• خانه 
  • امامان در عالم مثال به چه کیفیت بودند؟ 
  • تماس  
  • ورود 

50 محور اساسی سبک زندگی پیامبر (ص)

28 دی 1392 توسط حاتم

آنچه در پی می آید بیان 50 خصلت از خصوصیات رفتاری پیامبر اکرم (ص) است که بازگوکننده بخشی از سلوک فردی و اجتماعی و سبک زندگی آن حضرت می باشد .بی‌شک تأسی به سیره و سنت آن حضرت براساس آیه‌‌کریمه «و لکم فی رسول‌الله اسوه حسنه»  از جمله آنچه در این مطلب به آن اشاره شده، راهگشای مشکلات و مسائل مبتلا به جامعه مسلمانان خواهد بود.

1-هنگام راه رفتن با آرامی و وقار راه می رفت

2-در راه رفتن قدم ها را بر زمین نمی کشید.

3-نگاهش پیوسته به زیر افتاده و بر زمین دوخته بود.

4-هرکه را می دید مبادرت به سلام می کرد و کسی در سلام بر او سبقت نگرفت.

5-وقتی با کسی دست می داد دست خود را زودتر از دست او بیرون نمی کشید.

6-با مردم چنان معاشرت می کرد که هرکس گمان می کرد عزیزترین فرد نزد آن حضرت است.

7-هرگاه به کسی می نگریست به روش ارباب دولت با گوشه چشم نظر نمی کرد.

8-هرگز به روی مردم چشم نمی دوخت و خیره نگاه نمی کرد.

9-چون اشاره می کرد با دست اشاره می کرد نه با چشم و ابرو.

10-سکوتی طولانی داشت و تا نیاز نمی شد لب به سخن نمی گشود.

11-هرگاه با کسی، هم صحبت می شد به سخنان او خوب گوش فرا می داد.

12-چون با کسی سخن می گفت کاملا برمی گشت و رو به او می نشست.

13-با هرکه می نشست تا او اراده برخاستن نمی کرد آن حضرت برنمی خاست.

14-در مجلسی نمی نشست و برنمی خاست مگر با یاد خدا.

15-هنگام ورود به مجلسی در آخر و نزدیک درب می نشست نه در صدر آن.

16-در مجلس جای خاصی را به خود اختصاص نمی داد و از آن نهی می کرد.

17-هرگز در حضور مردم تکیه نمی زد.

18-اکثر نشستن آن حضرت رو به قبله بود.

19-اگر در محضر او چیزی رخ می داد که ناپسند وی بود نادیده می گرفت.

20-اگر از کسی خطایی صادر می گشت آن را نقل نمی کرد.

21-کسی را بر لغزش و خطای در سخن مواخذه نمی کرد.

22-هرگز با کسی جدل و منازعه نمی کرد.

23-هرگز سخن کسی را قطع نمی کرد مگر آنکه حرف لغو و باطل بگوید.

24-پاسخ به سوالی را چند مرتبه تکرار می کرد تا جوابش بر شنونده مشتبه نشود.

25-چون سخن ناصواب از کسی می شنید. نمی فرمودـ« چرا فلانی چنین گفت» بلکه می فرمود « بعضی مردم را چه می شود که چنین می گویند؟»

26-با فقرا زیاد نشست و برخاست می کرد و با آنان هم غذا می شد.

27-دعوت بندگان و غلامان را می پذیرفت.

28-هدیه را قبول می کرد اگرچه به اندازه یک جرعه شیر بود.

29-بیش از همه صله رحم به جا می آورد.

30-به خویشاوندان خود احسان می کرد بی آنکه آنان را بر دیگران برتری دهد.

31-کار نیک را تحسین و تشویق می فرمود و کار بد را تقبیح می نمود و از آن نهی می کرد.

32-آنچه موجب صلاح دین و دنیای مردم بود به آنان می فرمود و مکرر می‌گفت هرآنچه حاضران از من می شنوند به غایبان برسانند.

33-هرکه عذر می آورد عذر او را قبول می کرد.

34-هرگز کسی را حقیر نمی شمرد.

35-هرگز کسی را دشنام نداد و یا به لقب های بد نخواند.

36-هرگز کسی از اطرافیان و بستگان خود را نفرین نکرد.

37-هرگز عیب مردم را جستجو نمی کرد.

38-از شر مردم برحذر بود ولی از آنان کناره نمی گرفت و با همه خوشخو بود.

39-هرگز مذمت مردم را نمی کرد و بسیار مدح آنان نمی گفت.

40-بر جسارت دیگران صبر می فرمود و بدی را به نیکی جزا می داد.

41-از بیماران عیادت می کرد اگرچه دور افتاده ترین نقطه مدینه بود.

42-سراغ اصحاب خود را می گرفت و همواره جویای حال آنان می شد.

43-اصحاب را به بهترین نام هایشان صدا می زد.

44-با اصحابش در کارها بسیار مشورت می کرد و بر آن تاکید می فرمود.

45-در جمع یارانش دایره وار می نشست و اگر غریبه ای بر آنان وارد می شد نمی توانست تشخیص دهد که پیامبر کدامیک از ایشان است.

46-میان یارانش انس و الفت برقرار می کرد.

47-وفادارترین مردم به عهد و پیمان بود.

48-هرگاه چیزی به فقیر می بخشید به دست خودش می داد و به کسی حواله نمی کرد.

49-اگر در حال نماز بود و کسی پیش او می آمد نمازش را کوتاه می کرد.

50-اگر در حال نماز بود و کودکی گریه می کرد نمازش را کوتاه می کرد.

 نظر دهید »

چقدر در طلب خداییم

26 دی 1392 توسط حاتم

روزی جوانی نزد عارفی رفت که کنار رودخانه ای مشغول مراقبه ، ذکر و عبادت بود ، از او خواست تا شاگردش شود . عارف پرسید برای چه می خواهی شاگرد من شوی ؟ جوان توضیح داد برای اینکه میخواهم خدا را ببینم . عارف ناگهان از جا می جهد و گردن جوان را گرفته سرش را زیر آب فرو می برد. درست قبل از اینکه جوان خفه شود ، عارف او را از زیر آب بیرون می کشد .
پس از جان گرفتن دوباره جوان ، از او می پرسد : وقتی که زیر آب بودی در طلب چه چیزی دست و پا می زدی ؟ جوان پاسخ داد : ” هوا “
و عارف گفت : پس به خانه ات برگرد و هر وقت به اندازه ی هوا برای طلب خدا به دست و پا افتادی نزد من آی

 نظر دهید »

حکمت گرفتاری‌ها به روایت آیت‌الله بهجت

23 آذر 1392 توسط حاتم

 آیت‌الله بهجت(ره) در خصوص حکمت بلاها و گرفتاری‌های غیر قابل پیش‌بینی در زندگی فرموده است:


خداوند بلاها را بدون حکمت، ملاک و مصلحت نمی‌فرستد، بلکه برای دعا و تضرع ما می‌فرستد بنابراین برای رفع آنها دعا لازم، و تضریع به درگاهش مطلوب است. «فَلَوْلا إِذْ جَاءهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُواْ؛ پس چرا هنگامى که عذاب ما به آنان رسید تضرع نکردند».

هر کسی کاسه‌ای از ابتلائات دارد که مطابق وجود و استعداد او است و کاسه‌های اشخاص از بلایا پر شده است ولی خدا که همه را دوست دارد آیا در برابر طوفان‌های حوادث، ما را در وسط کشتی رها کرده است و یا همواره به فکر ماست؟!

در توصیه‌های رسول اکرم(ص) به ابوذر آمده است: «خدا همه چیز را در همه وقت می‌بیند و هیچ چیز از او پوشیده نیست» از این رو درست است که بعضی از افراد در مادیات و ثروت‌ از تو بالاتر هستند اما آیا عمر او، صحت او، توسعه او از لحاظ اولاد و … از تو بیشتر است یا اینکه تو در این امور و دیگر نعمت‌های ظاهری و باطنی از او برتری؟!

پس به طور کلی باید همه چیز را نگاه کرد، خداوند علیم و حکیم همه بلاها را با عدل و ترازوی مساوات تقسیم کرده است. «المصائب بالسوّیه مقسومة بین‌ البریّه».

 نظر دهید »

بالاترین سخاوت‌ها چیست؟

22 آذر 1392 توسط حاتم

از امیرالمومنین(ع) نقل شده است: «اِنَّ سَخاءَ النَّفسِ عَمّا فی اَیدِی النّاسِ لَاَفضَلُ مِن سَخاءِ البَذلِ».(1) «گذشت و سخاوت نفس از آنچه را که در دست مردم است هر آینه افضل و بالاتر است از گذشت و سخاوت در بذل و عطا کردن به دیگران».

سخاوت در اصل معنایش گذشت کردن است. شما یک چیزی را به کسی می بخشی، بذل می کنی، از آن دل می کنی، گذشت می کنی می دهی به او. سخاوت این است.

امیرالمؤمنین(ع) بر طبق این روایت می فرمایند: «سَخاء نفس»؛ یعنی گذشت درونی از آنچه که در دست دیگران است از امور دنیایی. اسم این را گذاشته سخاوت. چرا؟ چون مثل همان گذشت است. این چشم پوشی از آنچه در دست دیگران است فضیلتش بیشتر و بالاتر است از اینکه دست کنی در جیب خودت و پول به کسی بدهی. چرا؟ اگر انسان چشم داشت داشته باشد، نسبت به آنچه که از امور دنیایی در دست دیگران است و چشمش دنبال آن باشد، حداقل منشأ 3 رذیله در انسان می شود.

چشم پوشی نکردن از مال دیگری و نتیجه آن

1- متوقع می شوی که او به تو بدهد. توقع اینکه او به تو بدهد از آنچه که دارد این طمع است و طمع هم از رذائل اخلاقی است.

2- به تو نمی دهد. اینجا در دلت آرزو می کنی چون من ندارم خدا از او بگیرد. نگاه کنید گام به گام پیش می روم. اینها مال نفس است و تودلی است. اول به من بدهد می شود طمع. بعد می بینی به تو نمی دهد. آرزو می کنی که او هم نداشته باشد و از او هم گرفته شود. این اسمش چیست؟ حسد. نگاه کنید گام به گام پیش می روم . چند صورت که بیشتر ندارد.

3- نه توقع دارم به من بدهد نه میخواهم که از او گرفته شود. بلکه می گویم خودم می روم تلاش می کنم که هر طور بشود بدست آورم. این چه می شود؟ خودم را به آب و آتش می زنم. لا ابالی گری در بدست آوردن مال. نه حرام سرم می شود دیگر نه حلال. می خواهم مثل او بشوم. ببینید چقدر جمله گویا است.

« اِنَّ سَخاءَ النَّفسِ عَمّا فی اَیدِی النّاسِ لَاَفضَلُ مِن سَخاءِ البَذلِ»؛ چشم پوشی کردن از آنچه را که در دست دیگران است از امور مادی و دنیایی، هر آینه بالاتر است ازاینکه دست کنی در جیبت یک چیزی به کس دیگری بدهی. فهمیدی؟ چون اگر آن چشم پوشی نشود منشأ رذائل اخلاقی است. یا مبتلا به طمع می‌شوی یا حسد می شوی یا لا ابالی گری در بدست آوردن مال.(2)


پی نوشت:
1_(غررالحکم، ص 381، حدیث 8645)
2_(آیت الله مجتبی تهرانی 20 ربیع الاول 1431)

 نظر دهید »

عبادت حتما بايد با نشاط انجام شود

22 آذر 1392 توسط حاتم

دلها را روي اوردن و روي گرداندني است ( گاهي حال و ميل به عبادت دارند نور صفايي در انهاست و گاهي بي ميل اند) شما به هنگام اقبال و روي اوردنشان انها را به نوافل واداريد ودر هنگام ادبار وكدورت به همان انجام واجبات اكتفاءنماييد !

حضرت علي(ع) مي فرمايند:
دلها را روي آوردن و روي گرداندني است ( گاهي حال و ميل به عبادت دارند نور صفايي در آنهاست و گاهي بي ميل اند) شما به هنگام اقبال و روي آوردنشان آنها را به نوافل واداريد ودر هنگام ادبار وكدورت به همان انجام واجبات اكتفاءنماييد !

عبادت بايد با حال نشاط انجام شود دعا را نبايد به زور خواند يك استادي داشتيم كه مي فرمود : من گاهي حالي پيدا ميكنم كه فقط مي خواهم ديوان حافظ را مطالعه كنم !

چه اشكالي دارد ؟! ممكن است يك سهميه و جرقه اي هم در آنجا باشد بناي خداوند براين است كه ازهرطرف به ما مرحمت كند منتها ما بعضي از سهميه هارا نمی گيريم!

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 11
  • 12
  • 13
  • ...
  • 14
  • ...
  • 15
  • 16
  • 17
  • ...
  • 18
  • ...
  • 19
  • 20
  • 21
  • ...
  • 36

مدرسه علمیه الزهراء خمینی شهر

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • عمومی
    • پزشکی
  • مذهبي
    • اخلاقی
  • مناجات
  • آشپزی
  • خاطرات شهدا و بزرگان
  • خانه داری
  • مهدویت و فرهنگ انتظار در فضای مجازی
  • احادیث نورانی معصومین(ع)
  • چکیده پایان نامه های مدرسه
    • مقاله
  • علمی
  • معرفی کتاب
  • روانشناسی
  • دل نوشته های یک طلبه
  • سیره اهل بیت علیهم السلام
  • اطلاع رسانی برنامه ناب رسانه
  • کلام ناب بزرگان
  • شعر
  • علما
  • جملات تامل برانگیز
  • خبرهاي مدرسه
    • فرهنگي
    • پژوهش
    • آموزش
  • احکام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
ایامم را به یاد خود آباد ساز و پیوسته در خدمت خویش مستدام دار و کردارم را پذیرا باش.«امیر المومنین(ع)»
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس