• خانه 
  • امامان در عالم مثال به چه کیفیت بودند؟ 
  • تماس  
  • ورود 

داستان “دفتر مشق کثیف”

29 فروردین 1393 توسط حاتم

معلم عصبی دفتر رو روی میز کوبید و داد زد: سارا …

دخترک خودش رو جمع و جور کرد، سرش رو پایین انداخت و خودش رو تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت: بله خانوم؟

معلم که از عصبانیت شقیقه‌هاش میزد، تو چشمای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد:

چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن؟ ها؟! فردا مادرت رومیاری مدرسه می‌خوام درمورد بچه بی‌انضباطش باهاش صحبت کنم!

دخترک چونه لرزونش رو جمع کرد … بغضش رو به زحمت قورت داد و آروم گفت:

خانوم … مادرم مریضه … اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق میدن… اونوقت میشه مامانم رو بستری کنیم که دیگه از گلوش خون نیاد … اون وقت میشه برای خواهرم شیر خشک بخریم که شب تا صبح گریه نکنه … اون وقت … اون وقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره که من دفترهای داداشم رو پاک نکنم و توش بنویسم … اون وقت قول میدم مشقامو بنویسم…


 نظر دهید »

توصیه های حاج آقا مجتبی تهرانی (ره) درباره فرزند دار شدن

29 فروردین 1393 توسط حاتم

به نقل از میثم مطیعی

حاج آقا در مورد بچه‌دار شدن، آداب و ادعیه، زیارت رفتن و.. دستورالعمل های خاصی داشتند و این را که می گویم احتمالاٌ خیلی از جوان ها از ایشان شنیده اند و می خواهم لا به لای این ها دلسوزی حاج آقا را هم بگویم.

بنده برای بچه‌دار شدن چند مرحله خدمت ایشان رفتم . اولین بار رفتم و عرض کردم توصیه ای می خواهم برای اینکه خدا به ما اولاد سالم و صالح عطا کند.

فرمودند که آفرین خوب کردی که اول پیش من آمدی .بهترین زمان سال برای انعقاد نطفه ماه رمضان است آن هم نزدیک به نیمه های ماه رمضان. چون هم پدر و هم مادر روزه گرفته اند و حالت تلطیف روحی پیدا کرده اند.از نظر تغذیه مادر خیلی رعایت کند و هر چیزی را نخورد.فرمودند مساله توسل خیلی مۆثر است و توسل کنید که این خصوصیات 5 گانه ای را که می گویم خدا به شما عطا کند که یکی در مورد سالم بودن فرزند است.


سپس فرمودند قمر در عقرب نباشد و در روایات هم زیاد داریم این صحبت ها را در مرحله اولی که رفتم فرمودند. بار دیگری که رفتم چند ماه مانده بود به تولد فرزندم ایشان دوباره یک سری مطالب را در مورد تغذیه فرمودند که مقید باشید جاهایی نروید که ممکن است غذای شبهه ناک بخورید و این عجیب اثر می‌گذارد


فردای آن روز با ایشان به مسجد رفتم فرمودند که دیروز شما آمدی و در مورد فرزندت گفتی وقتی رفتی یک مطلب به ذهنم آمد که گفتم این را باید به آقای مطیعی بگویم و فرمودند که حتماٌ این را یادداشت کن. من کاری که خودم کردم را می خواهم به تو بگویم و هر کاری که برای بچه‌های خودم کرده‌ام را به شما هم یاد می‌دهم توجه کنید این که میخواستند به من یاد بدهند من (میثم مطیعی) خصوصیتی نداشتم فقط آدمی بودم که سۆال کرده بودم.


هر کسی دیگر هم سوال می‌کرد ایشان کاری را که بلد بود و خودش انجام می‌داد به او توصیه می‌کرد. فرمودند کاری را به تو می گویم عمل کن و این دستورالعمل ایشان کاملاٌ مبتنی بر روایات است فرمودند ما روایت داریم که به ذهنم از امام هشتم است که بعد از هر نماز فریضه، مۆمن یک دعای مستجاب دارد شما بعد از هر نماز واجب هم خودت و هم خانمت از زمانی که می خواهید تصمیم به بچه دار شدن بگیرید تا موقع بارداری و حتی بعد از بارداری و حتی بعد از آن گفتند فرزند بزرگ من 50 سالش هست هنوز دارم این کار را می کنم و فرمودند این کار را بکن.


«یک صلوات می فرستی و بعد یک استغفار می فرستی که این فرمایش ایشان هم مبتنی بر روایات است و روایت داریم که بنده اگر حاجت خود را بین دو صلوات قرار دهد خدا حیا می کند که طرفین را که صلوات است اجابت کند و وسط را باقی بگذارد و فرمودند استغفار می کنی و دوباره صلوات می فرستی صلوات دوم را که فرستادی همین طور فارسی می گویی:


خدایا این اولاد من را و فرزندان من را سالم، صالح، خوش قدم، خوش روزی و عاقبت به خیر قرار بده و بعد از این هم دوباره یک صلوات بفرست. می‌فرمودند: من مقید بودم و در همه نمازهایم این کار را انجام دادم و یک بار هم این کار را تعطیل نکردم. فرمودند این کاری است که خودم کردم و دارم به شما می گویم سپس به من گفتند این چیزهایی که به تو می گویم جمع تمام روایات درمورد بچه دار شدن است و من خودم بعد از فرمایش ایشان دنبال این رویات را دیدم و به صورت سطحی نگاهی انداختم، فهمیدم که ایشان دقیق می گوید دعاهایی که در مورد فرزند وجود دارد 5 تایی است که ذکر کردند و فرمودند عمده آن عاقبت بخیری است که از همه مهم تر است.


یادم می‌آید فرزندم که به دنیا آمد از بیمارستان مستقیم به خانه حاج آقا رفتیم و محبت کردند و اذان گفتند و ان یکاد زیبایی هدیه دادند که فرمودند آن را همیشه پشت لباسش بزنید و آن را نگه داشته ایم.


 نظر دهید »

درس انسان شناسی از یک گیاه بیست سانتی از شهید اوینی

21 فروردین 1393 توسط حاتم

یک روز سربالایی جام جم را باهم بالا می رفتیم یکسری گیاه هایی در این مسیر کاشته بودند به من گفت فلانی ببین برگ های این گیاه هر چه پایین تر است سبز تیره تر است و هرچه این برگ ها بالاتر آمده روشن تر می شود و به همین ترتیب قرمز تیره و و قرمز روشن و در نهایت برگ های بالا زرد و رنگی شبیه خورشید پیدا می کند. می گفت انسان هم همین گونه است هر چه به زمین نزدیک تر باشد سیاه تر می شود. او از یک گیاه 20-30 سانتی درس انسان شناسی می گرفت و می گفت اگر انسان به زمین و مسایل نفسانی اش بپردازد تیره می شود و هر چه بالاتر برود مانند این گیاه روشن و نورانی می شود.

گفتگو با همکار سید مرتضی آوینی به نقل از  فرهنگ نیوز

 نظر دهید »

انسان ،فرشته، حيوان

07 اسفند 1392 توسط حاتم

امير مؤمنان على (ع) فرمودند: ((خداوند به فرشتگان عقل و به حيوانات شهوت و غضب داده است و به انسان همه اينها را عطاء فرموده. اگر شهوت و غضب مطيع عقل او شود از فرشتگان بالاتر رود به خاطر منازعه‏اى بين شهوت و غضب كه در جلو روى اوست ولى فرشتگان اين مزاحم را ندارند.)) فرشتگان عقل صرف هستند و در تكليف همانند انسان نيستند كه مزاحمى همانند شهوت و غضب داشته باشند. حيوانات عقل ندارند تا تكليفى داشته باشند. نسخه جامع انسان است كه هم قوه فرشتگان و هم قوه حيوانات را دارد. اگر با مهار و تعديل به نحو مشروع بر شهوت و غضب غالب گردد، مى‏تواند به مقام قرب و انس الهى نايل آيد.

 نظر دهید »

در محضر استاد/ مراقب خودتان باشید

07 اسفند 1392 توسط حاتم
پای درس آیت الله حق شناس

هیچ‌گاه دستور ذکر نمی‌دادند. آن چیزی که می‌فرمودند و صد بار و هزار بار ما از ایشان شنیده بودیم مراقبه بود. مراقب چشمت باش. مراقب گوشت باش. مراقب زبانت باش که آن را چگونه به کار می‌بری؛ البته هیچ گاه نشده بود که چیزی را خودشان عمل نکرده به دیگران توصیه کرده باشند.


ما از قدیمی‌ها شنیده بودیم که ایشان فرموده‌اند: من اگر بخواهم در یک جلسه برای مردم موعظه‌ای بگویم، قبلاً بیست و چهار ساعت خودم به آن دستور عمل کرده‌ام. حالا بیست و چهار ساعت که چه عرض کنم. شاید آن را به عنوان مثال گفته‌اند.

آن اوایل که ما جوان تر بودیم، و کمی پاک بودیم، مثال ما با مواعظ ایشان مانند مثال هوا و انسان‌‌ بود. نه مثال آب و انسان. چگونه اگر هوا نباشد انسان به خفگی دچار می‌شود، این‌گونه بودیم. با این مواعظ زندگی می‌کردیم. اما چرا چنین بود؟ ایشان می‌فرمودند: «من چه بگویم برای شما که وقتی می‌خواهم برای شما صحبت بکنم تمام سراسر وجودی خودم را بررسی می‌کنم، مبادا غیر خدا در آن باشد. مبادا غیر خدا در این صحبت‌ها باشد. مبادا اظهار معلومات باشد. مبادا یک الفاظی حساب نشده باشد. با این که تمام قلب از گذشته و آینده در تحت نظر بوده است. این را بدانید آقا!!»


(یخش هایی از خاطرات آیت الله جاودان)

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
  • ...
  • 11
  • ...
  • 12
  • 13
  • 14
  • ...
  • 15
  • ...
  • 16
  • 17
  • 18
  • ...
  • 36

مدرسه علمیه الزهراء خمینی شهر

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • عمومی
    • پزشکی
  • مذهبي
    • اخلاقی
  • مناجات
  • آشپزی
  • خاطرات شهدا و بزرگان
  • خانه داری
  • مهدویت و فرهنگ انتظار در فضای مجازی
  • احادیث نورانی معصومین(ع)
  • چکیده پایان نامه های مدرسه
    • مقاله
  • علمی
  • معرفی کتاب
  • روانشناسی
  • دل نوشته های یک طلبه
  • سیره اهل بیت علیهم السلام
  • اطلاع رسانی برنامه ناب رسانه
  • کلام ناب بزرگان
  • شعر
  • علما
  • جملات تامل برانگیز
  • خبرهاي مدرسه
    • فرهنگي
    • پژوهش
    • آموزش
  • احکام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
ایامم را به یاد خود آباد ساز و پیوسته در خدمت خویش مستدام دار و کردارم را پذیرا باش.«امیر المومنین(ع)»
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس