرد تا در سایه آن لذت حضور خداوند را در تمام لحظات زندگی‌اش احساس کند.

هر چه به انسان می‌رسد از جانب خداست

پروردگار عزیز فرموده: «مَا أَصَابَ مِنْ مُصِیبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَنْ یُۆْمِنْ بِاللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ غڑ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ»، هر مصیبتی که برای انسان می‌رسد؛ مثل بیماری، سختی، تلف مال؛ درست است که خدای متعال علم احاطی قیومی دارد و می‌تواند جلوی اینها رو بگیرد؛ اما برای صلاح شما، برای امتحان شما این بلیِّات نازل می‌شود.

باید مۆمن در هر حال دغدغه و اضطراب خاطر نداشته باشد: «إنَّ العَبدَ لَیُصیبُهُ مِنَ المَصائِبِ، حَتّى یَمشِیَ عَلَى الأَرضِ وما عَلَیهِ خَطیئَةٌ»، این درد و کسالت که می‌آید، به امر الهی این قدر در بدن مۆمن می‌ماند تا اینکه بر او هیچ گناهی نماند؛ پاک پاک شود، پروردگار این گونه امتحان می‌کند.

حالا همان قدر که ایمان داشته باشد، معتقد باشد که اینها از جانب خدا و رسول است و خیرش در این است، صلاحش در این است، پروردگار او را در صراط ایمان ثابت نگه می‌دارد و شرح صدر به او مرحمت می‌فرماید، وقتی که چنین حالت قلبی برای او پیدا شد، پروردگار، به او مقام صبر و تسلیم و رضا عنایت می‌فرماید:

قال النبی(صلی الله علیه وآله): «ألَا أَدُلُّکـُمْ عَلَى سِلَاحٍ یُنْجِیکُمْ مِنْ أَعْدَائِکُمْ وَ یُدِرُّ أَرْزَاقَکُمْ قَالُوا بَلَى قَالَ تَدْعُونَ رَبَّکُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهَارِ فَإِنَّ سِلَاحَ الْمُۆْمِنِ الدُّعَاءُ»، فرمود: آیا شما را راهنمایی کنم به اسلحه‌ای که شما را از دشمنان دین حفظ می‌کند و ارزاقتان را زیاد و فراوان؟ «تدعون ربکم باللیل و النهار»، پروردگار را شب و روز بخوانید، حقیقتاً بخوانید؛ زیرا سلاح مۆمن دعاست «فَإِنَّ سِلَاحَ الْمُۆْمِنِ الدُّعَاءُ» و «مَتی تَکْثِرُ قَرْعَ الْبابِ یَفْتَحُ لَکَ

بکوب حلقه در را که عاقبت ز سرای/ سری برآید چون حلقه را بجنبانی

بالاخره که خواهد گفت شما مقصودتان چیست؟ و جوابتان را می‌دهند.

امیر(علیه السلام) به حضرت مجتبی(علیه السلام) فرمود: «أحی قلبک بالموعظة»، به مواعظ حسنه قلب‌های شما زنده خواهد شد.

آداب دعا

به حضرت موسی(علیه السلام) فرمود: «یَا مُوسَی، کُن إذا دَعَوتَنی خَائفاً مُشفِقاً وَجِلاً … وَارتَقِب بَینَ یَدَیّ فی القِیَامِ وَنَاجِنی حَیثُ تُنَاجی بِخَشیَةٍ مِن قَلبٍ وَجِلٍ»؛ اگر می‌خواهی مرا بخوانی، باید خائف باشی، ترسان و هراسان باشی و فرمود: «وَاعفِر وَجهَکَ فی التُّرابِ»؛ باید بهترین‌ جاهای بدنت - پیشانیت- را در پست‌ترین مواضع - روی خاک - بگذاری، او این طور می‌خواهد می‌فرماید: «وَاسجُد لی بمَکَارِمِ بَدَنِکَ» با همه بدنت برای من سجده کن؛ قلبت را برای من خاشع بنما «فاخشع لی قلبک».

به حضرت عیسی(علیه السلام) فرمود: «یا عیسى استغث بی فی حالات الشدة فإنی اغیث المکروبین واجیب المضطرین وأنا أرحم الراحمین»، در حالت سختی به من استغاثه کن، من گرفتاران را پناه می‌دهم و مضطرین را اجابت می‌کنم؛ من ارحم الراحمین هستم، من فریادرس آن‌ها هستم، اینها دوای قلب ماست.

حالا بین بزرگان دین ما چگونه دعا می‌کردند: رسول اکرم(صلی الله علیه وآله): «اللهم لا تنزع منّی صالح ما اعطیتنی ابداً اللهم»، ای پروردگار عزیز من! طوری نشود آن نعمت‌هایی که به من دادی، در اثر کفران از من بگیری! باید شکرگزاری کرد، تا نعمت بماند - این سخنان برای این است که به ما یاد بدهند و گر نه آن‌ها نفس عصمتند - مبادا این برکات را از ما بگیری؛ نزع کنی و ببری، «ولا تردنی فی سوء استنقدتنی منه»؛ پروردگارا! مبادا دو مرتبه مرا در آن بدی‌ها، سختی‌ها و گرفتاری‌ها وارد کنی که از آن نجات داده‌ای.

به حضرت عیسی(علیه السلام) فرمود: «یا عیسى استغث بی فی حالات الشدة فإنی اغیث المکروبین واجیب المضطرین وأنا أرحم الراحمین»، در حالت سختی به من استغاثه کن، من گرفتاران را پناه می‌دهم و مضطرین را اجابت می‌کنم؛ من ارحم الراحمین هستم، من فریادرس آن‌ها هستم، اینها دوای قلب ماست.

موعظه باعث زندگانی دلهاست

امیر(علیه السلام) به حضرت مجتبی(علیه السلام) فرمود: «أحی قلبک بالموعظة»، به مواعظ حسنه قلب‌های شما زنده خواهد شد.

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَجِیبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُم لِمَا یُحْیِیکُمْ… وَأَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ»، دعوت انبیا و ائمه‌ طاهرین، سبب حیات قلب شماست؛ آن‌ها شما را به حیات دائم و به نعیم ابد دعوت می‌کنند، نمی‌گذارند که مۆمن باطل را حق و حق را باطل بفهمد، آیه عجیبی است: «و اعلموا أن الله یحول بین المرء و قلبه یعنی أن یعتقد الحق باطلاً و أن یعتقد الباطل حقاً».

وقتی که جلو رفت، پروردگار عزیز قلبش را در همان عقاید حقه مستقر می‌کند و این علامت شرح صدر است:

ربنا گویند از او لبیک عبدی بشنوند/ جمله سرمست الست از جرعه‌ی این باده‌اند
تا به دنیا آمدند از کلبه‌ی کتم عدم/ رو به حضرت جز نیاز و ناله نفرستاده‌اند

 نظر دهید »

همسرداری آیه الله بهجت چگونه بود؟(به مناسبت روز زن )

12 اردیبهشت 1392 توسط حاتم

به مناسبت روز زن
همسرداری آیه الله بهجت چگونه بود؟

گاه که مثلا کدورتی کوچک پیش می آمد و آقا شب به اتاق خودشان می رفت وقتی صبح می شد و می آمد در هر صورت ناراحتی را با ناراحتی جواب نمی دادند و…

پارسینه-گروه دین: امیرالمومنین و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تنها زوجی هستند که در کامل بودن و عاشق بودن ، کسی به آنها نخواهد رسید. ایشان، یگانه همسرانی هستند که از هر عیب و خطا به دور بوده‌اند.

دیگران چون معصوم نیستند از خطا و اشتباه هم در امان نخواهند بود. ما نیز از این مسأله بری نیستیم. اما کاستی‌ها و ایرادات، نباید مشکلی در زندگی مشترک به وجود بیاورند. با مدارا کردن و انعطاف در برابر مشکلات، انسان می‌تواند بهترین لذت را از زندگی خود داشته باشد.

حضرت آیت الله العظمی بهجت به تمام همسران این گونه حکیمانه سفارش می کنند:« هماهنگی و موافقت بین زن و مرد در محیط خانواده از هر لحاظ و به صورت صد در صد برای غیر انبیاء و اولیا غیر ممکن است.

اگر بخواهیم محیط خانه،گرم و با صفا و صمیمی باشد،فقط باید صبر و استقامت و گذشت و چشم پوشی و رافت را پیشه خود کنیم تا محیط خانه گرم و نورانی باشد.اگر این ها نباشد اصطکاک و برخورد پیش خواهد آمد.و همه اختلافات خانوادگی از همین جا ناشی می شود.»

پیامبر صلی الله علیه و آله درباره اهمیت بالای مدارای با مردم این گونه می فرماید: امرنی ربی بمداراة الناس کما امرنی باداء الفرائض.پروردگارم ، همان گونه که مرا به انجام واجبات فرمان داده ، به مدارا کردن با مردم نیز فرمان داده است (میزان الحکمه/ج4/ص8/ح5711

هم چنین آن پیامبر مهر و دوستی که در مدارای با مردم شهره عالم است در این باره می فرماید: مداراة الناس نصف الایمان ، و الرفق بهم نصف العیش.مدارا کردن با مردم نصف ایمان است و نرمی و مهربانی کردن با آنان نصف زندگی است.(میزان الحکمه/ج4/ص8/ح 5712.

امیرالمومنین علی علیه السلام که هم چون پیامبر در مدارای با خلق خداوند شهره عالم بود در این راستا این گونه می فرماید: راس الحکمة مداراة الناس .مدارا کردن با مردم ، سرآمد حکمت است.(میزان الحکمه /ج4/ص8/ح5717.

زن و مرد باید مانند باغبان باشند. باغبان به گل‌های خود عشق می‌ورزد، با آنکه می‌داند که گل‌هایش خار هم دارند و چه بسا، دستانش به هنگام نوازش گل‌ها، به خار زخمی شده باشد!زن و مرد باید به یاری هم عیوب و کاستی‌های یکدیگر را برطرف نمایند.

انعطاف‌پذیری، مدارا نمودن و کنار آمدن با کاستی‌های همسر به این معنی نیست که آنها را بپذیریم، بلکه باید برای رفع آن عیوب و کاستی‌ها به وی یاری رسانیم. البته بعضی شرایط را نمی‌توان تغییر داد.

مثلاً نازیبایی صورت، نا متعادل بودن قد و قامت، اصل و نسب، بیماری‌های لاعلاج و… که باید پیش از ازدواج با دقت به این موارد، چشم‌های خود را بازکنیم! پس از ازدواج نیز به انتخاب خود احترام بگذاریم. عیب بستن به همسر، به معنای عیب خرد و انتخاب ماست!

در رویارویی با طوفان‌های سهمگین، درختانی تاب ایستادگی دارند که انعطافپذیر باشند. درختانی که اهل انعطاف و سازگاری و نرمش و مدارا نباشند، درهم می‌شکنند.

ما هم اگر اهل مدارا و انعطاف نباشیم و نتوانیم خود را با شرایط خاص و ویژه همسر خود سازگار کنیم، به زودی دلشکسته می‌شویم و این مسأله باعث سرخوردگی و افسردگی در ما می‌شود.

باید پذیرفت که هیچ انسانی به طور مطلق کامل نیست و هر کسی دارای عیوبی است. ما و همسر ما نیز از این امر مستثنا نیستیم.

بنابراین به جای توهم و زندگی در رۆیا، عیوب یکدیگر را نادیده بنگاریم و در کنار هم کامل شویم که مدارا کردن، اساس دوستی است.

امیرامومنین آن امام همام نتیجه و سرانجام مدارای با مردم را این گونه بیان می فرمایند : دار الناس تستمع باخائهم.با مردم مدارا کن ، تا از دوستی آنان بهره مند شوی /(میزان الحکمه/ج47/ص11/ح5729

عارف کامل و سالک الی الله حضرت آیت الله العظمی بهجت رحمة الله علیه در زندگی با همسرشان بسیار اهل مدارا بودند ، فرزند گرامی ایشان جناب حجة الاسلام و المسلمین حاج شیخ علی بهجت در این باره می فرماید :

ایشان (آیت الله بهجت) همواره مدارا را در مورد همسر خود در پیش می گرفتند ، در هر شرایطی صبر و تحمل ایشان بر هر چیز دیگری غلبه داشت ، حتی گاهی که مادر اظهار ناراحتی می کردند آقا اگر پاسخی هم داشتند نمی گفتند و در هر صورت ناراحتی را با ناراحتی جواب نمی دادند و البته در اکثر مواقع پاسخی جز سکوت نداشتند ، گاهی هم که کار مثلا بالا می گرفت آقا در مرحله اول می گفتند :

خب حالا غذایمان را بخوریم دیگر» و اگر این شیوه هم جواب نمی داد در مرحله شدیدتر تهدید می کردند و مثلا می فرمودند :« غذایم را به اتاق می برم و آن جا می خورم .

و نهایت امر این بود که در بالاترین حد ممکن غذا را در اتاق خود میل می کردند ،اگرچه همواره اصرار داشتند که با همسر خود بر سر سفره بنشینند.

فرزند آیت الله العظمی بهجت در ادامه درباره رفتار نیک و شایسته پدر بزرگوارشان با همسرشان این گونه می فرماید:

گاه که مثلا کدورتی کوچک پیش می آمد و آقا شب به اتاق خودشان می رفت وقتی صبح می شد و می آمد به مادر می گفتند :

خسته نباشید و از حال و احوال ایشان می پرسید! انگار نه انگار که اتفاقی افتاده گاهی فکر می کردم شاید ایشان فراموش می کردند که شب چه اتفاقی افتاده ولی وقتی از 50 یا 60 سال پیش سخن به میان می آمد کاملا جزء جزء آن را تعریف می کردند و این یعنی این که ایشان فراموشکار نیستند بلکه روح بلندشان اجازه نمی داد هیچ کدورتی را به دل بگیرند.

بسیار اتفاق می افتاد که مادر سخنانی به پدر می گفت که اشتباه بود ، ایشان آن قدر صبوری می کردند که ما ناراحت می شدیم ، یکبار به مادر گفتم شما مثلا در این مورد اشتباه کرده اید و دلایل آن را ذکر کردم وقتی خدمت آقا رسیدم ایشان فرمودند:

«که نباید می گفتید» یعنی حاضر نبودند کوچکترین اصطکاکی در روابط خانوادگی ایجاد شود ، گاه نیز برای ایشان وسائلی را می گرفتند و به عنوان هدیه می دادند ، به بچه ها هم سفارش می کردند که همواره با مادر باید مدارا کرد و نباید به هیچ وجه با تندی پاسخ شان را داد

به نقل از پارسینه

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 18
  • 19
  • 20
  • ...
  • 21
  • ...
  • 22
  • 23
  • 24
  • ...
  • 25
  • ...
  • 26
  • 27
  • 28
  • ...
  • 36

مدرسه علمیه الزهراء خمینی شهر

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • عمومی
    • پزشکی
  • مذهبي
    • اخلاقی
  • مناجات
  • آشپزی
  • خاطرات شهدا و بزرگان
  • خانه داری
  • مهدویت و فرهنگ انتظار در فضای مجازی
  • احادیث نورانی معصومین(ع)
  • چکیده پایان نامه های مدرسه
    • مقاله
  • علمی
  • معرفی کتاب
  • روانشناسی
  • دل نوشته های یک طلبه
  • سیره اهل بیت علیهم السلام
  • اطلاع رسانی برنامه ناب رسانه
  • کلام ناب بزرگان
  • شعر
  • علما
  • جملات تامل برانگیز
  • خبرهاي مدرسه
    • فرهنگي
    • پژوهش
    • آموزش
  • احکام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
ایامم را به یاد خود آباد ساز و پیوسته در خدمت خویش مستدام دار و کردارم را پذیرا باش.«امیر المومنین(ع)»
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس